اندیشکده موسسه لووی (استرالیا) : «آیا تایوان برای جنگیدن برای خود آماده است؟» | ۵ خرداد ۱۴۰۴
تحلیلی بر چالشهای پیش روی تایوان برای اثبات اراده و آمادگی خود برای دفاع در برابر تهدیدات چین و حفظ حمایت متحدان بینالمللی.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: موسسه لووی/وینسنت سو | 📅 تاریخ: ۲۶ مه ۲۰۲۵ / ۵ خرداد ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
نوشته وینسنت سو
تایوان برای حفظ حمایت دوستان خود چه چیزی را باید ثابت کند.
حمایت از تایوان اغلب به صورت دوتایی ارائه میشود: غرب یا از یک دموکراسی همفکر دفاع میکند یا آن را به دست اقتدارگرایی رها میکند. اما دوراهی واقعی اخلاقی نیست. استراتژیک است. با تمام توجهی که به عزم متفقین داده میشود، در مورد عزم داخلی خود تایوان بسیار کمتر گفته میشود. و با تشدید تهدید از سوی پکن، نادیده گرفتن این عدم تقارن سختتر میشود.
اکنون صحبت از بازدارندگی در هند و اقیانوس آرام، از طریق زیردریاییها، اتحادها و مجامع چندجانبه، امری عادی است. با این حال، بازدارندگی یک هدیه نیست. یک رابطه است. نیازمند عمل متقابل است. و نگرانی ناگفته در میان متحدان این است: اگر تایوان به سهم خود عمل نکند چه؟
این در مورد سرزنش نیست. در مورد واقعگرایی است. خدمت سربازی تایوان، تا همین اواخر، فقط چهار ماه طول میکشید. فرار از خدمت وظیفه همچنان گسترده است. هزینههای دفاعی افزایش یافته اما هنوز با فوریت نهفته در لفاظیهای رسمی فاصله دارد. بسیج مدنی در حال رشد است، اما به کندی. و افکار عمومی همچنان دوگانه است، از خودمختاری حمایت میکند، اما در مورد رویارویی مطمئن نیست.
همه اینها چیزی را ایجاد میکند که میتوان آن را معمای مشروطیت نامید: آیا ایالات متحده، استرالیا و دیگران باید به ارائه حمایت سیاسی، فناوری و حتی نظامی به جزیرهای ادامه دهند که ممکن است تحت فشار مداوم، تصمیم بگیرد مقاومت نکند؟
دفاع تایوان، اگر قرار است پایدار باشد، باید توسط تایوان رهبری شود.
این سؤال ناخوشایندی است که در قلب گفتگوی اتحاد قرار دارد. و پاسخ آسانی ندارد.
تقارن کاذب زبان اخلاقی
واژگان سیاسی غرب اغلب به طور پیشفرض به زبان ارزشهای مشترک روی میآورد. تایوان دموکراتیک است. چین اینطور نیست. بنابراین، تایوان شایسته حمایت است. اما استراتژی بر اساس احساسات ساخته نمیشود. بر اساس اعتبار ساخته میشود. و مهمترین سیگنالی که یک دولت میتواند ارسال کند، تمایل آن به تحمل درد برای حفظ حاکمیت است.
از این نظر، اوکراین انتظارات را تغییر داده است. اوکراین جنگید، نه به این دلیل که به آن اصرار شده بود، بلکه به این دلیل که برای آن برنامهریزی کرده بود. آموزش دیده، ذخیره کرده، تمرین کرده و برای تحمل رنج آماده شده بود. با این کار، حمایت جهانی را به دست آورد. تایوان، در مقابل، هنوز در مراحل اولیه ایجاد آن قرارداد اجتماعی است. خطر این نیست که رهبران آن ضعیف باشند، بلکه این است که نهادهای آن هنوز آزمایش نشدهاند.
پکن این را میفهمد. استراتژی آن ممکن است بهرهبرداری از ابهام باشد، نه برای تحریک یک جنگ جنبشی، بلکه برای ایجاد محیطی که در آن هزینه سرپیچی همیشه اندکی بیشتر از هزینه سازش به نظر برسد. با گذشت زمان، این محاسبه عزم را از درون از بین میبرد.
