فارن افرز: “بمب هسته‌ای به ضرر ایران تمام خواهد شد” | ۲۶ مهر ۱۴۰۰

ری تکیه استدلال می‌کند که دستیابی ایران به بمب هسته‌ای نه تنها امنیت رژیم را تضمین نمی‌کند، بلکه ممکن است به سقوط جمهوری اسلامی منجر شود.

بمب هسته‌ای به ضرر ایران تمام خواهد شد

⏳مدت زمان مطالعه: ۸ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: فارن افرز / ری تکیه | 📅 تاریخ: ۱۸ اکتبر ۲۰۲۱ / ۲۶ مهر ۱۴۰۰

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


پس از سال‌ها تنش‌های بالا و دیپلماسی پرنوسان، اکنون باید برای همه روشن شده باشد که هیچ راه‌حل مذاکره‌ای برای مسئله هسته‌ای ایران وجود نخواهد داشت. و اگرچه رؤسای جمهور ایالات متحده و نخست‌وزیران اسرائیل معمولاً اصرار دارند که همه گزینه‌ها روی میز باقی بمانند، بعید است که ایالات متحده یا اسرائیل از نیروی نظامی آشکار برای حذف برنامه هسته‌ای ایران استفاده کنند. زمان آن فرا رسیده است که جهان را با یک ایران مسلح به هسته‌ای تجسم کنیم.

منتقدان تئوکراسی در تهران تمایل دارند که این نتیجه را به عنوان یک سناریوی کابوس‌وار تصور کنند. در واقع، رفتن به سمت هسته‌ای می‌تواند به نابودی جمهوری اسلامی منجر شود. دستیابی به بمب به احتمال زیاد به ضرر رژیم خواهد بود، تا حدی با جرقه زدن یک بازنگری ضروری در سیاست ایالات متحده که به واشنگتن اجازه می‌دهد نهایتاً بر خود دولت اسلامی متمرکز شود و نه فقط بر دستگاه هسته‌ای آن. یک زرادخانه هسته‌ای امنیتی که رژیم به شدت به دنبال آن است، ارائه نخواهد داد؛ برعکس، مدت کوتاهی پس از آزمایش یک سلاح هسته‌ای، تئوکراسی خود را آسیب‌پذیرتر از همیشه خواهد یافت.

بسیار درد، بدون دستاورد

از سال ۲۰۰۵، چهار رئیس‌جمهور ایالات متحده حل مسئله هسته‌ای ایران را در اولویت قرار داده‌اند. اما نه دیپلماسی، نه اقدام مخفی و نه تهدید به نیروی نظامی، توانسته‌اند ایران را از حرکت به سوی بمب بازدارند، چه رسد به متوقف کردن آن. هیچ شکی نیست که تهران، با استفاده از دهه‌ها تحقیق و تولید غیرقانونی، می‌تواند به سرعت اورانیوم کافی برای آزمایش یک دستگاه هسته‌ای غنی‌سازی کند. و مردان سخت‌کوشی که ایران را اداره می‌کنند بیش از حد به ایالات متحده و نظمی که رهبری می‌کند، بی‌اعتماد هستند و بیش از حد متعهد به دستیابی به هژمونی منطقه‌ای هستند که به سادگی در آستانه دستیابی به بمب متوقف شوند. جمهوری اسلامی ایران ژاپن نیست.

مدتی پس از اینکه ایرانی‌ها یک سلاح هسته‌ای آزمایش کنند، بحث‌ها و سرزنش‌ها بسیار خواهد بود. اعتبار آمریکا به‌شدت آسیب خواهد دید و متحدان و شرکای آمریکا در منطقه شروع به شک در مورد تعهد و توانایی واشنگتن برای محافظت از آنها خواهند کرد. به نظر می‌رسد ایران در اوج قدرت خود باشد.

