نشریه اکونومیست : «اقدام عجیب و منطقی دونالد ترامپ: تلاش برای توافق با ایران» | ۲۲ فروردین ۱۴۰۴
تحلیل اکونومیست از تلاش دولت ترامپ برای دستیابی به توافق هستهای با ایران، موانع و مزایای این رویکرد و اهمیت آن برای جلوگیری از درگیری نظامی.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: اکونومیست/اکونومیست | 📅 تاریخ: ۱۰ آوریل ۲۰۲۵ / ۲۲ فروردین ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
اقدام عجیب و منطقی دونالد ترامپ: تلاش برای توافق با ایران
جهان باید از مذاکرات برنامهریزی شده آمریکا استقبال کند، حتی اگر نتایج آن اندک باشد
۱۰ آوریل ۲۰۲۵
او دوره دوم ریاست جمهوری خود را با این قول آغاز کرد که صلحطلب خواهد بود و با جنگهایی که پایان میدهد و جنگهایی که «هرگز وارد آنها نمیشویم» قضاوت خواهد شد. تاکنون او جنگهای اوکراین و غزه را پایان نداده است. اما روشهای غیرمتعارف دونالد ترامپ ممکن است به جلوگیری از درگیری قریبالوقوع با ایران کمک کند. استیو ویتکوف، فرستاده او به همهجا – روسیه، غزه و اکنون ایران – قرار است در ۱۲ آوریل مذاکرات خود را در عمان با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، آغاز کند. آمریکا خواهان مذاکرات مستقیم است؛ ایران میگوید مذاکرات باید حداقل در ابتدا غیرمستقیم و از طریق عمانیها باشد. هرچه فرمت باشد، اهمیت این مذاکرات نمیتواند بالاتر از این باشد.
ایران بیش از هر زمان دیگری به توسعه بمب هستهای نزدیک شده است. اسرائیل میخواهد برای متوقف کردن آن اقدام نظامی کند – در صورت امکان با آمریکا، در صورت لزوم به تنهایی. بمبافکنهای B-2 آمریکا در دیهگو گارسیا جمع شدهاند؛ دومین گروه ناو هواپیمابر به خاورمیانه اعزام شده است. آمریکا از قبل حوثیها، متحدان ایران در یمن را بمباران میکند. اگر مذاکرات شکست بخورد، آقای ترامپ هشدار میدهد: «فکر میکنم ایران در خطر بزرگی قرار خواهد گرفت.» ایران در مقابل میگوید هرگونه استفاده از زور منجر به «جنگ فاجعهبار» خواهد شد که «به سرعت در سراسر منطقه گسترش خواهد یافت». مطمئناً بهتر است که دشمنان قدیمی صحبت کنند.
دولت ترامپ با موانعی روبرو است. ایران به رئیسجمهوری دمدمیمزاج که در دوره اول ریاستجمهوریاش توافق هستهای باراک اوباما، موسوم به برجام، را که عمدتاً برنامه سلاحهای هستهای ایران را در ازای لغو بسیاری از تحریمها متوقف کرده بود، پاره کرد، اعتماد ندارد. ایران فناوریای را که از آن زمان به دست آورده است، فراموش نخواهد کرد و اورانیوم نزدیک به درجه تسلیحاتی کافی برای چندین دستگاه هستهای انباشته کرده است. علاوه بر این، همکاری بینالمللی که آقای اوباما از آن برخوردار بود، در بحبوحه رقابت قدرتهای بزرگ از بین رفته است.
با این حال، آقای ترامپ از مزایایی نیز برخوردار است. رژیم ایران ضعیفتر از گذشته است. بسیاری از ایرانیان از ملایان سرکوبگر خسته شدهاند و اقتصاد در حال فروپاشی است. «محور مقاومت»، شبکه متحدان و نیروهای نیابتی ایران در خاورمیانه، تحت حملات نظامی اسرائیل فروپاشیده است؛ همچنین پدافند هوایی ایران نیز همینطور. جمهوریخواهان کنگره شیفته آقای ترامپ هستند و مانند آنچه با آقای اوباما و جو بایدن کردند، او را بر سر اسرائیل مورد حمله قرار نخواهند داد.
رئیسجمهور میخواهد نشان دهد که میتواند بهتر از برجام عمل کند. اما او عجله دارد و مهلت دو ماههای برای توافق تعیین کرده است، تا حدی به این دلیل که توانایی «بازگرداندن» تحریمهای سازمان ملل که تحت برجام لغو شده بودند، در اکتبر منقضی میشود. یک توافق عجولانه ممکن است توافق بدی باشد. تیم امنیت ملی آقای ترامپ ناقص، بیتجربه و از نظر ایدئولوژیکی دچار اختلاف است. به نظر میرسد بین تلاش برای برچیدن کامل سایتهای هستهای ایران (یک خواسته بزرگ) یا محدود کردن غنیسازی با راستیآزمایی خارجی (یک هدف عملیتر) سرگردان است. آقای ترامپ ممکن است به دنبال محدودیتهایی برای موشکهای بالستیک و سایر سلاحهای ایران و همچنین حمایت آن از نیروهای نیابتی باشد که هر دو دشوار خواهند بود. به عنوان یک تاجر، او ممکن است یک بعد اقتصادی اضافه کند که ایران آن را تشویق میکند. کشورهای عربی که زمانی از برجام ناامید بودند، او را تشویق میکنند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، خواستار «راهحل لیبی» است، یعنی تصمیمی که معمر قذافی برای کنار گذاشتن برنامه هستهای خود در سال ۲۰۰۳ گرفت. او میداند که ملایان آن را نخواهند پذیرفت؛ آنها به یاد دارند که چگونه قذافی متعاقباً سرنگون و کشته شد. در عوض، اسرائیل فکر میکند فرصتی برای حمله به تأسیسات هستهای ایران دارد که حتی ممکن است سقوط رژیم را تسریع کند. اسرائیل در لبنان نشان داده است که اقدام نظامی میتواند سیاست را از نو تنظیم کند. اما آمریکا از عراق و افغانستان میداند که جنگهای به ظاهر آسان نیز میتوانند منجر به فاجعه شوند.
اگر مذاکرات شکست بخورد، آقای ترامپ با انتخابهای ناگواری روبرو میشود: ریسک ایران هستهای؛ اجازه دادن به اسرائیل برای بمباران ایران؛ یا اینکه خود آمریکا حملات را رهبری کند تا از انجام کار کاملتر اطمینان حاصل شود. مانند پیشینیان خود، او ممکن است به یک توافق ناقص – شاید حتی بدتر از برجام – رضایت دهد که ایران را به عنوان یک قدرت هستهای پنهان باقی بگذارد. اما این تقریباً به طور قطع بهتر از جنگ خواهد بود. با وجود تمام خشم جهان از دیوانگی تجاری آقای ترامپ، جهان باید برای او در برخورد با ایران آرزوی موفقیت کند. ■
”