⏳ مدت زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: محمد الجابر، علی جزینی | 📅 تاریخ: ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴ / ۲۹ شهریور ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
اشغالگران اسرائیلی در یک حمله تروریستی که نظیر آن در گذشته دیده نشده بود، به طور بیرویه غیرنظامیان لبنانی و اعضای حزبالله را هدف قرار دادند.
لبنان از ضربهای که زیرساختهای مختلف آن را هدف قرار داد، تحت تأثیر قرار گرفته است، پس از آنکه اشغالگران اسرائیلی به نظر میرسد هزاران دستگاه پیجر را که برای مقاصد ارتباطی استفاده میشدند، چه توسط اعضای حزبالله، چه کارکنان پزشکی یا غیرنظامیان عادی، بمبگذاری کردند. این حمله هم از نظر شیوه اجرای آن و هم از نظر گروه دموگرافیک هدف، بیسابقه است، زیرا طبیعت بیرویه آن در سراسر جهان موجب حیرت شد.
پیجرها در زمان اوج ترافیک و همزمان با روز اول مدرسه برای بسیاری منفجر شدند. به دلیل گستردگی حمله، مردم لبنان گیج شدند. بسیاری فکر میکردند که تیراندازی یا درگیریهای فردی رخ داده است، و دیگرانی که به انفجارها نزدیکتر بودند فکر میکردند که حملات تروریستی رخ داده است، زیرا آشوبی که به وجود آمد شبیه به بمبگذاریهایی بود که در دهه ۲۰۱۰ در حومه جنوبی بیروت رخ داده بود. صدای آمبولانسها در سراسر بیروت و دیگر نقاط کشور شنیده میشد و به دلیل ازدحام مشهور ترافیکی در ساعت اوج، بسیار دشوار بود که امدادگران به مجروحان دسترسی پیدا کنند؛ بسیاری از مجروحان مجبور شدند با موتورسیکلت به بیمارستانها برسند.
اشغالگران اسرائیلی نمیتوانستند این عملیات تروریستی را در زمانی بدتر انجام دهند و این کار را به عمد انجام دادند. ادعاهای مربوط به اینکه این حمله افراد نظامی را هدف قرار داده، نمیتواند بیشتر از این غلط باشد. کسانی که هدف قرار گرفتند شامل کودکان هستند، زیرا تاکنون دو نفر از آنها جان باختهاند و تعداد زیادی از غیرنظامیان نیز مجروح شدهاند. این به ذکر افرادی که به دلیل مشغولیت آمبولانسها به مراقبت از مجروحان به موقع به مراقبتهای اضطراری نیاز داشتند، نمیرسد، یا شاید به این دلیل که نتوانستند به موقع به آنها برسند.
هر جنبهای از این حمله عمدی بوده است. طبیعت بیرویه و عمومی آن نشاندهنده تاکتیکها و نیتهای اشغالگران اسرائیلی است: وارد کردن بیشترین ضرر به دشمن بدون توجه به هزینه آن. همچنین یک مسئله ضمنیتر در اینجا وجود دارد و آن لکهدار کردن تصویر حزبالله است با نمایش دادن مقاومت به عنوان خطرناک برای مردم لبنان وقتی که دستگاهها منفجر شدند. حمایت گستردهای که مقاومت و مجروحان پس از این فاجعه دریافت کردند، ثابت کرد که این تلاشها با شکست مواجه شدهاند.