اما جمهوری اسلامی سپس واقعیتی را کشف خواهد کرد که همه کشورهای مسلح به هسته‌ای دیگر، از جمله ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، در نهایت آن را درک کرده‌اند: تبدیل یک قابلیت اتمی به یک مزیت استراتژیک تقریباً غیرممکن است. ملایانی که ایران را اداره می‌کنند دهه‌هاست که به دنبال بمب بوده‌اند—تحمل انزوای بین‌المللی، تحریم‌ها و یک کمپین ترور و خرابکاری—و مطمئناً سعی خواهند کرد تا از مزیت ادعایی خود استفاده کنند. آنها زرادخانه خود را به نمایش خواهند گذاشت و خواسته‌هایی مطرح خواهند کرد، مانند اصرار بر خروج نیروهای آمریکایی از منطقه و تعیین قیمت‌های نفت مطابق با ترجیحات خود.

اما اگر با مخالفت روبرو شوند چه خواهند کرد؟ چه اتفاقی می‌افتد اگر اسرائیل و عربستان سعودی، با حمایت بدون تردید واشنگتن، به تحریکات ایران با نمایش عزم خود پاسخ دهند؟ بسیار بعید است که ایران برای استفاده از سلاح‌های هسته‌ای علیه آنها به خطر نابودی خود تن دهد. در نهایت، سلاحی که قرار بود هژمونی منطقه‌ای ایران را تضمین کند، احتمالاً به هیچ تغییری قابل اندازه‌گیری در قدرت ایران منجر نخواهد شد.

با این حال، این نتیجه تا حد زیادی به واکنش واشنگتن به آزمایش هسته‌ای ایران بستگی دارد. رئیس‌جمهور ایالات متحده باید سخنرانی‌ای داشته باشد که بر این نکته تأکید کند که هیچ چیز در منطقه با ظهور بمب ایرانی تغییر نکرده و ایالات متحده همچنان آماده دفاع از متحدان خود است. واشنگتن باید به تهران هشدار دهد که برای هرگونه استفاده یا انتقال سلاح‌های جدید خود مسئول خواهد بود. برای تقویت این پیام و انتقال جدیت هدف، ایالات متحده باید کشتی‌های مسلح به سلاح هسته‌ای را به خلیج فارس اعزام کند و حتی موشک‌های مسلح به کلاهک‌های اتمی تحت کنترل نیروهای آمریکایی را در کشورهای خلیج فارس مستقر کند. لحظات پرتنش و برخوردهایی وجود خواهد داشت؛ واشنگتن باید تحمل ریسک نشان دهد.

واکنش هسته‌ای

هنگامی که ایران به هسته‌ای می‌رسد، هدف اصلی نباید تنها خنثی کردن تأثیر بمب ایرانی باشد: هدف بزرگتر باید سرانجام ایجاد یک اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی باشد. ایالات متحده و متحدانش باید تحریم‌های شدید علیه رژیم اعمال کنند و با فشار به سازمان ملل متحد برای محکومیت رسمی ایران، بیشتر آن را منزوی کنند. واشنگتن باید متحدان اروپایی خود را متقاعد کند که روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع کنند. این اقدامات به معنای قطع کامل مسیرهای تجاری با ایران نخواهد بود: چین همچنان به خرید نفت از ایران ادامه خواهد داد. اما ژاپن و کره جنوبی باید این کار را متوقف کنند. ایالات متحده همچنین باید روابط تجاری ایران را بیشتر محدود کند و توانایی رژیم برای استفاده از سیستم بانکی بین‌المللی و بازگشت پول‌هایش از خارج را مسدود کند. این کار به کاهش رژیم به سطح مبادله خواهد انجامید و یک ملت ۸۵ میلیون نفری نمی‌تواند به این روش زندگی کند. جمهوری اسلامی خم نخواهد شد—اما ممکن است بشکند.

