روزنامه جروزالم پست : «اسرائیل پنجره فرصتی برای حمله به ایران داشت و استفاده از آن درست بود – تحلیل» | ۲۴ خرداد ۱۴۰۴

یاکوف کاتز از جروزالم پست، دلایل درستیِ اقدام اسرائیل در حمله به ایران را با توجه به تضعیف نیروهای نیابتی، توانمندی عملیاتی و تغییرات در واشنگتن تحلیل می‌کند.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: جروزالم پست/یاکوف کاتز | 📅 تاریخ: ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ / ۲۴ خرداد ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

⚖️ توجه مهم: برخی از مطالب منتشرشده در این مقاله برگرفته از رسانه‌ها و منابع رسمی اسرائیلی هستند که ممکن است دارای جهت‌گیری‌های سیاسی، امنیتی یا تبلیغاتی خاصی باشند. انتشار این مطالب از سوی «سورس‌ما» به‌منزلهٔ تأیید محتوای آن‌ها نیست، بلکه صرفاً با هدف آگاهی‌بخشی، شناخت دقیق‌تر از طرف مقابل، و تحلیل راهبردی منتشر می‌شوند. خوانندگان به‌ویژه در ایران، لازم است این محتوا را با درک حساسیت‌های رسانه‌ای و اهداف احتمالی منتشرکنندگان اصلی، مطالعه کنند.


اسرائیل پنجره فرصتی برای حمله به ایران داشت و استفاده از آن درست بود – تحلیل

سه عامل کلیدی حمله اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران را امروز به گزینه‌ای عملی تبدیل کردند، اما پس از حمله چه اتفاقی می‌افتد؟

نوشته یاکوف کاتز

۱۳ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۰۵:۰۹ به روز شده: ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۳۷

از دیدگاه نظامی، تردید چندانی وجود ندارد که اسرائیل در حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران درست عمل کرد. این کشور از یک پنجره فرصت منحصر به فرد استفاده کرد که از سه عامل اصلی نشأت می‌گرفت.

اولین عامل، تضعیف نیروهای نیابتی منطقه‌ای ایران بود. سال‌ها، هنگامی که موضوع حمله به ایران در کابینه مطرح می‌شد، یکی از استدلال‌های اصلی علیه آن، انتقامی بود که اسرائیل از سوی حزب‌الله در لبنان، حماس در غزه و نیروهای ایرانی در سوریه با آن مواجه می‌شد. این نگرانی دیگر مانند گذشته نیست.

رژیم بشار اسد در سوریه سقوط کرده و به دلیل حملات هوایی اسرائیل، تقریباً تمام توانمندی‌های نظامی استراتژیک خود را از دست داده است. حزب‌الله، در حالی که هنوز خطرناک است، سایه‌ای از خود سابقش است – زرادخانه آن به طور قابل توجهی تضعیف شده و آزادی عمل آن در لبنان محدودتر شده است. در مورد حماس، ممکن است موفق شده باشد ارتش اسرائیل را به جنگی به ظاهر بی‌پایان در غزه بکشاند، اما توانایی آن برای حمله به داخل اسرائیل تقریباً صفر است. آنچه باقی مانده، چند ده موشک حوثی در یمن و زرادخانه قدرتمند خود ایران متشکل از چند هزار موشک بالستیک دوربرد است.

می‌دانیم که حمله اسرائیل به ایران، پرتابگرهای موشکی و سایت‌های ذخیره‌سازی را نیز هدف قرار داده و امیدواریم در محدود کردن توانایی تهران برای انتقام موفق بوده باشد. این امر هزینه بالقوه چنین حمله‌ای را کمتر از دو یا حتی سه سال پیش می‌کند.

