نشریه فارن پالیسی : «یک معامله نظامی عظیم مشترک ممکن است آینده اروپا باشد» | ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴

همکاری سوئد، نروژ و لیتوانی برای خرید مشترک خودروهای رزمی CV90؛ آیا این مدل تدارکات نظامی می‌تواند به استاندارد جدیدی برای اروپا تبدیل شود؟

⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی/الیزابت برو | 📅 تاریخ: May 5, 2025 / ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


نخست وزیر سوئد اواخر ماه گذشته اعلام کرد که سوئد، نروژ و لیتوانی برای خرید صدها خودروی رزمی CV90 که به زودی تولید خواهند شد، با یکدیگر همکاری خواهند کرد. صرفه‌جویی به مقیاس در ارتش اهمیت دارد – اما اجرای این نوع معاملات بسیار دشوار است، به همین دلیل است که معمولاً بسیار نادر هستند. سه کشور شمال اروپا و بالتیک ممکن است در شرف تعیین یک استاندارد جدید باشند.

اولف کریسترسون، نخست وزیر سوئد، در ۲۲ آوریل گفت: «خرید مشترک، تحویل را تسریع می‌کند، هزینه را کاهش می‌دهد و به نفع پیوندهای صنعتی دفاعی ما خواهد بود.» وی افزود: «با [عملیاتی شدن] CV90 تقریباً در تمام کشورهای شمال اروپا و بالتیک، ما همچنین می‌توانیم قابلیت همکاری و امنیت تأمین خود را بهبود بخشیم.»

خودروی جنگی پیاده‌نظام ساخت سوئد مدت‌هاست که در میان ارتش‌های اروپایی محبوبیت دارد: دانمارک، استونی، فنلاند، نروژ، سوئد، سوئیس، هلند، جمهوری چک، اسلواکی و اوکراین از آن استفاده می‌کنند. دلیل آن آسان است: CV90 که برای ارتش سوئد توسعه یافته و در دهه ۱۹۹۰ وارد بازار شد، می‌تواند بسیاری از عملکردهای یک تانک اصلی میدان نبرد (از جمله مقابله با تانک‌های دشمن) را انجام دهد، اما کوچکتر، متحرک‌تر و همه‌کاره‌تر است.

همین دسامبر گذشته، دانمارک ۱۱۵ دستگاه CV90 از BAE Systems Hagglunds (که آنها را در سوئد تولید می‌کند) سفارش داد، در حالی که نیروهای مسلح سوئد ۵۰ دستگاه سفارش دادند. دو سال پیش، چک نزدیک به ۲۵۰ دستگاه سفارش داد و چند ماه پیش از آن، اسلواکی بیش از ۱۵۰ دستگاه خرید.

و اکنون سفارش انبوه برنامه‌ریزی شده کشورهای شمال اروپا و بالتیک مطرح است. فنلاند در ابتدا به این طرح ابراز علاقه کرد اما بعداً توضیح داد که در خرید مشترک شرکت نخواهد کرد و در عوض احتمالاً خرید جداگانه‌ای را انتخاب خواهد کرد، اما این هنوز سه کشور را باقی می‌گذارد که مایل به تلاش برای یکی از چالش‌برانگیزترین اقدامات تدارکات دفاعی هستند. به گفته گینتاوتاس پالوکاس، نخست وزیر لیتوانی، این شامل حدود ۱۰۰۰ دستگاه CV90 خواهد بود.

معمولاً، مسیر تدارکات مشترک پر از خار، اشک، تأخیر، آزردگی خاطر و گاهی اوقات شکست است. به عنوان مثال، در دهه ۱۹۸۰، چندین کشور اروپایی تصمیم گرفتند هواپیماهای ترابری A400M را به طور مشترک سفارش دهند، اما توافق بر سر جزئیات آنقدر دشوار بود که سفارش‌ها تا اوایل دهه ۲۰۰۰ ثبت نشدند؛ تحویل هواپیماها در دهه ۲۰۱۰ آغاز شد.

