نشریه اکونومیست : «اسرائیل قماری جسورانه اما وحشتناک کرده است» | ۲۴ خرداد ۱۴۰۴

اکونومیست با تحلیل حمله جسورانه اما پرمخاطره اسرائیل به ایران، به بررسی پیامدهای احتمالی آن برای برنامه هسته‌ای تهران، ثبات منطقه و آینده اسرائیل می‌پردازد.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: اکونومیست/اکونومیست | 📅 تاریخ: ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ / ۲۴ خرداد ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


اسرائیل دست به قماری جسورانه اما هولناک زده است

اگر ایران از رؤیاهای هسته‌ای خود دست بردارد، جهان امن‌تر خواهد بود، اما این نتیجه ممکن است دست‌نیافتنی باشد

۱۳ ژوئن ۲۰۲۵

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، به مدت سه دهه هشدار داده است که جدی‌ترین تهدید خارجی پیش روی اسرائیل، ایران است؛ و هیچ تهدیدی از سوی ایران، جدی‌تر از برنامه این کشور برای دستیابی به بمب هسته‌ای نیست. اسرائیل کشوری کوچک و پرجمعیت است که در تیررس موشک‌های جمهوری اسلامی قرار دارد. ایرانِ مجهز به سلاح هسته‌ای، موجودیت اسرائیل را به خطر می‌اندازد.

در ساعات اولیه روز جمعه ۱۳ ژوئن، آقای نتانیاهو سرانجام بر اساس این باور خود عمل کرد و موج پس از موج هواپیماهای اسرائیلی را برای حمله به ایران گسیل داشت. آنها به تأسیسات هسته‌ای در نطنز، واقع در ۳۰۰ کیلومتری جنوب پایتخت، تهران، و همچنین مقامات مرتبط با برنامه تسلیحاتی ایران حمله کردند. علاوه بر این، آنها مقامات عالی‌رتبه نیروهای مسلح ایران، از جمله محمد باقری، رئیس ستاد کل ارتش را به قتل رساندند.

آقای نتانیاهو زمانی به عنوان یک رهبر ریسک‌گریز شناخته می‌شد، اما این حمله، اقدامی جسورانه و حتی بی‌باکانه بود. اسرائیل حق دارد برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته‌ای اقدام کند. نگرانی نخست‌وزیر از اینکه ایرانِ مجهز به سلاح هسته‌ای، عواقب وخیمی برای کشورش در پی خواهد داشت، موجه است. به نظر می‌رسد او از حمایت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و متحد ضروری اسرائیل، برخوردار است. حمله روز جمعه می‌تواند ضربه‌ای ویرانگر علیه رژیم تهران باشد. اما در عین حال، طیف وسیع و گیج‌کننده‌ای از نتایج، از جمله برخی که برای اسرائیل و آمریکا نامطلوب هستند، را نیز در پی دارد.

هیچ‌کس که با تاریخ اخیر خاورمیانه آشنا باشد، نمی‌تواند در این امر تردید کند که اسرائیل در تلقی ایران به عنوان یک تهدید، برحق است. جمهوری اسلامی حضوری شوم در منطقه داشته و از تروریست‌ها، شبه‌نظامیان خشن، و رژیم‌های مستبد، از جمله رژیم بشار اسد در سوریه، حمایت کرده است. آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، بارها تهدید به نابودی اسرائیل کرده است. ایران از حماس حمایت کرد، گروهی که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حمله‌ای مرگبار را از غزه علیه اسرائیل ترتیب داد.

بمب اتمی ایران، تمامی این موارد را وخیم‌تر خواهد کرد. این امر می‌تواند منجر به آن شود که کشورهایی در خاورمیانه، مانند عربستان سعودی، به دنبال دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای خود باشند. حتی بدون هیچ‌گونه اشاعه‌ای، ایرانِ مجهز به سلاح هسته‌ای در منطقه به عنوان عاملی محدودکننده برای آزادی عمل نیروهای دفاعی اسرائیل تلقی خواهد شد. از دیدگاه اسرائیل، این امر بازدارندگی را که امنیت آن را در منطقه‌ای خطرناک تضمین می‌کند، تضعیف می‌نماید.

