نشریه دیپلمات : «ریسک و پاداش در رونق مواد خام حیاتی آسیای مرکزی» | ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
با افزایش تقاضای جهانی برای مواد خام حیاتی، آسیای مرکزی در کانون توجه قرار گرفته است؛ آیا این منطقه میتواند از این فرصت برای توسعه پایدار بهرهمند شود یا در دام رقابتهای ژئوپلیتیکی گرفتار خواهد شد؟

⏳ مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: دیپلمات/نازرکه مخامدیوا و دانا عبیدالله | 📅 تاریخ: May 14, 2025 / ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
چندان دور نیست، مواد خام حیاتی (CRMs) – فلزات و مواد معدنی ضروری برای فناوری، انرژی سبز و دفاع – دغدغهای بود که به متخصصان و صنایع خاص محدود میشد. امروزه، آنها دقیقاً در قلب اولویتهای کلیدی ژئوپلیتیکی قرار دارند. توافقات سطح بالای اخیر، مانند قرارداد مواد معدنی ایالات متحده و اوکراین، بحثها پیرامون اهمیت استراتژیک CRMs را بیشتر تشدید کرده است.
به گفته موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم، مواد معدنی حیاتی بهطور فزایندهای موضوع رقابت ژئوپلیتیکی هستند و بر پویایی قدرت جهانی تأثیر میگذارند، زیرا دولتها به دنبال تأمین زنجیرههای تأمین این کالاهای حیاتی هستند. ایالات متحده و اتحادیه اروپا بر کاهش وابستگی خود به چین از طریق سرمایهگذاری در زنجیرههای تأمین جدید متمرکز شدهاند. در همین حال، چین و روسیه از کنترل خود بر منابع موجود برای تقویت نفوذ جهانی خود استفاده میکنند. این رویکردهای رقیب، همکاری بینالمللی را دشوارتر میکند و جستجو برای مواد معدنی حیاتی به مسابقهای برای کسب قدرت تبدیل شده است.
اینجاست که آسیای مرکزی وارد تصویر میشود. این منطقه سرشار از پتانسیل معدنی دستنخورده و متنوع، از نظر جغرافیایی استراتژیک، و اکنون از نظر سیاسی بیشتر با ذینفعان جهانی درگیر است. برای دههها، آسیای مرکزی در زنجیرههای تأمین جهانی مواد معدنی زیر رادار باقی مانده و تحتالشعاع قدرتهای معدنی سنتی قرار داشت. اما با افزایش تقاضا برای مواد خام حیاتی، منطقه محصور در خشکی آسیای مرکزی به مرز منافع استراتژیک تبدیل شده است.
دولتهای آسیای مرکزی به نظر میرسد متعهد به باز کردن این پتانسیل از طریق جذب سرمایهگذاری خصوصی و نوسازی بخش معدن هستند. دولت قزاقستان توسعه مواد خام حیاتی (CRM) را، که رئیسجمهور قاسم ژومارت توکایف آن را «اساساً نفت جدید» توصیف کرد، بهعنوان یک وظیفه اولویتدار تلقی میکند. به همین ترتیب، ازبکستان توسعه بخش استخراج معادن خاکی کمیاب خود را بهعنوان یک اولویت کلیدی شناسایی کرده و رئیسجمهور شوکت میرضیایف بر ذخایر عظیم کشور بهعنوان یک دارایی استراتژیک تأکید کرده است. قرقیزستان در حال آمادهسازی برای شروع صدور مجوز برای استخراج CRM است، اقدامی که تنها پنج سال پیش بعید به نظر میرسید. بهطور مشابه، تاجیکستان در میان کشورهای آسیای مرکزی از نظر ذخایر سرب و روی در رتبه اول و از نظر ذخایر آنتیموان در رتبه دوم قرار دارد و در حال تقویت همکاری خود با کشورهای همسایه برای بهرهبرداری از ذخایر عظیم خود است.
کشورهای آسیای مرکزی مشارکتهای استراتژیکی را با چندین کشور غربی برای پیشبرد استخراج مواد خام حیاتی آغاز کردهاند. با این حال، با ارزش استراتژیک، آسیبپذیری استراتژیک نیز به همراه دارد.
