(⏳ زمان پیشنهادی برای مطالعه: ۷ دقیقه | ✏️ جزئیات نویسنده: یعقوب کاتز، عضو ارشد در مؤسسه سیاست یهودیان (JPPI) و سردبیر سابق روزنامه Jerusalem Post | 🗓️ ۱۸ مرداد ۱۴۰۳)
ایران به طرز عجیبی با استراتژی تعلیق، آسیب قابل توجهی را بدون شلیک حتی یک گلوله وارد کرده است.هیچ تردیدی وجود ندارد که اسماعیل هنیه باید کشته میشد. به عنوان یکی از رهبران حماس، او در طراحی و اجرای استراتژیهای تروریستی این گروه نقش اساسی داشت که در نهایت منجر به قتل عام وحشتناک در ۷ اکتبر شد. حذف او نه تنها یک پاسخ به جنایات گذشته بود، بلکه به عنوان یک حمله پیشگیرانه علیه تهدیدات آینده نیز بود.
با این حال، ده روز پس از گزارشهای مربوط به ترور هنیه توسط موساد، یک سوال هولناک همچنان باقی میماند: آیا اسرائیل به نتیجهای که انتظار داشت دست یافت؟ آیا مرگ او واقعاً ارزش وضعیت نامطلوبی که اسرائیل اکنون در آن قرار دارد را داشت – وضعیتی که به نظر میرسد اسرائیل را به دلیل احتمال انتقامجویی ایران و حزبالله به حالت آمادهباش کامل درآورده است؟تقریباً تمامی پروازهای ورودی و خروجی از اسرائیل به طور نامحدود لغو شدهاند و انتظار میرود که اقتصاد اسرائیل که از جنگ در غزه آسیب دیده است، در صورت وقوع یک جنگ بزرگتر در شمال، بیش از پیش تضعیف شود.
در وزارت دارایی، عدم اطمینان بسیار زیاد است و مقامات آنجا پیشبینی میکنند که در صورت وقوع یک درگیری بزرگتر، آسیب به زیرساختها، کسبوکارها، واردات و صادرات کالاها و غیره بیسابقه خواهد بود.
ایران به طرز عجیبی با استراتژی تعلیق، آسیب قابل توجهی را بدون شلیک حتی یک گلوله وارد کرده است. میلیونها اسرائیلی در حالت اضطراب شدید زندگی میکنند و گرفتار یک چرخه بیپایان “آیا آنها حمله خواهند کرد یا نه؟” شدهاند که تنشی غیرقابل تحمل را تقویت میکند.
حسن نصرالله، رهبر حزبالله به طور هوشمندانه اذعان کرد که همین تعلیق یک حمله است. فکر کنید: فقط با تهدید اسرائیل، ایران و حزبالله سفرهای بینالمللی را به حالت تعلیق درآوردهاند، آمریکاییها را وادار به اعزام نیروهای قابل توجه به منطقه کردهاند و اسرائیل را به بالاترین سطح آمادهباش از ۷ اکتبر رساندهاند.
حقیقت تلخ این است که این وضعیت، حالت عادی جدیدی است و اسرائیلیها باید به آن عادت کنند. هر بار که دولت یهود به جایی در منطقه حمله میکند، اکنون باید احتمال تهدید حمله توسط ایران را در نظر بگیرد. این بدان معناست که درگیریها دیگر تنها با نمایندگان و در مرزهای اسرائیل با لبنان یا غزه محدود نمیشوند، بلکه بزرگتر و گستردهتر شده و پیامدهای گستردهای دارند.
دومین نکتهای که باید در نظر گرفته شود، تأثیر این وضعیت بر جامعه عمومی است. این حالت جنگ دائمی به دشمنان اسرائیل اجازه میدهد تا با کشور به میل خود بازی کنند. فقط با نشان دادن تهدید، آنها میتوانند خطوط هوایی بینالمللی را متأثر کنند و کشور را بدون حرکت حتی یک انگشت مختل کنند.این قدرت و نیرویی است که هیچ کشوری نباید بر اسرائیل داشته باشد و این نفوذ یک گواه خطرناک بر آسیبپذیریهای کشور است.
بله، موساد ممکن است بتواند عملیاتهای شگفتانگیزی انجام دهد و بهطور مخفیانه یک بمب را در داخل یک تأسیسات بسیار محافظتشده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار دهد، اما تأثیر بلندمدتی که ترور بر اسرائیل داشته است چه؟ آیا این خود به همان اندازه یک سلاح قوی نیست؟
بنابراین، به سوال کلیدی باز میگردیم: آیا کشته شدن هنیه واقعاً در این مقطع زمانی ضروری بود؟ شاید بوده است. ممکن است او مانعی برای یک معامله گروگانها بوده باشد، همانطور که برخی گزارشها نشان دادهاند و حذف او اکنون ممکن است منجر به نهایی شدن یک معامله شود. به زودی متوجه خواهیم شد، زیرا اگر یک معامله هرگز به این نزدیکی نبوده – همانطور که کاخ سفید ادعا میکند – نخستوزیر بنیامین نتانیاهو به سرعت مجبور به اتخاذ تصمیم خواهد شد.
