نشریه دیپلمات : «نسلکشی دوم روهینگیا» | ۱۳ خرداد ۱۴۰۴
شهادتهای تکاندهنده و تصاویر دلخراش از موج جدید خشونتها در ایالت راخین میانمار که بار دیگر جامعه روهینگیا را با مرگ، تروما و آوارگی گسترده مواجه کرده است.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: دیپلمات/رحیم الله | 📅 تاریخ: ۲۰۲۵-۰۵-۱۳ / ۱۴۰۴-۰۳-۱۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
نسلکشی دوم روهینگیا
عکسها و شهادتهای بازماندگان نشان میدهد که چگونه خشونت در ایالت راخین موج جدیدی از مرگ، تروما و آوارگی را ایجاد میکند.
نوشته رحیم الله
۱۳ مه ۲۰۲۵
موج دوم نسلکشی در ایالت راخین میانمار، بار دیگر جمعیت روهینگیا را در معرض خطر جدی قرار داده است.
افزایش درگیری بین ارتش آراکان (AA) و ارتش میانمار، بخشی از درگیری گستردهتری که با کودتای نظامی سال ۲۰۲۱ شعلهور شد، به ویژه برای مردم روهینگیا که از هر دو طرف هدف قرار میگیرند، ویرانگر بوده است. خشونت علیه جوامع روهینگیا با گلولهباران بیرویه، بمبارانهای هوایی، سوزاندن روستاها و حملات مستقیم به جمعیت غیرنظامی – به ویژه در شهرستانهای شمالی مانند مونگداو، بوثیداونگ و راثیداونگ – مشخص شده است. کل روستاها به زور ریشهکن شدهاند. غیرنظامیان روهینگیا کشته شده، زنده سوزانده شده یا هنگام تلاش برای فرار مورد اصابت گلوله قرار گرفتهاند.
ابعاد ویرانی هشداردهنده است. بیش از ۱۰۰۰ روهینگیایی کشته شدهاند، تعداد بیشماری زخمی شدهاند و هزاران نفر همچنان مفقود هستند. روستاهای متعددی به طور کامل ویران شدهاند. بازماندگان گزارش میدهند که هم ارتش آراکان و هم ارتش میانمار در تلاش برای آواره کردن اجباری جوامع روهینگیا از سرزمینهای اجدادی خود شرکت داشتهاند.
این کارزار نسلکشی مداوم، مجزا نیست. این بخشی از یک الگوی گستردهتر و دیرینه آزار و اذیت، بیتابعیتی و طرد است که مردم روهینگیا طی دههها با آن مواجه بودهاند. حمله وحشیانه ارتش میانمار در سال ۲۰۱۷ – که شامل تجاوزهای دستهجمعی، کشتار و سوزاندن روستاهای روهینگیا بود – نزدیک به ۱ میلیون روهینگیایی را مجبور به فرار از میانمار به بنگلادش کرد، جایی که آنها همچنان در اردوگاههای پناهندگان پرازدحام و کممنابع زندگی میکنند.
آخرین موج خشونت نیز شامل موج جدیدی از آوارگی بود. این پناهندگان تازه وارد اکنون با کمبود شدید سرپناه، غذا، آب سالم و مراقبتهای پزشکی مواجه هستند. بسیاری از آنها از جراحات درمان نشده، تروما و سوءتغذیه رنج میبرند. شرایط بهداشتی نامناسب است و دسترسی به آموزش و خدمات بهداشت روان بسیار محدود است.
این وضعیت یک بحران انسانی عمیقتر ایجاد کرده و زنگ خطر را در سراسر سازمانهای حقوق بشری و بشردوستانه به صدا درآورده است که خواستار مداخله فوری بینالمللی هستند. مصونیت مداوم عاملان و عدم وجود راهحلهای پایدار، روهینگیا را در وضعیت آسیبپذیری شدید قرار میدهد – هم در داخل میانمار و هم در تبعید.
یادداشت سردبیر: عکسهای زیر گاهی گرافیکی و ناراحتکننده هستند. ما آنها را به منظور ارائه گزارشی کامل از رنج مردم روهینگیا منتشر میکنیم. گرافیکیترین آنها در گالریهای قابل پیمایش قرار دارند تا خوانندگان بتوانند خودشان تصمیم بگیرند که آیا تصاویر را مشاهده کنند یا خیر.
