⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: دیپلمات/ژانگلدی آگیبای و ژنگیسبک تولن | 📅 تاریخ: April 21, 2025 / ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
از زمان روی کار آمدن در سال ۲۰۱۹، رئیسجمهور قاسم ژومارت توکایف، بازآرایی پیچیدهای را در سیاست خارجی قزاقستان آغاز کرده است، از جمله در مورد تعامل استراتژیک دوگانه این کشور با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و سازمان همکاری شانگهای (SCO). قزاقستان، تحت رهبری اولین رئیسجمهور خود، نورسلطان نظربایف، نقشی حیاتی بهعنوان معمار و مروج همگرایی اوراسیایی ایفا کرد. نظربایف نه تنها اتحادیه اقتصادی اوراسیا را پایهگذاری کرد، بلکه چارچوب ایدئولوژیک آن را پیرامون ثبات منطقهای و همکاری پساشوروی شکل داد.
برخلاف سلف خود، سیاست خارجی توکایف نشاندهنده یک تغییر حسابشده است که بر حاکمیت ملی، عملگرایی اقتصادی و همسوییهای چندجانبه متنوع فراتر از محور روسیه و چین تأکید میکند. این بازآرایی استراتژیک با لفاظیهای محدود او در مورد اوراسیاگرایی، افزایش تعامل با شرکای غربی و آسیا-اقیانوسیه، و تعامل محتاطانه با بلوکهای منطقهای برای جلوگیری از وابستگی بیش از حد به قدرتهای مسلط، مشهود است.
علاوه بر این، قزاقستان تحت رهبری توکایف، خود را بهعنوان پیشگام در گذار از جاهطلبی همگرایانه به پوشش ریسک ژئوپلیتیکی معرفی میکند. قزاقستان در حال نشان دادن یک سیاست خارجی تکنوکراتیکتر و انطباقپذیرتر برای جهتیابی در یک چشمانداز منطقهای و جهانی در حال تحول است تا از اهمیت و انطباقپذیری خود در دورهای که با تنشهای ژئوپلیتیکی سریع مشخص میشود، اطمینان حاصل کند. دولت توکایف بهطور استراتژیک همکاری چندجانبه را گسترش داده و در عین حال، بهویژه در بحبوحه بحران اوکراین، بر حاکمیت خود تأکید کرده است.
چندجانبهگرایی اوراسیایی در دوران نظربایف
گام اولیه به سوی آنچه در نهایت اتحادیه اوراسیا (EAU) نامیده شد، توسط نظربایف طی یک سخنرانی در دانشگاه دولتی مسکو در ۲۹ مارس ۱۹۹۴ پیشنهاد شد. نظربایف بر لزوم همگرایی و دولتسازی در فضای پساشوروی تأکید کرد. او دو حوزه کلیدی را برای چنین اتحادیهای برجسته کرد: یک ائتلاف دفاعی از طریق سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) و همگرایی اقتصادی قابل توجه.
در نتیجه، پیمان اتحادیه گمرکی که در سال ۲۰۱۵ توسط بلاروس، قزاقستان و روسیه امضا شد، به دنبال حذف موانع تجاری و افزایش رقابت در میان کشورهای عضو بود؛ با این حال، اثربخشی آن به دلیل چشمانداز سیاسی و اقتصادی دهه ۱۹۹۰ با مانع مواجه شد. این توافقنامه زمینه را برای جابجایی آزاد بین کشورهای شرکتکننده فراهم کرد و در نهایت قرقیزستان و تاجیکستان را نیز شامل شد. تأسیس جامعه اقتصادی اوراسیا در سال ۲۰۰۰ نشاندهنده تغییر به سمت یک مدل سازمانیافتهتر از همگرایی بود. تا سال ۲۰۱۵، چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) رسماً معرفی شد و چشمانداز اولیه نظربایف را پیش برد و اعضای دیگری، بهویژه ارمنستان و قرقیزستان را در بر گرفت.
در همین حال، نقش قزاقستان در سازمان همکاری شانگهای (SCO)، پس از تأسیس آن در سال ۲۰۰۱، با تقویت همکاری امنیتی، ثبات منطقهای و همگرایی اقتصادی در میان اعضای آن، که شامل قزاقستان، چین، روسیه، قرقیزستان و تاجیکستان و همچنین ازبکستان بود، تسهیل شد. نظربایف سازمان همکاری شانگهای را سکویی برای ایجاد توازن در سیاست خارجی چندوجهی قزاقستان بین دو قدرت جهانی منطقهای، یعنی روسیه و چین، میدانست. این تمرکز دوگانه بر همکاری امنیتی و اقتصادی در داخل این سازمان، با منافع استراتژیک قزاقستان در جهتیابی نقش خود بهعنوان میانجی و مروج صلح و ثبات در آسیای مرکزی همسو بود.
توکایف سکان را به دست میگیرد
تحت رهبری توکایف، که در سال ۲۰۱۹ ریاستجمهوری را بر عهده گرفت، قزاقستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) استراتژیکتر شده و تمرکز خود را بر تابآوری و حاکمیت ملی افزایش داده است. تحلیلگران معتقدند که استراتژی توکایف به دنبال افزایش منافع اقتصادی قزاقستان در چارچوبی چندجانبه است، نه اینکه صرفاً با سیاستهای روسیه همسو شود. به عبارت دیگر، استفاده توکایف از چندجانبهگرایی، یک بازنگری عملکردی و مبتنی بر حاکمیت در استراتژی خارجی قزاقستان است که از اوراسیاگرایی ایدئولوژیکمحور نظربایف فاصله گرفته و به سمت دیپلماسیای حرکت میکند که حائلسازی استراتژیک را بر همسویی نمادین اولویت میدهد. علاوه بر این، تحت رهبری توکایف، نقش قزاقستان در EAEU با تغییر چشمانداز ژئوپلیتیکی ناشی از افزایش تنشها بین روسیه و کشورهای غربی به دلیل جنگ در اوکراین، تحول یافته است.
