روزنامه جروزالم پست: “رمان نخست یک خاخام، سیاهچاله‌ای را تصور می‌کند که اسرائیل را می‌بلعد. و سپس اوضاع عجیب می‌شود.” | ۲۰ شهریور ۱۴۰۳

رمان دیستوپیایی "ایستگاه بعدی" توسط خاخام بنجامین رسنیک، دنیایی را به تصویر می‌کشد که در آن یهودیان بار دیگر در گتوها محدود شده و تحت نظارت یک دولت نظارتی قرار دارند.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۷ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: لری یودلسون/JTA | 📅 تاریخ: ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴ / ۲۰ شهریور ۱۴۰۳

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


این رمان که در روز سه‌شنبه منتشر شد، در شهری آمریکایی و در زمانی پس از همه‌گیری کووید-۱۹ اتفاق می‌افتد، جایی که اسرائیل در یک سیاهچاله بلعیده شده و آنچه به عنوان “واقعه” شناخته می‌شود، رخ داده است. یهودیان دیاسپورا بار دیگر به گتوهای شهری محدود می‌شوند و یک زوج جوان یهودی تلاش می‌کنند تا فرزند خود را از یک دولت نظارتی و گروه‌های مسلح که در خیابان‌ها پرسه می‌زنند، محافظت کنند.

این رمان در زمانی به کتابفروشی‌ها می‌آید که یهودی‌ستیزی در سطح جهانی افزایش یافته، جنگی که واژه “صهیونیست” را به یک تهمت در سمت چپ تبدیل کرده، و بحث‌هایی در مورد آینده یهودیان که در مقاله‌ای اخیر در آتلانتیک تحت عنوان “عصر طلایی یهودیان آمریکا در حال پایان است” به تصویر کشیده شده است.

رسنیک، ۴۰ ساله، خاخام مرکز یهودی پلهام، یک جماعت محافظه‌کار در حومه نیویورک، معتقد است که تیتر آتلانتیک درست است.

رسنیک گفت: “چیزی در آگاهی یهودیان آمریکایی تغییر کرده است.” او به حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل و پیامدهای آن اشاره کرد و افزود: “فکر می‌کنم این یک تغییر پارادایمی است. فکر نمی‌کنم به قبل از آن برگردیم.”

یکی از راه‌های فکر کردن به “ایستگاه بعدی” به عنوان یک دنباله دیستوپیایی از خیال‌پردازی کودکانه رسنیک در مهدکودک است. قهرمانان بالغ این رمان تقریباً هم‌سن و سال دو فرزند کوچک خود رسنیک در زمان همه‌گیری بودند. به این ترتیب، با کنار گذاشتن تم‌های یهودی، این رمان با فضای پس از همه‌گیری و پیش از آخرالزمان آمریکا مرتبط است.

رسنیک نوشتن این رمان را در سال ۲۰۲۱ آغاز کرد، زمانی که او و همسرش، فیلیسا کرامر، از شیکاگو به نیویورک نقل مکان کردند تا او بتواند به مقام خاخامی برسد. (نکته: کرامر، سردبیر ارشد آژانس تلگرافی یهود، شریک سایت نیویورک جویش ویک، نقشی در تعیین یا ویرایش این مقاله نداشته است.) ایتان، اولین شخصیت که خوانندگان با آن آشنا می‌شوند، به یاد می‌آورد که چگونه در دوران همه‌گیری، هواپیماهای کاغذی را با پدرش تا می‌کرد، همان‌طور که رسنیک و پسرانش در دوران اوج همه‌گیری در یک آپارتمان کوچک پناه گرفته بودند.

رسنیک می‌خواست داستانی را روایت کند “درباره طبیعت چرخه‌ای یهودی‌ستیزی، و اینکه چگونه یهودی بودن اساساً به معنای زندگی در وضعیت متزلزل است” — یک بسط از جمله‌ای از هگادا پسح که او در اولین صحنه سدر در رمان خود نقل می‌کند: “نه تنها یک بار آنها خواهند آمد تا ما را نابود کنند، بلکه در هر نسلی.”

