⏳ مدت زمان مطالعه: ۸ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: موسسه بروکینگز/دانیل اس. همیلتون | 📅 تاریخ: June 27, 2024 / ۷ تیر ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
در طول تاریخ ۷۵ ساله ناتو، بازدارندگی دو مرتبه شکست خورده است. نخستین بار در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بود، هنگامی که القاعده به ایالات متحده حمله کرد.
دومین بار در ۲۲ فوریه ۲۰۲۲ رخ داد، زمانی که تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین، علیرغم هشدارهای صریح سرویسهای اطلاعاتی خود ائتلاف مبنی بر قریبالوقوع بودن حمله مسلحانه، بیشتر رهبران ناتو را غافلگیر کرد.
در هر دو مورد، ناکامی بازدارندگی ناشی از ناکامی در تخیل بود.
کمیسیون ۱۱ سپتامبر «شکست در تخیل» را علت اصلی عدم آمادگی ایالات متحده برای حملات ۱۱ سپتامبر معرفی کرد.
و در سال ۲۰۲۲، بسیاری از رهبران ائتلاف، با وجود شواهد موجود، قادر به تصور حمله واقعی روسیه نبودند.
امروزه ناتو دلایل کافی برای اهمیت دادن به تخیل دارد، چرا که ائتلاف آتلانتیک با پیچیدهترین محیط استراتژیک تاریخ خود مواجه است.
توجه به درستی بر تهدید مستقیم و فوری ناشی از روسیه و چالش سیستمیک چین برای جامعه فراآتلانتیک و دیگر ملتهای دموکراتیک معطوف شده است.
همسویی روزافزون میان روسیه و چین بر پیچیدگی استراتژیک چالشهایی میافزاید که دموکراسیها باید به صورت جداگانه به آنها رسیدگی کنند.
مرز جدید نبرد
خطرها فراتر از جنگ در اوکراین است و شامل آن نیز میشود. این خطرات همچنین از جنگ متعارف فراتر میروند.
بازیگران چینی و روسی با جسارت تمام، شریانهای حیاتی ارتباطی جوامع دیگر را هدف قرار میدهند.
مسکو جریانهای انسانی، اطلاعات، غذا و انرژی را به سلاح تبدیل میکند.
پکن جریانهای اطلاعاتی را دستکاری کرده و جریان کالاها و مواد حیاتی را به ابزاری برای وادار کردن دیگران به توقف اقداماتی که مغایر با منافع چین تلقی میشود، بدل میسازد.
عوامل هر دو کشور در فرآیندهای انتخاباتی دموکراسیهای عضو ناتو مداخله میکنند.
نفوذگران روسی و چینی به شبکههای طبقهبندیشده پنتاگون و نیروهای نظامی و وزارتخانههای دفاع متحدان رخنه کردهاند.
آنها بدافزارهای از پیش کارگذاشتهشدهای را در نیروگاههای هستهای، شبکههای برق و سیستمهای آب نصب کردهاند – بمبهای ساعتی پنهانی که میتوانند در زمان دلخواه خود فعال سازند.
حمله سایبری به شرکت خط لوله کلونیال توسط گروه باجافزاری DarkSide مستقر در روسیه، تحویل بنزین و محصولات مرتبط را در بخش بزرگی از جنوب شرقی ایالات متحده مختل کرد.
نفوذ به Microsoft Exchange توسط هکرهای مستقر در چین، بیش از ۳۰ هزار سرور در ایالات متحده را در بخشهای مختلف، از تحقیقات بیماریهای عفونی تا پیمانکاران دفاعی، مورد سوءاستفاده قرار داد.
در سال ۲۰۲۳، گروه Volt Typhoon تحت حمایت چین، سیستمهای ارتباطی، انرژی، حملونقل، آب و فاضلاب را در سراسر ایالات متحده به خطر انداخت. همچنین، هکرهای روسی به ۲۲ شرکت برق دانمارکی حمله کردند، هزاران سند را از وزارت دفاع بریتانیا به سرقت بردند و به کمیسیون انتخابات بریتانیا نفوذ کردند.
حملات دیجیتال مخرب، که بسیاری از آنها به گروههای تحت حمایت روسیه مرتبط است، در سال ۲۰۲۴ در اتحادیه اروپا دو برابر شده است.
اختلالات ریلی در آلمان، خرابکاری در کابلهای ارتباطی در فرانسه، اختلالات GPS در فنلاند و حملات سایبری به بزرگترین بندر اروپا در روتردام، همگی نگرانیها را درباره خطرات ناشی از حملات ترکیبی روسیه افزایش دادهاند.
مقامات ناتو گمان میبرند که روسیه پیش از این زیرساختهای حیاتی زیر دریا را مینگذاری کرده است.
اختلالات بدون منبع مشخص در خطوط لوله گاز نورد استریم و بالتیککانکتور، اضطرابها را بیشتر تشدید کرده است.
اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، زیرساختهای حیاتی را «مرز جدید نبرد» توصیف کرده است.