برخی ممکن است اعتراض کنند که استراتژی مشابهی نتوانسته است رژیم در کره شمالی را بشکند، که در سال ۲۰۰۶ به هسته‌ای رسید و با وجود انزوای اقتصادی و سیاسی در قدرت باقی مانده است. اما این مقایسه تفاوت‌های گسترده بین دو کشور را نادیده می‌گیرد. برخلاف کره شمالی، ایران دارای تاریخ غنی از اعتراضات و انقلاب‌هایی است که حکومت‌ها را سرنگون کرده‌اند. سیاست و جامعه در ایران به اندازه کره شمالی سازماندهی شده نیست. رژیم تهران بی‌رحم و سرکوبگر است، اما به همان سطح کنترل که رژیم پیونگ یانگ دارد، نمی‌رسد.

دستیابی به بمب همچنین تلاش رژیم برای هژمونی منطقه‌ای را تضعیف خواهد کرد: سلاحی که ملایان به عنوان نجات استراتژیک کشور تحسین می‌کنند، می‌تواند به جای آن، یک مسابقه تسلیحاتی هسته‌ای در همسایگی ایران را تحریک کند. دشوار است تصور کنید که سعودی‌ها در حالی که رقیب اصلی‌شان یک زرادخانه اتمی دارد، بی‌حرکت بمانند. ترکیه که به دنبال قدرت مؤثر در منطقه است نیز ممکن است وارد این عمل شود. خاورمیانه ناگهان بی‌ثبات‌تر خواهد شد—و ایران امنیت کمتری خواهد داشت.

در این سناریو، یک عامل حیاتی اثر یک ایران مسلح به هسته‌ای بر سیاست داخلی ایالات متحده خواهد بود. در چند سال گذشته، هیچ موضوع بین‌المللی دیگری جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها را به این شدت تقسیم نکرده است. دموکرات‌ها جمهوری‌خواهان را به عنوان جنگ‌طلبانی که کنترل تسلیحات معقول را به سرعت رد می‌کنند، محکوم کرده‌اندو جمهوری‌خواهان دموکرات‌ها را به عنوان عاملان سازش متهم کرده‌اند. با حل شدن مسئله هسته‌ای، هر دو حزب انگیزه‌هایی برای سخت‌گیری بیشتر در برابر ایران خواهند داشت. جمهوری‌خواهان از قبل جنگ‌طلب هستند و بعید است که از دشمنی خود بکاهند. و دموکرات‌ها در معرض اتهام قرار می‌گیرند که به ایران اجازه داده‌اند به بمب دست یابد، و به همین دلیل دلایل واضحی برای اتخاذ موضعی سخت‌گیرانه‌تر خواهند داشت. به این ترتیب، محاسبات سیاسی احتمالاً به یک اجماع جدید در جهت مقابله و تضعیف جمهوری اسلامی منجر خواهد شد.

واشنگتن با رهایی از بحث‌های تقسیم‌کننده بر سر مسئله هسته‌ای، می‌تواند بر شخصیت و ماهیت رژیمی که مردم خود را سرکوب می‌کند و اخیراً یک قاتل جمعی را به عنوان رئیس‌جمهور منصوب کرده است، متمرکز شود. انزجار از سابقه وحشتناک ایران در حقوق بشر در هر دو حزب افزایش خواهد یافت و به عنوان بستری برای وحدت بیشتر در نیاز به تضعیف موقعیت رژیم از طریق اقدامات مخفی و حمایت از مخالفان داخلی ایران عمل خواهد کرد. همه دموکرات‌ها و لیبرال‌ها ناگهان به طرفداران تغییر رژیم تبدیل نخواهند شد. اما زمانی که ایران به هسته‌ای برسد، این مفهوم که ملایان اگر آمریکایی‌ها با احتیاط قدم بردارند، معتدل خواهند شد، دیگر جذابیت نخواهد داشت. در عین حال، سیاستمداران آمریکایی از هر دو حزب باید درک کنند که یک بمب ایرانی ترک خاورمیانه را دشوارتر خواهد کرد و به تغییر سیاست خارجی ایالات متحده به سمت آسیا آسیب خواهد زد. به دلایل استراتژیک و سیاسی، ایالات متحده می‌تواند به ایران قدرت نمایی کند تنها اگر حضور قوی خود در منطقه را حفظ کند.

