
⏳ مدت زمان مطالعه: ۸ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: وبلاگ ارتش دانشمند دیوانه (TRADOC)/نویسنده نامشخص (به نقل از ژائو شیانگانگ، ژانگ تیچیانگ و لیو گوجون و همکاران) | 📅 تاریخ: تاریخ نامشخص در متن اصلی (اشاره به مقالات اوت و سپتامبر ۲۰۲۰)
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
[یادداشت ویراستار: پست امروز گزیدهای از نسخه ماه گذشته (اکتبر ۲۰۲۰) OE Watch است که به نوبه خود دو مقاله از جیفانگجون بائو (روزنامه ارتش آزادیبخش خلق [PLA]) را که در اوت و سپتامبر گذشته منتشر شدهاند، تحلیل میکند.
مقاله اول مکمل مجموعه رویدادهای مجازی رباتیک و خودمختاری دانشمند دیوانه ما است و مفاهیم و فناوریهای سیستمهای بدون سرنشین چینی و استراتژیهای بالقوه برای بهکارگیری آنها برای دستیابی به برتری رزمی در میدان نبرد آینده را بررسی میکند.
مقاله دوم بررسی میکند که چگونه PLA میتواند به سلطه سایبری و الکترونیکی دست یابد و از طیف الکترومغناطیسی برای فریب، آرام کردن و فریب دادن دشمنان خود استفاده کند.
این مقالات در کنار هم، بینشهای ارزشمندی را در مورد چگونگی تفکر نهاد دفاعی چین در مورد مقابله با نیروی فعلی ارتش ایالات متحده، نیروی توانمند عملیات چند دامنهای (MDO) در سال ۲۰۲۸ و نیروی آماده MDO در سال ۲۰۳۵ ارائه میدهند – ادامه مطلب را بخوانید!]
۱. چین: «مفاهیم نوین» در نبرد بدون سرنشین
تفسیر OE Watch: مفاهیم در حال تحول در نبرد بدون سرنشین و فناوریهای جدید، دو استراتژیست نظامی چینی را بر آن داشته است تا استراتژیهای بالقوه مختلفی را که ممکن است در عملیاتهای رزمی بدون سرنشین استفاده شود، بررسی کنند. در گزیده مقاله (زیر)، که در جیفانگجون بائو منتشر شده است، آنها روشهایی را توصیف میکنند که چین ممکن است از طریق عملیاتهای بدون سرنشین در میدان نبرد آینده به برتری دست یابد.
نویسندگان با اشاره به اینکه چنین عملیاتی توسط سیستمهای اطلاعاتی شبکهای پشتیبانی میشود، تصویر مختصری از عملیات ازدحامی (swarming) ارائه میدهند. مزایای عملیات ازدحامی در هوشمندی، تصمیمگیری، هماهنگی و تعداد زیاد نهفته است. به گفته نویسندگان، به هر واحد (پهپاد) نقش خاصی محول میشود. به عنوان مثال، برخی پهپادها برای حالتهای مختلف جستجو یا نظارت مجهز خواهند شد. برخی دیگر ممکن است عملکرد تهاجمی داشته باشند. این واحدها از طریق عملیات شبکهای با یکدیگر همکاری میکنند تا مأموریتهای مربوطه خود را انجام دهند. نویسندگان توضیح میدهند که از طریق این کاربردهای منحصربهفرد، ازدحامها میتوانند «نفوذ دفاعی همهجانبه، کشتار توزیعشده و دفاع گروهی» را انجام دهند. آنها مینویسند که در «نفوذ دفاعی همهجانبه، تعداد زیادی پهپاد میتوانند نفوذ همزمان را انجام دهند.» این میتواند هم چندجهته و هم سهبعدی باشد. در «کشتار توزیعشده»، هر پلتفرم عملکرد و نقش منحصربهفرد خود را دارد: شناسایی و کشف، اختلال الکترونیکی، حمله شبکهای یا ضربه.
