نشریه جروزالم پست: «وقتی کمتر، بیشتر است: چرا دیدار نتانیاهو با ترامپ متفاوت احساس شد – تحلیل» | ۲۳ تیر ۱۴۰۴
دیدار اخیر نخستوزیر اسرائیل با رئیسجمهور آمریکا، بدون تشریفات معمول و پوشش رسانهای گسترده، نشان داد که این بار تمرکز بر محتوای مذاکرات و دستاوردهای واقعی بود تا نمایشهای دیپلماتیک.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: جروزالم پست/هرب کینون | 📅 تاریخ: ۸.Jul.2025 / تیر ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
فرصت محدود رسانهای و فقدان کلی مراسم تشریفاتی نشان داد که دیدار نتانیاهو با ترامپ برای نمایش نبود، بلکه برای کار بود.
اغلب اوقات، هنگامی که یک نخستوزیر اسرائیل از واشنگتن بازدید میکند، خودِ بازدید پیام است – عکس یادگاری در دفتر بیضیشکل، دست دادن، تبادل تعارفات.
تصویری که در سراسر جهان پخش میشود – رهبر دولت یهود در کنار رئیسجمهور ایالات متحده در مقابل شومینه نمادین – پیامی از مشارکت را ارسال میکند. گاهی اوقات، هدف آن ارسال سیگنال به دشمنان است، گاهی به متحدان، و گاهی برای اطمینان بخشیدن به مخاطبان داخلی. اما نمایش عمومی در دفتر بیضیشکل بخشی از هدف است.
به همین دلیل است که سفر فعلی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر، به واشنگتن – و دیدارش با رئیسجمهور دونالد ترامپ در شامگاه دوشنبه – بسیار متفاوت احساس شد.
هیچ عکس یادگاری در دفتر بیضیشکل نبود، هیچ کنفرانس مطبوعاتی مشترکی. در عوض، رهبران به همراه تیمهای ارشد خود، در اتاق آبی شام را صرف کردند. نتانیاهو، به طور غیرمعمول برای این نوع جلسات سیاسی، با همسرش سارا همراه بود. ملانیا ترامپ آنجا نبود.
به خبرنگاران کاخ سفید اجازه داده شد تا پیش از آن برای پرسیدن چند سؤال وارد اتاق شوند. با این حال، خبرنگاران همراه اسرائیلی از ورود منع شدند – یک حرکت بسیار غیرمعمول.
ماهیت کمحاشیه آن اولین دیدار نشان میداد که این بار، محتوا بر ظاهر اولویت دارد – حسی که با برگزاری دومین جلسه پیگیری برای شامگاه سهشنبه، چیزی که به ندرت در طول سفرهای نخستوزیران به واشنگتن اتفاق میافتد، تقویت شد.
در حافظه اخیر، تنها چند مورد وجود داشته است که سفر یک نخستوزیر اسرائیل به واشنگتن شامل عکس یادگاری در دفتر بیضیشکل با حضور هر دو رسانه آمریکایی و اسرائیلی نبوده است.
یکی از آنها دیدار اوایل سال ۲۰۱۰ بین نتانیاهو و رئیسجمهور وقت باراک اوباما بود که اندکی پس از اعلام ساخت و سازهای جدید مسکن توسط اسرائیل در شرق اورشلیم در طول سفر جو بایدن، معاون رئیسجمهور، برگزار شد. آن دیدار به طور مشهوری پرتنش بود و شامل شامی بود که اوباما با خانوادهاش صرف کرد و در طول آن نتانیاهو در یک اتاق کناری منتظر ماند.
مورد دیگر در مارس ۲۰۱۵ رخ داد، زمانی که نتانیاهو برای سخنرانی در جلسه مشترک کنگره برای محکوم کردن توافق هستهای ایران به واشنگتن سفر کرد. نه تنها هیچ عکس یادگاری در دفتر بیضیشکل وجود نداشت، بلکه حتی دیداری هم در کار نبود – یک بیاعتنایی تاریخی از سوی اوبامای خشمگین.
هر دوی این موارد در نقاط حضیض روابط آمریکا و اسرائیل رخ دادند.
دیدار کمحاشیه به عنوان یک نقطه اوج
اما دیدار کمحاشیه این هفته در نقطهای برگزار شد که میتوان آن را یک نقطه اوج در نظر گرفت. این دیدار تنها چند هفته پس از آن صورت گرفت که ایالات متحده، با هماهنگی نزدیک با اسرائیل، سه سایت هستهای ایران را بمباران کرد و برنامه هستهای را به عقب راند، چیزی که مقامات اسرائیلی و آمریکایی معتقدند ممکن است سالها طول بکشد.
بنابراین، چرا این توجه تا حدودی کمرنگ شده بود؟ چندین توضیح ممکن وجود دارد.
اول، زمانبندی. این سفر در یک مقطع حساس دیپلماتیک، هم از نظر مذاکرات غیرمستقیم اسرائیل و حماس در قطر بر سر آتشبس غزه و توافق گروگانها، و هم با انتظار از سرگیری قریبالوقوع مذاکرات آمریکا و ایران، صورت گرفت. مخاطرات در هر دو عرصه بسیار بالاست. موضعگیری عمومی یا بیان اظهارات نادرست میتواند مذاکرات حساس را از مسیر خارج کند. پس چرا این ریسک را بپذیریم؟
دوم، برخی مسائل بهتر است پشت درهای بسته حل شوند. موضوعات حساس – مانند هماهنگی نظامی، خطوط قرمز در مورد ایران، یا بدهبستانهای حساس با حماس – نیازمند احتیاط، صراحت و تفکر خلاق هستند که همگی در جلسات کمحاشیه بهتر به دست میآیند.
