فارن پالیسی: تمامیت‌خواهی ارضی اردوغان دیگر یارای رقابت ندارد | ۲۶ شهریور ۱۴۰۴

در جهانی که قدرت‌های بزرگ مانند روسیه و آمریکا هنجارهای بین‌المللی را زیر پا می‌گذارند، سیاست‌های تجدیدنظرطلبانه ترکیه دیگر چندان تحریک‌آمیز به نظر نمی‌رسد.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی / نیک دانفورث | 📅 تاریخ: September 17, 2025 / ۲۶ شهریور ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


بسیاری از ناظران هشدار داده‌اند که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در حال پیمودن همان مسیر خودکامگی است که رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، پیشگام آن بوده است. خبر خوب، هرچند نه چندان آرامش‌بخش، برای آمریکایی‌ها این است که در حالی که سرعت فروپاشی نگران‌کننده است، ایالات متحده هنوز راه درازی در پیش دارد تا به نقطه‌ای برسد که ترکیه امروز در آن قرار دارد.

اما در حالی که اردوغان در برچیدن نهادهای دموکراتیک پیشتاز است، در تحریکات ژئوپولیتیکی عقب مانده است. تا همین اواخر، ترکیه به دلیل حملات مکرر خود به هنجارهای بین‌المللی برجسته بود. اما اکنون، آن هنجارها توسط مجموعه‌ای از بازیگران بزرگتر و تهاجمی‌تر، از مسکو تا واشنگتن، در هم شکسته شده‌اند و ترکیه در مقایسه تقریباً آرام به نظر می‌رسد.

از قدرت تجدیدنظرطلب تا بازیگر محتاط

در دهه گذشته، ترکیه از یک قدرت حافظ وضع موجود به یک قدرت تجدیدنظرطلب تبدیل شد. در یک سری از درگیری‌ها، از لیبی تا سوریه و قفقاز، آنکارا از قدرت نظامی خود برای تغییر پویایی‌های منطقه‌ای به نفع خود استفاده کرد. در کنار تسریع صادرات تسلیحات و گسترش پایگاه‌های نظامی، ترکیه همچنین با پذیرش نقشه‌نگاری و لفاظی‌های آشکارا تمامیت‌خواهانه ارضی، همسایگان خود را نگران کرد.

اما با استانداردهای امروزی، این دیگر به سختی به چشم می‌آید. روسیه با تهاجم تمام‌عیار خود به اوکراین این تغییر را آغاز کرد. سپس، پس از حمله حماس در سال ۲۰۲۳، اسرائیل به حالت تهاجمی درآمده، بخش‌هایی از لبنان و سوریه را اشغال کرده و حملاتی را علیه ایران، یمن و قطر آغاز کرده است. چرخش ایالات متحده نیز ناگهانی‌تر و غیرمنتظره‌تر بوده است. ترامپ با وعده گسترش قلمرو به قدرت رسید و حملات نظامی علیه ایران و یمن را آغاز کرده است.

ترکیه نیز به نوبه خود، آرام گرفته است. این لزوماً به این معنا نیست که جاه‌طلبی‌های آن از بین رفته است، بلکه بیشتر به این معناست که کارهای زیادی برای انجام دادن دارد. از یک سو، اقدامات تهاجمی خود ترکیه واکنش قابل توجهی را به همراه داشت و ائتلافی از کشورها را برای مهار آن ایجاد کرد. اکنون، پس از به دست آوردن یک امتیاز ژئوپولیتیکی با فروپاشی رژیم اسد، ترکیه در حال تحکیم دستاوردهای خود در آنجا است. ترکیه همچنین ممکن است در حال کشف این موضوع باشد که فعالیت در محیطی که همه سرکش شده‌اند، دشوارتر است. تغییر ناگهانی ایالات متحده تحت رهبری ترامپ، خطر توانمندسازی همزمان تجدیدنظرطلبی روسیه و اسرائیل را به همراه دارد و منطقه را به مکانی بسیار خطرناک‌تر برای ترکیه تبدیل می‌کند.

فرصت‌های جدید در یک جهان بی‌نظم

اما اگر جاه‌طلبی‌های قدرت‌های بزرگ و همسایه، محاسبات آنکارا را پیچیده کرده است، فرصت‌هایی را نیز ارائه داده است. رژیم اردوغان بارها سعی کرده است روابط تیره شده با متحدان سابق را بر اساس نگرانی‌های مشترک در مورد تمامیت‌خواهی ارضی دیگران، احیا کند. ابتدا، آنکارا ترکیه را به دولت بایدن به عنوان یک شریک ضروری در مهار روسیه معرفی کرد. اما اکنون که ترامپ بیشتر با مسکو همسو است، ترکیه در حال بازنگری این درخواست برای اروپا است. استدلال جدید آنکارا این است که تنها با حمایت نظامی ترکیه، اروپایی‌ها می‌توانند امیدوار به مهار روسیه بدون واشنگتن باشند.

در عین حال، رفتار به طور فزاینده‌ای کنترل‌نشده اسرائیل، ترکیه را در چشم همسایگان عربش کمتر تهدیدآمیز نشان داده است. به نظر می‌رسد مصر و کشورهای خلیج فارس از هماهنگی با ترکیه در سوریه و سراسر منطقه راضی‌تر هستند، تا آنجا که معتقدند آنکارا می‌تواند به عنوان یک وزنه تعادلی در برابر اسرائیل عمل کند.

احمد داووداغلو، وزیر امور خارجه سابق اردوغان، به دلیل دیدگاه جاه‌طلبانه «نئو-عثمانی» خود مورد تحسین و انتقاد قرار گرفت. در حالی که رویاهای ژئوپولیتیکی او ممکن است بزرگ‌نمایانه بوده باشد، اما در نهایت با مفروضات لیبرال پس از جنگ سرد سازگار بودند. اکنون، به جز برخی لفاظی‌های باقی‌مانده، این چارچوب‌بندی برد-برد از بین رفته است. در بهترین حالت، کشورها می‌توانند به دیگران به عنوان شر کمتر متوسل شوند.

پس از پذیرش مشتاقانه یک دوره جدید از تمامیت‌خواهی ارضی، ترکیه ناگهان خود را در یک میدان شلوغ می‌یابد. جهان وارد دوره‌ای از ژئوپولیتیک ریسک شده است. اگر گذشته هرگز به آن اندازه که بین‌الملل‌گرایان لیبرال دوست داشتند باور کنند، برد-برد نبود، کاملاً ممکن است که این آینده به طور مشخص باخت-باخت باشد.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: فارن پالیسی

💡 درباره منبع: فارن پالیسی یک نشریه خبری آمریکایی است که بر امور جهانی، رویدادهای جاری و سیاست داخلی و بین‌المللی تمرکز دارد. این رسانه به دلیل تحلیل‌های عمیق و ارائه دیدگاه‌های متنوع از سراسر طیف سیاسی شناخته شده است.

✏️ درباره نویسنده: نیک دانفورث، معاون سردبیر در فارن پالیسی است.

خروج از نسخه موبایل