به گفته نویسندگان، یک ازدحام در تعقیب این اهداف، قادر خواهد بود حملات چند دامنهای و چندبعدی را از جهات مختلف انجام دهد. / منبع: تصویر ارتش ایالات متحده
این پهپادها سپس با یکدیگر همکاری خواهند کرد تا به طور جمعی یک هدف با ارزش بالا یا گروهی از اهداف را در یک منطقه خاص تعقیب کنند. به گفته نویسندگان، یک ازدحام در تعقیب این اهداف، قادر خواهد بود حملات چند دامنهای و چندبعدی را از جهات مختلف انجام دهد. در نهایت، نویسندگان توضیح میدهند که در اجرای دفاع گروهی، یک ازدحام میتواند یک سیستم دفاعی هوشمند و خودسازگار برای ایجاد یک «حباب» محافظ در اطراف یک نیروی تهاجمی اصلی یا اهداف مهم ایجاد کند. از طریق عملکردهای مربوطه هر پهپاد و تعامل آنها با سایر واحدها، آنها میتوانند، به عنوان مثال، به سرعت اهداف را رهگیری کنند. آنها همچنین میتوانند به تأمین دفاع و مقابله با ازدحام پهپادهای دشمن کمک کنند.
«عملیاتهای پرتابشده از ناو مادر»، عملیاتهای انعطافپذیر و در مقیاس بزرگ هستند که در آن پلتفرمهای رزمی بزرگ دریایی یا هوایی، سرنشیندار یا بدون سرنشین، پهپادها را به یک مکان خاص منتقل میکنند. / منبع: تصویر AFRL
در بخش بعدی مقاله، نویسندگان استراتژیای را مطرح میکنند که تا حدودی مشابه بازی شطرنج است. این عملیاتها، که آنها از آن به عنوان «عملیاتهای پرتابشده از ناو مادر» یاد میکنند، عملیاتهای انعطافپذیر و در مقیاس بزرگ هستند که در آن پلتفرمهای رزمی بزرگ دریایی یا هوایی، سرنشیندار یا بدون سرنشین، پهپادها را به یک مکان خاص منتقل میکنند. پس از پرتاب پهپادها، ناوهای مادر میتوانند پشتیبانی جامع پسزمینه، مانند پرتاب، بازیابی، و فرماندهی و کنترل را ارائه دهند. این عملیاتها میتوانند در خشکی، هوا یا دریا انجام شوند.
به گفته نویسندگان، عملیاتهای پرتابشده از ناو مادر سودمند هستند زیرا میتوانند در برد بلند عمل کنند و در عین حال در نبردهای نزدیک نیز شرکت کنند. / منبع: تصویر AFRL
به گفته نویسندگان، عملیاتهای پرتابشده از ناو مادر سودمند هستند زیرا میتوانند در برد بلند عمل کنند و در عین حال در نبردهای نزدیک نیز شرکت کنند. عملیاتهای پرتابشده از ناو مادر مانند «استفاده از یک «رخ» برای حمل یک «سرباز» برای بسیج برای نبرد است، به طوری که مانورپذیری آسان «رخ» سرعت بسیج و انعطافپذیری عملیاتی «سرباز» را بهبود میبخشد.» عملیاتهای پرتابشده از ناو مادر همچنین به عنوان همهکارهتر توصیف میشوند. آنها میتوانند به طور مؤثرتری واکنش اضطراری و مداخله را انجام دهند، عملیات آنها میتواند «سرکوب و حملات پایدار» را ارائه دهد، و میتوانند عملیات را در چندین مکان هماهنگ کنند.
نویسندگان همچنین در مورد مزایای افزایش قابلیت همکاری بین پلتفرمهای رزمی سرنشیندار و پلتفرمهای بدون سرنشین بحث میکنند. در عملیاتهای سنتیتر، میدان نبرد ممکن است از طریق یک مرکز کنترل واقع در عقب کنترل شود. با این حال، آنها توضیح میدهند که با افزایش قابلیت همکاری بین پلتفرمهای سرنشیندار و بدون سرنشین، کنترل در سراسر میدان نبرد گسترش مییابد تا به «تبادل مستقیمتر اطلاعات میدان نبرد، پشتیبانی عملیاتی و هماهنگی اقدامات» دست یابند.
