اندیشکده بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی : «چگونه یک اجلاس تجاری ایالات متحده و آفریقا میتواند دوران جدیدی از روابط ایالات متحده و آفریقا را آغاز کند» | ۲۷ خرداد ۱۴۰۴
با تغییر رویکرد از کمکهای سنتی به مشارکت تجاری، اجلاس تجاری آمریکا و آفریقا به ابتکار دولت ترامپ میتواند سرآغاز فصلی نوین در روابط، مبتنی بر رشد و شکوفایی متقابل باشد.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: بنیاد کارنگی/رمزی دی | 📅 تاریخ: June 16, 2025 / ۲۷ خرداد ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
یک اجلاس تجاری ایالات متحده و آفریقا، با فاصله گرفتن از نظامهای سنتی ارائه کمک، قادر است دوران نوینی از روابط دوجانبه را پایهگذاری کند که به احتمال زیاد به رشد و رفاه مشترک خواهد انجامید.
مقدمه: بزنگاهی برای بازتعریف روابط
همزمان با اجرای تغییرات تحولآفرین توسط دولت ترامپ در شیوه تعامل ایالات متحده با جهان، روابط ایالات متحده و آفریقا در یک مقطع حساس قرار گرفته و فرصتی منحصر به فرد برای بازتعریف و چارچوببندی مجدد این مناسبات فراهم آورده است. فاصله گرفتن از مدلهای سنتی کمکرسانی،۱ بازطراحی دیپلماسی آمریکا، اتخاذ رویکردی نوین در قبال روابط تجاری ایالات متحده،۲ و همسویی آشکار میان پیشتازی آمریکا در عرصه هوش مصنوعی (AI) و دیگر فناوریهای دیجیتال با تمایل جمعی آفریقا به بهرهگیری از فناوری به عنوان موتور محرکه توسعه، چشمانداز این تعاملات را اساساً دگرگون خواهد ساخت. این تحولات، ایجاد یک رویکرد منسجم و تجارتمحور برای روابط ایالات متحده و آفریقا را به امری ضروری بدل میکند.
در تحولی امیدوارکننده که با این الزامات همخوانی دارد، دولت ترامپ از برنامههای خود برای میزبانی یک اجلاس سران ایالات متحده و آفریقا با تمرکز بر تجارت و سرمایهگذاری در اواخر سال جاری خبر داده است.۳ تروی فیتریل، مقام ارشد دفتر امور آفریقای وزارت امور خارجه، اظهار داشته که این اجلاس «تبادل میان شرکا و روابط برابر را در اولویت قرار خواهد داد» و انتظار میرود در نیویورک برگزار شود. مدعوین اصلی، رهبران تجاری خواهند بود و تمرکز بر منافع بازرگانی استوار خواهد بود. یک پیشنهاد این است که با تغییر نام آن از «اجلاس سران» به «اجلاس تجاری»، ماهیت واقعی آن را منعکس کنیم. این اقدام همچنین، امضای دولت ترامپ را بر آن حک خواهد کرد، زیرا دولتهای باراک اوباما و جو بایدن اجلاسهای سران ایالات متحده و آفریقا را با تمرکز بر مسائل سیاسی (نظیر کاهش درگیریها و ترویج دموکراسی) برگزار کرده بودند. این ابتکار شایسته تحسین است و گامی مهم در راستای تحقق چشمانداز برقراری رابطهای مدرن با قاره آفریقا محسوب میشود که بر تعامل تجاری به جای کمکهای سنتی تأکید دارد.
چنین اجلاسی، بستری را برای معرفی مجدد آمریکا به گروهی منتخب از شرکای آفریقایی فراهم میآورد و این پیام فراگیر را مخابره میکند که ایالات متحده خواهان گسترش روابط تجاری با آفریقا است. این اجلاس همچنین میتواند سه اولویت استراتژیک خود را به وضوح تبیین کند: نخست، منافع متقابل گذار از کمک به تجارت؛ دوم، مزایای ژئواستراتژیک در چارچوب یک نظام تعرفهای جدید، بهویژه در بخشهای حیاتی مواد معدنی و انرژی؛ و سوم، گشودن فرصتها برای کسبوکارهای آفریقایی و آمریکایی در زمینه همکاریهای مبتنی بر هوش مصنوعی و فناوری دیجیتال.