بازگشت به طبیعت بیرویه این حمله و اینکه چگونه بسیاری از غیرنظامیان را به طرقی غیرقابل تصور در معرض خطر قرار داده است: شاید یک راننده کامیون میتوانست پیجر خود را در حین رانندگی در بزرگراه منفجر کند و کنترل وسیله نقلیه را از دست بدهد و غیرنظامیان را به خطر بیندازد؛ یک پرستار که در حال کمک به زایمان نوزادی است؛ یک پدر که فرزندش را در آغوش دارد و غیره. وقتی از این دیدگاه در کنار بسیاری دیگر به آن نگاه شود، این سوال پیش میآید: آیا چنین جنایتی نقض قوانین بینالمللی نیست؟
بله، این حمله از هر جنبهای که بررسی شود، نقض قوانین بینالمللی است. پروتکل اصلاحشده دوم کنوانسیون تسلیحات خاص سازمان ملل (CCW) نصب مواد منفجره یا بمبگذاری کردن اشیای قابل حمل که به نظر بیخطر میرسند را ممنوع میکند. حتی بیشتر از این، این حمله به طور واضح نقض کنوانسیون ژنو است که به وضوح حملات بیرویه را ممنوع میکند، و این حمله، همانطور که در نکات مطرح شده در بالا اشاره شد، یک حمله بیرویه است.
یک سابقه خطرناک
یکی از مسائل کلیدی که به نظر میرسد در این هیاهو نادیده گرفته شده، این است که این اقدام یک سابقه بسیار خطرناک را ایجاد میکند، زیرا این در درجه اول یک وسیله الکترونیکی با کاربرد غیرنظامی است، همانطور که پیشتر نیز اشاره شد. این وسیله توسط غیرنظامیان، پزشکان و جنگجویان خارج از خدمت استفاده میشود، به این معنی که استفاده از آن برای حملهای به این بزرگی، درب را برای حملات بدتر از این گونه باز میکند، و ممکن است در آینده شاهد شویم که استفاده صنعتی از کالاهای دو منظوره به سلاح در جنگها به یک امر معمول تبدیل شود. بدون قیاس کردن میان اشغالگران اسرائیلی و روسیه، اما اگر مسکو زنجیره تأمین اوکراین را نفوذ کرده و هزاران دستگاه را بمبگذاری کرده بود که به نیروهای نظامی منتقل شده و به برخی امدادگران و غیرنظامیان نیز رسیده و سپس آنها را منفجر کرده بود، قطعاً از طرف غرب جمعی واکنش بیشتری وجود داشت.
در حالی که کشورهای بلوک شرقی مانند روسیه، ایران و چین، و حتی جنبشهای مقاومت منطقهای هر گونه حملهای انجام میدهند یا تهدید میکنند، تمام جهان برای محکوم کردن آنها شتاب میکند. با این حال، غرب – چه ایالات متحده، فرانسه، بریتانیا یا اشغالگران اسرائیلی – دائماً قوانین بینالمللی را تغییر میدهند تا اطمینان حاصل شود که حتی اگر این قوانین را نقض کنند، مسئول شناخته نمیشوند. این به ویژه در مورد اشغالگران اسرائیلی صادق است، زیرا به عنوان یک دارایی بسیار با ارزش برای غرب شناخته میشوند. بنابراین، به جای اینکه مسئول اقداماتشان شناخته شوند، قوانین بینالمللی را به نحوی میپیچانند و میچرخانند که با دیدگاههای پیچیده و مخدوش خود از جهان تطابق پیدا کنند، و هرگونه و تمامی کنوانسیونها، قوانین و مقررات را با کمترین یا بدون هیچ پیامدی نقض میکنند.
این حمله تروریستی که به صورت قابل توجهی ماهرانه و پیچیده است، اما چرخشی جدید در یک رکورد قدیمی است. تلفات غیرنظامیان زیر فرش جارو شده و هر کسی که دستگاه را حمل میکرد یا همراه داشت، به عنوان یک عضو حزبالله متهم شد. این نیز این واقعیت را نادیده میگیرد که حزبالله یا در پشت بسیاری از نهادهای مدنی است که هیچ ارتباطی با جنبه نظامی آن ندارند، مانند بنیاد شهید که از یتیمان و بیوههای شهدا مراقبت میکند و نهاد دیگری برای مجروحان در نبرد؛ مدارس المهدی که یک “فرانشیز” از مدارس دینی هستند؛ و قرضالحسن که یک موسسه کوچک اعتباری و پسانداز است.