سوم، قالب آرامتر ممکن است به طور عمدی برای انتقال جدیت لحظه انتخاب شده باشد. بر خلاف آنچه بسیاری تصور میکردند که نتانیاهو برای یک دور پیروزی دیپلماتیک پس از عملیات اسرائیل در ایران به واشنگتن پرواز میکند، این دیدار عزم و اراده را به نمایش گذاشت، نه جشن را. فقدان زرق و برق و تشریفات نشان میداد که رهبران بیشتر بر روی دستاوردها متمرکز بودند تا ظواهر: آتشبس در غزه، آزادی گروگانها و ترتیبات جدید منطقهای.
این قالب همچنین پیامی به بازیگران منطقهای – حماس، ایران و کشورهای عربی – ارسال کرد که واشنگتن و اورشلیم در حال هماهنگی واقعی سطح بالا هستند، نه اینکه صرفاً صحنههایی را برای مخاطبان داخلی به نمایش بگذارند.
و لایه دیگری نیز در این میان وجود دارد: کنترل. ترامپ با مستثنی کردن خبرنگاران اسرائیلی، توانست با انتخاب خبرنگاران آشنا برای پرسیدن سؤالات به مدت ۳۰ دقیقه قبل از شروع مذاکرات شام، روایت را شکل دهد. او همچنین کمتر احتمال داشت که درگیر سیاست داخلی اسرائیل شود، و – در واقع – از سوی خبرنگاران آمریکایی با سؤالی که خبرنگاران اسرائیلی تقریباً به طور قطع مطرح میکردند، مواجه نشد: درخواست او برای پایان دادن به محاکمه نتانیاهو.
فرصت محدود رسانهای و فقدان کلی مراسم تشریفاتی نشان داد که این دیدار برای نمایش نبود، بلکه برای کار بود.
نوع متفاوتی از تئاتر سیاسی
با این حال، هنوز هم نوعی تئاتر سیاسی، البته از نوعی دیگر، در جریان بود.
پیش از دیدارشان، نتانیاهو نامهای را که در تاریخ ۱ ژوئیه به کمیته نوبل ارسال کرده بود و رسماً رئیسجمهور را برای جایزه صلح نوبل نامزد کرده بود، به ترامپ تحویل داد. ترامپ، که هیچ ابایی از ابراز این باور که شایسته این افتخار است ندارد، واقعاً خشنود به نظر میرسید.
نتانیاهو در مورد ترامپ گفت: «او پیمانهای ابراهیم را منعقد کرده است. او در حال برقراری صلح است، همانطور که ما صحبت میکنیم، در یک کشور و یک منطقه پس از دیگری. بنابراین میخواهم به شما، آقای رئیسجمهور، نامهای را که به کمیته جایزه نوبل فرستادم و شما را برای جایزه صلح نامزد کردم، تقدیم کنم، که کاملاً شایسته آن هستید و باید آن را دریافت کنید.»
ترامپ پاسخ داد: «بسیار از شما متشکرم. این حرف از جانب شما، به خصوص، بسیار معنادار است.»
درست است، این یک هواپیمای ۴۰۰ میلیون دلاری یا یک بسته سرمایهگذاری تریلیون دلاری مانند آنچه ترامپ از قطر، امارات و عربستان سعودی در سفر اخیر خود به خلیج فارس دریافت کرد، نیست. اما بیاهمیت هم نبود. برای ترامپ، که از عدم به رسمیت شناخته شدن صلحسازیاش در سراسر جهان شکایت کرده است، این یک ژست معنادار بود. بسیار نمادین نیز بود.
این حرکت به نتانیاهو اجازه داد تا از ترامپ نه تنها برای حملات اخیر به ایران، بلکه برای پیمانهای ابراهیم در دوره قبلیاش و تلاشهای فعلیاش برای گسترش آنها تشکر کند. با ارائه حضوری نامزدی، که امری غیرمعمول است، نتانیاهو نشان داد که ترامپ را نه تنها یک متحد تاریخی، بلکه یک صلحساز شایسته و سزاوار به رسمیت شناخته شدن جهانی میداند.
و در حالی که پنجره نامزدی برای جایزه نوبل امسال ماهها پیش بسته شده است – از سپتامبر تا ۳۱ ژانویه – این ژست بیشتر در مورد پیامرسانی بود تا هر چیز دیگری. هدف آن تقویت وجهه بینالمللی ترامپ بود. این به رأیدهندگان آمریکایی دستاوردهای دیپلماتیک ترامپ را یادآوری کرد. و به نتانیاهو راهی عمومی برای تأیید مجدد نزدیکی اتحاد ترامپ-نتانیاهو، هم به صورت شخصی و هم استراتژیک، داد.
از این نظر، این ژست برای هر دو طرف سودمند بود. نتانیاهو علناً خود را با یک رئیسجمهور آمریکا که مشتاق به نمایش رهبری جهانی است، همسو کرد. ترامپ نیز به نوبه خود، یک تأیید بصری و کلامی دریافت کرد که به شدت با پایگاه رأی او، پایگاهی که به نتانیاهو احترام میگذارد، طنینانداز میشود.
بنابراین، در حالی که هیچ فلاش دوربینی در دفتر بیضیشکل یا کنفرانس مطبوعاتی با یک اعلامیه دراماتیک وجود نداشت، این دیدار به هیچ وجه بیاهمیت نبود. طراحی صحنه ممکن است متفاوت بوده باشد، به طور عمدی، زیرا این بار به نظر میرسد که محتوای واقعی جلسات در کاخ سفید، و نه فقط نمادگرایی برگزاری آنها، بیشترین اهمیت را داشت.
”