اندیشکده بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی : «ایالات متحده باید از جنگ اسرائیل و ایران دوری کند» | ۲۴ خرداد ۱۴۰۴

⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: بنیاد کارنگی/جیمز ام. اکتون | 📅 تاریخ: June 13, 2025 / ۲۴ خرداد ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
حتی مداخله ایالات متحده نیز نمیتواند مانع دستیابی ایران به بمب هستهای برای مدتی نامحدود شود.
برنامه هستهای پنهانی ایران در اوت ۲۰۰۲ با انتشار اخباری مبنی بر ساخت تأسیسات غنیسازی در نطنز آشکار شد. صبح امروز، اسرائیل به آن سایت – و همچنین سایر تأسیسات هستهای، رهبران و دانشمندان، و پایگاههای نظامی ایران – حمله کرد. اقدامات اسرائیل احتمالاً تضمینکننده شکست بیش از دو دهه تلاش برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب خواهد بود. در این مقطع، بهترین اقدام برای ایالات متحده، دوری گزیدن هم از جنگ کنونی و هم از درگیری نظامی طولانیمدتی است که به احتمال زیاد در پی آن شعلهور خواهد شد.
تناقض در ادعاها و واقعیتهای میدانی
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، این حملات را با این ادعا توجیه کرد که «طی ماههای اخیر، ایران اقداماتی انجام داده که پیش از این هرگز سابقه نداشته است – اقداماتی برای تسلیحاتی کردن [ذخایر] اورانیوم غنیشده خود.» این ادعا در تناقض آشکار با ارزیابی جامعه اطلاعاتی ایالات متحده قرار دارد که در ماه مارس اعلام کرده بود «ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست و… [رهبر جمهوری اسلامی ایران، علی] خامنهای، برنامه تسلیحات هستهای را که در سال ۲۰۰۳ به حالت تعلیق درآورده بود، مجدداً فعال نکرده است، هرچند احتمالاً فشارها بر او برای انجام این کار افزایش یافته است.»
اکنون، این فشار به احتمال زیاد غیرقابل مقاومت خواهد شد. نیروهای موشکی ایران (که طبق گزارشها آنها نیز هدف قرار گرفتهاند) طی چهارده ماه گذشته در بازدارندگی سه حمله اسرائیل به ایران ناکام بودهاند. در این مدت، اسرائیل سامانههای پدافند هوایی ایران و «محور مقاومت»، یعنی شبکه متحدان دولتی و تروریستی آن را، نابود کرده است. در این لحظه از ضعف بیسابقه، سلاحهای هستهای باید برای تهران بسیار جذاب به نظر برسند – هم به عنوان یک ابزار بازدارنده و هم به عنوان منبعی برای کسب اعتبار داخلی و بینالمللی.
همزمان، به نظر میرسد دیپلماسی به بنبست کامل رسیده است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، ظاهراً واقعاً خواهان دستیابی به توافقی با ایران بود (حتی اگر فوریت مذاکره برای چنین توافقی، نتیجه مستقیم تصمیم فاجعهبار او مبنی بر خروج از برنامه جامع اقدام مشترک در سال ۲۰۱۸ باشد). او همچنان ادعا میکند که خواهان مذاکره است. اما اکنون هرگز نخواهیم فهمید که آیا دستیابی به توافقی جدید امکانپذیر بود یا خیر. انگیزه اصلی ایران برای مذاکره – یعنی جلوگیری از حمله – در میان دودهای برخاسته از تأسیسات نطنز، نقش بر آب شد.
پیامدهای حملات اسرائیل بر برنامه هستهای ایران
البته، حملات اخیر اسرائیل توانایی ایران برای ساخت سلاح هستهای را کاهش خواهد داد. اما میزان این کاهش هنوز مشخص نیست. با این حال، اساساً، تمام کاری که این حملات میتوانند انجام دهند، صرفاً به تعویق انداختن مشکل است. ایران قادر است، و به یقین این کار را خواهد کرد، که برنامه هستهای خود را، احتمالاً به عنوان یک برنامه اختصاصی برای تولید تسلیحات هستهای، بازسازی کند.
در آینده نزدیک، مبرمترین پرسش احتمالاً به سرنوشت تأسیسات فردو مربوط میشود؛ یک کارخانه غنیسازی که دهها متر در اعماق زمین مدفون شده است. اکثر تحلیلگران معتقدند که این تأسیسات آنقدر عمیق است که اسرائیل قادر به نابودی آن نیست (اگرچه ممکن است بتواند ورودی آن را مسدود کند). در واقع، به گفته رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اسرائیل صبح امروز به این تأسیسات حمله نکرده است، هرچند ممکن است طی چند روز آینده این کار را انجام دهد. اگر فردو عملیاتی باقی بماند، حملات اسرائیل ممکن است تأثیر ناچیزی در کند کردن مسیر ایران به سوی دستیابی به بمب داشته باشد.