روسیه از اوکراین به عنوان آزمایشگاهی برای روشهای تهاجمی خود استفاده میکند. اگر روشی در آنجا مؤثر واقع شود، مسکو آن را در سطح وسیعتری به کار میگیرد.
یوهان لپاسار، رئیس آژانس امنیت سایبری اتحادیه اروپا، میگوید روسیه جنگ تجاوزکارانه خود را «به صورت فیزیکی در اوکراین، اما به صورت دیجیتالی نیز در سراسر اروپا» پیش میبرد – و این پایان ماجرا نیست.
حمله NotPetya روسیه در اوکراین، پیشدرآمد حمله SolarWinds در ایالات متحده بود.
کد بدافزار BlackEnergy که توسط عوامل روسی به سیستمهای برق اوکراین تزریق شد، در شبکه انرژی ایالات متحده نیز کشف گردید.
>
مقابله با تهدیدهای چندجانبه
رقابت قدرتهای بزرگ اکنون هم شامل امنیت قلمرو میشود و هم امنیت جریانهایی که جوامع را به هم متصل میکنند.
با این حال، این تنها تهدید پیش روی امنیت فراآتلانتیک نیست. تروریسم همچنان خطری جدی محسوب میشود.
چالشهای امنیتی ناتو در جنوب، فوقالعاده پیچیده هستند.
فقر، بیثباتیهای سیاسی و جنگها همچنان هزینههای انسانی گزافی را در سراسر منطقه تحمیل میکنند و میلیونها نفر را وادار به پناه بردن به سواحل اروپا مینمایند.
گذار در حوزه انرژی، معضلات امنیتی جدیدی ایجاد کرده و بحرانهای موجود را تشدید میکند.
میلیونها نفر بر اثر ویروسی پیشبینینشده و غیرقابلپیشبینی جان باختهاند و شیوع بیماریهای ویروسی مشترک میان انسان و دام شدیدتر شده و با تناوب بیشتری رخ میدهد.
تغییرات اقلیمی یک عامل تشدیدکننده تهدید است که میتواند تنشهای سیاسی و اجتماعی را افزایش دهد، سلامت انسان را تضعیف کند، منجر به آوارگی شود، به اقتصادها آسیب برساند و مأموریتهای نظامی، برنامههای عملیاتی و تأسیسات را به چالش بکشد.
فناوریهای نوظهور در حال تغییر ماهیت رقابت و درگیری هستند.
تحولات دیجیتال، بنیانهای دیپلماسی و دفاع را دگرگون میکنند.
نوسانات مالی میتواند تنها با چند ضربه بر روی یک اپلیکیشن ایجاد شود.
در ۹ مارس ۲۰۲۳، در رویدادی که «نخستین هجوم بانکی ناشی از توییتر» نام گرفت، مشتریان وحشتزده بانک سیلیکونولی با استفاده از اپلیکیشنهای خود، مبلغ بیسابقه ۴۲ میلیارد دلار را از حسابهایشان برداشت کردند – بیش از ۱ میلیون دلار در هر ثانیه – و این روند به مدت ۱۰ ساعت ادامه داشت.
تصور کنید چنین قدرت دستکاریکنندهای در اختیار یک دشمن قرار گیرد.
در دهههای اخیر، مقیاس و پیچیدگی این جریانهای حیاتی اقتصادی، زیستمحیطی، فناورانه و انسانی، و همچنین وابستگی بسیاری از جوامع به این جریانها، به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
این جریانها به سیستم عامل جهان تبدیل شدهاند و دستاوردهای بیشماری برای میلیاردها نفر به ارمغان آوردهاند.
اما آنها همچنین میتوانند منشأ درد و رنج باشند، زیرا بازیگران دولتی و غیردولتی در پی دستکاری ارتباطات و وابستگیهای نامتقارنی هستند که این جریانها ایجاد میکنند.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، میگوید: «مدیریت منابع و جریانهای ملموس و ناملموس، کلید استراتژیهای نوین قدرت است.»
یکی از پیامدهای این فعالیتها آن است که کارکردهای حیاتی جوامع به طور فزایندهای در برابر اختلالات، وقفهها و خاموشیهایی که توسط بازیگرانی در آن سوی دنیا ایجاد میشوند، آسیبپذیر شدهاند.
سیاران مارتین، مدیرعامل مؤسس مرکز ملی امنیت سایبری بریتانیا، این چالش را به اختصار اینگونه بیان کرده است:
«برای نخستین بار در تاریخ بشر، یک دشمن – خواه یک مجرم یا یک دولت-ملت – میتواند اقداماتی را به صورت سیستماتیک و در مقیاس وسیع انجام دهد، بدون آنکه حتی به قلمرو شما یا قلمرو یک متحد نزدیک شود… آنچه به گمان من محرک این تغییر است، همین آزار و اذیت گسترده جمعیت غیرنظامی است؛ آسیب مزمن اجتماعی-اقتصادی که میتواند وارد شود؛ آسیب فرسایشی که صرفاً از طریق این موج مداوم حملات سطح پایین و متوسط قابل تحمیل است. به نظرم اینجاست که مفاهیم امنیت تغییر کرده است.»
