⏳مدت زمان مطالعه: ۸ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: فارن افرز/برانکو میلانویچ و لی یانگ | 📅 تاریخ: ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴ / ۲۰ شهریور ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
پس از روی کار آمدن شی جینپینگ به عنوان رئیسجمهور چین در سال ۲۰۱۲، دولت او یک کمپین گسترده مبارزه با فساد را آغاز کرد که به دلیل وسعت و عزم آن توجه جهانی را به خود جلب کرد. شخصیتهای قدرتمندی که مدتها غیرقابل دسترس به نظر میرسیدند، به جرم رشوهخواری یا سوءاستفاده از منابع مالی محکوم و زندانی شدند. این مجازاتها در ابتدا این تصور را در میان برخی مفسران ایجاد کرد که شی ممکن است از این ابتکار برای کنار زدن یا آزار و اذیت مخالفان سیاسی خود استفاده کند. اما تلاش برای ریشهکن کردن فساد فراتر از سیاستهای قدرت شخصی بود. این کمپین که توسط کمیسیون مرکزی بازرسی انضباطی (CCDI)، یک نهاد حزب کمونیست چین، اجرا شد، بزرگترین کمپین مبارزه با فساد در تاریخ جهان بود. تا ماه می ۲۰۲۱، تقریباً ده سال پس از آغاز این کمپین، CCDI در مجموع بیش از چهار میلیون نفر را در دستگاه دولت و حزب کمونیست چین مورد بررسی قرار داد و ۳.۷ میلیون نفر از آنها را گناهکار یافت.
تحقیقات عمومی و پیگرد قانونی فساد در چنین مقیاسی در پسزمینه افزایش نابرابری در چین صورت گرفت. این تنها یک همبستگی تصادفی نبود. نابرابری در چین، به ویژه در شهرها، پس از اصلاحات دهه ۱۹۸۰ و سپس پس از خصوصیسازی و بازسازی بسیاری از شرکتهای دولتی در اوایل دهه ۱۹۹۰ به شدت افزایش یافت. بهرهوری بیشتر و دستمزدها در بخشهای فناوری پیشرفته و افزایش سهم درآمد از سرمایه، نابرابری شهری را از بالا تقویت کرد؛ در پایین نردبان درآمد شهری، ورود کارگران از مناطق روستایی—بسیاری از آنها فاقد مجوز اقامت شهری هستند و به دریافت دستمزدهای پایین رضایت میدهند—نابرابری را از پایین تقویت کرد.
با افزایش ثروت در اقتصاد چین، فساد نیز در دهههای اخیر افزایش یافته است. اما تا کنون، هیچکس به طور تجربی ویژگیهای افرادی که CCDI آنها را به جرم فساد محکوم کرده، مطالعه نکرده یا سعی نکرده به صورت تجربی میزان تأثیر فساد بر نابرابری را تعیین کند. همانطور که مشخص شد، یک تحلیل دقیق از دادههای CCDI یک الگو را نشان میدهد: نه تنها فساد در میان افراد در بالای هرم بوروکراتیک و تکنوکراتیک حزب کمونیست بسیار بالا بوده است (از نظر میانگین مقادیر پولی که اختلاس شده)؛ بلکه به طور قابلتوجهی به نابرابری نیز کمک کرده است، به طوری که ثروتمندان را در یک طبقه بالا و غیرقابل نفوذتر تثبیت کرده است.
به لطف ماهیت متمرکز کمپین مبارزه با فساد و انتشار و سیستماتیزهسازی دادههای مربوطه توسط دولت چین، پژوهشگران اکنون میتوانند دینامیک این مسئله را ارزیابی کنند. با استفاده از دادههای گردآوری شده از موارد محکومیت فردی، ما یک پایگاه داده از مقامات ارشد چینی که بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱ به جرم فساد محکوم شدهاند، ساختهایم. این مجموعه داده شامل اطلاعات دقیق برای ۸۲۸ پرونده کیفری فساد و ۶۸۶ فرد محکوم شده است (برخی از افراد به بیش از یک جرم متهم و محکوم شدهاند). همه آنها اعضای حزب کمونیست چین، در سطوح بالای حکومت یا حزب یا مدیران در شرکتهای دولتی هستند؛ به زبان کمپین مبارزه با فساد، آنها “ببرها”یی هستند که به بزرگترین جرائم متهم شدهاند، در مقابل تعداد زیادی از “مگسها” (مقامات سطح پایین) که نیز در تحقیقات گرفتار شدهاند. تا زمان ظهور کمپین شی، بسیاری از این شخصیتها غیرقابل دسترس تلقی میشدند.