منطق آرام تخصیص نادرست سرمایه بازدارندگی
برای برنامهریزان متفقین، این یک خطر عملیاتی ایجاد میکند. بازدارندگی گران است. نه تنها به پلتفرمهای نظامی بلکه به سرمایه سیاسی، پهنای باند دیپلماتیک و اغلب افشای فناوری حساس نیاز دارد. در مورد تایوان، همه اینها روی میز است. اما اگر تایپه تحت فشار منطقه خاکستری، از طریق تسخیر نخبگان، فرسایش روانی یا تسلیم حسابشده، فرو بپاشد، بخش زیادی از آن سرمایهگذاری بازدارندگی در معرض خطر قرار میگیرد.
سلاحهای پیشرفته را میتوان مهندسی معکوس کرد. اطلاعات مشترک ممکن است افشا شود. پروتکلهای آموزشی و برنامهریزی دفاعی میتواند به دست دشمن بیفتد. غرب نه تنها یک شریک را از دست خواهد داد، بلکه خطر تقویت رقیب خود را نیز خواهد داشت. این همان چیزی است که سرمایه بازدارندگی نادرست تخصیص یافته به نظر میرسد: انتقال مزیت تحت پوشش حمایت.
به همین دلیل است که برخی در پایتختهای متفقین، با احتیاط، از مشروطیت صحبت کردهاند. نه به عنوان یک تهدید، بلکه به عنوان تشخیص این که مشارکت باید منعکس کننده منافع مشترک باشد. دفاع تایوان، اگر قرار است پایدار باشد، باید توسط تایوان رهبری شود.
سیاست آمادگی
به اعتبار تایپه، این کشور شروع به تنظیم مسیر خود کرده است. خدمت سربازی تمدید شده است. دفاع غیرنظامی مورد توجه قرار گرفته است. جنگ شناختی، که زمانی نادیده گرفته میشد، اکنون در محافل رسمی مورد بحث قرار میگیرد. اما پیامرسانی همچنان ناقص است. و سرعت همچنان کند است. فرهنگ دموکراتیک تایوان، اقتصاد باز و ادغام جهانی باید نقاط قوت استراتژیک باشند. اما آنها تنها در صورتی میتوانند چنین عملکردی داشته باشند که با استقامت نهادی پشتیبانی شوند.
دموکراسیها به طور پیشفرض به تابآوری نمیرسند. آنها باید آن را، به طور عمدی و مداوم، ایجاد کنند. این به معنای تغییر نه تنها در وضعیت دفاعی بلکه در فرهنگ سیاسی است: از آسایش به هوشیاری، از فرض به عمل. برای تایوان، این دشوارترین و حیاتیترین گذار است.
متحدان، در عین حال، باید انتظارات سیاسی خود را مدیریت کنند. حمایت عمومی از تایوان را نمیتوان بر اساس روایتهای انتزاعی بنا کرد. باید بر تعهد قابل مشاهده استوار باشد. اگر شهروندان در کانبرا، توکیو یا واشنگتن قرار است از بازدارندگی حمایت کنند، باید باور داشته باشند که این امر یکجانبه نیست. آنها باید ببینند که کسانی که بیشتر در معرض خطر هستند، برای تحمل آنچه لازم است، آماده میشوند.
بازی طولانی مدت اعتبار
چالش پیش رو فقط دفاع از تایوان نیست. این است که اطمینان حاصل شود تایوان برای دفاع از خود آماده میشود. این استدلالی برای رها کردن نیست. این فراخوانی برای همسویی، بین لفاظی و آمادگی، بین حمایت و حاکمیت است.
در نهایت، اعتبار هر اتحادی نه بر معاهدات یا بیانیهها، بلکه بر هدف مشترک تحت فشار استوار است. اگر آن هدف یکطرفه باشد، اگر یک طرف تمام خطر را تحمل کند در حالی که طرف دیگر قضاوت را برای خود محفوظ میدارد، آنگاه بازدارندگی به یک داستان تخیلی تبدیل میشود.
تایوان چیزهای زیادی برای تحسین دارد: یک جامعه آزاد، یک اقتصاد توانا، یک فرهنگ پویا. اما هیچ یک از اینها تابآوری استراتژیک را تضمین نمیکند. این باید به دست آید، نه اینکه فرض شود. و پنجره به دست آوردن آن در حال بسته شدن است.
”