آرتی: «امپراتوری جدید آمریکا: ترامپ، روسیه و پایان جهانی‌سازی» | ۱۸ اسفند ۱۴۰۳

ترامپ با تغییرات گسترده در سیاست‌های جهانی، امپراتوری لیبرال آمریکا را به چالش کشیده و آینده‌ای جدید برای نظم بین‌المللی ترسیم کرده است.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: آرتی / واسیلی کاشین | 📅 تاریخ: ۸ مارس ۲۰۲۵ / ۱۸ اسفند ۱۴۰۳

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


امپراتوری جدید آمریکا: ترامپ، روسیه و پایان جهانی‌سازی

آمریکا در حال تغییر مسیر است، اما نه به شکلی که جهان انتظار داشت

نویسنده: واسیلی کاشین، دکترای علوم سیاسی، مدیر مرکز مطالعات جامع اروپا و بین‌الملل در دانشگاه HSE

بازگشت **دونالد ترامپ** به کاخ سفید در حال تبدیل شدن به چیزی فراتر از یک تغییر ساده در قدرت است؛ این یک **انقلاب سیاسی تمام‌عیار** محسوب می‌شود. دولت جدید او **به‌سرعت در حال برچیدن نظم قدیمی، حذف نخبگان سیاسی، بازتعریف سیاست داخلی و خارجی** و **ایجاد تغییراتی است که حتی در صورت بازگشت رقبای ترامپ، بازگشت‌پذیر نخواهند بود**.

برای ترامپ، مانند همه **انقلابیون بزرگ**، اولویت **شکستن سیستم موجود** و **تحکیم تغییرات رادیکال** است. بسیاری از اصولی که برای دهه‌ها – و گاهی بیش از یک قرن – سیاست آمریکا را هدایت کرده‌اند، اکنون **به‌عمد کنار گذاشته می‌شوند**.

**استراتژی جهانی واشنگتن** که مدت‌ها مبتنی بر **نفوذ نظامی، دیپلماتیک و مالی گسترده** بود، اکنون **برای پاسخگویی به نیازهای سیاسی داخلی ترامپ بازنویسی می‌شود**.


پایان امپراتوری لیبرال آمریکا

در طول ۱۰۰ سال گذشته، **ایالات متحده به‌عنوان یک امپراتوری جهانی عمل کرده است**. برخلاف امپراتوری‌های سنتی که بر اساس گسترش سرزمینی بنا شده‌اند، **امپراتوری آمریکا از طریق تسلط مالی، اتحادهای نظامی و نفوذ ایدئولوژیک به قدرت رسیده است**.

اما این مدل اکنون **دیگر پایدار نیست**. از اواخر دهه ۱۹۹۰، هزینه‌های **حفظ سلطه جهانی آمریکا از مزایای آن فراتر رفته است**، که منجر به **نارضایتی هم در داخل و هم در خارج از کشور شده است**.

ترامپ و متحدانش **به‌دنبال پایان دادن به این “”امپراتوری لیبرال””** و بازگرداندن آمریکا به **یک مدل خودکفاتر و مبتنی بر منافع اقتصادی ملی** هستند، مدلی که شباهت زیادی به سیاست‌های دوران ریاست جمهوری **ویلیام مک‌کینلی** در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دارد.

ترامپ از این دوران به‌عنوان **دوران طلایی رفاه اقتصادی آمریکا** یاد کرده است، زمانی که **کشور هنوز خود را متعهد به رهبری جهانی نکرده بود**.


تغییر در استراتژی جهانی

سیاست‌های ترامپ اگرچه **ریشه در مسائل داخلی آمریکا دارد**، اما پیامدهای **گسترده‌ای در سراسر جهان خواهد داشت**.

دولت او **در حال برچیدن نهادهای کلیدی نظم قدیمی است**، از جمله آن‌هایی که **موجب نارضایتی روسیه شده بودند**.

برای مثال، **USAID** – که یک **ابزار اصلی نفوذ آمریکا در فضای پساشوروی** بود – تقریباً نابود شده است.

**اگر آمریکا مدل امپراتوری لیبرال خود را کنار بگذارد، بسیاری از تنش‌ها با روسیه کاهش خواهد یافت.**

در طول تاریخ، روابط **مسکو و واشنگتن در قرن نوزدهم به‌طور نسبی باثبات بود**. اگر **آمریکای ترامپ به سمت یک رویکرد انزواگرایانه‌تر حرکت کند**، احتمالاً **روسیه دیگر هدف اصلی مداخلات ایالات متحده نخواهد بود**.

اما **چین همچنان دشمن شماره یک ترامپ محسوب می‌شود**. سیاست‌های **اقتصادی دولتی پکن** در تضاد کامل با دیدگاه **تجاری-محافظه‌کارانه ترامپ** است.

برخلاف **جو بایدن** که **به‌دنبال مهار چین از طریق اتحادها بود**، ترامپ **ترجیح می‌دهد به‌تنهایی عمل کند**، حتی اگر این امر منجر به **تضعیف انسجام غربی شود**.

انتظار می‌رود که دولت ترامپ **جنگ اقتصادی و فناوری علیه چین را تشدید کند**، حتی **به قیمت از دست دادن حمایت متحدان اروپایی‌اش**.


