نشریه دیپلمات : “راهبرد آمریکازدایی چین” | ۰۳ آبان ۱۴۰۴

پکن با کاهش وابستگی به آمریکا در حوزه‌های کلیدی تجارت، فناوری و مالی، بی‌سر و صدا مسیر خود را به سوی خوداتکایی و نظم نوین جهانی ترسیم می‌کند.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: The Diplomat / Wang Wen | 📅 تاریخ: October 24, 2025 / ۰۳ آبان ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


چین دیگر منتظر نمی‌ماند تا ببیند آیا واشنگتن از آن جدا خواهد شد یا نه. این کشور پیش‌دستی کرده و به سرعت در حال حرکت است. در حالی که استراتژیست‌های آمریکایی هنوز در حال بحث در مورد اینکه آیا چین در حال منزوی شدن است، پکن بی‌سر و صدا در حال بازآرایی بنیادهای اقتصادی و فناورانه خود بوده است.

آنچه یک دهه پیش به عنوان صحبت از «آمریکازدایی» آغاز شد، به یک تغییر مداوم و مبتنی بر داده به سمت خوداتکایی و تنوع‌بخشی جهانی تبدیل شده است.

این یک بازپخش جنگ سرد یا تلاشی برای قطع روابط نیست. در عوض، بازتاب تلاشی گسترده‌تر از سوی چین برای بازتعریف مسیر توسعه خود و کاهش آسیب‌پذیری در برابر فشار آمریکاست. نتایج این تلاش در پنج حوزه کلیدی، با شروع از تجارت، بیشتر قابل مشاهده است.

۱. تجارت: از وابستگی به تنوع‌بخشی

توازن مجدد تجاری چین بیشتر عمل‌گرایانه است تا سیاسی. پکن در مواجهه با تعرفه‌ها و حمایت‌گرایی از سوی واشنگتن، مسیرهای تجاری جدیدی را از طریق آسیا، اروپا و جنوب جهانی ایجاد کرده است.

در سال ۲۰۱۸، ایالات متحده ۱۹.۳ درصد از کل تجارت خارجی چین را تشکیل می‌داد. تا هشت ماه اول سال ۲۰۲۵، این سهم به ۹.۲ درصد کاهش یافته است – حتی در حالی که کل تجارت چین ۴۵ درصد گسترش یافته است. اعداد داستان را روایت می‌کنند: چین بیشتر تجارت می‌کند، فقط نه به اندازه قبل با آمریکا.

واردات و صادرات کالاهای خاص نیز در حال تغییر است. زمانی، ۸۵ درصد از سویای چین از ایالات متحده تأمین می‌شد؛ امروز، ۶۸ درصد آن از برزیل می‌آید و واردات از آمریکا به ۲۲ درصد کاهش یافته است. صادرات کالاهای با فناوری پیشرفته به آمریکا به ۲۸ درصد از کل صادرات چین کاهش یافته، در حالی که فروش تجهیزات پیشرفته به کشورهای مشارکت اقتصادی جامع منطقه‌ای (RCEP) – یک بلوک تجاری در سراسر آسیا و اقیانوسیه – به ۴۱ درصد افزایش یافته است.

پکن آنقدر که خود را از بازار آمریکا جدا کند، در حال اطمینان از این است که دیگر به آن وابسته نباشد. می‌توان آن را نسخه چینی «کاهش ریسک» نامید.

۲. علم و فناوری: از دنباله‌رو به مدعی

اگر واشنگتن امیدوار بود که تحریم‌ها و کنترل‌های صادراتی چین را کند کند، به نظر می‌رسد عکس آن اتفاق افتاده است. از سال ۲۰۱۸، ایالات متحده بیش از ۱۷۰۰ نهاد چینی را در لیست سیاه قرار داده تا دسترسی آنها به فناوری‌های پیشرفته را مسدود کند. نتیجه، موجی از نوآوری دولتی و مسابقه‌ای برای ساخت جایگزین‌های داخلی بوده است.

چین اکنون ۴۲ درصد از پتنت‌های ضروری استاندارد جهانی 5G را در اختیار دارد و انتظار می‌رود تا سپتامبر ۲۰۲۵ بیش از ۴.۶ میلیون ایستگاه پایه 5G راه‌اندازی کند – حدود ۶۰ درصد از کل جهان. مقیاس این راه‌اندازی، صنایع جدیدی مانند اینترنت صنعتی و اینترنت وسایل نقلیه را پشتیبانی کرده است.

همین الگو در هوش مصنوعی و فناوری‌های مرزی نیز قابل مشاهده است. چین ۶۱.۵ درصد از پتنت‌های جهانی هوش مصنوعی مولد را به خود اختصاص داده و مقالات تحقیقاتی آن در زمینه رانندگی خودران و محاسبات کوانتومی اکنون از نظر تأثیر استنادی از انتشارات آمریکا پیشی گرفته‌اند.