عامل دوم، توانایی عملیاتی بود – اینکه آیا اسرائیل واقعاً می‌تواند چنین حمله‌ای را انجام دهد. این مدت‌ها یکی از دشوارترین پرسش‌ها بوده و ترکیبی از چالش‌های لجستیکی، فناوری و استراتژیک را در بر می‌گیرد: آیا نیروی هوایی اسرائیل می‌تواند به ایران برسد، آیا می‌تواند مهمات را بر روی طیف وسیعی از اهداف پرتاب کند و آیا می‌تواند به تأسیسات زیرزمینی به شدت مستحکم مانند نطنز و فردو که رژیم در آنجا اورانیوم غنی‌سازی می‌کند، نفوذ کند؟

تا همین اواخر، این موضوع بیشتر نظری بود. اما حتی پیش از امروز، اطلاعات بیشتری داشتیم. در آوریل و دوباره در اکتبر سال گذشته، جت‌های نیروی هوایی اسرائیل – از جمله اف-۳۵آی پیشرفته – بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر به داخل حریم هوایی ایران پرواز کردند و به چند ده هدف، از جمله سامانه‌های موشکی سطح به هوای اس-۳۰۰ ساخت روسیه، حمله کردند. این سامانه‌ها بازدارنده اصلی در برابر حمله هوایی اسرائیل محسوب می‌شدند و نابودی آنها اکنون حریم هوایی ایران را کاملاً باز کرده است.

نفوذ به سایت‌های مستحکم همچنان یک چالش است، اما دلیلی برای باور به اینکه اسرائیل ابزار لازم را دارد، وجود دارد. طی دو سال گذشته، ارتش اسرائیل توانایی‌های پیشرفته سنگرشکنی را در شبکه تونل‌های غزه و به طور چشمگیرتری، در بیروت در سپتامبر گذشته با از بین بردن حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله، در یک مرکز فرماندهی زیرزمینی به شدت مستحکم – تأسیساتی که بسیاری تصور می‌کردند ممکن است فراتر از دسترس نیروی هوایی اسرائیل باشد – به نمایش گذاشته است.

عامل سوم، تغییر در واشنگتن بود. در حالی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، گفته بود که توافق دیپلماتیک با ایران را ترجیح می‌دهد، مذاکرات متوقف شده است. ترامپ در ابتدا نسبت به دستیابی به توافق ابراز خوش‌بینی کرده بود، اما همین هفته با اشاره به اصرار مداوم ایران بر غنی‌سازی اورانیوم در خاک خود به عنوان مانع اصلی، بدبین‌تر به نظر می‌رسید.

اکنون می‌دانیم که ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر، هماهنگ بودند و اظهاراتی که از واشنگتن مبنی بر امکان‌پذیر بودن توافق منتشر می‌شد، بخشی از یک ترفند برنامه‌ریزی شده برای به خواب بردن ایرانی‌ها بود.

پنجره فرصت باید مورد استفاده قرار می‌گرفت زیرا قرار نبود برای همیشه باز بماند. هر چه زمان بیشتری بگذرد، ایران بیشتر بازسازی خواهد کرد – پدافند هوایی، نیروهای نیابتی و توانایی‌های تهاجمی خود را. در غزه، از هم اکنون نشانه‌هایی از بازسازی نیروهای حماس و پر کردن ذخایر تسلیحاتی آنها مشاهده می‌کنیم. در لبنان، اسرائیل همین هفته گذشته چندین ساختمان را در بیروت که گزارش شده بود حزب‌الله در آنها پهپادهای انفجاری تولید می‌کرد، هدف قرار داد. ایران نیز همین کار را خواهد کرد.

چه اتفاقی بعد می‌افتد؟

اما سؤال دشوارتر این است – سؤالی که هیچ‌کس واقعاً نمی‌داند چگونه به آن پاسخ دهد: روز بعد از یک حمله احتمالی چه اتفاقی می‌افتد؟

تردیدی نیست که حمله اسرائیل می‌تواند و خسارت جدی به برنامه هسته‌ای ایران وارد خواهد کرد و آن را به عقب خواهد راند. اما آیا این امر پیگیری تهران برای دستیابی به بمب را متوقف خواهد کرد؟ پاسخ احتمالی منفی است. اگر چیزی باشد، می‌تواند انگیزه رژیم برای دستیابی به توانایی سلاح هسته‌ای را تسریع کند، به‌ویژه اگر معتقد باشد که اقدام نظامی اکنون پاسخ پیش‌فرض خواهد بود و تشخیص دهد که تنها بازدارنده واقعی، یک توانایی هسته‌ای مستقل است.