از کمک به تجارت: چرخش جسورانه دولت ترامپ
برای دههها، تعامل ایالات متحده با آفریقا عمدتاً بر مدلهای کمک سنتی استوار بوده که به جای ایجاد رونق اقتصادی پایدار و مشارکتهای تجاری بادوام، بر درمان نشانهها تمرکز داشتهاند. با اقدام قاطع دولت ترامپ در برچیدن سریع آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID)،۴ همراه با چندین نهاد کمکمحور دیگر، و ادغام وظایف آنها در وزارت امور خارجه، چرخش از کمک به تجارت به ناگهان از یک آرمان به یک ضرورت تبدیل شده است. همانطور که زینب عثمان اخیراً استدلال کرده،۵ این حرکت، که با هدف ایجاد اختلال در هنجارهای سنتی کمکرسانی طراحی شده، نیازمند یک تحول بنیادین در رویکرد توسعه جهانی به سمت «دگرگونی صنعتی» است. چنین چرخشی، فرصتی را برای ایجاد یک رابطه اقتصادی پایدارتر و سودمندتر میان ایالات متحده و آفریقا فراهم خواهد ساخت.
اجلاس تازه اعلامشده، تجلی عینی این چرخش استراتژیک است. برنامه ششمادهای دولت برای تقویت تجارت ایالات متحده با آفریقا،۶ که شامل قرار دادن دیپلماسی تجاری به عنوان محور اصلی تعاملات ایالات متحده و آفریقا و اصلاح ابتکارات ترویج تجارت است، مستقیماً به نیاز گذار از کمک به تجارت پاسخ میدهد. این رویکرد با اجماع نوظهور مبنی بر بازتعریف روابط ایالات متحده و آفریقا بر پایه منافع تجاری متقابل، به جای پویاییهای اهداکننده و گیرنده، همسو است.
یک اجلاس تجاری ایالات متحده و آفریقا به خودی خود یک نتیجه نهایی نیست، بلکه گام نخست به سوی نمایش و تبیین این چشمانداز نوین تجارتمحور است. در این چشمانداز، اهداف مهم توسعهای که پیشتر از طریق برنامههای کمکی دنبال میشدند، اکنون از طریق توسعه روابط تجاری و سرمایهگذاری پیش برده میشوند. همانگونه که در دو اقدام اخیر مشهود است – بازنگری کمکهای خارجی دولت، که به گفته مقامات به لغو حدود ۸۳ درصد از برنامههای کمکی منجر شده،۷ و همچنین کاهش قابل توجه سطح کمکها در لایحه بودجه پیشنهادی رئیسجمهور برای سال مالی ۲۰۲۶۸ – رئیسجمهور بر این شناخت دیرهنگام تأکید میورزد که آینده آفریقا نه در بخششهای بینالمللی، بلکه در مشارکت تجاری نهفته است. پیام رئیسجمهور پرسش مهمی را مطرح میکند: علیرغم نیت بدون تردید خیرخواهانه برنامههای USAID – و کارکردها و توانمندیهایی که به طور عینی در راستای منافع آمریکا بوده و باید حفظ شوند۹ – آیا حذف آنها فضا و فرصتی را برای کشورهای آفریقایی ایجاد کرده تا عملکرد خود را ارتقا داده و اصلاحات دشوار لازم برای ورود به عرصه رقابتی جذب تجارت و سرمایهگذاری بینالمللیِ سودآور را انجام دهند و از قدرت این جریانهای سرمایهای برای پیشبرد برنامه توسعه خود بر اساس شرایط خویش بهره گیرند؟ این احتمال بسیار قوی است.