مانند بسیاری از اعضای جامعه، نور کلیم، مرد ۵۵ ساله روهینگیایی، سالها خشونت و سختی را تحمل کرده است. در سال ۲۰۱۲، پس از اصابت گلوله توسط ارتش میانمار، پای خود را از دست داد. علیرغم این آسیبدیدگی تغییردهنده زندگی، او تحت شرایط سخت فزاینده به حمایت از خانواده خود ادامه داد.
در تابستان ۲۰۲۴، نور کلیم دوباره – در همان پا – در جریان حملهای که گفته میشود توسط ارتش آراکان انجام شده، به شدت مجروح شد. در آن زمان، او به همراه همسر و دو دخترش در تلاش برای عبور از مرز به دنبال امنیت بود.
او اکنون به یک پای پلاستیکی متکی است. حرکت برای او بسیار دشوار است و محدودیتهای جسمی او فشار زیادی را بر کل خانواده وارد میکند که برای بقا به او وابسته هستند.
بسیاری از تازه واردان به اردوگاههای پناهندگان در بنگلادش داستانهای مشابهی از حملات ارتش آراکان، اغلب حملات پهپادی، را به اشتراک میگذارند. نور کمال، یک فرد روهینگیایی دارای معلولیت، در جریان یکی از این حملات پهپادی در ۵ اوت ۲۰۲۴، خسارت غیرقابل تصوری را متحمل شد.
نور در حالی که برای یافتن امنیت به بنگلادش فرار میکرد، دو فرزند خردسال خود، فاروق و شوبیک، و همچنین مادرش، عایشه، را در حملهای که در امتداد ساحل رودخانه رخ داد، از دست داد.
نور کمال گفت: «ما هرگز تصور نمیکردیم که فرزندان و مادرم به این شکل وحشتناک بمیرند – با حمله پهپادی ارتش آراکان.» «تا امروز، نمیتوانیم آنها را فراموش کنیم. حتی نمیدانیم کجا دفن شدهاند، زیرا اجسادشان در رودخانه رها شده بود. آخرین بار وقتی به عقب نگاه کردم آنها را دیدم. تصاویرشان در خواب ما را آزار میدهد. از نظر جسمی، ما اینجا هستیم، اما روح ما با کسانی که از دست دادهایم باقی مانده است.»
«به عنوان یک فرد معلول، امیدی به رسیدن به امنیت نداشتم. تنها با قدرت و حمایت همسرم بود که توانستیم به بنگلادش برسیم. حالا، فقط سه نفر از ما باقی ماندهایم: همسرم، فرزند باقیماندهام و خودم. ما همه چیز را از دست دادهایم.»
عبدالحق نیز پسر جوان خود را در یک حمله پهپادی که گفته میشود توسط ارتش آراکان در ۱۷ اوت ۲۰۲۴ در مونگداو انجام شده، به طرز غمانگیزی از دست داد. دخترش، نور شاهرا، از همان حمله جراحات برداشت.
عبدالحق به یاد آورد: «پسرم بچه زیبایی بود – سرشار از زندگی و خنده. غیرقابل تصور است که او را به این شکل وحشتناک از ما بگیرند.» «ما هنوز نمیتوانیم باور کنیم که حمله پهپادی ارتش آراکان به زندگی او پایان داد.»
«حضور او شادی را به خانه ما میآورد؛ او همیشه ما را میخنداند. حتی حالا هم شبها خواب او را میبینیم. اگرچه زنده هستیم، اما احساس میکنیم روح ما با او باقی مانده است. ما همه چیز را از دست دادهایم. تنها چیزی که برایمان باقی مانده یک عکس از او در گوشیمان است.»
شهیدالله، مرد ۲۳ ساله روهینگیایی، در یک حمله پهپادی در ۲۵ اوت ۲۰۲۴ در مونگداو، که او نیز ارتش آراکان را مقصر میداند، از ناحیه دست چپ به شدت مجروح شد. این حمله او را در وضعیت بحرانی قرار داد و در ابتدا نتوانست به درمان پزشکی دسترسی پیدا کند. با این حال، با حمایت بستگانش، سرانجام توانست به پزشک مراجعه کند و مراقبتهای لازم را دریافت کند و امید به بقا را در او زنده کند.