شایان ذکر است که در حالی که نویسندگان در بحث خود در مورد عملیاتهای رزمی بدون سرنشین عمیق میشوند، حتی یک بار هم به هوش مصنوعی (AI) اشاره نمیکنند، که حوزه مورد علاقه زیادی در چین است. پایان تفسیر OE Watch (هرست)
منبع: ژائو شیانگانگ و ژانگ تیچیانگ، «新概念牵引无人作战新方向 (مفهوم جدید منجر به جهتگیریهای جدید در نبرد بدون سرنشین میشود)»، جیفانگجون بائو، ۱ سپتامبر ۲۰۲۰، http://www.81.cn/tz/2020-09/01/content_9894213.htm
مفهوم جدید منجر به جهتگیریهای جدید در نبرد بدون سرنشین میشود
اثر خوشهای عملیات ازدحامی، یکپارچگی را در عملیاتهای رزمی امکانپذیر میسازد که توسط یک پلتفرم واحد قابل دستیابی نیست. عملیات ازدحامی دارای مزایای زیر است. اولین [مزیت]، مزیت در هوشمندی است… دومین [مزیت]، مزیت در تصمیمگیری است… سومین [مزیت]، مزیت در هماهنگی است… چهارمین [مزیت]، مزیت در تعداد است. … در برابر یک هدف، یک ازدحام میتواند یک حمله ترکیبی اشباعشده و چندجهته را اجرا کند که ممکن است پیوسته یا همزمان باشد و به اثر «کوچک اما پرتعداد» در شکست دادن «بزرگ اما کمتعداد» دست یابد.
یک ازدحام، مجموعهای از تعداد زیادی پلتفرم هوشمند بدون سرنشین با عملکردهای مختلف است، با یک روش کاربرد منحصربهفرد که هیچ سیستم تسلیحاتی واحدی از آن برخوردار نیست. اول، یک ازدحام میتواند نفوذ دفاعی همهجانبه را انجام دهد… دوم، یک ازدحام میتواند کشتار توزیعشده را انجام دهد… سوم، یک ازدحام میتواند دفاع گروهی را انجام دهد… یک ازدحام نه تنها میتواند «بسیاری [از اهداف] را با تعداد کمی [پهپاد] رهگیری کند»، بلکه میتواند «بسیاری [از اهداف] را با بسیاری [از پهپادها] رهگیری کند»، با دامنه وسیع رهگیری و نرخ موفقیت بالا. این یک روش کاربرد مهم در آینده برای هماهنگسازی اجرای عملیاتهای دفاع هوایی و ضدموشکی، دفاع از اهداف مهم در نقطه پایانی، و مقابله با حملات ازدحام پهپادهای دشمن است.
عملیاتهای پرتابشده از ناو مادر شامل استفاده از پلتفرمهای رزمی بزرگ، دریایی یا هوایی، سرنشیندار یا بدون سرنشین به عنوان ناوهای حامل برای پشتیبانی از بسیج، پرتاب و بازیابی، فرماندهی و کنترل، و پشتیبانی جامع از انواع مختلف سیستمهای بدون سرنشین در خشکی، دریا و هوا است. چنین عملیاتی، بسیج دوربرد، استقرار چند دامنهای، و استفاده هماهنگ از سیستمهای بدون سرنشین، بهویژه سیستمهای بدون سرنشین کوچک یا میکروسکوپی را امکانپذیر میسازد و در نتیجه، اثربخشی رزمی کلی چنین سیستمهایی را به طور کامل به نمایش میگذارد.