و برخلاف عراق در سال ۱۹۸۱ یا سوریه در سال ۲۰۰۷ – که هر دو برای ساخت و راه‌اندازی برنامه‌های هسته‌ای خود به بازیگران خارجی متکی بودند – ایران از تخصص فنی، داده‌ها و دانش لازم برای بازسازی به تنهایی برخوردار است. به دانشمندان فرانسوی یا کره‌شمالی نیازی نخواهد بود: دانش فنی بومی است.

برخی استدلال می‌کنند که یک حمله می‌تواند باعث قیام مردمی شود و مردم ستمدیده ایران – که دهه‌ها تحت حکومت وحشیانه آیت‌الله‌ها رنج می‌برند – ممکن است سرانجام قیام کرده و به خیابان‌ها بیایند. اما عکس آن نیز به همان راحتی می‌تواند اتفاق بیفتد. رژیم ممکن است از این حمله برای متحد کردن مردم حول پرچم استفاده کند، زیرساخت‌های هسته‌ای خود را حتی عمیق‌تر دفن کند تا در آنجا به بمب دست یابد و بقای سیاسی طولانی‌تری برای خود بخرد.

همه اینها بر لزوم هماهنگی این حمله با ایالات متحده تأکید می‌کند.

یک مسئله نهایی وجود دارد – که مسلماً نگران‌کننده‌ترین است – و آن بحران اعتماد در خود اسرائیل است.

در فضای سیاسی از هم گسیخته امروز، با ایمان به دولت در پایین‌ترین سطح خود، تصور هرگونه عملیاتی در این ابعاد که صرفاً از منظر امنیت ملی نگریسته شود، دشوار است. بسیاری از اسرائیلی‌ها در عوض آن را از دریچه سیاست و بقای شخصی – به‌ویژه بقای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر – خواهند دید.

این مایه تأسف است. مأموریتی مانند این، که به خود موجودیت دولت اسرائیل مربوط می‌شود و می‌تواند به یک جنگ منطقه‌ای بزرگتر تبدیل شده و حملات بی‌سابقه‌ای را به شهرهای اسرائیل به راه اندازد، در حالت ایده‌آل باید زمانی انجام شود که مردم متحد باشند، دولت آن از مشروعیت گسترده‌ای برخوردار باشد و مردم باور داشته باشند که رهبرانشان از روی ضرورت استراتژیک عمل می‌کنند و نه حفظ شخصی.

امروز وضعیت در اسرائیل چنین نیست.

آیا این بدان معناست که حمله نباید انجام می‌شد؟ خیر. اسرائیل نمی‌توانست این پنجره فرصت را از دست بدهد – و اگر اطلاعات درست بود، لحظه مناسب بود و اهداف روشن بودند، آنگاه جایی برای تصمیم‌گیری مبنی بر لزوم انجام مأموریت وجود داشت.

اما برای اینکه این اتفاق بیفتد، نتانیاهو باید کاری را انجام دهد که مدت‌هاست انجام نداده است: بازسازی اعتماد عمومی. و او باید از همین حالا شروع کند.

نویسنده یکی از نویسندگان کتاب آتی «وقتی اسرائیل خواب بود» در مورد حملات ۷ اکتبر حماس، عضو ارشد موسسه سیاست‌گذاری مردم یهود (JPPI) و سردبیر سابق جروزالم پست است.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: The Jerusalem Post

💡 درباره منبع:جروزالم پست یک روزنامه روزانه پرتیراژ اسرائیلی است که به زبان انگلیسی و همچنین به زبان فرانسوی (به صورت آنلاین) منتشر می‌شود. این روزنامه در سال ۱۹۳۲ تأسیس شد و طیف وسیعی از دیدگاه‌های سیاسی را در اسرائیل پوشش می‌دهد.

✏️ درباره نویسنده:یاکوف کاتز روزنامه‌نگار و نویسنده اسرائیلی-آمریکایی است. او سردبیر سابق جروزالم پست بوده و به طور گسترده در مورد مسائل نظامی و امنیتی اسرائیل نوشته است. او همچنین عضو ارشد موسسه سیاست‌گذاری مردم یهود (JPPI) است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.