با تبدیل شدن دسترسی و کنترل بر مواد خام حیاتی (CRMs) به موضوعات رقابت جهانی، آسیای مرکزی خود را در موقعیت دشواری مییابد. این منطقه نه تنها سرشار از منابع است، بلکه از نظر استراتژیک بین چین و روسیه، دو قدرتی که مدتها نقشهای برجستهای در زیرساختهای اقتصادی و جهتگیری سیاسی آن ایفا کردهاند، قرار گرفته است. ایالات متحده نیز به مواد معدنی حیاتی آسیای مرکزی علاقهمند است. رئیسجمهور جو بایدن با راهاندازی اولین گفتگوی مواد معدنی حیاتی C5+1 با هر پنج کشور آسیای مرکزی در فوریه ۲۰۲۴ بر این اولویت تأکید کرد، و دولت دوم دونالد ترامپ نیز تلاشها برای گسترش همکاری در این زمینه را ادامه داده است. اخیراً، رویترز گزارش داد که جیمز کامرون، تاجر آمریکایی، به دنبال تصاحب گروه منابع اوراسیا (ERG)، یکی از بزرگترین شرکتهای معدنی قزاقستان است. ERG گزارشهای مربوط به مذاکرات فروش شرکت را رد کرده است. اتحادیه اروپا نیز با توجه به مواد خام حیاتی، در حال تعمیق تعامل خود با آسیای مرکزی است و مشارکتهای جدیدی را برای تأمین دسترسی به CRMs و کاهش اتکا به تأمینکنندگان سنتی مانند روسیه و چین تقویت میکند.
با این حال، با افزایش علاقه جهانی به مواد خام حیاتی آسیای مرکزی، مشخص نیست که آیا این امر منجر به منافع اقتصادی پایدار برای منطقه خواهد شد، یا اینکه اشکال جدیدی از وابستگی ایجاد میکند، تخریب محیط زیست را تسریع میبخشد و منطقه را در رقابت ژئوپلیتیکی فزاینده گرفتار میکند.
استراتژی CRM اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی
در سال ۲۰۲۰، اتحادیه اروپا با تشخیص وابستگیهای مختلف خود در مورد مواد خام حیاتی (CRMs)، مانند اتکای ۱۰۰ درصدی به چین برای عناصر خاکی کمیاب سنگین، ۹۹ درصدی به ترکیه برای بور، و ۷۱ درصدی به آفریقای جنوبی برای پلاتین، برنامه اقدام خود را در مورد CRMs برای متنوعسازی منابع و محدود کردن اتکا به هر کشور واحد به ۶۵ درصد، راهاندازی کرد. اتحادیه اروپا همچنین استراتژی آسیای مرکزی ۲۰۱۹ خود را بهروز کرد و بیشتر بر انرژی تجدیدپذیر، زیرساخت حمل و نقل و انتقال فناوری بهعنوان حوزههای مهم اولویتدار تأکید کرد.
برای عملیاتی کردن جاهطلبیهای زیرساختی و اتصال خارجی خود، اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۱ استراتژی شاخص دروازه جهانی خود را راهاندازی کرد. تحت ابتکار دروازه جهانی، اتحادیه اروپا ۳۰۰ میلیون یورو در زیرساخت سرمایهگذاری میکند و هدف آن بهبود اتصال دیجیتال و جغرافیایی و اقتصاد سبز است. CRMs جزء اصلی دروازه جهانی هستند، بهویژه در خدمت برنامه صنعتی پیمان سبز اتحادیه اروپا و قانون صنعت خالص صفر. هر دو سیاست بر فوریت تأمین CRMs از شرکای پایدار و از نظر ژئوپلیتیکی باثبات تأکید میکنند. سرمایهگذاری در کریدور حمل و نقل ترانسخزر، که جایگزین استراتژیکی برای مسیرهای تحت سلطه روسیه و چین ارائه میدهد و همزمان دسترسی اتحادیه اروپا به مواد خام ضروری را افزایش داده و تابآوری شبکههای تأمین جهانی را تقویت میکند، نیز در این تلاش کلی قرار میگیرد.
دروازه جهانی همچنین با هدف ترویج «دموکراسی زنجیره ارزش»، تقویت استانداردهای اخلاقی، شفاف و دموکراتیک در مشارکتهای بینالمللی است. از این منظر، آسیای مرکزی نه تنها یک تأمینکننده منابع بلکه یک شریک توسعه است و سرمایهگذاریها برای حمایت از صنعتیسازی، فرآوری محلی و همسویی نظارتی ساختار یافتهاند.