نشانهها و پایههای خیزش اقتصادی آفریقا در حال پدیدار شدن است،۱۰ همراه با تمایلی آشکار برای تقویت پیوندهای اقتصادی با ایالات متحده. این نشانهها شامل تأسیس بزرگترین منطقه تجارت آزاد جهان،۱۱ پروژههای عظیم برای تأمین انرژی قاره،۱۲ و قراردادهای مهم در زمینه مواد معدنی حیاتی با ایالات متحده است که احتمال تحقق آنها افزایش یافته است.۱۳ آفریقا همچنین در سالهای اخیر شاهد رشد متوسط اما دلگرمکنندهای در سرمایهگذاری مستقیم خارجی آمریکا (FDI) بوده است (به شکل ۱ مراجعه کنید). همانطور که در اجلاس تجاری اخیر اتاق بازرگانی آمریکا (AmCham) در آبیجان، پایتخت ساحل عاج، که طی آن قراردادهایی به ارزش بیش از ۵۵۰ میلیون دلار در بخش انرژی و سایر حوزهها به امضا رسید، مشهود است،۱۴ حرکتی آشکار به سمت افزایش تعاملات تجاری در جریان است. اجلاس آتی، بستری حتی گستردهتر را برای کشورهای آفریقایی فراهم خواهد آورد تا دیدگاهها و چشمانداز خود را مستقیماً با دولت ترامپ و جامعه تجاری آمریکا در میان بگذارند.
این اجلاس همچنین فرصتی متقابل برای وزارت امور خارجه ایالات متحده خواهد بود تا تشریح کند چگونه ساختار جدید این وزارتخانه، توانایی آمریکا را برای تعامل اقتصادی با آفریقا تقویت میکند. دولت میتواند به تصویر بکشد که چگونه چشمانداز نوینش فرآیند تصمیمگیری را به طور مؤثرتری سادهسازی کرده، از طریق برنامههای یکپارچه دیپلماسی و توسعه، رهبری دفاتر منطقهای را توانمند ساخته، و تبیین کند که چرا دیپلماسی تجاری و مشارکت بخش خصوصی برای دستیابی به رفاه متقابل، گزینهای برتر از توزیع کمکهای سنتی است. این اجلاس، با برجسته ساختن چگونگی هماهنگی دفاتر جدید کمکرسانی در دفاتر منطقهای با دفتر کمکهای خارجی و امور بشردوستانه وزارت امور خارجه برای پیشبرد منافع اقتصادی آمریکا، صحنهای را برای نمایش توانمندی ارتقایافته دولت ترامپ در همکاری با شرکای آفریقایی با رویکردی متمرکزتر و نتیجهمحورتر فراهم خواهد آورد.
رقابت ژئواستراتژیک: امنیت ملی آمریکا در فضای جدید تعرفهای
سیاستهای تجاری قاطعانه دولت ترامپ، که هدف آن اصلاح عدم توازنهای دیرینه و احیای صنعت تولیدی آمریکا عنوان شده،۱۵ فرصتهایی را نیز برای بازآرایی روابط اقتصادی با آفریقا ایجاد میکند. این فرصتها برای یک شروع دوباره، میتوانند در اجلاسی به میزبانی کاخ سفید با تمرکز ویژه بر صنایع حیاتی برای اقتصاد آمریکا و توسعه آفریقا به نمایش گذاشته شوند. دولت، همزمان با اجرای سیاستهای حمایتی از شرکتها و کارگران آمریکایی از طریق اعمال تعرفه،۱۶ بخشهای خاصی مانند مواد معدنی حیاتی و منابع انرژی را که در داخل کشور موجود نیستند، از این نظام تعرفهای مستثنی کرده است؛ با این تشخیص که چنین استثنائات استراتژیکی در راستای منافع ملی کشور قرار دارند.۱۷ این بخشها، همراه با فناوریهای دیجیتال، حوزههایی هستند که برای اولویتبندی و نمایش در این اجلاس، کاملاً مناسب و آمادهاند.