مزایای زیر در پلتفرمهای بدون سرنشینی که برای انجام عملیاتهای سیار و خدمات پشتیبانی به ناو مادر متکی هستند، در مقایسه با اتکا به عقب برای ارائه فرماندهی و کنترل و خدمات پشتیبانی، وجود دارد. اولین [مزیت]، مزیت در بسیج است… دومین [مزیت]، مزیت خوشهها است… سومین [مزیت]، مزیت در [تنوع] مأموریتها است…
عملیاتهای پرتاب از ناو مادر، ترکیبی ارگانیک از مزایای یک ناو مادر و پلتفرمهای بدون سرنشین را نشان میدهد که منجر به روشهای کاربردی همهکارهتر میشود. اول، عملیاتهای پرتاب از ناو مادر میتوانند واکنش اضطراری و مداخله را انجام دهند… دوم، عملیاتهای پرتاب از ناو مادر میتوانند سرکوب و حملات پایدار را ارائه دهند… سوم، عملیاتهای پرتاب از ناو مادر میتوانند عملیات هماهنگ را در چندین مکان اجرا کنند… با اقدام همزمان پلتفرمهای بدون سرنشین پراکنده در چندین مکان، [استفاده از ناوهای مادر] همچنین منجر به پراکندگی نیروهای دشمن و کاهش قابلیتهای دفاعی دشمن میشود.
با افزایش قابلیت همکاری پلتفرمهای رزمی سرنشیندار و پلتفرمهای رزمی بدون سرنشین، عملیات هماهنگ سرنشیندار/بدون سرنشین به تبادل مستقیمتر اطلاعات میدان نبرد، پشتیبانی عملیاتی و هماهنگی اقدامات دست مییابد، سازماندهی یکپارچه و نبرد یکپارچه بین پلتفرمهای سرنشیندار و بدون سرنشین را محقق میکند و از مزایای مکمل نیروهای رزمی سرنشیندار و بدون سرنشین به طور کامل بهرهبرداری میکند.
۲. چین: کسب سلطه سایبری و الکترونیکی در میدان نبرد
تفسیر OE Watch: چینیها تشخیص دادهاند که جنگ الکترونیکی و سایبری مکمل یکدیگر هستند و به نقشی که طیف الکترومغناطیسی برای هر دو ایفا میکند، علاقهمند هستند. این امر سه استراتژیست نظامی چینی را بر آن داشته است تا راههای دستیابی به سلطه سایبری و الکترونیکی در میدان نبرد را به دقت بررسی کنند. در گزیده مقاله زیر، که در جیفانگجون بائو منتشر شده است، نویسندگان توضیح میدهند که برای دستیابی به سلطه سایبری و الکترونیکی در میدان نبرد، تمرکز بر تأثیرگذاری یا شکستن سیستم روانشناسی و ادراک دشمن مهم است. این کار را میتوان با استفاده از فریب الکترونیکی برای «پنهان کردن واقعیت با نمایش جعلیات»، «استفاده از همکاری فریبنده برای القای تصور غلط به منظور فریب دشمن» و «ظاهر شدن به گونهای که دشمن کمترین انتظار را دارد به منظور تضمین پیروزی با حرکات غافلگیرکننده» انجام داد.
نویسندگان جنگ اطلاعاتی آینده را پیچیده و با اهداف متعدد دشمن تصور میکنند. آنها مینویسند که برای نیروهای سایبری و الکترونیکی غیرممکن است که همه پایگاهها را پوشش دهند و در همه جبههها حمله کنند. بنابراین، انرژی سایبری و الکترونیکی باید به طور انتخابی مهار و کنترل شود تا بر اهداف اولویتبندیشده تسلط یابد یا به آنها حمله کند. یکی از اقدامات برای دستیابی به این هدف، به گفته آنها، «مانور الکترومغناطیسی انعطافپذیر» است. در این روش، هر پلتفرم نه تنها دادههای مربوط به سیگنالهای دشمن را جمعآوری کرده و به شبکه اطلاع میدهد، بلکه انتشار امواج خود را نیز برای فریب دشمن کم و زیاد میکند. اقدام دیگر «سرکوب منطقه وسیع» است که در آن واحدهای دشمن سرکوب میشوند تا از اقدام آنها جلوگیری شود. سپس نویسندگان توضیح میدهند که ترکیبی از انرژی سایبری و الکترونیکی میتواند به نقاط اصلی دشمن ضربه بزند، گرههای دشمن را نابود کند، سیستم سیستمهای دشمن را بشکند و به طور مؤثر از مأموریت اصلی نیروهای ترکیبی تسلیحاتی پشتیبانی کند.