تا سال ۲۰۲۲، این اولویتهای استراتژیک همگرا، همراه با تنشهای ژئوپلیتیکی، تعامل سطح بالا با آسیای مرکزی را تشدید کرد، مانند اکتبر ۲۰۲۲ در آستانه، قزاقستان، و ژوئن ۲۰۲۳ در چولپون-آتا، قرقیزستان. نقطه عطف، اولین نشست رهبران اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی در آستانه در اکتبر ۲۰۲۲ بود که مواد خام حیاتی (CRMs) را بهعنوان یک حوزه کلیدی همکاری معرفی کرد.
این تعامل فزاینده چندین مشارکت استراتژیک را به همراه داشته است. در نوامبر ۲۰۲۲، اتحادیه اروپا و قزاقستان یادداشت تفاهمی در مورد مواد خام حیاتی امضا کردند؛ یادداشت تفاهم مشابهی با ازبکستان در آوریل ۲۰۲۴ در بروکسل امضا شد. این یادداشتهای تفاهم و نشستهای استراتژیک، تعهدات اتحادیه اروپا را که با سرمایهگذاریهای بانک اروپایی بازسازی و توسعه (EBRD) تقویت شده بود، بیشتر تثبیت کرد.
در سال ۲۰۲۴، ازبکستان و قزاقستان بهعنوان دریافتکنندگان برتر سرمایهگذاری EBRD در منطقه ظاهر شدند و به ترتیب ۹۳۸ میلیون یورو و ۹۱۳ میلیون یورو دریافت کردند.
جوزف سیکلا، کمیسر اروپا، با امضای چندین توافقنامه در طول سفر منطقهای خود در مارس ۲۰۲۵، روابط اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی را تحت استراتژی دروازه جهانی تعمیق بخشید. این قراردادها بخشهای حیاتی از جمله حمل و نقل، انرژی، اتصال دیجیتال و مواد خام حیاتی (CRMs) را در بر میگرفت و تمرکز زیادی بر رشد اقتصادی پایدار، ایجاد شغل و توسعه زیرساخت داشت.
نشست ماه گذشته اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی نیز مواد خام حیاتی (CRMs) را مورد توجه قرار داد و تمرکز زیادی بر تأمین مواد معدنی کلیدی ضروری برای بخش دفاعی در حال گسترش اروپا و همچنین گذار سبز آن داشت. این نشست اولین گردهمایی رهبران تمام کشورهای اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی بود، نقطه عطف مهمی که یک بسته سرمایهگذاری ۱۲ میلیارد یورویی، شامل ۲.۵ میلیارد یورو اختصاصیافته به مواد خام حیاتی را راهاندازی کرد. آنها «اعلامیه قصد» اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی در مورد CRMs و نقشه راه ۲۰۲۵-۲۰۲۶ را تحت یادداشت تفاهم اتحادیه اروپا و قزاقستان تأیید کردند.
چشمانداز سرمایهگذاری در حال ظهور

بهعنوان بخشی از تمام این تلاشها، منافع تجاری اروپا در آسیای مرکزی در حال رشد است. شرکت آلمانی HMS Bergbau AG در سال ۲۰۲۳ اعلام کرد که ۸ میلیون دلار در اکتشاف لیتیوم در قزاقستان سرمایهگذاری خواهد کرد و در صورت تأیید ذخایر، این مبلغ بهطور بالقوه به ۵۰۰ میلیون دلار افزایش خواهد یافت. در اوت ۲۰۲۴، بانک اروپایی بازسازی و توسعه (EBRD) ۱۷.۳۶ درصد از سهام شرکت Sarytogan Graphite را که در حال توسعه یک سایت گرافیت در منطقه کاراگاندا قزاقستان است، خریداری کرد. در مارس ۲۰۲۵، شرکت فرانسوی Orano قراردادی با شرکت Navoiyuran ازبکستان امضا کرد که «زمینههای» توسعه یک پروژه معدن اورانیوم را فراهم میکند. بانکهای آلمانی KfW IPEX و AKA توافق کردهاند که ۱۴۶ میلیون یورو حمایت مالی برای ساخت یک مجتمع ذوب مس جدید در مجتمع معدنی و متالورژی آلمالیک ازبکستان ارائه دهند که بهطور قابل توجهی قابلیتهای فرآوری محلی و ایجاد شغل را افزایش میدهد.