به عنوان مثال، آفریقا دارای ذخایر عظیمی از این مواد ضروری است. جمهوری دموکراتیک کنگو (DRC) به تنهایی حدود ۷۰ درصد از کبالت جهان را در اختیار دارد۱۸ که برای تولید باتریهای پیشرفته، مادهای ضروری است. چندین کشور آفریقایی دیگر، مانند آفریقای جنوبی و غنا، درصد قابلتوجهی از فلزات گروه پلاتین، کروم و منگنز را کنترل میکنند که همگی برای بخشهای تولیدی، دفاعی و فناوری آمریکا حیاتی هستند (به شکل ۲ مراجعه کنید). کشورهایی مانند نیجریه و آنگولا،۱۹ و تولیدکنندگان جدیدتری چون موزامبیک،۲۰ منابع انرژیای را ارائه میدهند که به تنوعبخشی عرضه جهانی کمک میکند. با این حال، چین بر فرآوری و تولید تقریباً تمامی مواد معدنی حیاتی تسلط دارد که این امر یک آسیبپذیری امنیت ملی برای ایالات متحده محسوب میشود. شایان ذکر است که فناوریهای نوین و امیدوارکنندهای در ایالات متحده در حال ظهور هستند که جایگزینی برای ارسال مواد معدنی به چین جهت پالایش ارائه میدهند.۲۱
برای تأمین این مواد معدنی که برای امنیت ملی ایالات متحده حیاتی هستند، دولت ترامپ فرصت دارد از ابزارهای تجاری مهم استفاده کرده و سازوکارهای جدیدی را نیز مد نظر قرار دهد. تحلیلهای اخیر نشان میدهد که قانون رشد و فرصت آفریقا (AGOA)، که قرار است در سپتامبر ۲۰۲۵ منقضی شود، میتواند برای گسترش تجارت میان ایالات متحده و آفریقا در این منابع حیاتی، باز تعریف و به کار گرفته شود.۲۲ علاوه بر این، از آنجا که دولت ترامپ در یادداشت «سیاست تجاری اول آمریکا» در تاریخ ۲۰ ژانویه، علاقه شدیدی به توافقات تجاری بخشی نشان داد، کشورهای آفریقایی غنی از مواد معدنی میتوانند نامزدهای بالقوهای در این زمینه باشند.۲۳ این توافقات، با راهبری یک شورای مشورتی ریاست جمهوریِ احیا و بازطراحیشده برای تجارت در آفریقا،۲۴ میتوانند دسترسی ترجیحی به منابع حیاتی را تضمین کرده و همزمان فرصتهای صادراتی برای کالاها و خدمات آمریکایی، بهویژه در بخشهایی که ایالات متحده دارای مزیتهای رقابتی آشکار است، ایجاد کنند. بانک صادرات و واردات ایالات متحده و شرکت مالی توسعه بینالمللی ایالات متحده (DFC) باید نقش برجستهای در حمایت از این تلاش ایفا کنند و دولت همچنین میتواند برنامههای بلندپروازانه خود را برای DFC در اجلاس آتی تشریح نماید.
به خوبی مستند شده است که چین به طور تهاجمی به دنبال کسب نفوذ در سراسر آفریقا بوده است، اغلب از طریق ترتیبات مالی غیرشفاف که منجر به ایجاد بارهای بدهی ناپایدار میشود. اگرچه در ابتدا این معاملات مورد استقبال قرار گرفتند، بسیاری از کشورهای آفریقایی همچنان نسبت به آنها ابراز نگرانی میکنند.۲۵ این موضوع، همراه با کندی رشد اقتصادی چین،۲۶ فرصتی را برای تعامل آمریکا ایجاد کرده است که بر رویهها و معاملاتی تأکید دارد که شفافتر، دارای منافع متقابل و با احترام بیشتر به حاکمیت آفریقا هستند.
اذعان فیتریل مبنی بر اینکه «منابع دولت ایالات متحده اغلب برای رقابت مؤثر با رقبای جهانی مانند چین، بسیار کند، پراکنده و محصور در سیلوهای خود هستند» و اعلام او که «این وضعیت از هم اکنون تغییر میکند»۲۷، برای بسیاری از کسبوکارهای آمریکایی که میتوانند از مشارکتهای تسهیلشده از طریق تخصص و حمایت دولت ایالات متحده بهرهمند شوند، نویدبخش است. اجلاس آتی به دولت این امکان را میدهد تا توضیح دهد چگونه سیاستهای تجاریاش میتواند هم به نفع منافع آمریکا و هم منافع آفریقا باشد، و به جای تمرکز بر محدودیتهای بالقوه، فرصتهای موجود در چارچوب جدید تعرفهای را برجسته سازد. این اجلاس، با گردهم آوردن شرکتهای آمریکایی و دولتهای آفریقایی در بخشهایی که از سیاستهای تجاری جدید مستثنی شده یا از آنها منتفع میشوند، میتواند ضمن ایجاد فرصتهای تجاری فوری، زمینه را برای توافقات دوجانبه بلندمدتتر نیز فراهم کند.