هزینه‌های تحقیق و توسعه در سال ۲۰۲۴ به ۲.۵۵ درصد از تولید ناخالص داخلی رسید و تحقیقات پایه به ۶.۸ درصد از این کل افزایش یافت. این نشان‌دهنده تغییر جهت چین به سمت ظرفیت بلندمدت به جای پیروزی‌های تجاری سریع است.

روند چین به سمت استقلال فناورانه در سخت‌افزار نیز نمایان است. تراشه Kirin 9000S که توسط هوآوی و شرکت بین‌المللی تولید نیمه‌رسانا – کارخانه پیشرو تراشه‌سازی چین – توسعه یافته، بدون ابزارهای لیتوگرافی فرابنفش شدید ساخت شرکت هلندی ASML تولید می‌شود که مدت‌ها برای نیمه‌رساناهای پیشرفته ضروری تلقی می‌شد.

نقاط عطف دیگری در سراسر بخش‌ها قابل مشاهده است: شبکه ماهواره‌ای Beidou اکنون به بیش از ۲۰۰ کشور و منطقه خدمات ارائه می‌دهد. هواپیمای مسافربری C919 وارد خدمات تجاری شده است. زیردریایی Fendouzhe به عمق ۱۰,۰۰۰ متری رسیده است. کاوشگر ماه Chang’e 6 نمونه‌هایی از سمت پنهان ماه را بازگردانده است.

از پهپادها و کامپیوترهای کوانتومی گرفته تا سیستم‌های باتری جدید، این مثال‌ها نشان می‌دهند که اکوسیستم فناوری چین به طور فزاینده‌ای خودکفا شده و مصمم است که همینطور بماند.

۳. مالی: تنوع‌بخشی فراتر از دلار

چین به دنبال کاهش وابستگی به دلار آمریکا و ایجاد یک شبکه مالی جهانی مقاوم‌تر است.

واشنگتن از دلار به عنوان ابزاری برای نفوذ از طریق تحریم‌های سوئیفت، صلاحیت فراسرزمینی و مسدود کردن دارایی‌ها استفاده کرده و آسیب‌پذیری‌های یک سیستم متمرکز بر دلار را آشکار کرده است. پاسخ چین روشمند و تدریجی بوده است.

سیستم پرداخت بین‌بانکی فرامرزی چین اکنون از تراکنش‌ها در ۱۸۵ کشور پشتیبانی می‌کند. معاملات با رنمینبی (RMB) برای گاز طبیعی مایع در بورس نفت و گاز شانگهای در حال رشد است، در حالی که مرکز تجارت مشترک شنژن کیانهای به طور معمول معاملات سویای فراساحلی را با RMB انجام می‌دهد. چین با بیش از ۴۰ کشور توافقنامه تسویه با ارز محلی امضا کرده است.

تا سال ۲۰۲۳، پرداخت‌های فرامرزی با RMB به ۵۲ تریلیون یوان رسید که ۵۸ درصد از کل جریان‌های فرامرزی با ارزهای مختلف را تشکیل می‌دهد: یک نقطه عطف تاریخی که از دلار آمریکا در معیارهای قابل مقایسه پیشی گرفت. در تجارت چین با روسیه، بیش از ۹۵ درصد از تراکنش‌ها با ارزهای محلی تسویه می‌شود.

چین قصد ندارد جایگزین دلار آمریکا شود. در عوض، در حال ایجاد سیستمی است که در آن دلار همچنان محوری باقی می‌ماند اما با ارزهای دیگر تکمیل می‌شود و امنیت مالی را تقویت کرده و آسیب‌پذیری در برابر تحریم‌های یک‌جانبه را کاهش می‌دهد.

۴. ایدئولوژی: ساختن مدل چینی

چین در حال فاصله گرفتن از این ایده است که مدل آمریکایی تنها راه توسعه است. در عوض، در حال پرورش رویکرد خود به حکمرانی، دانش و تعامل جهانی است. برای دهه‌ها، نظریه‌های غربی مانند نظریه صلح دموکراتیک، گفتمان جهانی را چارچوب‌بندی کرده و یک استاندارد واحد را ترویج می‌کردند. تجربه چین این فرض را به چالش می‌کشد.

چین در دهه گذشته بیش از ۱۰۰ میلیون نفر را از فقر شدید خارج کرده و ۱۰ سال زودتر از موعد به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل دست یافته است. در مقایسه، حدود ۱۵ درصد از جمعیت آمریکا همچنان بدون بیمه هستند و بحث‌ها بر سر پوشش بهداشتی منجر به تعطیلی دولت شده است.

در داخل و خارج، چین در حال ترویج سیستم حکمرانی خود به عنوان نمونه‌ای از «دموکراسی مردمی تمام‌فرآیند» است. در سطح بین‌المللی، چین از چندجانبه‌گرایی حمایت کرده و با بلوک‌های تجاری و امنیتی انحصاری مخالف است.