در قرقیزستان و تاجیکستان، استراتژی اتحادیه اروپا نیز شروع به پیشرفتهای متوسطی کرده است. در تاجیکستان، اتحادیه اروپا از ارتقاء زیرساختهای شبکه برق و تکمیل نیروگاه برق آبی راغون که منابع انرژی حیاتی لازم برای عملیات بالقوه معدنکاری و فرآوری در آینده را فراهم میکند، حمایت میکند. در همین حال، قرقیزستان از طرحهای تحت حمایت اتحادیه اروپا با هدف بهبود زیرساختهای لجستیکی و افزایش دسترسی به ذخایر معدنی دورافتاده بهرهمند میشود.
در حالی که شرکتهای اروپایی در حال ورود به بخش مواد خام حیاتی آسیای مرکزی هستند، اکثر طرحها هنوز در مراحل اولیه قرار دارند و نتایج بلندمدت آنها نامشخص است. اتحادیه اروپا در نشست اخیر، بر رویکرد متمایز خود تأکید کرد: ترویج توسعه پایدار و حمایت از رشد صنعت محلی. اتحادیه اروپا بهجای تمرکز صرف بر دسترسی به منابع، قصد دارد تولید ارزش افزوده و ظرفیت منطقهای را تقویت کند. با این حال، توافقات همچنان اکتشافی هستند و نتایج ملموس، مانند مواد تصفیهشده، ایجاد شغل یا پیشرفت نظارتی، هنوز پدیدار نشدهاند. اکتشاف زمینشناسی مدرن یک نیاز مبرم است، زیرا بخش زیادی از منطقه هنوز به دادههای منسوخ دوران شوروی متکی است.
یکی از پایدارترین موانع ساختاری، فقدان ظرفیت فرآوری محلی است. از نظر تاریخی، کشورهای آسیای مرکزی سنگهای معدنی خام را صادر کردهاند، زیرا فاقد ظرفیت کافی برای تصفیه یا فرآوری محلی آنها هستند و در نتیجه ارزش اقتصادی قابل توجهی را از دست میدهają. با این حال، همکاری منطقهای میتواند مسیر امیدوارکنندهای را به جلو ارائه دهد. برای مثال، ذخایر قابل توجه تیتانیوم قرقیزستان در قیزیل-اومپول میتواند به کارخانه فرآوری تیتانیوم و منیزیم موجود قزاقستان در اوست-کامنهگورسک متصل شود و به منطقه امکان دهد زنجیرههای ارزش مشترکی را توسعه دهد که یکپارچگی و کارایی اقتصادی را افزایش میدهد. چنین همکاری فرامرزی نه تنها شکافهای فرآوری را برطرف میکند، بلکه انسجام منطقهای را در مدیریت منابع مشترک نیز تقویت میکند.
ریسکها و انتقادات
انتقاد از توسعه مواد خام حیاتی در آسیای مرکزی اغلب بر نگرانیهایی متمرکز است که رقابت قدرتهای بزرگ، بهویژه بین ایالات متحده، چین و اتحادیه اروپا، منطقه را به یک میدان نبرد ژئوپلیتیکی تبدیل میکند. این پویایی خطر تکرار الگوهای نواستعماری را به همراه دارد، جایی که نخبگان و بازیگران خارجی سود میبرند در حالی که جوامع محلی هزینههای زیستمحیطی و اجتماعی را تحمل میکنند. برای این منظور، جوامع محلی باید بهطور کامل در فرآیندهای تصمیمگیری مشارکت داشته باشند و از جابجایی یا استثمار بالقوه محافظت شوند. بدون حکمرانی شفاف و سازوکارهای توزیع عادلانه، درآمد حاصل از استخراج، خطر تقویت نابرابریهای موجود و نادیده گرفتن جوامعی را که بیشترین تأثیر را از عملیات معدنکاری میپذیرند، به همراه دارد. اتحادیه اروپا عمدتاً توافقات خود را علنی کرده است و ادامه افشای چنین ترتیباتی احتمالاً برای حفظ سطح پاسخگویی و آگاهی عمومی ضروری باقی خواهد ماند.