با هدف قرار دادن و تأثیر بر غیرنظامیان به این شیوه، اگر لبنان توانایی بازدارندگی که دارد را نداشت، تنها مسئله زمان بود که کشور مانند غزه رفتار شود. در این صورت، همانطور که اشغالگران
اسرائیلی مساجد و کلیساها، مدارس و بیمارستانها را تحت بهانه استفاده حماس از آنها برای مقاصد نظامی بمباران میکنند، مساجد لبنان تبدیل به حزبالله خواهند شد، کلیساهای آن تبدیل به حزبالله خواهند شد، مدارس آن تبدیل به حزبالله خواهند شد؛ بانکهای آن، مراکز پناهندگان، سازمانهای سازمان ملل، سازمانهای غیردولتی و ساختمانهای دولتی همگی تبدیل به حزبالله خواهند شد، زیرا “اسرائیل” راههای بیشتری برای وارد کردن آسیب به غیرنظامیان با تبدیل نهادهای مدنی به “اهداف نظامی مشروع” پیدا میکند.
چگونه این اتفاق ممکن است رخ داده باشد؟
این حمله مطمئناً یک ضربه به حزبالله بود، اما مشخص نیست که چگونه یک نیروی متفکر و سازمانیافته که با ارتشهای مدرن قابل مقایسه است، میتواند بمبهایی را که در دستگاهای ارتباطی نصب شده بودند بدون هیچگونه شکی در مورد احتمال انفجاری بودن آنها از دست داده باشد. پس چگونه ممکن است این اتفاق رخ داده باشد؟
تحقیقات نشان میدهد که باتریها در پیجرها و واکیتاکیهایی که روز بعد منفجر شدند، بمبگذاری شده بودند. بیشتر گزارشها میگویند دستگاهها حاوی ۲۰ گرم از ترکیب بسیار انفجاری مواد منفجره پلاستیکی مانند PETN بودهاند. با این حال، هنوز مشخص نیست که چگونه این ماده قابل تشخیص توانسته از طریق گمرکها عبور کند، بهویژه وقتی که محموله از چندین فرودگاه عبور کرده و چندین توقف داشته قبل از اینکه به لبنان برسد. قابل ذکر است که این حمله بسیار پیچیده و غیرقابل پیشبینی بود و بنابراین پیشبینی آن بسیار دشوار بوده است.
انگشتهای اتهام همچنان به سوی PETN اشاره میکند که احتمالاً در دستگاهها در طول حمل و نقل از سوی دارندههای مجوز مجارستانی آپولو گلد، سازندههای پیجر، جاسازی شده است. احتمالاً این ماده به باتری متصل شده و با یک گیرنده فعال میشد و وقتی یک سیگنال رادیویی کدگذاری شده ارسال میشد، گیرنده فعال شده و بار را منفجر میکرد. آن، همراه با لایههای لیتیوم قابل اشتعال در باتری و شیشههای ممکن، باعث ایجاد انفجارهای کوچک و مرگبار شده است.
با این حال، ماهیت قابل تشخیص PETN موجب میشود که از آن دوری کنیم، زیرا میتوان آن را از طریق شیمیایی، اشعه ایکس، امواج مادون قرمز و مایکروویو تشخیص داد، بسیاری از این روشها به طور مستقیم در فرودگاههای سراسر جهان وجود دارند. مطمئناً جنبش مقاومت چنین دستگاههایی را در زنجیره تأمین خود ادغام کرده است و اگرچه این تنها فرضیهای نظری است، اما در این حالت، PETN را از معادله خارج میکند.
منابع امنیتی با المیادین درباره این حمله تروریستی صحبت کردند و گفتند که مادهای که در این عملیات غیرقابل تصور استفاده شده است، میتواند تمامی تجهیزات اسکن را که در کشورهای مختلف و فرودگاههای جهان موجود است، دور بزند و گفتند که ماده منفجرهای که غیرقابل تشخیص است، “به طور خاص برای این مأموریت طراحی شده بود”. منابع افزودند که دستگاهها از طریق میکروچیپهایی که مواد منفجره در آن جاسازی شده بود، دستکاری شده بودند.