CCDI محکومان را بر اساس اهمیت به عنوان کادرهای مدیریتی مرکزی، کادرهای مدیریتی استانی و کادرهای سطح مرکزی دستهبندی کرده است. کادرهای مدیریتی مرکزی مقامات ارشدترین هستند، مانند وزرای استانی. آنها توسط کمیته مرکزی حزب کمونیست چین منصوب یا برکنار میشوند. کادرهای مدیریتی استانی توسط شعبات استانی حزب کمونیست چین مدیریت میشوند؛ رتبههای آنها شامل شهرداران و دبیران شهرها میشود. گروه سوم شامل مقامات کمی کماهمیتتر، مانند مدیران شرکتهای دولتی است. برای سادگی، ما به این مقامات به ترتیب به عنوان نامنکلاتورای ملی، استانی و محلی اشاره خواهیم کرد.
تحلیل مجموعه دادههای CCDI مقیاس فساد را بر اساس رتبه مقام نشان میدهد. هنگامی که این دادهها در کنار بررسیهای خانوارهای شهری چین قرار گرفت (ببرها تمایل به زندگی در مناطق شهری دارند)، این مجموعه داده به ما امکان داد تا درآمد قانونی محکومان به فساد و موقعیت آنها در توزیع درآمد شهری را برآورد کنیم، تا اهمیت آنها در زندگی اقتصادی و سیاسی عادی و مکان دقیق وقوع فسادشان را نشان دهد. با مقایسه درآمد قانونی تخمینی متهمان با مبالغی که به اختلاس آنها متهم شدهاند، محاسبه کردیم که فساد چقدر درآمد آنها را افزایش داده، چقدر به آنها امکان داده تا در نردبانهای توزیع درآمدی چین بالا بروند، و چگونه چنین فسادی بر سطوح نابرابری در شهرهای چین تأثیر گذاشته است.
جای تعجب نیست که دادهها نشان دادهاند هرچه مقام محکوم ارشدتر باشد، مقیاس فعالیتهای فاسد مقام بیشتر است. اعضای نامنکلاتورای ملی به اختلاس بیش از چهار و نیم برابر بیشتر از هر پرونده نسبت به اعضای نامنکلاتورای استانی و بیش از سه برابر بیشتر از کسانی که در نامنکلاتورای محلی هستند محکوم شدهاند. مقامات ارشدترین در مجموعه داده به طور متوسط به اختلاس ۱۴.۱ میلیون دلار، نامنکلاتورای استانی به اختلاس ۲.۸ میلیون دلار و نامنکلاتورای محلی به اختلاس ۴.۳ میلیون دلار متهم شدهاند. (ارقام محلی بالاتر از ارقام استانی است زیرا شامل بسیاری از مدیران شرکتهای دولتی میشود که به نظر میرسد فساد برای آنها به ویژه سودآور است.) اعضای نامنکلاتورای استانی متهم به بخش عمدهای از پروندههای فساد (دو سوم) هستند، اما از آنجا که اختلاس در هر پرونده مقامات در نامنکلاتورای ملی بسیار بیشتر است، دو سوم از کل فساد اندازهگیری شده از نظر پولی به آنها مربوط است.
مقامات محکوم تقریباً به طور کامل از بخشهای بالاتر توزیع درآمد شهری چین هستند. بیش از نیمی از آنها تنها با درآمدهای قانونی خود در پنج درصد برتر توزیع درآمد شهری قرار میگرفتند؛ حدود شش درصد در یک درصد برتر قرار میگیرند، با درآمد سالانه بیش از حدود ۳۰,۰۰۰ دلار در هر نفر (یا ۱۲۰,۰۰۰ دلار برای یک خانواده چهار نفره).
اما از طریق فساد، مدیانی از متهمان بین چهار تا شش برابر بیشتر از درآمد قانونی خود درآمد کسب کردند. بنابراین متهمان به بالاترین سطح توزیع درآمد شهری چین صعود کردند. با در نظر گرفتن درآمد غیرقانونی آنها، ۸۲ درصد از کسانی که به فساد محکوم شدهاند در میان یک درصد برتر شهرنشینان بودند، و تقریباً همه در پنج درصد برتر بودند.