گروه بریکس از ۵ به ۱۵ کشور گسترش یافته، سازمان همکاری شانگهای شامل دولت‌هایی است که ۴۰ درصد از جمعیت جهان را نمایندگی می‌کنند و بیش از ۱۵۰ کشور در ابتکار کمربند و جاده شرکت می‌کنند.

از طریق این مکانیسم‌ها، چین از یک دریافت‌کننده قوانین جهانی تحت رهبری آمریکا به یک شرکت‌کننده فعال در شکل‌دهی به ساختارهای جدید حکمرانی تبدیل می‌شود.

استراتژی آن ضدآمریکایی نیست. بلکه بازتاب تلاشی برای مشارکت بر پایه‌ای برابرتر در تصمیم‌گیری‌های جهانی و ترویج مدلی از توسعه است که از تجربه چین الهام گرفته شده است.

۵. آموزش: از فرار مغزها به استعداد داخلی

چین در حال بازآرایی سیستم آموزش عالی خود برای کاهش وابستگی به دانشگاه‌های آمریکایی و پرورش تخصص داخلی است. قبل از سال ۲۰۱۰، بسیاری از دانشگاه‌های برتر چین برنامه‌های درسی و سیستم‌های ارزیابی تحقیقات خود را بر اساس استانداردهای آمریکایی مدل‌سازی می‌کردند.

در یک مقطع، بخش قابل توجهی از فارغ‌التحصیلان علوم و مهندسی چین در ایالات متحده ماندند و ظرفیت داخلی برای نوآوری را محدود کردند. برای معکوس کردن این روند، چین برنامه تقویت پایه‌ها را راه‌اندازی کرد و طی پنج سال ۱۸۰,۰۰۰ دانشجو را در رشته‌هایی مانند نیمه‌رساناها و علوم هسته‌ای ثبت‌نام کرد.

تا سال ۲۰۲۴، ۹۲ درصد از فارغ‌التحصیلان در چین ماندند.

این کشور همچنین از استفاده از شاخص استنادی علوم به عنوان تنها معیار برای ارزیابی تحقیقات فاصله گرفته و به جای آن بر نوآوری و تأثیر عملی تأکید کرده است.

جریان دانشجویان بین‌المللی متعادل شده است: تا سال ۲۰۲۴، چین میزبان ۵۲۰,۰۰۰ دانشجوی خارجی بود، در حالی که تعداد اتباع چینی که در ایالات متحده تحصیل می‌کردند از اوج ۴۰۰,۰۰۰ نفر به زیر ۲۰۰,۰۰۰ نفر کاهش یافت.

به سوی جهانی چندقطبی

در سراسر تجارت، فناوری، مالی، ایدئولوژی و آموزش، چین در حال ایجاد ظرفیت برای تعامل با جهان بر اساس شرایط خود است. آمریکازدایی چین ضدجهانی‌شدن یا ضدآمریکایی نیست. این یک بازتنظیم استراتژیک با هدف ایجاد یک چین مستقل و مقاوم است که قادر به شرکت در همکاری‌های جهانی با برابری بیشتر باشد.

آمریکازدایی چین بخشی از یک تغییر گسترده‌تر از یک سیستم تک‌قطبی تحت سلطه آمریکا به سمت یک نظم جهانی چندقطبی‌تر است. از گسترش بریکس تا پروژه‌های کمربند و جاده، از استقرار مستقل 5G تا به اشتراک‌گذاری استراتژی‌های کاهش فقر، چین در حال ارائه یک مدل جایگزین از توسعه است که نه کاملاً غربی و نه آمریکایی است.

هدف تقابل نیست، بلکه استقلال استراتژیک است. در این چارچوب در حال تحول، اقتصادهای نوظهور می‌توانند بدون تکیه بر یک قدرت مسلط واحد، در حکمرانی جهانی شرکت کنند. آمریکازدایی کمتر یک شورش است تا یک بازآرایی آرام – که پایه‌های آنچه را که می‌توان «بازجهانی‌شدن» نامید، می‌گذارد، که در آن یک نظم جهانی متنوع، متعادل و چندقطبی به استاندارد جدید تبدیل می‌شود.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

منبع:The Diplomat

💡 درباره منبع: دیپلمات (The Diplomat) یک مجله خبری آنلاین بین‌المللی است که سیاست، جامعه و فرهنگ را در منطقه آسیا و اقیانوسیه پوشش می‌دهد. این رسانه به دلیل تحلیل‌های عمیق و گزارش‌های به‌روز خود شناخته می‌شود.

✏️ درباره نویسنده: وانگ ون (Wang Wen) استاد و رئیس موسسه مطالعات مالی چونگ‌یانگ و دانشکده رهبری جهانی در دانشگاه رنمین است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.