مجله پراجکت سیندیکیت : «کانادا باید از واکنش منفی به سیاست‌های سبز درس بگیرد» | ۱۷ اسفند ۱۴۰۳

درس‌هایی برای کانادا از واکنش‌های منفی جهانی به سیاست‌های کربن‌زدایی: چگونه سیاست‌ها را برای پذیرش بیشتر طراحی کنیم.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: پراجکت سیندیکیت/جاناتان دی. استری | 📅 تاریخ: ۷ مارس ۲۰۲۵ / ۱۷ اسفند ۱۴۰۳

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


جاناتان دی. استری

واکنش جهانی علیه کربن‌زدایی درس‌های مهمی را برای نخست‌وزیر بعدی کانادا ارائه می‌دهد. به طور مشخص، زمانی می‌توان از واکنش منفی عمومی اجتناب کرد که سیاست‌های اقلیمی به گونه‌ای طراحی شوند که از کسانی که احتمالاً بیشترین بار را متحمل می‌شوند – خواه خانوارهای فقیرتر یا شرکت‌های سوخت فسیلی – محافظت شود.

کانادا باید از واکنش منفی به سیاست‌های سبز درس بگیرد

تورنتو – در حالی که کانادایی‌ها خود را برای انتخاب دولت جدید آماده می‌کنند، وخامت سریع روابط با ایالات متحده در اولویت قرار خواهد داشت. اما روند کند کربن‌زدایی سیاره ما و نقش کانادا در تغییر این وضعیت نیز باید در کنار آن مورد توجه قرار گیرد.

لزوم تسریع روند کربن‌زدایی در جهان

شانس محدود کردن گرمایش جهانی به ۱.۵ درجه سانتیگراد بالاتر از سطح قبل از صنعتی شدن، همانطور که در توافقنامه آب و هوایی پاریس در سال ۲۰۱۵ تعیین شده است، اکنون به شدت کاهش یافته است. علی‌رغم تلاش‌های بسیاری از کشورها، انتشار جهانی گازهای گلخانه‌ای حتی شروع به کاهش نکرده است و برای ماندن در محدوده بودجه کربنی پیش‌بینی‌شده توسط توافقنامه پاریس، باید سالانه به میزان چشمگیری ۷.۵ درصد کاهش یابد. اگر این وضعیت به زودی تغییر نکند، سیاره شروع به عبور از نقاط عطف آب و هوایی خواهد کرد، از فروپاشی صفحه یخی گرینلند و جریان دریای لابرادور گرفته تا ذوب ناگهانی permafrost.

مقابله با این بحران حیاتی مستلزم اجرای سیاست‌هایی است که با استفاده از بهبودهای حاصل‌شده در تولید و زیرساخت انرژی سبز، روند کربن‌زدایی را تسریع می‌کند. ظاهراً این خواسته وجود دارد – نظرسنجی‌های جهانی نشان می‌دهد که رای‌دهندگان خواهان اقدام اقلیمی بیشتر، نه کمتر، هستند. اما سیاستمداران به درستی احساس می‌کنند که به دلیل اتخاذ اقدامات تهاجمی در انتخابات بعدی مجازات خواهند شد، که منجر به یک رویکرد بیش از حد محتاطانه می‌شود. بنابراین، ما در این جنگ خیلی آهسته پیروز می‌شویم، که به گفته بیل مک‌کیبن، فعال آب و هوا، به معنای باختن است.

رشد واکنش‌های سیاسی علیه اقدامات اقلیمی

واکنش سیاسی علیه اقدامات اقلیمی در سراسر جهان در حال افزایش است. احزاب سبز در سراسر اروپا در حال عقب‌نشینی هستند و کمیسیون اروپا در حال بازنگری در قوانین «توافق سبز» خود با توجه به کاهش رقابت‌پذیری این قاره است، که این امر ترس از کاهش اهداف این بلوک را برانگیخته است. از استرالیا تا آلمان، دولت‌های مستقر با فشار عمومی برای کنار گذاشتن سیاست‌های سبز مواجه شده‌اند. در ایالات متحده، رئیس‌جمهور دونالد ترامپ با وعده «حفر کن، عزیزم، حفر کن» و لغو سیاست اقلیمی جو بایدن، برای انتخاب مجدد نامزد شد. به طور مشابه، در کانادا، محافظه‌کاران شعار «لغو مالیات» را پذیرفته‌اند – که اشاره به مالیات کربن نخست‌وزیر جاستین ترودو دارد.

باید انتظار داشت که سیاست‌ها گهگاه به عقب برگردند، و پیشرفت جهانی باید در برابر چنین لغزش‌هایی مقاوم باشد، همانطور که در دوران اولین دولت ترامپ بود. اما واکنش پوپولیستی علیه سیاست‌های سبز درس‌های مهمی را برای نخست‌وزیر بعدی کانادا ارائه می‌دهد.