سیاهچاله در مرکز یک کهکشان

رسنیک گفت: “برای پاسخ واقعی به این سوال، اسرائیل باید از بازی خارج می‌شد.” و از این رو، مک‌گافینی که داستان را پیش می‌برد و به سمت جنبه‌های خارق‌العاده‌ای از ادبیات می‌رود: “واقعه” که به نظر می‌رسد یک فاجعه ماورایی است. این فاجعه تخیلی، درست دو روز پس از ارسال رمان توسط نماینده رسنیک به ناشران، در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، رخ داد.

رسنیک گفت: “من فکر می‌کنم ۷ اکتبر یک واقعه بسیار دردناک بود. بدیهی است برای اسرائیلی‌ها، اما من فکر می‌کنم این یک واقعه دردناک برای یهودیان در همه جا بود.

او ادامه داد: “بسیاری از افرادی که صداهای هویت یهودی خود را کم کرده بودند، همان‌طور که [رمان‌نویس فقید اسرائیلی] آ.ب. یهوشوا بیان می‌کند، ناگهان صداها را بسیار بالا بردند.” او افزود: “بسیاری از افرادی که به روش‌های سنتی در جامعه یهودی درگیر نبودند یا فکر نمی‌کردند که این بخشی اساسی از هویت آنهاست، به این واقعیت پی بردند که، ‘بله، دنیا قطعاً فکر می‌کند این بخشی از هویت من است.'”

به صورت اتفاقی یا نه، این مسیری است که قهرمان داستان او، ایتان، طی می‌کند زیرا دنیای “ایستگاه بعدی” برای یهودیان تهدیدآمیزتر می‌شود.

نه اینکه رسنیک فکر کند که آزار و اذیتی که در “ایستگاه بعدی” تصور کرده — یهودیان از رستوران‌ها، متروها و حرفه‌ها منع شده و از ازدواج با غیر یهودیان محروم می‌شوند — در گوشه و کنار قرار دارد. “اگر من این را باور داشتم، دیگر اینجا نبودم.”

در اصل، “ایستگاه بعدی” یک رژه از وحشت‌های ممکن نیست، حتی اگر دنیایی از یهودی‌ستیزی مبتنی بر اپلیکیشن، سیاستمداران مردد و گسترش آنچه که اگر دوباره و اینجا و اکنون اتفاق بیفتد را توصیف می‌کند.

رسنیک که طرفدار ژانر فانتزی و ادبیات گمانه‌زن است، می‌داند که عناصر ژانری مانند زامبی‌ها و اسب‌های تک‌شاخ و فضاپیماها فقط راهی برای روایت داستان‌هایی درباره مردم است، هرچند در شرایط مختلف و شاید غیرممکن. بنابراین در حالی که پیش‌فرض این رمان انتظاراتی از یک کتاب بی‌رحمانه و تاریک ایجاد می‌کند، رسنیک گفت که خوانندگان اولیه گزارش داده‌اند “که این اصلاً چنین احساسی ندارد. این کتاب گرمایی دارد که برخی از مواد واقعاً چالش‌برانگیز را قابل تحمل و در دسترس می‌کند. و من این را با احتیاط کمی می‌گویم. زیرا فکر می‌کنم وقتی درباره چیزهای وحشتناک می‌نویسید، باید احساس وحشتناک بودن داشته باشد.

او ادامه داد: “در عین حال، این کتاب به بسیاری از جهات یک داستان خانوادگی است. این یک داستان عاشقانه است و داستانی درباره تربیت فرزند است. و در این زمینه، لحظاتی از زیبایی و مراقبت وجود دارد و بخش‌هایی از کتاب خنده‌دار است.”

برای رسنیک، زیبایی نقطه اصلی است — یا حداقل یکی از نقاط اصلی.

او گفت: “ادبیات داستانی می‌تواند از برخی از اسکرول‌های بی‌پایان و احساس اینکه جهان فقط وحشتناک است، عبور کند. ادبیات داستانی می‌تواند خوانندگان را به دنیای دیگر و راه‌های دیگر برای درک دعوت کند، نه همیشه با هدف تسلی — اگرچه در کتاب مقداری تسلی وجود دارد — بلکه فقط رویارویی با یک داستان خوش‌نویس و احساسی به خودی خود تسلی‌بخش و معنادار است.”