نویسندگان استدلال شگفتآور سادهای را مطرح میکنند که راه اصلی برای به دست آوردن سلطه سایبری و الکترونیکی در میدان نبرد، توسل به خود جنگ الکترونیکی و جنگ سایبری است. آنها میگویند جنگ الکترونیکی باید برای «جمعآوری انرژی برای آزار و اذیت خارجی» استفاده شود. الگوهای «جداسازی الکترومغناطیسی، انسداد الکترومغناطیسی و تخریب الکترومغناطیسی» ممکن است برای از کار انداختن کامل یا جزئی سیستم فرماندهی دشمن استفاده شود. برای جنگ سایبری، که اطلاعات را برای «حمله داخلی» جمعآوری میکند، نویسندگان توصیه میکنند ویروسها، بمبهای منطقی و نرمافزارهای مخرب را در شبکه اطلاعات داخلی میدان نبرد دشمن جاسازی کنند. همچنین میتوان آنها را با قدرت آتش ترکیب کرد تا حملات هدفمند خاص را تقویت کرده و مأموریت دشمن را فلج کند.
نویسندگان نتیجه میگیرند که حمله به همه مناطق غیرممکن است. بنابراین، اهداف بهینه برای ضربه زدن باید با دقت انتخاب شوند تا دشمن را تحت سلطه درآورند. در انتخاب اهداف، اولویت باید حمله به سیستم اصلی رزمی دشمن باشد. حملات سایبری و الکترونیکی قدرتمند باید مستقیماً به مرکز فرماندهی دشمن انجام شود تا آن را نابود کند. در نهایت، آنها توضیح میدهند که همه کارها باید برای تضعیف یا نابودی سیستم رزمی دشمن از بالا به پایین انجام شود. اهداف مهم، به گفته آنها، شامل گرههای اطلاعاتی، مراکز ارتباطی و شبکههای کلیدی است. پایان تفسیر OE Watch (هرست)
منبع: لیو گوجون و همکاران، «如何有效夺取战场网电制权 (چگونه به طور مؤثر سلطه سایبری و الکترونیکی میدان نبرد را به دست آوریم)»، جیفانگجون بائو، ۴ اوت ۲۰۲۰، http://www.81.cn/jfjbmap/content/2020-08/04/content_267666.htm
چگونه به طور مؤثر سلطه سایبری و الکترونیکی میدان نبرد را به دست آوریم
در سالهای اخیر، با پیشرفت سریع فناوری اطلاعات، نقش میدان الکترومغناطیسی و فضای مجازی برجستهتر شده است. عملیاتهایی که با هدف به دست آوردن سلطه سایبری و الکترونیکی در میدان نبرد از طریق جنگ الکترونیکی و جنگ سایبری انجام میشوند، بهویژه به کانون نبرد بین دو نیروی متخاصم تبدیل شدهاند. در عملیاتهای آینده، باید تمرکز بیشتری بر فضای الکترونیکی و سایبری وجود داشته باشد، مکانیسمها و رویکردهای پیروزی برای به دست آوردن سلطه سایبری و الکترونیکی در میدان نبرد بررسی شود، از مزایای نیروهای سایبری و الکترونیکی در میدان نبرد به طور علمی استفاده شود، از ایجاد مزیتهای اطلاعاتی در جهت اصلی، مناطق مهم و لحظات کلیدی در میدان نبرد اطمینان حاصل شود و شرایط مطلوبی برای در دست گرفتن قاطعانه ابتکار عمل در میدان نبرد ایجاد شود.
… به دست آوردن سلطه سایبری و الکترونیکی در میدان نبرد، تمرکز بر تأثیرگذاری یا شکستن سیستم روانشناختی و ادراکی دشمن است. با در نظر گرفتن ویژگیهای فضای سایبری و الکترونیکی – سهولت پنهانکاری و نفوذپذیری قوی و پیروی از قاعده عملیاتی «قدرت نشأت گرفته از ذهن» – باید تلاشهایی برای بهرهبرداری کامل از عرصه بهکارگیری استراتژیهای سایبری و الکترونیکی و امتحان همه ابزارها برای آرام کردن هوشیاری دشمن و درهم شکستن ذهن دشمن انجام شود، که در نتیجه منجر به اطلاعات نادرست، قضاوت نادرست و تصمیمگیری نامناسب برای دشمن میشود.