اگر سرمایهگذاریهای آسیای مرکزی همچنان بر استخراج اولویت داشته باشد، منطقه با خطر افتادن در تله منابع مواجه است، جایی که وابستگی به مواد خام حیاتی، آسیبپذیری اقتصادی، تخریب محیط زیست و نابرابری اجتماعی را تقویت میکند. کارشناسان هشدار میدهند که بدون گسترش توسعه در کل زنجیره ارزش مواد معدنی، مواد خام حیاتی ممکن است بهجای ترویج رشد پایدار، مانع آن شوند.
فرآوری، بهجای معدنکاری، چالش اصلی در زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی باقی مانده است. اگرچه قزاقستان میتواند فلزاتی مانند مس، روی و سرب را تصفیه کند، اما منطقه هنوز فاقد تأسیسات لازم برای مدیریت مواد معدنی انرژی مانند لیتیوم، اورانیوم، نیکل و کبالت است که بیشتر آنها برای فرآوری پیشرفته به چین یا روسیه ارسال میشوند.
از آنجایی که چین بر صنعت مواد خام حیاتی (CRMs) تسلط دارد، بسیاری از سیاستگذاران غربی توجه خود را به آسیای مرکزی بهعنوان یک جایگزین بالقوه در تلاش برای متنوعسازی زنجیرههای تأمین و کاهش وابستگی استراتژیک معطوف کردهاند. این روایت، میزان وابستگی منطقه به حوزههای نفوذ چین و روسیه را نادیده میگیرد. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، زیرساختهای به جا مانده، آسیای مرکزی را به روسیه گره زده است، در حالی که ابتکار کمربند و راه چین، تجارت را به سمت شرق سوق داده است.
دولتهای آسیای مرکزی بر اساس سیاستهای خارجی «چندوجهی» عمل میکنند: ایجاد توازن در روابط با چین، روسیه، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و دیگران در تلاشی برای متنوعسازی مشارکتهای خود و حفاظت از حاکمیتشان. به همین دلیل است که تلقی صرف کشورهای آسیای مرکزی بهعنوان جایگزینی برای چین، یک تصور غلط قابل توجه است. این منطقه یک صفحه خالی ژئوپلیتیکی نیست که در انتظار همسویی با غرب باشد، بلکه فضایی پویا و از نظر استراتژیک مستقل است که در آن ملتهای جداگانه به دنبال ایجاد توازن بین چندین رابطه خارجی بهمنظور پیشبرد منافع ملی خود هستند. هرگونه تعامل معنادار باید این پیچیدگی را به رسمیت شناخته و به آن احترام بگذارد، بهجای اینکه با آسیای مرکزی بهعنوان یک بازیگر منفعل در رقابت قدرتهای بزرگ رفتار کند.
نتیجهگیری
با شتاب گرفتن علاقه جهانی به مواد خام حیاتی آسیای مرکزی، فرصتهای قابل توجهی در کنار چالشهای عظیمی در حال ظهور هستند. تحقق پتانسیل منطقه نیازمند مدیریت دقیق، همکاری بینالمللی متوازن و سرمایهگذاری قابل توجه محلی در صنایع ارزش افزوده است. رویکرد همکاریجویانه و فراگیر اتحادیه اروپا، جایگزین امیدوارکنندهای برای مدلهای استخراجی سنتی ارائه میدهد، اما موانع ساختاری، ژئوپلیتیکی و اقتصادی همچنان قابل توجه هستند. مؤثرترین استراتژی برای اتحادیه اروپا، قرار دادن خود بهعنوان یک شریک قابل اعتماد و مکمل با تمرکز بر توسعه پایدار و سودمند متقابل است که سیاستهای خارجی چندوجهی کشورهای آسیای مرکزی را تکمیل میکند.
در نهایت، موفقیت آسیای مرکزی در بهرهبرداری پایدار از مواد خام حیاتی (CRMs) به توانایی آن در ایجاد توازن بین منافع خارجی و ظرفیتهای داخلی بستگی خواهد داشت. مهمتر از همه، دولتها باید نیازهای مردم خود و توسعه فراگیر را در اولویت قرار دهند، بهجای اینکه در دام خدمت به منافع محدود نخبگان بیفتند که خطر تضعیف تابآوری و عدالت ملی بلندمدت را به همراه دارد. برای باز کردن پتانسیل کامل خود، شکافهای ساختاری باید با تغییر به سمت فرآوری ارزش افزوده، ایجاد ظرفیت محلی و تنوعبخشی اقتصادی بلندمدت برطرف شوند.
”