حتی اگر فردو نابود شود، ایران همچنان قادر به بازسازی برنامه خود خواهد بود. در حالی که امکان کشتن دانشمندان ایرانی خاصی وجود دارد، دانش غنیسازی به طور گستردهای در ایران منتشر شده است. علاوه بر این، با فروپاشی توافق هستهای ایران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی توانایی خود را برای نظارت بر اجزای کوچک و قابل حمل سانتریفیوژها از دست داد. سرنوشت این اجزا نامشخص است – اما به نظر میرسد که آنها پراکنده شده و در مکانهای امنی ذخیره شدهاند. اگر برخی از آنها از حملات اسرائیل جان سالم به در برده باشند، ایران میتواند آنها را در تأسیساتی حتی عمیقتر از فردو نصب کند. شاید نگرانکنندهترین مسئله، احتمال واقعبینانه این باشد که بخشی از ذخایر اورانیوم بسیار غنیشده ایران، که در سیلندرهای کوچکی نگهداری میشود، از حملات اخیر مصون مانده باشد. با کمترین تلاش، ایران میتواند این مواد را تا سطح مورد نیاز برای ساخت یک سلاح هستهای غنیسازی کند.
ابهام فراگیر و آینده برنامه هستهای ایران
در عمل، اکنون ابهام در مورد برنامه هستهای ایران احتمالاً فراگیر خواهد بود – حداقل تا زمانی که دیگر خیلی دیر شده باشد. ایران تقریباً به طور قطع مانع ورود بازرسان به کشور خواهد شد و به احتمال زیاد از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) که آن را ملزم به پذیرش بازرسیها میکند، خارج خواهد شد. علاوه بر این، بعید است که با مخالفت جدی زیادی در این زمینه مواجه شود. بخش قابلتوجهی از جامعه جهانی، خروج ایران از این پیمان را پاسخی متناسب به مورد حمله قرار گرفتن تلقی خواهند کرد، بهویژه حملهای از سوی یک کشور مسلح به سلاح هستهای که خود هرگز به این پیمان نپیوسته است.
فعالیتهای اطلاعاتی ممکن است برخی از شکافهای اطلاعاتی ناشی از این وضعیت را پر کنند – اما تنها بخشی از آنها را. علیرغم موفقیتهای اطلاعاتی متعدد اسرائیل، از جمله دستیابی به آرشیو هستهای ایران، جاسوسان قادر به وزن کردن سیلندرهای اورانیوم غنیشده ایران یا اندازهگیری سطح غنیسازی مواد درون آنها نیستند. این کاری است که بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتوانند انجام دهند.
نتیجه نهایی این است که تهران، دیر یا زود، احتمالاً در دستیابی به سلاح هستهای موفق خواهد شد.
محاسبات نتانیاهو و نقش ایالات متحده
احتمالاً نتانیاهو به نوعی خود را به گونهای دیگر متقاعد کرده است. شاید او امیدوار است که با حمله به اهداف نظامی و حکومتی، مردم ایران را قادر به سرنگونی دولت خود سازد. اگر چنین باشد، این قماری بسیار پرخطر است. شاید او معتقد است که اسرائیل میتواند به طور دورهای به ایران حمله کند و همواره در به عقب راندن برنامه هستهای آن برای مدتی کافی موفق خواهد بود تا اسرائیل بتواند پیش از «هرس علفهای هرز» مجدد، سامانههای دفاع موشکی خود را تکمیل کند. اگر چنین باشد، این نیز شرطبندی بهتری به نظر نمیرسد. به احتمال زیاد، نتانیاهو امیدوار است که ایالات متحده برای نجات او وارد عمل شود – هم با تلاش برای نابودی فوری تأسیسات فردو و هم با انجام حملات دورهای علیه زیرساختهای هستهای ایران. اگر اینگونه باشد، او سزاوار ناامیدی است.
ایالات متحده قادر است توانایی نظامی بیشتری نسبت به اسرائیل به کار گیرد. با این حال، هیچ دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم آمریکا بتواند به طور نامحدود مانع دستیابی ایران به بمب اتمی شود. در عوض، به احتمال زیاد، خود را درگیر یک مناقشه طولانی و خونین دیگر در خاورمیانه خواهد یافت.
با این حال، چنین سرنوشتی اجتنابناپذیر نیست. ایالات متحده میتواند انتخاب کند که از کشیده شدن به این درگیری خودداری ورزد. اسرائیل اقدام خود را انجام داده است؛ اکنون باید به تنهایی با پیامدهای آن روبرو شود.