نشریه فارن پالیسی : «جنگ اسرائیل و ایران چگونه ممکن است پایان یابد» | ۲۴ خرداد ۱۴۰۴

تحلیل سناریوهای مختلف پایان جنگ ایران و اسرائیل، از تسلیم اکراه‌آمیز ایران و عقب‌نشینی اسرائیل تحت فشار بین‌المللی گرفته تا گسترش درگیری به یک جنگ منطقه‌ای.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی/آیسلین بریدی، دانیل بیمن | 📅 تاریخ: ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ / ۲۴ خرداد ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


جنگ اسرائیل و ایران چگونه ممکن است به پایان برسد؟

سناریوها شامل شکست ایران، عقب‌نشینی اسرائیل – یا یک درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر است.

نوشته آیسلین بریدی، کارآموز برنامه جنگ، تهدیدات نامنظم و تروریسم در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی، و دانیل بیمن، عضو ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی و استاد دانشکده خدمات خارجی دانشگاه جورج‌تاون.

۱۳ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۳۸

جنگ اسرائیل و ایران تازه آغاز شده است. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر، اعلام کرده است که اسرائیل حملات را «تا هر چند روز که لازم باشد» ادامه خواهد داد – که احتمالاً به چندین هفته خواهد انجامید – و در پی آن است که به تضعیف برنامه هسته‌ای ایران و ویران کردن توان نظامی آن ادامه دهد. ایران پیش از این نیز پهپادها و موشک‌های بالستیک را به سوی اسرائیل شلیک کرده و طیف وسیعی از گزینه‌های تلافی‌جویانه دیگر، هرچند محدود، را در اختیار دارد. اگرچه خونریزی بیشتر محتمل و حتی اجتناب‌ناپذیر است، اما هنوز برای اندیشیدن به کاهش تنش و راه‌هایی که این جنگ ممکن است به پایان برسد، زود نیست.

در ادامه به چند احتمال اشاره می‌شود:

نخستین احتمال این است که ایران چندین حمله نظامی پرسروصدا به اسرائیل انجام دهد، به مردم خود ادعا کند که پاسخ داده و اسرائیلی‌ها را به خاک و خون کشیده است، اما به سرعت تلاش‌های ایالات متحده و جامعه بین‌المللی برای برقراری آتش‌بس را بپذیرد. به طور خلاصه، یک تسلیم اکراه‌آمیز با ظاهری از حفظ آبرو.

در واقع، این همان چیزی است که متحد نزدیک ایران، یعنی حزب‌الله مستقر در لبنان، پس از کارزار نظامی اسرائیل علیه این گروه در ماه‌های سپتامبر و اکتبر پذیرفت. کارزار امروز اسرائیل در ایران شباهت‌های بسیاری با آن تلاش دارد: حملات ویرانگر به زیرساخت‌های نظامی همراه با ترورهای متعدد و حملات به رهبران که نشان‌دهنده نفوذ اطلاعاتی کامل اسرائیل بر دشمن خود است. حزب‌الله، که زرادخانه موشکی عظیمی و ده‌ها هزار جنگجوی مسلح در اختیار داشت، با آتش‌بسی عمدتاً بر اساس شرایط اسرائیل موافقت کرد، بدون آنکه ضدحمله مؤثری انجام داده باشد.

ایران ممکن است در وضعیتی مشابه حزب‌الله در سال ۲۰۲۴ قرار داشته باشد. حملات پهپادی و موشکی آن به اسرائیل در سال ۲۰۲۴ بی‌نتیجه ماند و نیروهای نیابتی کلیدی، به‌ویژه حزب‌الله، تنها پوسته‌ای از قدرت پیشین خود هستند؛ امری که نشان می‌دهد بازدارندگی زمانی قابل اتکای آن، دیگر کارایی ندارد. حملات ویرانگر به رهبران که اسرائیل انجام داده است، ممکن است رهبری ایران را دچار آشفتگی کند و هماهنگی حملات موشکی یا حتی اتخاذ تصمیمات اساسی را در لحظه دشوار سازد. اگرچه تهران اعلام کرده است که به سرعت در حال جایگزینی فرماندهان ارشد است، اما اثربخشی این رهبری جدید در طول درگیری مداوم نامشخص است و اسرائیل احتمالاً جانشینان و جانشینانِ جانشینان را نیز هدف قرار خواهد داد. ایران، البته، نمی‌خواهد زیر آتش تسلیم شود، اما ممکن است ترجیح دهد به جای تحمل ضربات مداوم، برای بقا و جنگیدن در روزی دیگر تلاش کند.

احتمال دوم این است که ایران مقاومت کند و حتی چند ضربه به اسرائیل وارد آورد – چه در قالب اقدامات تروریستی، چه با چند موشکی که از سد دفاعی اسرائیل عبور می‌کنند، یا از طرق دیگر – در حالی که فشار بین‌المللی بر اسرائیل برای توقف جنگ افزایش می‌یابد. تأسیسات هسته‌ای آن در نطنز و سایر نقاط آسیب می‌بینند، اما ایران قادر به تعمیر نسبتاً سریع آنها خواهد بود.