از فریب الکترونیکی برای پنهان کردن واقعیت با نمایش جعلیات استفاده کنید…
از همکاری فریبنده برای القای تصور غلط به منظور فریب دشمن استفاده کنید…
به گونهای ظاهر شوید که دشمن کمترین انتظار را دارد تا با حرکات غافلگیرکننده پیروزی را تضمین کنید…
در جنگ اطلاعاتی آینده، اهداف متعدد دشمن، همراه با سیستم سیستمهای کامل دشمن در طول عملیات وجود خواهد داشت. غیرممکن و غیرضروری است که نیروهای سایبری و الکترونیکی همه پایگاهها را پوشش دهند و در همه جبههها حمله کنند. باید تلاشهایی برای بهرهبرداری کامل از عواملی مانند مانور الکترومغناطیسی انعطافپذیر، منطقه وسیع سرکوب، و انرژی سایبری و الکترونیکی قابل کنترل انجام شود و انرژی سایبری و الکترونیکی در میدان نبرد بر اساس نیازهای واقعی میدان نبرد در مراحل و بخشهای زمانی مختلف به طور پویا ترکیب شود تا به نقاط اصلی دشمن ضربه بزند، گرههای دشمن را نابود کند، سیستم سیستمهای دشمن را بشکند و به طور مؤثر از مأموریت اصلی نیروهای ترکیبی تسلیحاتی پشتیبانی کند.
راههای اصلی برای به دست آوردن سلطه سایبری و الکترونیکی در میدان نبرد، جنگ الکترونیکی و جنگ سایبری است. در عملیاتهای آینده، ادغام فنی و تاکتیکی بهکارگیری جنگ الکترونیکی و جنگ سایبری برای اینکه هر دو ابزار حمله بتوانند مزایای مربوطه خود را در عملیات هماهنگ به نمایش بگذارند، به منظور دستیابی به بهترین نتایج، مهم است.
… ادغام ارگانیک عملیات سایبری و الکترونیکی و حملات آتشباری نه تنها میتواند مکانیسم رزمی ادغام نرمافزار و سختافزار و همافزایی اثربخشی را برای دستیابی به ترکیب ارگانیک «سر بریدن و کور کردن» و «تخریب و آسیب فیزیکی» به نمایش بگذارد، بلکه میتواند به آزادسازی متمرکز اثربخشی رزمی نیز دست یابد تا مزیت غالب در رویاروییهای سیستم سیستمها ایجاد شود و به تسریع توسعه رزمی کمک کند.
بر نقاط حیاتی تمرکز کنید تا دشمن را تحت سلطه درآورید و اهداف بهینه را برای ضربه زدن انتخاب کنید. باید اولویت را به حمله به بخش اصلی سیستم رزمی دشمن داد، حمله سایبری و الکترونیکی قدرتمندی را مستقیماً به مرکز فرماندهی دشمن انجام داد تا آن را نابود کند، و تمام تلاش خود را برای تضعیف یا تجزیه سیستم رزمی دشمن از بالا به پایین انجام داد؛ اولویت را به حمله به ستونهای مهم میدان نبرد دشمن، مانند گرههای اطلاعاتی، مراکز ارتباطی و شبکههای کلیدی داد و به اثر زنجیرهای «یک حرکت جزئی بر کل وضعیت تأثیر میگذارد» دست یافت؛ و کاستیهای سیستم رزمی دشمن را به طور قاطع مشخص کرد، ابتدا برای مقابله با نقاط ضعف تلاش کرد و شرایط را برای انجام یک حمله سایبری و الکترونیکی پیشگیرانه به دشمن و توسعه رزمی مطلوب ایجاد کرد.
”