مشکل این است که همه نشانهها حاکی از آن هستند که این دولت خواهان یک معامله نیست، حرکتی که میتواند تنشها در منطقه را کاهش دهد، فراتر از فایده آشکار نجات جان گروگانهایی که هنوز میتوان آنها را نجات داد و سرنوشت آنها با هر روز که میگذرد در ترازوی خطر قرار دارد. بازگرداندن آنها به خانه باید به هر حال مهمترین هدف برای اسرائیل در حال حاضر باشد.
حقیقت ناآرام این است که برخی در دولت اسرائیل ممکن است این حالت دائمی درگیری را ترجیح دهند. آنها کمتر نگران این هستند که اسرائیل در جهان چگونه دیده میشود یا آینده روابط اسرائیل با ایالات متحده چه خواهد بود. به هر حال، آنها امیدوارند که دونالد ترامپ در انتخابات پیروز شود، حسی که برخی وزرا به راحتی آن را به صورت عمومی ابراز میکنند.
آنها بر این باورند که درگیری دائمی داستان اسرائیل است و این واقعیتی است که باید با آن کنار بیاییم. آنها بهجای پیشنهاد دادن به یک عادیسازی زندگی در منطقه، واقعیتی را ارائه میدهند که در آن هر چه قویتر باشید، امنتر خواهید بود. این موضوع به بازدارندگی دشمن به اندازهای طولانی مربوط میشود، و سپس زمانی که آن بازدارندگی کاهش یافت، به نبرد میپردازند.در حالی که ممکن است این واقعیت داشته باشد، کنار آمدن با آن آسان نیست. این بدان معناست که نبردها و جنگهای فرسایشی پایانناپذیر و همچنین یک جنگ مداوم در کشوری که زمانی به دنبال صلح بود، وجود خواهد داشت.
درگیری مداوم مزایای سینیکی خود را ارائه میدهد. ائتلافهای کنست بیشتر تمایل دارند در زمانی که یک دشمن خارجی برای مبارزه وجود دارد، کنار هم بمانند و همانطور که مشاهده شده، مخالفان برای هماهنگی با یکدیگر با مشکل بیشتری روبرو هستند. حتی سیاستمداران خارج از ائتلاف که میخواهند بازگردند، مانند نخستوزیر سابق نفتالی بنت، چیزی واقعی به مردم اسرائیل به عنوان یک جایگزین ارائه نمیدهند.
در عوض، بنت به سراسر جهان سفر میکند و در شبکههای CNN و ABC مصاحبه میکند. در اصل، از یک مخالف دولت، او به بزرگترین سخنگوی دولت در جهان تبدیل شده است.این وضعیت چه چیزی را برای آینده اسرائیل پیشبینی میکند؟ همچنان نامشخص است، اما یک چیز به نظر میرسد قطعی باشد – ما ابتکار عمل را از دست دادهایم.
بله، به نظر میرسد ما در حذف سران تروریستها مانند هنیه و فواد شکر در بیروت مؤثر و خوب عمل کردهایم، اما در حالی که این موضوع مهم است، این پیروزیهای تاکتیکی به نظر میرسد فاقد یک چشمانداز استراتژیک هستند.
برنامه بزرگتری که اسرائیل از این جنگ ادامهدار میخواهد چیست و چگونه میخواهد مسیر خود را برای رسیدن به آن ترسیم کند؟ این همچنان یک نقص است – همانطور که ما ۱۰ ماه درگیر این درگیری هستیم و هیچ پایانی در چشم نیست.
پاورقیها:
⚠️ اخطار: این محتوا تنها بازتابدهنده دیدگاههای نویسنده است. نویسنده مسئولیت کامل را بر عهده دارد. بازنشر با هدف ارائه دیدگاههای متنوع است و به معنای تأیید نیست.
✅ سورس ما: اورشلیم پست https://m.jpost.com/opinion/article-813952
💡 درباره منبع: Jerusalem Post یکی از قدیمیترین و معتبرترین روزنامههای اسرائیلی است که به زبان انگلیسی منتشر میشود. این روزنامه در سال ۱۹۳۲ تأسیس شد و در زمینه ارائه اخبار و تحلیلهای بینالمللی و منطقهای مشهور است.
✏️ درباره نویسنده: یعقوب کاتز عضو ارشد در مؤسسه سیاست یهودیان (JPPI) و سردبیر سابق روزنامه Jerusalem Post است که در زمینه تحلیلهای سیاسی و نظامی تخصص دارد.