به طور کلی، هنگامی که اسرائیل به دشمنان خود حمله می‌کند، اغلب حمایت کوتاه‌مدتی از سوی ایالات متحده و حتی متحدان کلیدی اروپایی دریافت می‌کند، اما این کشورها به سرعت خواستار پایان دادن به خصومت‌ها می‌شوند، حتی در شرایطی که اسرائیل به دنبال ادامه حملات است. فرانسه و بریتانیا پیش از این نیز خواستار کاهش تنش شده‌اند. اسرائیل ممکن است اهمیت چندانی به نظرات اروپایی‌ها ندهد – آنها ماه‌هاست که خواستار پایان دادن به خصومت‌ها در غزه هستند – اما بیشتر نگران دیدگاه ایالات متحده، به‌ویژه نظر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور این کشور است. اگر او فشار واقعی بر نتانیاهو وارد کند، اسرائیل ممکن است عملیات را متوقف سازد، به این امید که خسارات وارد شده در حال حاضر کافی باشد.

اینکه آیا این امر به دیپلماسی سازنده منجر خواهد شد یا خیر، نامشخص است. ایالات متحده تحت رهبری ترامپ برای دستیابی به یک توافق از طریق مذاکره بر سر برنامه هسته‌ای ایران تلاش کرده است (حتی اگر آنچه روی میز بود، شباهت دردناکی به برنامه جامع اقدام مشترک داشت که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد). ایران مذاکرات را جدی گرفته بود و از حمایت آشکار رهبری کشور برخوردار بود، هرچند تنش‌ها بر سر مسئله غنی‌سازی اورانیوم همچنان پابرجا بود. ترامپ پیش از این نیز پس از حملات، خواستار بازگشت به مذاکرات شده و در شبکه اجتماعی تروث سوشال نوشته است: «ایران باید پیش از آنکه چیزی باقی نماند، به توافق دست یابد و آنچه زمانی به عنوان امپراتوری ایران شناخته می‌شد را نجات دهد. دیگر نه مرگ، نه ویرانی؛ فقط این کار را بکن، پیش از آنکه خیلی دیر شود.»

چنین مذاکراتی برای تهران جذابیت خاصی دارد: اقتصاد کشور در وضعیت آشفته‌ای قرار دارد و وعده کاهش تحریم‌ها وسوسه‌انگیز است. علاوه بر این، پس از کارزار مخرب اسرائیل، ایران چیز کمتری برای از دست دادن در میز مذاکره خواهد داشت. با این حال، انجام این کار در مواجهه با حملات اسرائیل، از نظر سیاسی دشوارتر است. ترامپ هرگونه امتیازی را با صدای بلند اعلام خواهد کرد و ایران به نظر خواهد رسید که زیر فشار تسلیم شده است؛ واقعیتی که گریزی از آن نیست.

سناریوهای تیره‌تری نیز امکان‌پذیر و شاید محتمل‌تر باشند. یکی از آنها این است که جنگ ایران و اسرائیل به یک جنگ منطقه‌ای گسترش یابد. پیش از حملات اسرائیل، ایران تهدید به حمله به تأسیسات ایالات متحده در خاورمیانه کرده بود – حملاتی که در صورت وقوع، احتمال پیوستن ایالات متحده به بمباران‌ها را بسیار بیشتر می‌کرد. همکاری امنیتی دیرینه ایالات متحده و اسرائیل، و حمایت ایالات متحده از اسرائیل در زمینه پدافند هوایی و سایر حوزه‌ها نیز ممکن است ایران را متقاعد کند که ایالات متحده از پیش با آن در جنگ است. در حالی که ایالات متحده هرگونه دخالت در این حملات را رد کرده است، ایران ممکن است واشنگتن را همدست تلقی کرده و مذاکرات را پوششی برای آمادگی‌های نظامی اسرائیل بداند. اگرچه مقامات اسرائیلی و آمریکایی هشدار داده بودند که امتناع ایران از دستیابی به توافق منجر به اقدام نظامی خواهد شد، اما تنها چند ساعت پیش از آغاز عملیات، ترامپ تأیید کرد که ایالات متحده به یک راه‌حل دیپلماتیک متعهد است و حملات قریب‌الوقوع نیستند. اگر تهران مذاکرات را به عنوان یک پوشش در نظر بگیرد، اهداف ایالات متحده ممکن است در معرض خطر بیشتری از آنچه ایران حملات «تلافی‌جویانه» می‌نامد، قرار گیرند.