هوش مصنوعی و تحول دیجیتال: مزیت رقابتی آمریکا برای آینده دیجیتال آفریقا
تحول دیجیتالی که در سراسر آفریقا در حال گسترش است، شاید بزرگترین فرصت برای تعامل سودمند متقابل میان ایالات متحده و آفریقا باشد. ایالات متحده، به عنوان پیشتاز جهانی در نوآوری فناورانه (به شکل ۳ مراجعه کنید)، بهویژه در حوزه هوش مصنوعی، دقیقاً همان چیزی را در اختیار دارد که جمعیت جوان و کارآفرین آفریقا به دنبال آن است: راهحلهای دیجیتال پیشرفته، آموزشهای تخصصی، و سرمایه لازم برای کسبوکارهای مبتنی بر فناوری. برای ایالات متحده نیز، اولویتبخشی به فناوریهای دیجیتال، بازدهی جذابی را برای سرمایهگذارانی به ارمغان میآورد که مشتاق حضور در برخی از پویاترین اقتصادهای جهان هستند.۲۸
فناوریهای هوش مصنوعی و بلاکچین، عرصهای بهویژه امیدوارکننده برای همکاری محسوب میشوند. برنامههای کاربردی مبتنی بر بلاکچین و هوش مصنوعی میتوانند به کسبوکارهای آفریقایی در غلبه بر محدودیتهای زیرساختی یاری رسانند، اقتصادها و دولتهای آفریقایی را برای انجام تراکنشهای امنتر دیجیتالی سازند، و از ابتکارات دولتی احتمالی برای کاهش ریسک سرمایهگذاریها، تحلیل دادههای کشاورزی برای بهبود بازده محصولات، و ارتقای توانمندیهای حوزه سلامت در مناطق شهری و روستایی، و موارد دیگر، حمایت کنند. شرکتهای آمریکایی در توسعه این راهحلها در جهان پیشرو هستند، در حالی که کارآفرینان آفریقایی در انطباق آنها با شرایط محلی، مهارت بالایی دارند.
یک اجلاس تجاری ایالات متحده و آفریقا نشان خواهد داد که چگونه رهبری فناورانه آمریکا، بهویژه در حوزه هوش مصنوعی، ارزش بیشتری نسبت به رویکردهای رقیبان، به شرکای آفریقایی ارائه میدهد. برخلاف مدلهای غیرشفاف چین که اغلب منجر به وابستگی به بدهی و افزایش فرصتهای فساد میشوند، مشارکتهای فناورانه به ایجاد سرمایه انسانی، تقویت کارآفرینی، و دشوارتر ساختن مشارکت در فعالیتهای فسادآلود کمک میکنند. این اجلاس، با برجسته ساختن شرکتهای فناوری و سرمایهگذاری آمریکایی – نظیر نیودیا (Newdea)،۲۹ کوپاندا کپیتال (Kupanda Capital)،۳۰ و رینیو کپیتال (Renew Capital)،۳۱ و دیگران – که هماکنون با موفقیت در کنار دولتهای آفریقایی و استارتآپهای نویدبخش فعالیت میکنند، پتانسیل همکاری دیجیتال گستردهتر را به نمایش خواهد گذاشت.
دولت همچنین میتواند چندین ابتکار عمل مشخص را در این اجلاس اعلام کند. از جمله مواردی که باید مد نظر قرار گیرند عبارتند از:
- ایجاد مشارکتهای تحول دیجیتال با کشورهای منتخب آفریقایی که به سیاستهای دوستدار فناوری متعهد هستند.
