نشریه فارن افرز : «درگیری آینده بر سر سوریه» | ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
با سقوط اسد و افزایش نفوذ ترکیه در سوریه، چگونه اسرائیل در تلاش برای ایجاد مناطق حائل، خود را در مسیر برخورد با آنکارا و تشدید بیثباتی منطقهای قرار داده است.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن افرز/دیوید ماکوفسکی و سیمون سعید مهر | 📅 تاریخ: May 6, 2025 / ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
در دسامبر، ائتلافی از جناحهای شورشی به رهبری گروه هیئت تحریر الشام (HTS) بهطور غیرمنتظرهای بشار اسد، دیکتاتوری را که خانوادهاش پنج دهه بر سوریه حکومت کرده بودند، سرنگون کردند. رژیم جدید در دمشق کشوری را به ارث برد که در اثر یک جنگ داخلی ۱۳ ساله ویران شده بود. احمد الشرع، رهبر HTS، مسئولیت سوریه را بر عهده گرفته است و قدرتهای خارجی امیدوارند رفتار او را هدایت کنند. دو همسایه این کشور، اسرائیل و ترکیه، از خلأ قدرت با ایجاد حضور در آنجا استفاده کردهاند – و از هماکنون شروع به برخورد با یکدیگر کردهاند.
ترکیه بهعنوان قدرت نظامی غالب در سوریه ظهور کرده است. از سال ۲۰۱۹، HTS ادلب در شمال غربی سوریه را در دست داشته است و برای سالها، آنکارا بهطور غیرم مستقیم با ایجاد یک منطقه حائل در شمال سوریه که این گروه را از نیروهای اسد محافظت میکرد، به آن کمک میکرد. اکنون ترکیه خواهان نفوذ بیشتری در سوریه است تا بتواند امید کردها به خودمختاری را که در هرج و مرج جنگ داخلی شکوفا شده بود، سرکوب کند و بازگشت سه میلیون پناهنده سوری ساکن در ترکیه را مهندسی کند.
با این حال، اسرائیل نیز خواهان نفوذ بیشتری در سوریه است. اگرچه در پی جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۴، توافقنامه جداسازی نیروها را با میانجیگری ایالات متحده با سوریه امضا کرد، اما اسد در دهههای اخیر بهشدت با ایران، دشمن اصلی اسرائیل، همسو شد. تحت حکومت او، سوریه بهعنوان یک کریدور حیاتی برای جریان موشکها و سایر سلاحهای ایرانی به گروه شبهنظامی لبنانی حزبالله عمل میکرد و تنشها با اسرائیل را تشدید میکرد.
با توجه به این دشمنی چندین دههای، رهبران اسرائیل سرنگونی اسد را یک دستاورد استراتژیک تلقی کردند و در حال رقابت برای بهرهبرداری از برکناری او با ایجاد مناطق حائل و حوزههای نفوذ غیررسمی در جنوب سوریه هستند. اسرائیل بهویژه نگران حضور ترکیه در این کشور است زیرا میترسد آنکارا سوریه را به پناه دادن به شبهنظامیان ضد اسرائیلی تشویق کند. ترکیه تلاش کرده است اسلام سیاسی را گسترش دهد و سابقه خصومت با اسرائیل را دارد. برای مثال، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در پیام تبریک عید خود در ۳۰ مارس گفت: «باشد که خداوند اسرائیل صهیونیست را نابود کند.»
رهبران اسرائیل بهطور فزایندهای نگرانند که جاهطلبیهای ترکیه در سوریه از مرز سوریه و ترکیه فراتر رفته و به داخل کشور گسترش یابد. در ۲ آوریل، اسرائیل چندین پایگاه نظامی سوریه، از جمله پایگاه هوایی تیاس، معروف به T4 را بمباران کرد تا از استقرار پدافند هوایی آنکارا در آنجا جلوگیری کند. اسرائیل عمیقاً به آسمان همسایگان خود اهمیت میدهد. اکتبر گذشته، این کشور یک حمله هوایی علیه ایران انجام داد که از حریم هوایی سوریه عبور کرد.