داستانها بسیار رایج هستند. کسر بیبی، ۱۷ ساله، نیز در گلولهباران شدید خمپاره توسط ارتش آراکان در ۸ اوت ۲۰۲۴ در مونگداو، جراحات جدی برداشت. زخمها هفتهها بعد، پس از ورود او به اردوگاههای پناهندگان در کاکس بازار، همچنان او را آزار میدادند.
شاهد، ۲۲ ساله، توسط ارتش آراکان در مونگداو از ناحیه بازو مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
محمد توکی، پسر ۱۳ ساله روهینگیایی، بر اثر گلولهباران شدید خمپاره که گفته میشود توسط ارتش آراکان به سمت گروهی که در ساحل رودخانه در ۲۰ اوت ۲۰۲۴ جمع شده بودند، شلیک شده، به شدت مجروح شد. در آن زمان، پسر در تلاش بود تا برای یافتن امنیت در بنگلادش از مرز عبور کند.
نور شاهرا، دختر ۱۱ ساله روهینگیایی، در یک حمله پهپادی که گفته میشود توسط حکومت نظامی میانمار در مونگداو انجام شده، به شدت مجروح شد. بدون وجود پزشک یا دارو در روستاهای روهینگیا، او به بنگلادش گریخت و در آنجا درمان محدودی از پزشکان بدون مرز (MSF) دریافت کرد. با این حال، او هنوز به طور کامل از جراحات خود بهبود نیافته است.
مانند نور شاهرا، بسیاری از روهینگیاییهایی که اخیراً پس از مجروح شدن شدید بر اثر تیراندازی و حملات پهپادی به بنگلادش گریختهاند، اکنون بدون سرپناه، غذا، لباس یا مراقبتهای بهداشتی کافی رنج میبرند.
هشدار: تصویر دوم در گالری زیر حاوی عکسی گرافیکی از جراحت نور شاهرا بلافاصله پس از حمله پهپادی است.
مریم، زن ۲۰ ساله روهینگیایی، نیز در جریان حمله اخیر که گفته میشود توسط ارتش آراکان انجام شده، متحمل خسارات و آسیبهای روحی عمیقی شد.
او به اشتراک گذاشت: «در جریان حمله ارتش آراکان، همه چیز را از دست دادم. همسر محبوبم و هر دو پدر و مادرم کشته شدند. دو خواهر و برادرم ربوده شدند و از سرنوشت آنها اطلاعی در دست نیست. من تنها با فرزند دو سالهام موفق به فرار شدم.»
«حالا احساس میکنم چیزی برای از دست دادن ندارم. گاهی فکر میکنم اگر همه با هم مرده بودیم شرافتمندانهتر بود. درد زنده ماندن به تنهایی با فرزندم، پس از از دست دادن تمام خانوادهام، غیرقابل تحمل است. من هر روز این غم را با خود حمل میکنم.»
ایوب خان، یک بازمانده نسلکشی روهینگیا از روستای ایتلیا، و خانوادهاش – از جمله همسر و چهار فرزندش – تلاش کردند تا برای فرار از خشونت هدفمندی که توسط ارتش آراکان و حکومت نظامی میانمار انجام میشد، به بنگلادش بگریزند. متأسفانه، در ۶ اوت، سه فرزند او هنگامی که قایقشان در رودخانه ناف واژگون شد، جان خود را از دست دادند.
ایوب خان، همسرش و یک فرزند باقیمانده تنها کسانی بودند که زنده ماندند.
او وقایع دلخراش را به یاد آورد:
شب ۶ اوت فوقالعاده سخت بود. ما سفر خود را با یک قایق کوچک از روستایمان آغاز کردیم، به امید رسیدن به بنگلادش برای امنیت و بقا. مجبور شدیم به قایقرانان نفری ۲۰ هزار تاکا بپردازیم که از طریق بستگانم ترتیب دادم. متأسفانه، در وسط رودخانه ناف، کف قایق شکست و هیچکس در نزدیکی برای نجات ما نبود. ما برای کمک فریاد زدیم، اما هیچکس آنجا نبود. پس از چند دقیقه، قایق غرق شد و من سه فرزندم را از دست دادم.
من زنده ماندم، اما نمیدانم دختر باقیماندهام و همسرم چگونه جان سالم به در بردند. گاهی آرزو میکنم کاش همه با هم از بین رفته بودیم. برای ما افتخار بود که با هم بمیریم تا اینکه سه فرزند خودم را در یک شب، جلوی چشمانم از دست بدهم.