مقامات اسرائیلی استدلال می‌کنند که در نهایت چاره‌ای جز حمله به برنامه هسته‌ای ایران نداشتند و تنها پنجره فرصت کوتاهی برای انجام این کار در اختیار داشتند. ایران ضعیف‌تر از دهه‌های گذشته است. اسرائیل سال گذشته در حملاتی که به عنوان بخشی از تبادل آتش متقابل انجام شد، پدافند هوایی ایران را نابود کرد. نه تنها رژیم ایران نامحبوب است، بلکه نفوذ آن در لبنان و سوریه نیز به شدت کاهش یافته است. حزب‌الله، گروه شبه‌نظامی لبنانی که زمانی به عنوان نوک پیکان هرگونه انتقام‌جویی ایران تلقی می‌شد، دیگر از موشک‌ها یا سازماندهی لازم برای انجام یک اقدام تلافی‌جویانه جدی برخوردار نیست.

مهم‌تر از آن، اسرائیل اصرار دارد که ایران هرگز تا این حد به دستیابی به توانایی هسته‌ای نزدیک نبوده است. این کشور می‌گوید که ایران با تسریع تولید اورانیوم غنی‌شده، اکنون به اندازه کافی مواد لازم برای ساخت ۱۵ بمب را در اختیار دارد. آقای نتانیاهو در یک سخنرانی ضبط‌شده، ادعا کرد شواهدی در دست دارد که نشان می‌دهد ایران در حال تسلیحاتی کردن فناوری خود است و ممکن است به ساخت یک دستگاه هسته‌ای نزدیک شده باشد. مقامات او معتقدند که ایران در مذاکرات با آمریکا درباره توافقی برای متوقف کردن برنامه هسته‌ای، در حال ایجاد یک «پرده دود» بوده است که در پس آن، دانشمندانش در واقع به سرعت در حال پیشرفت بوده‌اند. آقای ترامپ نیز در پستی، این دیدگاه را تأیید کرد و ایران را به عدم تمایل به دستیابی به توافق متهم نمود. اگر مذاکرات محکوم به شکست بود، اسرائیل معتقد است که باید اکنون، پیش از آنکه خیلی دیر شود، اقدام می‌کرد.

شاید با کمک آمریکا در روزهای آینده، اسرائیل بتواند آسیب مهلکی به برنامه هسته‌ای ایران وارد کند. پس از کشتن بسیاری از مقامات ایرانی، ممکن است آن‌چنان هرج و مرجی در تهران ایجاد کرده باشد که رژیم قادر به ارائه پاسخی قدرتمند نباشد. پس از مواجهه با چنین نمایش قدرتی، ممکن است ملایان از تلاش مجدد برای ساخت زرادخانه هسته‌ای منصرف شوند. این نتیجه‌ای است که به بهترین نحو به نفع خاورمیانه و جهان خواهد بود.

با این حال، حمله روز جمعه نیز یک قمار بزرگ محسوب می‌شود. نخست آنکه، فوریت این اقدام ممکن است آن‌گونه که اسرائیل القا می‌کند، نباشد. در ماه مارس، تولسی گابارد، رئیس اطلاعات ملی آمریکا، اظهار داشت که آقای خامنه‌ای برنامه تسلیحاتی را که در سال ۲۰۰۳ به حالت تعلیق درآورده بود، مجدداً فعال نکرده است. حتی پس از این حملات، آقای ترامپ همچنان معتقد بود که فضایی برای مذاکره وجود دارد و از ایران خواست به میز مذاکره بازگردد و به توافق دست یابد. اگر ایران موافقت کند – که احتمالی بعید است – این امر می‌تواند به منبع اصطکاک میان آمریکا و اسرائیل تبدیل شود. آقای نتانیاهو هرگز به پایبندی ایران به توافقات برای محدود کردن برنامه هسته‌ای خود اعتماد نداشته است.

این حمله همچنین به دلیل پیامدهای بالقوه منطقه‌ای و جهانی‌اش، یک قمار است. اگرچه ایران کمتر از گذشته قادر به تلافی است، اما هنوز هم می‌تواند آسیب زیادی وارد کند. پیش از این، در ۱۳ ژوئن، ایران بیش از ۱۰۰ پهپاد را علیه اسرائیل به پرواز درآورد. ایران می‌تواند به کشورهای حاشیه خلیج [فارس] که متحدان آمریکا هستند یا میزبان پایگاه‌های آمریکایی می‌باشند، حمله کند. هنوز هم می‌تواند از حوثی‌ها، نیروهای نیابتی خود در یمن، استفاده کند. و همچنین می‌تواند کارزاری از ترور علیه منافع اسرائیل یا یهودیان در سراسر جهان به راه اندازد. اگر این وضعیت به یک جنگ منطقه‌ای تبدیل شود، می‌تواند پیامدهایی برای ثبات و – از طریق قیمت نفت – برای سایر نقاط جهان داشته باشد.