اگرچه نگرانیهای امنیتی اسرائیل مشروع است، اما باید هر کاری که میتواند برای جلوگیری از رویارویی نظامی با ترکیه انجام دهد. اسرائیل باید اطمینان حاصل کند که رابطهاش با آنکارا قربانی عجلهاش برای تقویت موضع نظامی خود در سوریه نمیشود. با توجه به پراکندگی نیروهایش و خدشهدار شدن اعتبار بینالمللیاش، آخرین چیزی که اسرائیل به آن نیاز دارد، یک دشمن جدید است.
حائلها و هیاهو
در دهه ۱۹۹۰، در بحبوحه امید به صلح اسرائیل و فلسطین، اسرائیل روابط نزدیکی با ترکیه داشت. اما با سکولارتر شدن هر دو کشور، روابط آنها رو به وخامت گذاشت. برای مثال، در سال ۲۰۱۰، ارتش اسرائیل ۹ فعال غیرنظامی را کشت و ۳۰ نفر را زخمی کرد – که یکی از آنها بعداً جان باخت – زمانی که یک کشتی ترکیهای را که قصد شکستن محاصره دریایی نوار غزه را داشت، رهگیری کرد و باعث شد ترکیه روابط دیپلماتیک خود را کاهش دهد. ترکیه بارها اسرائیل را به ارتکاب نسلکشی در غزه متهم کرده است. ماه مه گذشته، اردوغان برای اعتراض به عملیات اسرائیل در این باریکه، ممنوعیت تجارت با این کشور را اعلام کرد. در همین حال، اسرائیلیها آنکارا را متهم میکنند که به رهبران سازمان شبهنظامی فلسطینی حماس، مانند صالح العاروری، معاون سابق دفتر سیاسی این گروه، اجازه داده است تا حملاتی را علیه اسرائیل از خاک ترکیه طراحی کنند. با این حال، علیرغم تمام اختلافاتشان، نه ترکیه و نه اسرائیل خواهان بازگشت نفوذ ایران به سوریه نیستند.
ترکیه بهوضوح قدرت پشت رژیم جدید سوریه است، عمدتاً به دلیل روابط دیرینهاش با HTS، و به رهبران جدید سوریه در برنامهریزی برای بازسازی کمک کرده است. به نظر میرسد آنکارا همچنین به دنبال یک پیمان دفاعی با سوریه است که نفوذ ترکیه را که در حال حاضر در شمال متمرکز است، به بقیه کشور گسترش دهد.
اسرائیل عمیقاً از این مسیر نگران است. دو مکتب فکری رقیب در مورد چگونگی مدیریت روابط با رژیم جدید سوریه ظهور کرده است. یک گروه از مقامات اسرائیلی معتقدند که اسرائیل باید پیش از تصمیمگیری در مورد اینکه آیا الشرع دشمن است یا خیر، سعی کند با او کار کند. اما گروه دیگری که شامل بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل است، معتقدند که یک دولت مرکزی و میانهرو سوری تحت رهبری اسلامگرایان سنی بعید است ظهور کند و اسرائیل باید خود را برای خصومت با ایجاد حوزههای نفوذ غیررسمی آماده کند.
پس از فرار اسد از دمشق در دسامبر، اسرائیل یک منطقه حائل را در جنوب غربی سوریه، همجوار با بلندیهای جولان تحت کنترل اسرائیل، تصرف کرد. از دسامبر، اسرائیل صدها پایگاه نظامی سوریه را که بیم آن میرود توسط دولت جدید سوریه مورد استفاده قرار گیرند، بمباران کرده است. و در ۱۱ مارس، اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، گفت که نیروهای اسرائیلی برای «مدت نامحدودی» در سوریه باقی خواهند ماند تا از جوامع شمال اسرائیل محافظت کنند.