ایالات متحده، به دلایل خاص خود، ممکن است تنش را تشدید کند. مقامات آمریکایی ممکن است بر این باور باشند که اسرائیل نیمی از کار را انجام داده است و ایالات متحده می‌تواند کار را تمام کند؛ یعنی فردو را با مهمات بسیار نافذ بمباران کرده و به طور کلی به آنچه پس از حملات اولیه اسرائیل باقی مانده است، رسیدگی نماید.

ایران احتمالاً از نیروهای نیابتی خود در عراق، لبنان، یمن و سایر نقاط خواهد خواست تا هر کاری که از دستشان برمی‌آید برای حمله به اسرائیل انجام دهند و اگر ایالات متحده به هر دلیلی وارد معرکه شود، ممکن است اهداف ایالات متحده را نیز به فهرست اهداف خود اضافه کنند. بنابراین، ایالات متحده ممکن است خود را در حال حمله به اهدافی در یمن (گزینه‌ای نامطلوب پس از پایان عملیات «راف رایدر» به رهبری ایالات متحده علیه حوثی‌ها که با آتش‌بس خاتمه یافت)، عراق و سایر نقاط بیابد. ایران همچنین ممکن است از تروریسم بین‌المللی استفاده کند، چرا که در گذشته توانایی خود را برای انجام حملات در سراسر جهان به اثبات رسانده است.

ممکن است، هرچند در حال حاضر بعید به نظر می‌رسد، که متحدان عرب ایالات متحده نیز درگیر شوند. نیروهای مسلح اردن پیش از این گزارش داده‌اند که موشک‌ها و پهپادهای ایرانی را که در ۱۳ ژوئن وارد حریم هوایی این کشور شده بودند، رهگیری کرده‌اند. این اقدام مشابه رهگیری موشک‌های ایرانی پرتاب‌شده به سوی اسرائیل توسط این کشور در سال ۲۰۲۴ است. اگرچه اقدامات اردن را می‌توان به عنوان دفاع از خود توجیه کرد، اما اگر ایالات متحده درگیر شود، ممکن است از پایگاه‌های خود در چندین کشور منطقه استفاده کند یا به نحو دیگری از آنها یاری بجوید.

احتمال نهایی این است که جنگ هرگز پایان نیابد – دست‌کم نه به معنای رسمی. اگرچه امواج حملات گسترده اسرائیل ممکن است در مقطعی متوقف شوند، اما یک درگیری در سطح پایین‌تر ممکن است ماه‌ها ادامه یابد. اسرائیل ممکن است گهگاه موشک یا حمله هوایی به ایران انجام دهد، همراه با ترورها و اقدامات خرابکارانه در داخل خاک ایران. ایران نیز هر از چند گاهی با شلیک رگبارهایی به اسرائیل پاسخ خواهد داد، همراه با اقدامات تروریستی و سایر تلاش‌ها برای انتقام‌جویی. این یک جنگ تمام‌عیار نیست، اما حتی یک صلح ناپایدار هم به شمار نمی‌رود.

در بحبوحه حملات و پاسخ‌های مداوم، ایران ممکن است یک برنامه هسته‌ای پنهانی را خارج از چارچوب تعهدات کنترل تسلیحات و بازرسی‌های بین‌المللی توسعه دهد – و از حملات اسرائیل به عنوان توجیهی برای این کار استفاده کند. اگر اسرائیل تمامی سه مکان ذخیره‌سازی اورانیوم غنی‌شده را هدف قرار ندهد، انجام این کار برای تهران دشوار نخواهد بود.

البته، ترکیبی از این سناریوها نیز امکان‌پذیر است. به همین ترتیب، یک آتش‌بس با میانجیگری ایالات متحده ممکن است نخستین گام به سوی یک توافق هسته‌ای بزرگتر باشد. ایران ممکن است در کوتاه‌مدت تسلیم شود، اما بر این باور باشد که انتقام، غذایی است که باید سرد سرو شود و در ماه‌های آینده حملات تروریستی را به عنوان نوعی انتقام آغاز کند و بدین ترتیب، یک جنگ بی‌پایانِ رفت و برگشتی را بپذیرد.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما:Foreign Policy

💡 درباره منبع:فارن پالیسی یک نشریه خبری آمریکایی است که بر سیاست جهانی، امور جاری، و سیاست داخلی و خارجی تمرکز دارد. این نشریه در سال ۱۹۷۰ توسط ساموئل پی. هانتینگتون و وارن دمیان منشل تأسیس شد و اکنون متعلق به شرکت گراهام هولدینگز است. دفتر مرکزی آن در واشنگتن دی.سی. قرار دارد.

✏️ درباره نویسنده:آیسلین بریدی کارآموز برنامه جنگ، تهدیدات نامنظم و تروریسم در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS) است. دانیل بیمن عضو ارشد در CSIS و استاد دانشکده خدمات خارجی دانشگاه جورج‌تاون است و در زمینه تروریسم و سیاست خاورمیانه تخصص دارد.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.