- معرفی یک نماینده ویژه برای تحول دیجیتال آفریقا که مستقیماً به مقامات ارشد وزارت امور خارجه گزارش داده اما هماهنگی نزدیکی با مسئولان حوزه هوش مصنوعی و رمزارزها در کاخ سفید خواهد داشت.
- ایجاد مسیرهای ویزای تخصصی برای کارآفرینان فناوری آفریقایی که به دنبال کسب آموزش در آمریکا هستند.
- راهاندازی صندوقهای سرمایهگذاری با هدف حمایت از استارتآپهای دیجیتال آفریقایی.
- اعلام مشوقهای مالیاتی برای شرکتهای آمریکایی که به دنبال اجرای طرحهای تجاری در آفریقا هستند که منافع استراتژیک ایالات متحده را تأمین میکنند.
- شکلدهی به همکاریهای پژوهشی میان دانشگاههای آمریکایی و آفریقایی با تمرکز بر توسعه برنامههای کاربردی هوش مصنوعی و فناوریهای دیجیتال نوظهور متناسب با نیازهای آفریقا.
رویکرد اجرایی: تضمین موفقیت اجلاس
برای آنکه اجلاس تجاری ایالات متحده و آفریقا به نتایج ملموسی دست یابد، آمادهسازی دقیق و چارچوببندی مناسب، امری ضروری است. چندین ملاحظه مهم در این راستا باید مد نظر قرار گیرد.
جلب مشارکت رهبران بخش خصوصی. حضور شرکتهای طراز اول آمریکایی و کارآفرینان برجسته از بخشهای استراتژیک – نظیر فناوری، انرژی، مالی، سلامت و کشاورزی – را تضمین کنید. شرکتهای کوچکتر و نوآور که راهحلهای آنها بهویژه با نیازهای آفریقا مرتبط است نیز باید دعوت شوند. مشارکت بخش خصوصی باید فراتر از حضور نمادین بوده و شامل ایجاد فرصتهای مشخص برای انعقاد قرارداد باشد.
دعوت از فرمانداران و دفاتر تجاری ایالتهای آمریکا. با دعوت از دفاتر تجاری و سرمایهگذاری در سطح ایالتی آمریکا به این اجلاس، فرصت انعقاد قراردادها به طور قابلتوجهی افزایش خواهد یافت. فرمانداران به منافع و نیازهای شرکتهای مستقر در ایالتهای خود نزدیکتر بوده و آگاهی بیشتری از آنها دارند و قادر خواهند بود مذاکرات را پیش برده و قراردادها را بسیار سریعتر و مؤثرتر از نهادهای دولت فدرال تسهیل کنند.
اطمینان از زمانبندی و برنامهریزی مناسب. سفیر فیتریل، که در ماه ژوئیه بازنشسته میشود، اشاره کرده است که این اجلاس ممکن است در اوایل سپتامبر سال جاری در نیویورک برگزار شود تا از حضور رهبران آفریقایی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد (UNGA) بهرهبرداری شود. برنامهریزی مناسب برای چنین رویدادی نیازمند زمان قابلتوجهی است و هفته برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل، هفتهای notoriamente شلوغ و پرهیاهو برای برگزاری رویدادهای جانبی است و معمولاً هدف معاملهگران بخش خصوصی قرار نمیگیرد. بنابراین، زمانبندی بهینه برای این رویداد باید به دقت بررسی شود و برگزاری یک رویداد جانبی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل، ایدهآل نیست. برگزاری یک اجلاس اختصاصی در اواخر پاییز یا اوایل بهار، امکان آمادهسازی مناسب، ارائه دستاوردها و اعلامیههای باکیفیت، و ارزیابی بهتر از اینکه کدام کشورهای آفریقایی تعهد خود را به مشارکت اقتصادی با ایالات متحده نشان میدهają، فراهم میآورد.
