اندیشکده رسانه‌ای پراجکت سیندیکیت : «پایداری در جهانی بی‌ثبات» | ۲۸ اسفند ۱۴۰۳

سکوت شرکت‌ها در برابر بحران اقلیمی، تهدیدی برای امنیت و اقتصاد جهانی است؛ پایداری باید به‌عنوان اولویت راهبردی بازتعریف شود.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: پراجکت سیندیکیت / برتراند بادره، توماس کرامپتون | 📅 تاریخ: ۱۸ مارس ۲۰۲۵ / ۲۸ اسفند ۱۴۰۳

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


پایداری در جهانی بی‌ثبات

ظهور پدیده‌ای موسوم به «سبزخاموشی» (greenhushing) – زمانی که شرکت‌ها به دلایل مالی یا سیاسی، اهداف زیست‌محیطی یا خطرات اقلیمی را کمرنگ جلوه می‌دهند – نه‌فقط نشانگر تغییر در استراتژی‌های ارتباطی است، بلکه بازتابی از تنش‌های فزاینده میان اولویت‌های متعارض است. اما اگر سیاست اقلیمی، امنیت و اقتصاد را در تقابل با یکدیگر قرار دهیم، خطر از دست دادن همه‌جانبه در هر سه حوزه را خواهیم داشت.

پاریس – با بی‌ثبات‌تر شدن جهان و زیر سؤال رفتن امنیتی که زمانی بدیهی تلقی می‌شد، تغییرات اقلیمی – که روزی چالش تعیین‌کننده زمانه به شمار می‌رفت – اکنون تحت‌الشعاع ژئوپلیتیک قرار گرفته است؛ جایی که موضوعاتی مانند تجدید تسلیحات و رقابت در هوش مصنوعی به مسائل اصلی بدل شده‌اند. اما افزایش سطح دریاها، موج‌های گرمای شدید و طوفان‌های ویرانگر نه‌فقط تهدیدی در آینده، بلکه واقعیتی حاضرند. خطر تغییرات اقلیمی به‌وضوح در حال افزایش است، اما بسیاری از شرکت‌ها – حتی نوآوران حوزه اقلیم – سکوت اختیار کرده‌اند.

رشد پدیده «سبزخاموشی» – زمانی که شرکت‌ها به دلایل مالی یا سیاسی، اهداف محیط‌زیستی را نادیده می‌گیرند یا کمتر از واقعیت جلوه می‌دهند – صرفاً تغییر در نحوه اطلاع‌رسانی نیست، بلکه نشان‌دهنده تنش‌های واقعی میان اولویت‌هایی است که در رقابت با یکدیگر قرار گرفته‌اند. در بحبوحه درگیری‌های جدید ژئوپلیتیکی و فشارهای اقتصادی، برخی استدلال می‌کنند که پایداری به «لوکسی غیرقابل‌پرداخت» تبدیل شده است. اما نباید میان پایداری و امنیت، دوگانگی فرض کنیم. برعکس، اگر تغییرات اقلیمی، خطرات امنیتی و نیازهای اقتصادی را در تضاد با یکدیگر تعریف کنیم، در نهایت در هر سه حوزه شکست خواهیم خورد. “`

افزایش بی‌سابقه دمای جهانی، پیامدهای مستقیم و غیرمستقیمی برای امنیت دارد. برای نمونه، ناوگان‌های نظامی جهان در مناطق گرمسیری، به‌شدت در معرض افزایش دما قرار گرفته‌اند. علاوه بر آن، افزایش خطر آتش‌سوزی در انبارهای مهمات، ناپایداری در زنجیره تأمین، و گسترش بیماری‌های واگیردار می‌تواند عملکرد نیروهای نظامی را تحت‌تأثیر قرار دهد. در واقع، تغییرات اقلیمی، تهدیدی برای آمادگی دفاعی ملت‌هاست.