جنگ در اوکراین نیازمند یک رویکرد دیپلماتیک محتاطانه بود و قزاقستان موضع بیطرف خود را اعلام کرد و خود را بهعنوان میانجی و حافظ صلح معرفی کرد. در این زمینه، توکایف یک موضع دیپلماتیک عملگرایانه و تکنوکراتیک اتخاذ کرده است که با پایبندی دقیق به اصول سازمان ملل متحد در مورد تمامیت ارضی و عدم تجاوز، در حالی که بهدقت از همسویی با روایتهای استراتژیک روسیه اجتناب میکند، مشخص میشود. برخلاف نظربایف، که از انتقاد از اقدامات نظامی روسیه در گرجستان در سال ۲۰۰۸ و کریمه در سال ۲۰۱۴ اجتناب کرد، توکایف موضع دیپلماتیک قوی از خود نشان داده و تغییری در سبک ارائه کرده است که با این وجود دارای محتوا است. برای مثال، توکایف در جریان مجمع سن پترزبورگ در سال ۲۰۲۲ از به رسمیت شناختن مناطق جداییطلب، از جمله مناطقی در اوکراین که روسیه ادعای آنها را دارد، خودداری کرد: «ما تایوان، کوزوو، اوستیای جنوبی یا آبخازیا را به رسمیت نمیشناسیم. این اصل همچنین در مورد سرزمینهای شبهدولتی مانند دونتسک و لوهانسک نیز اعمال خواهد شد.»
تحت رهبری توکایف، تعامل قزاقستان در سازمان همکاری شانگهای (SCO) نشاندهنده تغییری از همسویی نمادین اوراسیایی تحت نظربایف به یک چندجانبهگرایی عملگرایانه و آگاه به حاکمیت است. در حالی که نظربایف سازمان همکاری شانگهای را بهعنوان یک پلتفرم ژئوپلیتیکی برای تقویت هویت اوراسیایی قزاقستان و ایجاد توازن بین روسیه و چین معرفی میکرد، توکایف بهجای رهبری نمادین، بر همکاری عملی تمرکز دارد. او از این سازمان برای گسترش نقش قزاقستان بهعنوان یک قطب حملونقل و لجستیک که ابتکار کمربند و راه (BRI) چین را به اروپا متصل میکند، استفاده ابزاری کرده است.
تحت رهبری توکایف، مسیر حملونقل بینالمللی ترانسخزر (TITR)، که بهطور گستردهای با نام کریدور میانی شناخته میشود، بهعنوان سنگ بنای استراتژی اقتصادی و خارجی قزاقستان ترویج شده است. در حالی که برنامهریزی اولیه این کریدور پیش از ریاستجمهوری او انجام شده بود، توکایف نقش آن را بهعنوان بخشی از تغییر عملگرایانه و تکنوکراتیک خود به سمت دیپلماسی زیرساختمحور، بهطور قابل توجهی گسترش داده است. این مسیر تجاری شرق به غرب، چین را از طریق قزاقستان، دریای خزر، آذربایجان و ترکیه به اروپا متصل میکند و جایگزینی غیرروسی برای تجارت اوراسیایی، بهویژه پس از آغاز جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲، ارائه میدهد.
تحت رهبری توکایف، قزاقستان تعامل گرمتر و فعالتری با چین، بهویژه در حوزههای تجارت و زیرساخت، از خود نشان داده است. توکایف از طریق همسویی مستقیم با ابتکار کمربند و راه چین و افزایش مبادلات سطح بالا، روابط با پکن را تعمیق بخشیده و در عین حال، قزاقستان را از موضع ژئوپلیتیکی تهاجمیتر روسیه بهطور علنی دور کرده است. علاوه بر این، توکایف همسویی اقتصادی قزاقستان با چین را تقویت کرده، از ابتکار کمربند و راه تمجید کرده و قزاقستان را بهعنوان پلی قابل اعتماد بین شرق و غرب پیشنهاد داده است. این نشاندهنده موضع تکنوکراتیک و اولویتدهنده به حاکمیت او در سازمان همکاری شانگهای است که از این پلتفرم برای پیشبرد منافع ملی در یک زمینه چندقطبی بهجای تأیید مسائل امنیت جمعی، استفاده میکند.
دکترین سیاست خارجی در حال ظهور توکایف، نشاندهنده تحولی برای قزاقستان به سمت یک چندجانبهگرایی عملگرایانه است که ریشه در بیطرفی، تنوعبخشی و جایگاه این کشور بهعنوان یک قطب منطقهای دارد. تلاشهای مداوم برای مدیریت تنشهای منطقهای، تقویت همکاریهای اقتصادی و تثبیت هویت قزاقستان در صحنه جهانی، بازتابدهنده دیدگاه استراتژیک توکایف است. تحت رهبری او، نقش قزاقستان در نهادهای چندجانبه مانند سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا از مشارکت نمادین به موقعیتیابی استراتژیک تحول یافته است. قزاقستان تحت رهبری توکایف با تقویت همکاری با شرکای اصلی و حفظ یک رویکرد ملی مستقل، در حال تغییر شکل چشمانداز ژئوپلیتیکی خود و تثبیت اهمیت خود در جهانی چندقطبی است.
”