اندیشکده موسسه لووی (استرالیا) : «افول استثناگرایی آمریکا» | ۵ خرداد ۱۴۰۴
چگونه سیاستهای دولت ترامپ در زمینه ویزا، تحقیقات و تجارت، رهبری جهانی آمریکا را تضعیف کرده و فرصتهایی برای چین ایجاد میکند.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: موسسه لووی/جنی گوردون | 📅 تاریخ: ۲۶ مه ۲۰۲۵ / ۵ خرداد ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
جنی گوردون
ممنوعیت صدور ویزا، کاهش بودجه تحقیقاتی و سیاستهای انزواطلبانه، رهبری جهانی آمریکا را به خطر انداخته و خلأیی برای پر کردن توسط چین ایجاد میکند.
دولت ترامپ هفته گذشته با لغو مجوز دانشگاه هاروارد تحت برنامه دانشجویان و بازدیدکنندگان تبادلی، به حملات خود علیه دانشگاههای آمریکا و مهاجران موقت ادامه داد. این اقدام، توانایی دانشگاه برای حمایت از ویزاهای F و J برای پژوهشگران و دانشجویان بینالمللی برای سال تحصیلی ۲۰۲۵-۲۰۲۶ را از بین برد. این موضوع برای من جنبه شخصی دارد، زیرا ۳۷ سال پیش من یکی از آن دانشجویان J-1 بودم و سال گذشته به عنوان یک بازدیدکننده دانشگاهی از مدرسه کندی بازدید کردم. فقط میتوانم تصور کنم که دانشجویان و پژوهشگران در مورد این چشمانداز که رویاها و آرزوهایشان از بین خواهد رفت، چه احساسی دارند.
دانشجویان برای پیوستن به جامعهای از بهترین ذهنها از سراسر جهان به هاروارد میآیند. دانشجویان و پژوهشگران آمریکایی با تنوع ایدهها و تجربیاتی که خارجیها به ارمغان میآورند، غنیتر میشوند. اما این موضوع بسیار فراتر از دانشگاههای آیوی لیگ است. همه ما وضعیت بهتری داریم زیرا از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده مکانی پذیرا بوده است که در آن تحقیقات پیشرفته تشویق میشود.
اقتصاد ایالات متحده از قدرت جذب مؤسسات دانشگاهی بزرگ خود و منابعی که دولت ایالات متحده برای تحقیقات پایه و آموزش عالی اختصاص میدهد، بهرهمند شده است. دانش تولید شده و مهارتهایی که افراد ایجاد میکنند، پایه و اساس استثناگرایی ایالات متحده در علم و فناوری را فراهم میکند. تمام شرکتهای بزرگ ایالات متحده، از گوگل گرفته تا اسپیسایکس، بر اساس دانشی که از دانشگاهها و سازمانهای تحقیقاتی به دست آمده و توسط افرادی که در این مؤسسات آموزش دیدهاند، ساخته شدهاند.
به نظر میرسد دولت ترامپ مصمم است که سنگ بنای استثناگرایی ایالات متحده را از بین ببرد. تحقیقات پایه و کاربردی در بنیاد ملی علوم (NSF)، مؤسسه ملی بهداشت (NIH) و سایر برنامهها، سرمایهگذاری دولت ایالات متحده در تحقیق و توسعه را به نصف کاهش خواهد داد. تأثیر کوتاهمدت برای کسانی که مستقیماً تحت تأثیر قرار میگیرند وحشتناک است زیرا مجبور خواهند بود کاری را که اغلب زندگی خود را وقف انجام آن کردهاند، رها کنند. اما هزینههای وارده بر اقتصاد ایالات متحده با گذشت زمان افزایش خواهد یافت زیرا بخش خصوصی انگیزه کمی برای انجام تحقیقات پایهای که توسط دولت و کمککنندگان از طریق مشارکت آنها در موقوفات دانشگاهی تأمین میشود، دارد. فوربس تخمین زده است که تنها کاهش بودجه NIH و NSF حداقل سالانه ۱۰ میلیارد دلار برای اقتصاد ایالات متحده هزینه در بر خواهد داشت. هزینههای بهرهوری با گذشت زمان افزایش خواهد یافت زیرا ایالات متحده دیگر باهوشترین و بهترینها را جذب نخواهد کرد و استعدادهای آمریکایی به مکانهایی فرار میکنند که در آنجا از نظر تأمین مالی اطمینان بیشتری دارند و میتوانند بدون خطر اخراج خودسرانه زندگی کنند.
به نظر میرسد بیرحمی یکی از ویژگیهای اصلی سیاستهای دولت ترامپ است تا یک پیامد ناخواسته.
رژیم تعرفهای متوقف شده و اجرا شده، راه دیگری است که سیاستهای دولت ترامپ در حال نابودی استثناگرایی ایالات متحده است. این امر کسری تجاری را برطرف نخواهد کرد زیرا هم صادرات و هم واردات کاهش خواهند یافت. برای برخی در دولت، انزواطلبی ممکن است هدف باشد. اما قطع ارتباط کشور از بازدهی حاصل از تجارت، نوآوری را کاهش داده و سرمایهگذاری را کم خواهد کرد. علاوه بر هزینههای مستقیم تعرفهها برای شرکتها و مصرفکنندگان آمریکایی، دستور کار تعرفهای، رهبری ایالات متحده در بهرهوری را که بخشی از استثناگرایی ایالات متحده بوده است، از بین خواهد برد.
سیاستهای دولت ترامپ همچنین اعتماد به توانایی و تمایل دولت ایالات متحده برای عمل به تعهدات مالی خود را از بین میبرد. کاهش رتبه اوراق قرضه خزانهداری ایالات متحده از AAA توسط مودیز، آخرین مورد از سه آژانس بزرگ رتبهبندی بود که اعتماد خود را به توانایی کنگره برای کاهش کسری بودجه از دست داد.
ایالات متحده از دیرباز تأثیر فوقالعادهای بر نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین داشته است. در حوزه اقتصادی، این به نفع اکثر کشورهای دیگر بود، اما به واشنگتن این امکان را داد که گاهی خود را از قوانین مستثنی کند. نفوذ اقتصادی ایالات متحده به آن این امکان را داد که مقرراتی را به نفع شرکتهای چندملیتی آمریکایی تقویت کند، در حالی که داراییهای «قدرت نرم» آن به تعادل اعتبار شهرت کمک کرد. اکنون، تعطیلی USAID، حذف حمایت از پخش بینالمللی و خروج از مؤسسات بینالمللی از جمله سازمان بهداشت جهانی و توافق پاریس، نفوذ ایالات متحده را در خارج از کشور کاهش میدهد. همانند فناوری و تجارت، این عقبنشینی فرصتهایی را برای چین برای پر کردن این خلأ ایجاد میکند. مطمئناً دولت ایالات متحده باید نگران باشد که سیاستهایش ممکن است به خوبی طلیعهدار عصر جدیدی از استثناگرایی چینی، به جای آمریکایی، باشد.
به نظر میرسد بیرحمی یکی از ویژگیهای طراحی شده سیاستهای دولت ترامپ است تا یک پیامد ناخواسته. از نحوه اطلاع کارمندان فدرال از اینکه شغل خود را از دست دادهاند، تا از دست دادن دسترسی به داروهای ضد رتروویروسی در برنامههای تحت حمایت USAID، تا اخراج دانشجویان و سایرین، اقدامات انتقامجویانه به نظر میرسند. حیف که استثناگرایی ایالات متحده توسط سیاستهایی که به نظر میرسد هدفی جز مجازات «دیگران» ندارند، به هدر میرود.
”