ساعت همسایگی
تهاجم اسرائیل به سوریه تا حدی ناشی از تمایل به جلوگیری از تکرار اشتباهاتی است که به حملات ویرانگر ۷ اکتبر ۲۰۲۳ منجر شد. رهبران اسرائیل اکنون مناطق حائل را ضروری میدانند و امیدوارند بهجای واکنش صرف به تحولات، فعالانه محیطهای امنیتی کشورهای همسایه را شکل دهند. فاجعه ۷ اکتبر همچنین باعث شده است که آنها نسبت به همکاری با اسلامگرایان از هر نوعی محتاط باشند. برای سالها، اسرائیل حضور یحیی سنوار، رهبر حماس، در غزه را تحمل میکرد. سنوار با دور نگه داشتن خود از جهاد اسلامی فلسطین، یک گروه تروریستی تندروتر، و اجازه دادن به تعدادی از اهالی غزه برای کار در داخل اسرائیل، شهرتی بهعنوان یک عملگرای گاهبهگاه برای خود ایجاد کرده بود. اما در نهایت، سنوار مرگبارترین حملهای را که اسرائیل تاکنون متحمل شده است، سازماندهی کرد.
درسی که به نظر میرسد مقامات اسرائیلی گرفتهاند این است که نمیتوانند هیچ جهادی را در نزدیکی مرزهای خود تحمل کنند. پس از درگیری نیروهای سوری با شورشیان علوی طرفدار اسد در ماه مارس که منجر به کشته شدن چند صد نفر شد، کاتز گفت که الشرع «نقاب از چهره برداشته و چهره واقعی خود را آشکار کرده است: یک تروریست جهادی از مکتب القاعده.» اگرچه الشرع ریشههای جهادی دارد – HTS بهعنوان شاخهای از القاعده آغاز به کار کرد – او علناً افراطگرایی را محکوم کرده و اظهار داشته است که به دنبال رویارویی با اسرائیل نیست. اما رهبران اسرائیلی که انتظار دارند یک رژیم متخاصم در دمشق تثبیت شود، معتقدند که الشرع برای دریافت کمکهای تحریمی هر چیزی خواهد گفت. آنها میترسند که او پس از بهبود شرایط وخیم اقتصادی سوریه، لحن خود را تغییر دهد.
رهبران اسرائیل اکنون مناطق حائل را ضروری میدانند.
با این حال، ۷ اکتبر تنها بخشی از داستان است. نتانیاهو همچنین گفته است که استراتژی او ناشی از تمایل به محافظت از اقلیت مذهبی دروزی در جنوب سوریه است. هفته گذشته، بیش از ۱۰۰ سوری در درگیری بین جنگجویان اسلامگرای سنی و مردان مسلح دروزی کشته شدند. در ۲ مه، اسرائیل دمشق را بمباران کرد؛ نتانیاهو و کاتز اعلام کردند که «اجازه نخواهند داد نیروها به جنوب دمشق اعزام شوند یا هیچ تهدیدی متوجه جامعه دروزی شود.»
رویکرد اسرائیل به سوریه همچنین تحت تأثیر نگرانی در مورد دوام حضور نظامی ایالات متحده در این کشور است. در ۸ دسامبر، دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب، در رسانههای اجتماعی اعلام کرد که «سوریه یک آشفتهبازار است» و «ایالات متحده نباید هیچ ارتباطی با آن داشته باشد.» در ۱۸ آوریل، دولت ایالات متحده اعلام کرد که تعداد نیروهای مستقر خود در شرق سوریه را از حدود ۲۰۰۰ به کمتر از ۱۰۰۰ نفر کاهش خواهد داد. اسرائیل نگران است که عدم تعامل ایالات متحده به ترکیه اجازه دهد در شمال سوریه – و احتمالاً فراتر از آن – مسلطتر شود.