در سطح غیرنظامی نیز، تأثیرات اقلیمی باعث تشدید رقابت بر سر منابع، مهاجرت اجباری، و افزایش بی‌ثباتی سیاسی شده‌اند – همه این‌ها خطر درگیری‌های داخلی و منطقه‌ای را بالا می‌برند. در این زمینه، تغییرات اقلیمی نه‌تنها یک مسئله زیست‌محیطی، بلکه یک مسئله امنیتی است.

در چنین شرایطی، انفعال یا سکوت سازمان‌ها و کسب‌وکارها، نه‌تنها پرهزینه بلکه مخاطره‌آمیز است. چرا که خطرهای ناشی از بی‌توجهی به پایداری، نه‌فقط آینده سیاره، بلکه امنیت ملی و ثبات اقتصادی را نیز تهدید می‌کنند. بنابراین، گفتمان اقلیمی باید به‌عنوان بخشی از استراتژی‌های امنیتی تلقی شود، نه یک امر جانبی یا تجملی.

تضاد ساختگی بین اقتصاد و اقلیم

منتقدان پایداری اغلب استدلال می‌کنند که تمرکز بر اقلیم، رشد اقتصادی را کند می‌کند. اما واقعیت چیز دیگری است: سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، زیرساخت سبز و اقتصاد دایره‌ای، فرصت‌های شغلی جدید ایجاد می‌کند، بهره‌وری را افزایش می‌دهد و مقاومت اقتصادها در برابر شوک‌ها را تقویت می‌کند.

برای مثال، صنایع خودروسازی که به سمت الکتریکی‌سازی حرکت کرده‌اند، نه‌تنها سهم خود را در کاهش آلایندگی ایفا کرده‌اند، بلکه تقاضای بازارهای جدید را نیز جذب کرده‌اند. به‌طور مشابه، ساختمان‌هایی با مصرف انرژی پایین، نه‌فقط برای محیط‌زیست مفیدند، بلکه در بلندمدت، هزینه‌های بهره‌برداری را نیز کاهش می‌دهند.

در نتیجه، تصور اینکه باید میان اقتصاد و اقلیم یکی را انتخاب کرد، دیدگاهی کهنه و ناکارآمد است. در جهانی ناپایدار، پایداری نه‌تنها یک ضرورت اخلاقی بلکه یک انتخاب هوشمند اقتصادی و راهبردی است.

“`

در غیاب چنین هم‌راستاسازی، خطر آن وجود دارد که سرمایه‌گذاری‌ها از مسیر منحرف شده و اعتماد عمومی فرسوده شود. پیامد آن نه‌تنها کندی در دستیابی به اهداف اقلیمی است، بلکه افزایش نابرابری، تشدید بحران‌های اجتماعی و تضعیف نهادهای دموکراتیک خواهد بود.

از این‌رو، ما باید به‌جای عقب‌نشینی به‌سوی سکوت و انفعال، تعهدی دوباره به شفافیت، پایداری و همکاری داشته باشیم. شرکت‌ها، دولت‌ها و نهادهای مالی باید مسئولیت خود را در برابر آینده‌ای پایدار و امن بپذیرند. همان‌طور که چالش‌های ما جهانی است، پاسخ ما نیز باید جهانی، هماهنگ و شجاعانه باشد.



پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسندگان و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسندگان است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: پراجکت سیندیکیت

💡 درباره منبع: اندیشکده رسانه‌ای پراجکت سیندیکیت یکی از پلتفرم‌های معتبر تحلیل و دیدگاه در سطح جهانی است که مقالات چهره‌های تأثیرگذار در سیاست، اقتصاد و جامعه را منتشر می‌کند.

✏️ درباره نویسندگان: برتراند بادره مدیرعامل Blue like an Orange Sustainable Capital و مدیر اجرایی پیشین بانک جهانی است. توماس کرامپتون بنیان‌گذار شرکت ESG DAO و از فعالان حوزه پایداری و ارتباطات استراتژیک است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.