علیرغم این تراژدی، ایوب خان به همراه همسر و دختر بازماندهاش موفق به رسیدن به بنگلادش شد. با این حال، پس از ورود، توسط گارد مرزی بنگلادش (BGB) به عقب رانده شدند. ایوب خان و خانوادهاش دلسرد نشدند و سفر دیگری را با یک قایق کوچک آغاز کردند و بار دیگر ۲۰ هزار تاکا به قایقرانان پرداختند و سرانجام به سلامت به بنگلادش رسیدند.
بسیاری دیگر زنده نماندند – و کسی باقی نمانده تا داستان آنها را تعریف کند. در اوت ۲۰۲۴، اجساد مرده در رودخانه ناف ظاهر شدند که توسط گروهی از ساکنان محلی و پناهندگان روهینگیا از آب بیرون کشیده شدند. به گفته شاهدان عینی در محل، به نظر میرسید قربانیان در یک حمله پهپادی کشته شدهاند – اگرچه هیچکس نمیتواند بگوید که آیا این حمله توسط ارتش آراکان انجام شده است یا حکومت نظامی میانمار.
کسانی که توسط بستگانشان شناسایی شدند در قبرستان اردوگاه به خاک سپرده شدند. اجسادی که ناشناس باقی ماندند در امتداد ساحل رودخانه دفن شدند. اجساد تا اواخر سپتامبر همچنان در رودخانه مشاهده میشدند.
در میان کشتهشدگان، اجساد کوچک کودکان نیز وجود داشت.
هشدار: عکسهای موجود در گالری زیر حاوی تصاویر گرافیکی از اجساد، از جمله اجساد کودکان است.
روهینگیاییهایی که به بنگلادش رسیدند همچنان با شرایط وخیمی روبرو هستند. پناهندگان در وضعیت آسیبپذیری قرار دارند و فاقد حمایتهای اساسی هستند که برای بقا فوراً مورد نیاز است. در اردوگاه پناهندگان در کاکس بازار، بنگلادش، روهینگیاییها بدون غذا، سرپناه، مراقبتهای بهداشتی و سایر نیازهای اولیه رنج میبرند.
همه پناهندگانی که برای این داستان مصاحبه شدند، گزارش دادند که با چالشهای روزمره، منابع محدود و عدم حمایت پایدار مواجه هستند. حتی ابتداییترین نیازهای بقا – آب سالم – به سختی یافت میشود.
کودکان پناهنده روهینگیایی که به دلیل نداشتن مدارک از تحصیل محروم شدهاند، با آیندهای به ویژه نامشخص روبرو هستند. یکی از والدین گفت: «ما به فرزندانمان میگوییم به مدرسه بروند، اما آنها پذیرفته نمیشوند زیرا مدارکی مانند کارتهای هوشمند و کارتهای اطلاعاتی ارائه شده توسط UNHCR را ندارند.» او از اینکه رویاهای فرزندانشان در حال از بین رفتن است، میترسید.
با این حال، آنها تا آنجا که میتوانند به زندگی ادامه میدهند. پناهندگان روهینگیایی تازه وارد به سرعت شروع به ساختن سرپناههای موقت از برزنت در یک اردوگاه بنگلادش میکنند – نگاهی قدرتمند به بقا و قدرت در میان آوارگی.
ایوب خان تأکید کرد: «ما سزاوار زندگی با عزت هستیم، درست مانند هر انسان دیگری.» «ما فوراً از جامعه بینالمللی میخواهیم که بدون تأخیر اقدام کند و حمایت حیاتی را که به شدت به آن نیاز داریم، به ما ارائه دهد.»
اما بیش از آن، آنها از جهان میخواهند که به رنج آنها توجه کند – و عدالت را برای قربانیان این جنایات به ارمغان بیاورد. بحران کنونی نه تنها نیازمند یک واکنش بشردوستانه اضطراری است، بلکه نیازمند تلاشهای مستمر برای عدالت، پاسخگویی و احیای حقوق جمعیت روهینگیا است.
نویسندگان
نویسنده مهمان
رحیم الله
رحیم الله یک عکاس، داستاننویس و امدادگر بشردوست پناهنده روهینگیا از بزرگترین اردوگاه پناهندگان جهان در کاکس بازار، بنگلادش است. آثار او توسط عفو بینالملل، پزشکان بدون مرز (MSF)، عرب نیوز، سازمان ملل متحد، آینده روهینگیا و سازمانهای دیگر منتشر شده است.
”