شاید عجیب به نظر برسد، اما فروپاشی رژیم فاسد ایران، هرچند که در داخل کشور و در منطقه مورد نفرت است، نیز می‌تواند بسیار بی‌ثبات‌کننده باشد. ایران کشوری بزرگ و پیچیده و فاقد سابقه دموکراسی است. هیچ‌کس نمی‌تواند پیش‌بینی کند که از دل این هرج و مرج چه چیزی پدیدار خواهد شد.

اما دلیل اصلی اینکه این حمله یک قمار است، این است که ممکن است به نتیجه مطلوب نرسد. پیش از این دو بار، در عراق در سال ۱۹۸۱ و در سوریه در سال ۲۰۰۷، اسرائیل به برنامه‌های تسلیحات هسته‌ای حمله کرد و با موفقیت آنها را متوقف ساخت. اما تلاش ایران بسیار پیشرفته‌تر و پراکنده‌تر از آنهاست. تأسیسات این کشور در فردو، واقع در استان قم، به طور ایمن در زیر یک کوه پنهان شده است. اگر، همان‌طور که برخی مقامات معتقدند، این امر آن را از دسترس مهمات اسرائیل خارج می‌کند، اسرائیل برای از کار انداختن آن به نیروهای زمینی یا کمک آمریکا نیاز خواهد داشت. حتی اگر زیرساخت‌های فیزیکی نابود شوند، ایران ذخایر اورانیوم خود را در اختیار دارد. در چند دهه گذشته، این کشور بر فرآیند غنی‌سازی تسلط یافته است. موقعیت زمین‌شناسی و دانش فنی، فراتر از دسترس حتی بمب‌های آمریکایی است. اگر برنامه ایران دوباره راه‌اندازی شود، ممکن است سرسخت‌تر و تهدیدآمیزتر از همیشه بازگردد.

بنابراین، چشم‌انداز این است که ظرف چند سال آینده، اسرائیل و احتمالاً آمریکا مجبور به تکرار این عملیات شوند. و هر بار، این عملیات دشوارتر از دفعه قبل خواهد بود. حتی در دنیایی که قوانین قدیمی در حال فروپاشی هستند، الگوی بی‌پایان حملات بمب‌گذاری منظم به یک کشور مستقل، هزینه دیپلماتیک و سیاسی سنگینی به همراه خواهد داشت. در نهایت، حملات مکرر می‌تواند صبر آمریکا را به سر رسانده و افکار عمومی را در آنجا شعله‌ور سازد و به اتحاد با آمریکا که اسرائیل به آن وابسته است، آسیب بلندمدت وارد کند.

آقای نتانیاهو استدلال خواهد کرد که هیچ یک از این موارد، سنگین‌تر از بقای کشورش نیست و او به سادگی نمی‌تواند اجازه دهد مذاکرات با ایران به نتیجه برسد. این یک جهان‌بینی «همه یا هیچ» است که اسرائیل را به جنگ در غزه، لبنان، و اکنون ایران کشانده است.

امید این است که برنامه هسته‌ای ایران نابود شود و هرگز بازنگردد. این امر توجیهی برای نخست‌وزیر اسرائیل خواهد بود. اما اگر چنین نشود، اسرائیل ناگزیر خواهد بود با تناقضی که آقای نتانیاهو ایجاد می‌کند، زندگی کند. در زمانی که کشورهای حاشیه خلیج [فارس] چشم‌انداز جدیدی از جهان عرب را بر اساس همزیستی با اسرائیل که از توسعه اقتصادی نشأت می‌گیرد، ارائه می‌دهند، اشتیاق او برای توسل به درگیری، تحقق برنامه‌های آنها را غیرممکن می‌سازد. او در تلاش برای رهایی خاورمیانه از تجاوز ایران، آن را در چرخه‌ای از ویرانی و بی‌ثباتی خشونت‌آمیز گرفتار می‌کند. این به نوبه خود، یک تهدید وجودی برای اسرائیل نیز محسوب می‌شود. ■


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما:The Economist

💡 درباره منبع:اکونومیست یک هفته‌نامه خبری و بین‌المللی چاپ لندن است که به زبان انگلیسی منتشر می‌شود و متعلق به شرکت اکونومیست گروپ است. این نشریه بر اخبار سیاسی و اقتصادی جهان، تجارت، فرهنگ و تکنولوژی تمرکز دارد و به دلیل تحلیل‌های عمیق و موضع‌گیری‌های لیبرال کلاسیک و طرفدار بازار آزاد شناخته شده است.

✏️ درباره نویسنده:این مقاله توسط تیم تحریریه نشریه اکونومیست تهیه شده است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.