بازی تاج و تخت سعودی با نظم جدید سلطنتی آشکارتر شد” | ۹ شهریور ۱۴۰۳

دستور جدید سلطنتی مسیر جانشینی در عربستان سعودی را روشن می‌کند

Asia Times : ”

⏳مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: آسیا تایمز/عمر کریم | 📅 تاریخ: ۳۰ آگوست ۲۰۲۴ / ۹ شهریور ۱۴۰۳

⚠️ اخطار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی در تاریخ ۸ آگوست فرمانی سلطنتی صادر کرد که به کابینه اجازه می‌دهد در غیاب او و ولیعهد و نخست‌وزیر محمد بن سلمان تشکیل جلسه دهد. چنین نشستی توسط ارشدترین عضو کابینه از میان نوادگان ملک عبدالعزیز آل سعود، بنیان‌گذار دولت سعودی به شکل امروزی، اداره خواهد شد.

این فرمان سلطنتی یک تحول سیاسی مهم است. از زمان ارتقای محمد بن سلمان به پست ولیعهدی در سال ۲۰۱۷ و سپس به نخست‌وزیری پنج سال بعد، مناصب حساس اداری و سیاسی نایب ولیعهد و معاون نخست‌وزیر خالی مانده‌اند.

این خلأها باعث شده بود شناسایی سومین فرد قدرتمند در ساختار تصمیم‌گیری سعودی دشوار شود یا حدس زدن در مورد نامزدهای احتمالی دشوار باشد.

در دهه ۱۹۵۰، ملک عبدالعزیز با شاهزاده فیصل (چپ) و شاهزاده سعود (راست). عکس: ویکی‌مدیا کامانز

پویایی‌های تصمیم‌گیری در پادشاهی سعودی مدت‌هاست که امری پیچیده بوده است. ملک سعود، بزرگ‌ترین پسر و جانشین عبدالعزیز، در سال ۱۹۶۴ پس از توافق متقابل بین خاندان سعودی و نخبگان مذهبی، مجبور به استعفا شد.

تلاش‌های او برای تمرکز قدرت در میان پسران خود، عادات بی‌ثبات مالی و ماجراجویی‌های خطرناک در سیاست خارجی، سعود را مجبور کرد تا با برادر ناتنی خود، ولیعهد فیصل، یک ائتلاف خانوادگی برای مقابله و عزل او تشکیل دهد.

پس از برکناری سعود، فیصل به پادشاهی رسید و یک سیستم جدید حکمرانی را به اجرا درآورد که در آن قدرت در میان پسران مختلف عبدالعزیز که در کودتای او شریک بودند، توزیع شد. هدف این بود که از تمرکز قدرت در یک زیرگروه خانواده جلوگیری شود.

این توزیع افقی قدرت به ظهور فرهنگ نظام فئودالی نهادینه شده منجر شد. هر شاهزاده‌ای که مسئول یک بخش دولتی یا سازمان بود، آن را به عنوان فئودال شخصی خود در نظر می‌گرفت و از آن برای افزایش نفوذ سیاسی خود با ایجاد شبکه‌های حمایت استفاده می‌کرد.

این تدریجاً یک سلسله مراتب قدرت در خاندان سعودی ایجاد کرد. گروهی از بیش از ۳۰ برادر ناتنی پایین‌تر از پادشاه و ولیعهد ظاهر شدند که به دلیل سن، تبار مادری و اهمیت سیاسی فئودالیسم‌های نهادی که کنترل می‌کردند، به عنوان مدعیان احتمالی تاج و تخت سعودی در نظر گرفته می‌شدند.

در این زمینه، انتصاب شاهزاده فهد به عنوان معاون دوم نخست‌وزیر (ولیعهد معمولاً معاون اول است) پادشاهی در سال ۱۹۶۷ یک تحول مهم بود. در آن زمان، هیچ موقعیت رسمی برای یک نایب ولیعهد وجود نداشت و در نتیجه هیچ ورود رسمی به خط جانشینی نبود.

اما مقام فهد به عنوان وزیر کشور و همچنین بزرگ‌ترین در میان هفت پسر عبدالعزیز با حصه بنت احمد السدیری، راه او را به تاج و تخت تثبیت کرد. فهد پس از مرگ برادر ناتنی بزرگ‌تر خود و پادشاه خالد در سال ۱۹۸۲ پادشاه شد.

این پویایی، انتصاب معاونان دوم نخست‌وزیر بعدی را دیکته کرد. آنها یا بخشی از یک گروه قوی از برادران بودند، همان‌طور که در مورد سدیری هفت، یا از حمایت پادشاه حاکم، گروه‌های خانواده تأثیرگذار، یا دارای یک پورتفولیوی کلیدی بودند.