خود فساد به شدت در بالاترین سطوح متمرکز بود، به طوری که ده درصد برتر پروندهها مسئول ۵۸ درصد از کل مبالغ اختلاس شده بودند. در مقابل، ده درصد برتر درآمدزایان در شهرهای چین ۳۳ درصد از کل درآمد را کسب میکنند. ماهیت متمرکز فساد—و این واقعیت که به نفع افرادی بود که در حال حاضر جزو ثروتمندترینهای چین بودند—نشان میدهد که فساد، در بخش آشکار آن، یک عامل مهم در نابرابری شهری چین است.
تعقیب عمومی به دنبال منافع خصوصی
این نتایج گستردگی عظیم فساد در بالاترین سطوح توزیع درآمد شهری چین را نشان میدهد. حتی افرادی با درآمدهای قانونی بالا میتوانند درآمد خود را به طور متوسط چهار تا شش برابر افزایش دهند—و برخی، به طور واضح، حتی بیشتر. نتایج نشان میدهد که نابرابری واقعی درآمد در کشور بسیار بیشتر از سطوح نابرابری ثبت شده است. درآمدهای فاسد، به هر حال، به مقامات مالیاتی گزارش نمیشوند و به احتمال زیاد در بررسیهای خانوارها نیز گزارش نمیشوند. با این حال، مصرف آشکار اعضای نخبگان و شیوه زندگی آنها، فساد را برای ناظران آشکار میسازد. کمپین شی، هرچه انگیزه سیاسی آن باشد، احتمالاً در حال کاهش نابرابری درآمد و شاید از دیدگاه مقامات، مهمتر از همه، محدود کردن درآمدهای بیش از حد بالا و نمایش آنچنانی این ثروت است.
این نتیجه ممکن است محبوبیت کمپین را توضیح دهد. کمپینهای مبارزه با فساد، به ویژه اگر از پیگیری ثروتمندان و قدرتمندان خودداری نکنند، میتوانند برای رژیمهای خودکامه در تقویت اعتبارات پوپولیستی مفید باشند. پاکسازی اخیر ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه از ژنرالهای فاسد در میانه جنگ غیرمعمول بود، اما پیرو حرکتهای ضد فساد زیر رادار است که به طور همزمان با تهاجم به اوکراین آغاز شد. پرونده دولت آنگولا علیه تاجر و وارث سیاسی سابق، ایزابل دوس سانتوس، نیز بسیار محبوب واقع شد. ویتنام اخیراً وارد یک کمپین پاکسازی مشابه در بالاترین سطح حزب کمونیست خود شده است.
ناظران کمپین ضد فساد شی را بیرحمانه و اغلب کینهجویانه در هدف قرار دادن رقبای احتمالی یافتهاند. اما نابرابری کلی در چین، طبق دادههای ضریب جینی—که از صفر (یک حالت فرضی از برابری کامل که در آن هر فرد به همان مقدار درآمد کسب میکند) تا ۱۰۰ (یک حالت فرضی دیگر که در آن یک فرد تمام درآمد را به دست میآورد) دارد—در دهه گذشته از اوج ۴۳.۷ در سال ۲۰۱۰ به ۳۷.۱ در سال ۲۰۲۰ کاهش یافته است، بر اساس دادههای بانک جهانی. کمپین ضد فساد، هر چه گناهکاریهایش، سعی کرده است که هم به طور نمادین و هم به طور واقعی به نابرابری گسترده در کشور ضربه بزند.
پاورقی ها:
⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاههای نویسنده و منبع اصلی را منعکس میکند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاههای مطرحشده نیست.
💡 درباره منبع: فارن افرز (Foreign Affairs) یک مجله و وبسایت معتبر است که به ارائه تحلیلهای عمیق درباره مسائل جهانی، اقتصادی، و سیاسی میپردازد.
✏️ درباره نویسنده: برانکو میلانویچ یک پژوهشگر ارشد در مرکز نابرابری اقتصادی در دانشگاه CUNY و نویسنده کتاب «دیدگاههای نابرابری: از انقلاب فرانسه تا پایان جنگ سرد» است. لی یانگ پژوهشگر در مرکز تحقیقات اقتصادی اروپایی لایبنیتز است.