در نهایت، مهم‌ترین قربانی یک بمب ایرانی، خود تئوکراسی خواهد بود. رژیم میلیاردها دلار برای برنامه هسته‌ای خود هزینه کرده و تحریم‌های سنگینی را تحمل کرده است. زمانی که در نهایت موفق شود و دریابد که این بمب هیچ سود استراتژیکی ندارد و مشکلات اقتصادی آن را تشدید می‌کند، با واکنش داخلی شدید سیاسی روبرو خواهد شد. جمهوری اسلامی با انتخابات ساختگی، عملکرد ضعیف اقتصادی، فساد گسترده و پاسخ نادرست به همه‌گیری COVID-19 بسیاری از مشروعیت خود را از دست داده است. زمانی که بمبی که رژیم وعده داده بود به ارتقای جایگاه کشور منجر شود، در عوض تنها بیشتر خزانه آن را خالی کند، فریاد عمومی بزرگ و طاقت‌فرسا خواهد بود.

مردم ایران به سختی زیر دست حکومت خود در برابر بسیاری از سوءاستفاده‌های آن سکوت کرده‌اند. در چند سال گذشته، اعضای تقریباً هر طبقه اجتماعی به خیابان‌ها آمده‌اند تا علیه رژیم اعتراض کنند. ملایان بی‌تردید سعی خواهند کرد هر حرکت جمعی که به دنبال سرنگونی آنها باشد را سرکوب کنند. اما با وجود ظاهر قوی، رژیم خود را در ضعیف‌ترین موقعیت داخلی می‌بیند که از زمان تأسیس خود با آن مواجه شده است. و همانطور که یک بمب ایرانی یک اجماع ضد رژیم در واشنگتن را محکم خواهد کرد، به همان اندازه هم مخالفت با ملایان در داخل کشور را تقویت خواهد کرد.

برخی ممکن است اعتراض کنند که حتی اگر دستیابی به بمب بازگردد و به سقوط تئوکراسی منجر شود، یک ایران مسلح به هسته‌ای که توسط چیزی غیر از رژیم کنونی اداره می‌شود، خود یک مشکل بزرگ برای ایالات متحده و شرکا و متحدانش در منطقه خواهد بود. اما اگر رژیم سقوط کند، جانشین آن احتمالاً از دل مخالفان بیرون خواهد آمد. بنابراین، احتمالاً بر توسعه اقتصادی داخلی، اصلاح روابط با جامعه بین‌المللی و پذیرش هنجارهای جهانی تمرکز خواهد کرد. یک دولت جدید ایرانی احتمالاً مسیر خود را در مورد تسلیحات هسته‌ای معکوس خواهد کرد تا به مشکلات متعدد داخلی خود بپردازد. همه دلایل برای درس گرفتن از این رژیم فعلی وجود خواهد داشت: هزینه‌های داشتن یک سلاح هسته‌ای برای ایران بسیار بیشتر از مزایای آن خواهد بود.


پاورقی ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: فارن افرز

💡 درباره منبع: فارن افرز (Foreign Affairs) یک مجله و وب‌سایت معتبر در حوزه سیاست خارجی و تحلیل‌های بین‌المللی است که مقالات عمیق درباره مسائل جهانی و روابط بین‌الملل ارائه می‌دهد.

✏️ درباره نویسنده: ری تکیه، عضو ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای روابط خارجی و نویسنده کتاب “آخرین شاه: آمریکا، ایران، و سقوط سلسله پهلوی” است. او تحلیل‌گر برجسته‌ای در زمینه سیاست‌های خاورمیانه و برنامه هسته‌ای ایران محسوب می‌شود.

خروج از نسخه موبایل