شاهزاده عبدالله که در سال ۱۹۷۵ به عنوان معاون دوم نخست‌وزیر منصوب شد، نمونه‌ای از این مورد است. عبدالله که یکی از متحدان فیصل در کودتا علیه سعود بود، از سال ۱۹۶۲ رهبری گارد ملی عربستان را بر عهده داشت. او همچنین دارای پیوندهای مادری با قبیله قدرتمند شمر بود که در گذشته دشمن سیاسی خاندان سعودی بود.

عبدالله پس از مرگ فهد در سال ۲۰۰۵ به پادشاهی رسید و نه سال بعد یک برادر ناتنی دیگر، شاهزاده مقرن، را به عنوان نایب ولیعهد منصوب کرد و بدین ترتیب یک موقعیت رسمی جدید در خط جانشینی سلطنتی آغاز شد. مانند دیگران قبل از او، مقرن دارای یک موقعیت تأثیرگذار به عنوان رئیس اطلاعات بود – اگرچه انتصاب او عمدتاً به دلیل نزدیکی او به پادشاه بود.

اما هنگامی که عبدالله در سال ۲۰۱۵ درگذشت، این پویایی چندین دهه‌ای که به موجب آن موقعیت‌های سیاسی به عنوان راهی برای رقابت بین برادران ناتنی و متحدان مربوطه آنها تبدیل شده بود، به کلی تغییر کرد. سلمان به سلطنت رسید و در عرض دو سال، دو ولیعهد متوالی را برکنار کرد و پسر خود، محمد، را به این مقام ارتقا داد.

در سال‌های بینابین، سلمان و پسرش توانسته‌اند با تغییرات اداری و کمپین مبارزه با فساد، نفوذ سیاسی شاهزادگان قدرتمند و جناح‌های سلطنتی را پاک کنند.

تمام مردان پادشاه در این سیستم جدید، قدرت به طور خالصانه امتیاز پادشاه و پسرش شده است. این تغییر موقعیت پادشاه سعودی از اولین در میان برابرها (primus inter pares) به حاکم نهایی (ultimum imperium) را تبدیل کرده است.

با این حال، تصمیم اخیر برای اجازه دادن به بزرگ‌ترین نوادگان عبدالعزیز برای ریاست جلسات کابینه نگاهی به سلسله مراتب فعلی سلطنتی قدرت در زیر پادشاه و ولیعهد به ما می‌دهد.

دو عضو ارشد سلطنتی کابینه، شاهزاده منصور بن متعب و شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان (یکی دیگر از پسران پادشاه سلمان)، بسیار بزرگتر از خود ولیعهد هستند. این بدان معناست که آنها احتمالاً نامزدهای آینده برای نقش نایب ولیعهد نخواهند بود.

بنابراین نامزدهای واقعی، پنج شاهزاده جوان باقی‌مانده هستند که پورتفولیوی حیاتی در دولت دارند. به جز وزیر دفاع، شاهزاده خالد بن سلمان (که یکی از کوچک‌ترین پسران پادشاه سلمان است)، هیچ‌یک از این اعضای کابینه وزارتخانه‌های مربوطه خود را به طور مستقیم یا غیرمستقیم از پدرانشان به ارث نبرده‌اند.

سلسله مراتب قدرت در خانواده سلطنتی تغییر کرده است. رابطه شخصی و نزدیکی بین یک فرد خاص و پادشاه و ولیعهد اکنون به طور فزاینده‌ای جایگاه آنها در سلسله مراتب پادشاهی را تعیین می‌کند.

عمر کریم، کاندیدای دکترا، دپارتمان سیاست و مطالعات بین‌الملل، دانشگاه بیرمنگام

این مقاله از The Conversation تحت مجوز Creative Commons بازنشر شده است. مقاله اصلی را بخوانید.


پاورقی ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: آسیا تایمز

Saudi game of thrones clearer with new royal order

💡 درباره منبع: آسیا تایمز (Asia Times) یک منبع خبری معتبر در حوزه جغرافیای سیاسی و اخبار جاری در سراسر آسیا است.

✏️ درباره نویسنده: عمر کریم یک کاندیدای دکترا در دپارتمان سیاست و مطالعات بین‌الملل در دانشگاه بیرمنگام است. او در مسائل مرتبط با خاورمیانه و سیاست‌هایمرتبط با کشورهای خلیج فارس فعالیت می‌کند و به طور گسترده در موضوعات مربوط به سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی و تحولات قدرت در خاندان سلطنتی این کشور تحقیق و نگارش کرده است.

خروج از نسخه موبایل