تغییر در روابط آمریکا با متحدان سنتی

دولت ترامپ در حال **بازنگری در روابط آمریکا با متحدان سنتی خود**، به‌ویژه در اروپا و شرق آسیا، است.

یکی از **مهم‌ترین تغییرات در سیاست خارجی ترامپ**، کاهش تعهدات آمریکا به **ناتو و اتحادیه اروپا** است.

ترامپ مدت‌ها **منتقد هزینه‌های نظامی آمریکا برای دفاع از اروپا** بوده و معتقد است که کشورهای اروپایی باید **خودشان مسئولیت بیشتری بر عهده بگیرند**.

در شرق آسیا نیز، **رویکرد ترامپ نسبت به ژاپن و کره جنوبی متفاوت از دولت‌های قبلی است**. در حالی که بایدن بر **تحکیم اتحادها برای مقابله با چین تأکید داشت**، ترامپ معتقد است که این کشورها باید **خودشان بار دفاعی بیشتری را متحمل شوند**.

در همین حال، **سیاست ترامپ در قبال خاورمیانه نیز تغییرات عمده‌ای داشته است**.

او **رویکرد فشار حداکثری علیه ایران را احیا کرده** و هم‌زمان، **برخلاف دولت‌های پیشین، تأکید کمتری بر ایجاد یک ائتلاف گسترده بین‌المللی برای مهار تهران دارد**.


نقش روسیه در نظم جدید جهانی

یکی از پرسش‌های کلیدی در مورد سیاست ترامپ این است که **روسیه چه نقشی در نظم جدید جهانی ایفا خواهد کرد؟**

در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، **او رویکردی انعطاف‌پذیرتر نسبت به مسکو اتخاذ کرد**، اما در عین حال، تحریم‌ها علیه روسیه ادامه یافت.

اکنون، با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، **این احتمال وجود دارد که روابط واشنگتن و مسکو وارد مرحله جدیدی شود**.

برخی تحلیلگران معتقدند که **ترامپ ممکن است تحریم‌های روسیه را کاهش دهد** و همکاری‌های اقتصادی بیشتری را با مسکو دنبال کند، به‌ویژه در زمینه **کنترل قیمت انرژی و صادرات گاز و نفت**.

اما در مقابل، **دیگران بر این باورند که ترامپ همچنان به‌عنوان یک رهبر غیرقابل پیش‌بینی باقی خواهد ماند** و ممکن است در صورت نیاز، **سیاست‌های تهاجمی‌تری علیه روسیه اتخاذ کند**.

در مجموع، **روسیه امیدوار است که دولت ترامپ تمرکز خود را از شرق اروپا بردارد و روی درگیری‌های تجاری با چین متمرکز شود**.


ترامپ و پایان جهانی‌سازی

یکی از اصول کلیدی سیاست ترامپ **مخالفت با جهانی‌سازی اقتصادی** و حمایت از **ملی‌گرایی اقتصادی** است.

او در دوران ریاست جمهوری قبلی خود، **مذاکرات تجاری را به سمت توافق‌های دوجانبه سوق داد** و **از پیمان‌های چندجانبه مانند توافقنامه تجاری اقیانوس آرام (TPP) خارج شد**.

در دولت جدید ترامپ، انتظار می‌رود که او سیاست‌های **حمایتی سخت‌گیرانه‌تری در برابر واردات** اعمال کند و شرکت‌های آمریکایی را به **بازگرداندن خطوط تولید از چین و مکزیک به داخل آمریکا** تشویق کند.

این رویکرد می‌تواند تأثیرات مهمی بر **رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه** داشته باشد، زیرا بسیاری از این کشورها به **بازار آمریکا وابسته‌اند**.

ترامپ همچنین مخالف **نقش گسترده سازمان‌های بین‌المللی در اقتصاد جهانی است** و ممکن است **نقش آمریکا را در نهادهایی مانند سازمان تجارت جهانی (WTO) کاهش دهد**.


جمع‌بندی: آیا نظم جهانی جدیدی در راه است؟

بازگشت ترامپ به قدرت نشان‌دهنده **تحولی بزرگ در سیاست جهانی** است.

از کاهش تعهدات آمریکا به **متحدان سنتی** گرفته تا **تشدید جنگ تجاری با چین و پایان امپراتوری لیبرال آمریکا**، همه این تغییرات می‌توانند **نظم جهانی را به شکل چشمگیری دگرگون کنند**.

در حالی که برخی کشورها، مانند **روسیه و ایران، ممکن است از این تغییرات بهره ببرند**، دیگران، مانند **اتحادیه اروپا و متحدان آسیایی آمریکا، ممکن است در موقعیت دشوارتری قرار بگیرند**.

آنچه مشخص است، این است که **دوران سیاست خارجی قابل پیش‌بینی آمریکا به پایان رسیده است** و جهان باید خود را برای **دوره‌ای از بی‌ثباتی و رقابت‌های جدید آماده کند**.



پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است.

سورس ما: RT

💡 درباره منبع: راشا تودی (RT) یک رسانه دولتی روسی است که اخبار و تحلیل‌های بین‌المللی را با تمرکز بر دیدگاه‌های غیرغربی منتشر می‌کند.

✏️ درباره نویسنده: واسیلی کاشین، دکترای علوم سیاسی و مدیر مرکز مطالعات جامع اروپا و بین‌الملل در دانشگاه HSE است.

“`

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.