کشورهای شرکت کننده در سفارش مشترک هلیکوپتر NH90 در همان حدود زمانی، آنقدر مشخصات فردی اضافه کردند که «در نهایت، ۲۰ نسخه مختلف وجود داشت. دیگر یک پروژه مشترک نبود،» هلمار لینن‌کمپ، معاون سابق مدیر آژانس دفاعی اروپا، نه سال پیش در مطلبی در مورد نفرین تدارکات مشترک که در فارن پالیسی منتشر شد، به من گفت.

حتی در منطقه دوستانه و همکار شمال اروپا و بالتیک، این فرآیند در گذشته فهرستی از ناکامی‌ها را به همراه داشته است. دریادار بازنشسته توماس انگوال، که تا سال ۲۰۲۲ به عنوان معاون مدیر ملی تسلیحات در اداره تجهیزات دفاعی سوئد کار می‌کرد، به یاد آورد: «برنامه توپخانه “”آرچر”” در ابتدا یک پروژه سوئدی-نروژی بود، اما نروژی‌ها آن را به شکلی بسیار نامرتب رها کردند، که به این معنی بود که سوئد نیز مجبور به خرید آن آرچرها شد.» وی افزود: «و سوئد نیز در حدود سال‌های ۲۰۰۷-۲۰۰۸ کار مشابهی را با فنلاند انجام داد، زمانی که کاهش بودجه دفاعی به این معنی بود که ما مجبور شدیم یک پروژه مشترک اژدر، مین و حسگر UW [زیر آب] را با آنها رها کنیم. چند سال طول کشید تا فنلاندی‌ها با آن کنار بیایند.»

پروژه وایکینگ، که در دهه ۱۹۹۰ راه‌اندازی شد و شامل خرید مشترک زیردریایی توسط سوئد، نروژ و دانمارک بود، پایانی حتی شرم‌آورتر داشت.

انگوال به من گفت: «در ابتدا خوب پیش رفت – سپس دانمارک تصمیم گرفت که دیگر به زیردریایی نیازی ندارد، و سپس نروژی‌ها رفتند، بنابراین پروژه به هیچ جا نرسید.»

این حسن نیت نبوده که کم بوده است. رابرت لیمرگارد، مدیرکل انجمن صنعت دفاعی سوئد، SOFF، گفت: «کشورها اولویت‌های سیاسی و استراتژیک خود را دارند.» وی افزود: «علاوه بر آن، موانع نامرئی وجود دارد، از جمله این واقعیت که برخی دولت‌ها ترجیح می‌دهند تجارت را به شرکت‌های کشور خود بسپارند و حتی ممکن است مالک آن شرکت‌ها باشند.»

سپس این سوال مطرح می‌شود که کدام کشور باید چه کاری انجام دهد، زیرا همه کشورها مشتاقند که حداقل بخشی از تولید به شرکت‌های داخلی واگذار شود. انگوال گفت: «دولت‌ها معمولاً احساس می‌کنند که باید صنعت دفاعی داخلی خود را در نظر بگیرند، بنابراین می‌گویند: “”اگر شما این کار را انجام دهید، ما آن کار را انجام می‌دهیم””. این اغلب ناکارآمد است و باعث تأخیر می‌شود.»

حتی مهمتر از آن، لیمرگارد اشاره کرد، وزارتخانه‌های کشورهای مختلف مقررات، چرخه‌های بودجه، رویه‌ها، فرآیندهای تأیید، الزامات نظامی و سطوح جاه‌طلبی متفاوتی دارند. کشورها بر سر همه چیز از رنگ شناور گرفته تا فضای پای تانک‌ها (جزئیات مهمی اگر هلندی باشید، که به طور متوسط قدبلندترین مردم جهان هستند) با هم اختلاف داشته‌اند.