جر و بحث
اما اسرائیل باید مراقب باشد که ترکیه یا سوریه را به دشمن تبدیل نکند و فضایی برای گفتگو باقی بگذارد. اینکه رهبران اسرائیل بخواهند از شکستهای استراتژیک ۷ اکتبر درس بگیرند، معتبر است، اما آنها باید ملاحظات امنیتی را با یک استراتژی بلندمدت متعادل کنند. اسرائیل میتواند معیارهای روشنی برای دولت الشرع در مورد نحوه رفتار با اقلیتها و رسیدگی به مسائلی مانند قاچاق اسلحه و دفع سلاحهای شیمیایی تعیین کند. اگر این معیارها برآورده شوند، اسرائیل میتواند از ایالات متحده و کشورهای اروپایی بخواهد تحریمها علیه سوریه را کاهش دهند. اسرائیل همچنین میتواند کشورهای اروپایی و خلیج فارس را به سرمایهگذاری در آنجا تشویق کند. علاوه بر این، اسرائیل باید صراحتاً اعلام کند که هیچ ادعای ارضی نسبت به سوریه ندارد و منطقه حائل آن، تا زمانی که دولت جدید استانداردهای خاصی را رعایت کند، موقتی خواهد بود. حضور مداوم اسرائیل در سوریه، استدلال دشمنان اسرائیل را که ادعا میکنند اسرائیل یک اشغالگر است، تقویت خواهد کرد.
رابطه اسرائیل با دولت جدید سوریه بسیار مهم است، اما رابطه آن با ترکیه حتی فوریتر است. هر دو کشور متحدان ایالات متحده با تواناییهای نظامی قدرتمند هستند. بمباران T4 توسط اسرائیل یادآور روشنی از این بود که اوضاع چقدر سریع میتواند تشدید شود. دو کشور باید ایجاد خطوط قرمز را در نظر بگیرند. حداقل، آنها باید توافق کنند که در مناطق نفوذ متفاوتی در سوریه فعالیت کنند تا بتوانند از خصومتها جلوگیری کنند.
ترامپ مطمئن است که میتواند روابط اسرائیل و ترکیه را بهبود بخشد و به نتانیاهو گفته است که «رابطه بسیار خوبی با ترکیه و رهبر آن دارد.» ترامپ باید اردوغان را از استقرار پدافند هوایی در سوریه منصرف کند. ترامپ همچنین میتواند به اسرائیل و ترکیه کمک کند تا راههایی برای رفع مناقشه پیدا کنند. برای مثال، آنها میتوانند در مقابله با نفوذ ایران و قاچاق اسلحه همکاری کنند.
اسرائیل باید از کانالهای دفاعی و اطلاعاتی خود برای برقراری ارتباط با ترکیه و از کانالهای پشتی برای گفتگو با سوریها استفاده کند. تاکنون، حداقل یک دیدار علنی تأیید شده بین مقامات اسرائیلی و ترکیهای وجود داشته است که در آوریل در آذربایجان برگزار شد. ترکیه و اسرائیل باید این گفتگو را گسترش دهند، بهویژه از آنجا که هر دو میگویند خواهان رویارویی نظامی با یکدیگر نیستند. هدف اسرائیل باید طرح نگرانیهای امنیتی مشروع بدون دشمنی با آنکارا یا دمشق باشد. این عمل موازنهگرانه بهویژه در دوره فوقالعاده پرنوسان سوریه اهمیت دارد. رژیم جدید هنوز کنترل خود را بر کشور تثبیت نکرده است و به نظر میرسد مواضع سیاسی آن قابل تغییر است. در این لحظه خیرهکننده تاریخ – پس از تضعیف دشمن مشترک آنها ایران – اسرائیل و ترکیه باید بهجای درگیری، برای ایجاد یک نظم منطقهای جدید و سودمند متقابل تلاش کنند.
”