ماده منفجره ممکن است چه بوده باشد؟
فرضیات زیادی در مورد ماده منفجره وجود دارد. به عنوان مثال، ممکن است برخی مواد منفجره پلاستیکی وجود داشته باشند که نتوانند تشخیص داده شوند زیرا درون باتریها جاسازی شدهاند و بنابراین لایههای لیتیوم آنها را غیرقابل تشخیص میکند، یا ممکن است آنها نوع جدیدی از مواد منفجره پلاستیکی باشند که به طور خاص برای چنین مأموریتهایی توسعه یافتهاند، که میتواند یک دوران جدید از حملات تروریستی را به همراه داشته باشد، با امکان اینکه هر کالایی که ممکن است بدون اطلاع کاربران مواد منفجره را در خود داشته باشد.
یک فرضیه معتبر دیگر این است که اشغالگران اسرائیلی راهی برای سلاحسازی لیتیوم پیدا کردهاند و آن را شارژ کردهاند که از طریق اسکنها به طور کامل غیرقابل تشخیص خواهد بود و درون باتری خود قرار دارد، همانطور که فرضیهای که نشان میدهد این مواد منفجره پلاستیکی در میان لیتیوم جاسازی شده بودند. شایان ذکر است که ماده منفجره باید درون باتریها بوده باشد، زیرا گیرندههای رادیویی دستی بدون باتریهایشان بسیار سبکتر هستند و بنابراین هر گونه تغییر در وزن بدون باتری در دستگاه قابل توجه خواهد بود.
لیتیم بسیار قابل اشتعال و واکنشپذیر است، به طوری که هر گونه تماس با آب یا بخار باعث میشود به معادل یک خورشید کوچک و قابل حمل تبدیل شود که با دمای حدود ۲۰۰۰ درجه سانتیگراد میسوزد و گاز هیدروژن انفجاری تولید میکند، هرچند هنوز مشخص نیست که چگونه دقیقاً این ماده قابل سلاحسازی بوده است.
آنچه مسلم است این است که مواد منفجره خود جهتی بودهاند یا دارای بار شکلی بودهاند، همانطور که در چندین فیلم دوربینهای مدار بسته نشان داده شده است که انفجارها از صفحه نمایش به سمت کاربر منتشر میشوند. همچنین این احتمال وجود دارد که دستگاهها حاوی نوعی ترکش بوده باشند که نتیجهگیری از عکسها و فیلمهای بسیاری است که المیادین به دست آورده و از شهدا و مجروحان گرفته شده است. این عکسها و فیلمها سوراخهای گلولهای شکل ممکن را نشان میدهند که به احتمال حاوی موادی بودهاند که برای وارد کردن آسیب بیشتر طراحی شدهاند.
در حالی که بسیاری از جنبههای این عملیات همچنان در هالهای از ابهام باقی ماندهاند، تا زمانی که تحقیقات توسط حزبالله که سید حسن نصرالله، دبیر کل آن، در سخنرانی روز پنجشنبه خود وعده داد، تکمیل شود، چند چیز مسلم باقی میماند: اشغالگران اسرائیلی یک رژیم تروریستی هستند که از هر خط قرمز عبور خواهند کرد تا به دشمنان خود آسیب وارد کنند، چه با تلفات غیرنظامیان یا بدون آنها؛ و این عملیات تأثیر مخربی بر زنجیره تأمین دستگاههای ارتباطی مانند دستگاههایی که در این حمله استفاده شدند خواهد داشت، با کاهش تقاضا برای دستگاههایی که در ژاپن، که دستگاههای ICOM در روز چهارشنبه منفجر شدند، و تایوان و مجارستان ساخته شدهاند.
هر سازمان، ارتش یا رهبری که به دنبال امنیت بدون دخالت خارجی است، به روسیه، چین یا کشورهای مشابه برای دسترسی به دستگاههای امنتر و بدون دستکاری متوسل خواهد شد.