لزوم توزیع عادلانه هزینه‌های اقدامات اقلیمی

بخشی از این پس‌زدگی منعکس‌کننده این واقعیت است که هزینه‌های اقدام اقلیمی به طور مساوی توزیع نشده‌اند. برای اینکه چنین سیاست‌هایی از نظر سیاسی پایدار باشند، باید این هزینه‌ها را در مرحله طراحی اولیه درونی کرد. به عنوان مثال، اقتصاددانان به درستی از مالیات کربن به عنوان کارآمدترین راه برای مهار انتشار گازهای گلخانه‌ای حمایت کرده‌اند. اما گاهی اوقات باید از کارایی چشم‌پوشی کرد – در این مورد، با توسل به ابزارهای جایگزین یا اقدامات تکمیلی برای کاهش ضربه ناشی از انتقال سبز بر بخش‌هایی از جامعه که توانایی کمتری برای تحمل هزینه دارند.

برای روشن شدن، این بدان معنا نیست که اصل غرامت را مطرح کنیم، که ادعا می‌کند کارآمدترین سیاست، منابع موجود برای ارائه غرامت به کسانی که تحت تأثیر منفی قرار گرفته‌اند را به حداکثر می‌رساند (چنین می‌کند)، اما تشخیص نمی‌دهد که چنین غرامتی به ندرت صورت می‌گیرد. همچنین کافی نیست که بگوییم اگر مالیات کربن از نظر درآمدی خنثی باشد، همانطور که در کانادا طراحی شده است، این امر به نوعی تضمین می‌کند که غرامت به کسانی که به آن نیاز دارند، می‌رسد. رای‌دهندگان باهوش هستند و مگر اینکه سیاست به طور معتبری بازندگان احتمالی را متقاعد کند که جبران خسارت خواهند شد، صرفاً این خطر که آنها ضرر خواهند کرد، می‌تواند باعث واکنش منفی شود. و همانطور که اکنون شاهد هستیم، حتی یک گروه کوچک از شهروندان آسیب‌دیده می‌توانند نفوذ سیاسی فوق‌العاده‌ای داشته باشند و آرمان آنها می‌تواند توسط سیاستمداران پوپولیست مطرح شود.

یافته‌های صندوق بین‌المللی پول درباره سیاست‌های اقلیمی

این یک نظریه‌پردازی بیهوده نیست. مقاله‌ای که من و همکاران سابقم در صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۲۳ منتشر کردیم، بررسی کرد که آیا سیاست‌های اقلیمی در کشورهای OECD، از جمله کانادا، در چند دهه گذشته از نظر سیاسی پرهزینه بوده‌اند یا خیر. یافته‌های ما نشان می‌دهد که زمانی می‌توان از واکنش منفی رای‌دهندگان اجتناب کرد که طراحی سیاست تضمین کند که کسانی که احتمالاً به طور نامتناسبی ضرر می‌کنند – خواه خانوارهای فقیرتر یا شرکت‌های سوخت فسیلی – محافظت می‌شوند، به عنوان مثال از طریق بیمه اجتماعی، غرامت پولی یا مرحله‌بندی تدریجی سیاست‌های سبز. ادراکات نیز مهم هستند، و تحقیقات ما نشان می‌دهد که برخی از اقدامات، به ویژه مالیات کربن، به احتمال زیاد نامحبوب هستند، در حالی که مقرراتی که انتشار گازهای گلخانه‌ای را با هزینه اجتماعی کمی بالاتر کاهش می‌دهند، برای رای‌دهندگان خوشایندتر هستند.

سیاست‌های اقلیمی باید با واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی سازگار باشند و نه صرفاً بر اساس کارایی اقتصادی. این درسی برای همه کشورها – از جمله کانادا – است که شاهد واکنش گسترده علیه اقدامات سبز هستند. جهان نمی‌تواند اجازه دهد سیاستمداران پوپولیست کربن‌زدایی را به عنوان یک وسواس مضر نخبگان تحقیر کنند. همراهی خانوارها و شرکت‌هایی که به طور نامتناسبی هزینه‌ها را متحمل خواهند شد، ضروری است اگر بخواهیم شانسی برای جلوگیری از گرمایش فاجعه‌بار جهانی داشته باشیم.

جاناتان دی. استری

نویسنده برای پراجکت سیندیکیت از سال ۲۰۰۷

۵ تفسیر

جاناتان دی. استری، که پیش از این از مقامات ارشد صندوق بین‌المللی پول بود، در حال حاضر استاد اقتصاد، امور جهانی و سیاست‌گذاری عمومی در دانشگاه تورنتو و عضو غیر مقیم در اندیشکده بروگل در بروکسل است. از کتاب‌های اخیر او می‌توان به «مقابله با نابرابری» (انتشارات دانشگاه کلمبیا، ۲۰۱۹) و «رام کردن امواج جریان سرمایه» (انتشارات MIT، ۲۰۱۸) اشاره کرد.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: پراجکت سیندیکیت

💡 درباره منبع: پراجکت سیندیکیت یک سندیکای مطبوعاتی بین‌المللی است که مقالاتی را در مورد موضوعات مختلف، از جمله اقتصاد، سیاست، امور بین‌الملل و مسائل اجتماعی منتشر می‌کند. مقالات آن توسط مشارکت‌کنندگان برجسته از سراسر جهان نوشته شده‌اند.

✏️ درباره نویسنده: جاناتان دی. استری استاد اقتصاد، امور جهانی و سیاست‌گذاری عمومی در دانشگاه تورنتو و عضو غیر مقیم در اندیشکده بروگل است. او پیش از این از مقامات ارشد صندوق بین‌المللی پول بوده است و در زمینه اقتصاد بین‌الملل و سیاست‌گذاری عمومی تخصص دارد.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.