اما اینها دیگر دوران نسبتاً صلح‌آمیز یک دهه پیش نیستند. دولت‌هایی که با تهدید فوری روسیه روبرو هستند، دیگر این تجمل را ندارند که بر هواپیمای ترابری، هلیکوپتر یا خودروی جنگی پیاده‌نظام که کاملاً مطابق با ترجیحات آنها باشد، اصرار ورزند. کارها باید به سرعت پیش بروند و با توجه به تهدیدات موجود در افق، دولت‌ها همچنین به حداکثر بازدهی برای پول دفاعی خود نیاز دارند.

این باعث می‌شود دولت‌ها بیشتر تمایل به خرید تجهیزات آماده داشته باشند تا سفارش یک نسخه جدید.

انگوال گفت: «تدارکات مشترک تجهیزات آماده بسیار آسان‌تر است، و سفارش جدید CV90 نیز همینطور است.» وی افزود: «تفاوت‌ها بین آنچه کشورها نیاز دارند بسیار ناچیز است، بنابراین تدارکات مشترک صرفاً خرید تعداد زیادی از یک محصول است.»

کریسترسون نیز تقریباً همین نکته را بیان کرده بود. او در جریان سفر به لیتوانی گفت: «دقیقاً چگونه توسعه خواهد یافت، هنوز برای گفتن زود است، اما فکر می‌کنم دلیل بسیار خوبی برای این همکاری وجود دارد. ما سکوهای بیش از حدی در سراسر اروپا داریم. تعداد کمی از کشورها در زمینه تدارکات و استانداردسازی و مواردی از این دست با هم همکاری می‌کنند. بنابراین این نمونه خوبی است که می‌تواند ویترینی برای سایر تدارکات نیز باشد.»

و لیتوانی مشتاق است که اشاره کند که آن نیز از این سفارش عظیم سود خواهد برد. پالوکاس پس از دیدار با کریسترسون گفت: «لیتوانی حدود صد دستگاه دریافت خواهد کرد، اما ما همچنین انتظار داریم که کسب‌وکارهای لیتوانیایی در تولید کل این مجموعه شرکت کنند.»

نیروهای مسلح غربی، البته، باید به همکاری با صنعت دفاعی برای توسعه سکوها و نرم‌افزارهای فردا – و همه چیز در این بین – ادامه دهند. اما اکنون که کارها باید به سرعت پیش بروند، سوئد، نروژ و لیتوانی با سفارش سرراست CV90 خود، یک معیار تعیین می‌کنند.

انگوال گفت: «این نوع سفارش‌ها به طور چشمگیری افزایش خواهند یافت.» وی افزود: «ما دیگر وقت نداریم ۱۰ تا ۱۵ سال برای یک محصول جدید صبر کنیم. و اوضاع اکنون آنقدر سریع در حال توسعه است که اگر یک دهه برای یک محصول جدید صبر کنید، ممکن است تا زمانی که آن را تحویل بگیرید، منسوخ شده باشد.»

این روند به بازیگران جدید تولید دفاعی اجازه ظهور داده است: از زمان آغاز تهاجم تمام‌عیار روسیه بیش از سه سال پیش، شرکت‌های اوکراینی در حال پیشگامی در نوآوری دفاعی در حین حرکت هستند.

سوال این است که کدام کشورها در آینده با هم متحد خواهند شد – و افراد خوب اول تمام می‌کنند. دولت‌هایی که قبلاً نشان داده‌اند می‌توانند با حداقل اصطکاک با هم کار کنند، احتمالاً اول انتخاب خواهند شد. حتی پس از این معامله، سوئد، نروژ و لیتوانی نیز ممکن است هنوز یک یا دو جای خالی در کارت‌های رقص خود داشته باشند.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: Foreign Policy

💡 درباره منبع: فارن پالیسی یک نشریه خبری آمریکایی است که بر سیاست جهانی، امور جاری، و سیاست داخلی و بین‌المللی تمرکز دارد.

✏️ درباره نویسنده: الیزابت برو ستون‌نویس فارن پالیسی و عضو ارشد شورای آتلانتیک است.

خروج از نسخه موبایل