مارتین دمپسی، رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش ایالات متحده، صریحتر است: در دنیایی از «بایتها و بیتهای مسلحشده»، او میگوید: «کل یک کشور میتواند با کلیک یک ماوس مختل شود.»
پرداختن به ریسکهای امنیت جریان
ریسکهای امنیت جریان جایگزین چالشهای مبتنی بر قلمرو نمیشوند؛ بلکه آنها را تکمیل میکنند و در برخی موارد ممکن است تشدیدشان کنند.
نتیجه این است: دولتهای متحد که به حفاظت از قلمرو خود خو گرفتهاند، باید قادر به حفاظت از ارتباطات خود نیز باشند – شریانهای حیاتی که خونِ جاری در رگهای جوامع باز هستند.
آنها باید اطمینان حاصل کنند که سیستم عامل جهان، مقاوم و مستحکم است: زیرساختی که آنچه را نیاز داریم به جایی که نیاز داریم هدایت میکند؛ ارزشهایی که آن را جهت میدهند؛ اصولی که کارکرد آن را ممکن میسازند؛ استانداردهایی که ایمنی آن را تضمین میکنند؛ و مدلهای تولید و خدماتی که آن را مؤثر و کارآمد میسازند.
آنها باید ضمن پرورش فرصتهای ناشی از جریانهای حیاتی، به ریسکها و آسیبپذیریهای ایجاد شده توسط آنها نیز رسیدگی کنند.
ناتو و اتحادیه اروپا در حال برداشتن گامهایی در این مسیر هستند.
یک کارگروه مشترک اتحادیه اروپا-ناتو در حال بررسی راههای همکاری این دو نهاد برای بهبود تابآوری زیرساختهای حیاتی است.
فون در لاین از سائولی نینیسته، رئیسجمهور سابق فنلاند، خواسته است گزارشی تهیه کند که در آن راهکارهایی برای افزایش تابآوری اتحادیه اروپا پیشنهاد شود.
در اجلاس سران ناتو در مادرید در ژوئن ۲۰۲۲، رهبران متحد توافق کردند که الزامات پایه کشور به کشور برای تابآوری زیرساختهای حیاتی را با معیارهای مشترک تابآوری برای زیرساختهای فرامرزی تکمیل کنند.
ناتو یک شبکه زیرساخت حیاتی زیردریا ایجاد کرده و فرماندهی دریایی ناتو نیز مرکزی برای امنیت زیرساختهای حیاتی زیردریا تأسیس نموده است.
«ابتکار چشمانداز اقیانوس دیجیتال ناتو» با هدف افزایش آگاهی موقعیتی دریایی ائتلاف از بستر دریا تا فضا اجرا میشود.
نیروی اعزامی مشترک متشکل از ۱۰ کشور اروپای شمالی در حال هماهنگی تلاشها برای پیشگیری و پاسخ به تهدیدات مخرب است.
این تلاشها، هرچند ستودنی، تنها میتواند سرآغاز رویکردی باشد که باید بسیار فوریتر و مصممتر شود.
اتحادیه اروپا هنوز زیرساختهای کابلی موجود را نقشهبرداری نکرده و ارزیابی مشترکی از ریسکها و آسیبپذیریها ارائه نداده است.
اعضای اتحادیه اروپا و ناتو باید تلاشهای خود را برای بازبینی صنایع کلیدی، جریانهای مالی، بنادر و مراکز حملونقل استراتژیک، مواد حیاتی، زنجیرههای تأمین، شبکههای ارتباطی و اطلاعاتی و دیگر بافتهای پیوندی که جوامع متحد را به هم متصل میکنند، گسترش دهند.
همچنین، رهبران ائتلاف باید تلاشهای خود در زمینه تابآوری مشترک و دفاع پیشرو، که در مرزهای ناتو متوقف میشود، را با یک استراتژی جامع «تابآوری پیشرو» تکمیل کنند؛ استراتژیای که به شرکای دموکراتیک آسیبپذیر فراتر از مرزهای ناتو – از جمله، اما نه محدود به، اوکراین – گسترش یابد.
همه این موارد نیازمند مشارکت با جامعه مدنی و بازیگران بخش خصوصی و همچنین نیازمند تخیل خواهد بود.
در دوران جنگ سرد، متحدان میدانستند خط مقدم کجاست. پس از جنگ سرد، آنها امیدوار بودند که دیگر خط مقدمی وجود نداشته باشد.
امروزه، متحدان بر چالشهای خط مقدم در شرق و جنوب اروپا متمرکز هستند.
اما در این عصر اختلال، خط مقدم میتواند هر جایی باشد – دریای بالتیک، بازار بزرگ استانبول، فرودگاه فرانکفورت، زنجیره تأمین غذای ایتالیا، کابلهای زیردریایی فراآتلانتیک، متروی واشنگتن دیسی، یک حوزه رأیگیری در جورجیا، یا سد هوور در نوادا.
در چنین جهانی، تخیل ممکن است یکی از حیاتیترین منابع ناتو باشد.
”