انتخاب کشورهای استراتژیک به عنوان شرکتکننده. به جای دعوت از تمامی کشورهای آفریقایی، صرفنظر از پتانسیل اقتصادی یا سوابق حکمرانی آنها، بر کشورهایی تمرکز کنید که تعهد خود را به سیاستهای دوستدار کسبوکار، اصلاحات کلیدی، شفافیت و حاکمیت قانون نشان میدهند. کشورهایی که دارای مواد معدنی حیاتی و منابع انرژی، بازارهای مصرفی قابلتوجه، یا اکوسیستمهای کارآفرینی پویا هستند، باید در اولویت قرار گیرند. دولت ترامپ البته باید در تعیین و اعمال معیارهای دعوت، شفاف و منصف باشد، اما این اجلاس باید تنها با دعوت از شرکتکنندگان منتخب برگزار شود.
تمرکز بر نتایج عملی. اجلاس باید با اعلام توافقات تجاری مشخص، تعهدات سرمایهگذاری، و چارچوبهای سیاستی به اوج خود برسد. شرکتکنندگان در اجلاس باید متعهد شوند که از صدور بیانیههای مبهم پرهیز کرده و بر انعقاد قراردادهای تجاری مشخص با تأثیر اقتصادی قابلاندازهگیری تمرکز کنند.
تأکید بر منافع دوجانبه. پیام دولت باید همواره بر مزایای متقابل متمرکز باشد، نه بر پیامهایی با مضمون کمکرسانی. هدف باید برجسته ساختن این نکته باشد که چگونه منابع طبیعی، بازارها و استعدادهای آفریقا به نفع شرکتها و مصرفکنندگان آمریکایی است و همزمان به ایجاد رفاه و اشتغال در کشورهای شریک آفریقایی کمک میکند. توصیف فیتریل از اجلاس آتی مبنی بر اولویتبخشی به «تبادل میان شرکا و روابط برابر»، دقیقاً بیانگر همین رویکرد است.
نمایش یک وزارت امور خارجه نوسازیشده. این اجلاس میتواند به عنوان رویدادی برای نمایش این باشد که چگونه ساختار جدید وزارت امور خارجه – بهویژه دفاتر منطقهای توانمندسازیشده با دفاتر اختصاصی کمکرسانی – از دیپلماسی تجاری حمایت کرده و به جای توزیع صرف کمک، ارتباطات تجاری را تسهیل خواهد کرد.
نتیجهگیری
اعلام دولت ترامپ مبنی بر برگزاری یک اجلاس تجاری ایالات متحده و آفریقا با تمرکز بر تجارت و سرمایهگذاری، تحولی خوشایند است و اجرای یک برنامه دقیق و حسابشده برای موفقیت آن حیاتی خواهد بود. با میزبانی از رهبران آفریقایی در نیویورک و متمرکز ساختن تعاملات بر مشارکت تجاری به جای مسائل سیاسی یا کمکرسانی، دولت گام مهمی در جهت بازتعریف روابط ایالات متحده و آفریقا به گونهای برمیدارد که به نفع هر دو طرف باشد.
این اجلاس، با تمرکز بر اولویتهای استراتژیک مذکور، نه تنها منافع ایالات متحده را پیش خواهد برد، بلکه به درخواستهای آفریقا برای مشارکتهای تجاری واقعی در مقطعی حساس پاسخ خواهد داد؛ مقطعی که سازوکارهای کمک سنتی در حال برچیده شدن هستند و تجارت جهانی تحت تأثیر تعرفههای جدید در حال تغییر شکل است.
با فاصله گرفتن قطعی از نظامهای سنتی ارائه کمک، تبیین فرصتهای ایجادشده توسط رویکردهای نوین سیاست تجاری، و نمایش هوش مصنوعی و فناوریهای دیجیتال به عنوان مزیت رقابتی آمریکا، اجلاس تجاری ایالات متحده و آفریقا میتواند سرآغاز دوران جدیدی در روابط ایالات متحده و آفریقا باشد که به احتمال زیاد به رشد و رفاه مشترک منجر خواهد شد.
چنین تعهد مجددی به تعامل اقتصادی، نشاندهنده یک رویکرد فعال و آیندهنگر است، با برنامه «اول آمریکا»ی دولت ترامپ همسو بوده و نقش آمریکا را به عنوان شریک منتخب آفریقا تقویت میکند.