و اینها زمان‌هایی هستند که نیاز به تسلی دارند.

رسنیک گفت: “دورانی بود که در خانه‌مان، پدر و مادر درباره چیز دیگری جز جنگ صحبت نمی‌کردند.” او ادامه داد: “این موضوع برای من در کارهای خاخامی بسیار حاضر بود. این موضوع برای فیلیسا در کارهای روزنامه‌نگاری‌اش بسیار حاضر بود. احساس خفقان‌آوری داشت.”

این او را به این پرسش رساند که از همسرش بپرسد: “آیا بچه‌ها می‌دانند که بابا واقعاً فکر می‌کند یهودی بودن چیز شگفت‌انگیزی است؟ زیرا تمام چیزی که ما درباره آن صحبت می‌کنیم، این است که چقدر وحشتناک است.”

خوانندگان “ایستگاه بعدی” متوجه خواهند شد که رسنیک واقعاً به زندگی یهودی در قرن ۲۱ با شام‌های شبات سنتی و سدرهای پسح که زیبایی و شادی را به ارمغان می‌آورد، اعتقاد دارد. او به لحظاتی از زندگی آیینی یهودیان اشاره می‌کند که شاید پیش از این توسط نویسندگان رمان به تصویر کشیده نشده باشد (مانند آن لحظه ناخوشایند که کسی برای اولین بار در یک مراسم شستن دست پیش از غذا شرکت می‌کند).

رسنیک که پیش از پیوستن به رهبری خاخامی به عنوان سرآشپز آموزش دیده و کار کرده بود، در سال ۲۰۱۴ در دانشکده علوم یهودی (Jewish Theological Seminary) تحصیل کرد و در حال حاضر در حال پیگیری دکترای خود در عرفان یهودی است.

رسنیک که یک مقام خاخامی، مطالعات، خانواده جوان و یک حرفه نویسندگی را همزمان انجام می‌دهد، انضباطی دارد که او را هدایت می‌کند: رسیدن به هدف نوشتن روزانه ۵۰۰ کلمه در هر روز (به جز شبات). راز بهره‌وری او: “تا زمانی که سهمیه روزانه‌ام نوشته نشود، اساساً به رختخواب نمی‌روم.” عمل نوشتن به او “نوعی توجه متمرکز و تحریکات فکری و احساسی افزایش یافته، اما همچنین آرامش” می‌دهد.

این بدان معنا نیست که او احساسات داستانش را حس نمی‌کند.

او گفت: “وقتی درباره کودکان می‌نویسم، آنها را برای بچه‌هایم تصور می‌کنم، و این می‌تواند سخت باشد.” او ادامه داد: “من همچنین شخصیت‌های خود را دوست دارم. تمایل ندارم درباره شخصیت‌هایی بنویسم که واقعاً از آنها بدم می‌آید، زیرا نمی‌خواهم وقتم را با آنها سپری کنم. گاهی اوقات شخصیت‌های شرور هم دارم، اما آنها شرور هستند، نه شخصیت‌های اصلی. شخصیت‌های اصلی افرادی هستند که دارای نقص‌هایی هستند و شبیه افراد واقعی هستند، اما آنها افرادی نیستند که من فکر کنم نفرت‌انگیز هستند یا شایسته درد هستند.”

او اضافه کرد: “بنابراین من دوست ندارم وقتی اتفاقات بد برای آنها می‌افتد، اما گاهی اوقات این اتفاقات می‌افتند.”


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: جروزالم پست

💡 درباره منبع: جروزالم پست یکی از معتبرترین منابع خبری اسرائیل و جهان است که اخبار و تحلیل‌های مرتبط با اسرائیل و یهودیان را پوشش می‌دهد.

✏️ درباره نویسنده: لری یودلسون، نویسنده و گزارشگر ارشد در JTA (آژانس تلگرافی یهود) است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.