کرادل : “در مسکو، شی و پوتین پکس آمریکانا را به خاک میسپارند” | ۲ فروردین ۱۴۰۲
"تعهد رهبران چین و روسیه به بازطراحی نظم جهانی در نشست مسکو"
⏳مدت زمان مطالعه: حدود ۷ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: کرادل/پپه اسکوبار | 📅 تاریخ: ۲۲ مارس ۲۰۲۳ / ۲ فروردین ۱۴۰۲
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
در مسکو، شی و پوتین پکس آمریکانا را به خاک میسپارند
این هفته در مسکو، رهبران چین و روسیه تعهد مشترک خود برای بازطراحی نظم جهانی را نشان دادند، اقدامی که “در ۱۰۰ سال گذشته مشاهده نشده است.”
اتفاقاتی که در مسکو رخ داد چیزی کمتر از یک یالتای جدید نیست، که بهطور اتفاقی در کریمه قرار دارد. اما برخلاف دیدار مهم رئیسجمهور ایالات متحده فرانکلین روزولت، رهبر شوروی جوزف استالین، و نخستوزیر بریتانیا وینستون چرچیل در کریمه تحت کنترل شوروی در سال ۱۹۴۵، این اولین باری است که در پنج قرن گذشته هیچ رهبر سیاسی از غرب تنظیم کننده نظم جهانی نیست.
اکنون این رئیسجمهور چین شی جین پینگ و رئیسجمهور روسیه ولادیمیر پوتین هستند که نمایش چندجانبه و چندقطبی را اجرا میکنند. استثناگرایان غربی ممکن است تا هرچقدر که بخواهند برنامههای گریهناله خود را اجرا کنند: هیچ چیز نمای بصری شگفتانگیز و جوهره زیرین این نظم جهانی در حال توسعه، بهویژه برای جنوب جهانی، را تغییر نخواهد داد.
آنچه شی و پوتین در حال انجام آن هستند، قبل از نشست خود بهطور مفصل توضیح داده شد، در دو مقالهای که توسط خود روسای جمهور نوشته شده بود. مانند یک باله روسی با هماهنگی بالا، چشمانداز پوتین در روزنامه مردم در چین ترسیم شد که بر “شراکت آیندهمحور” متمرکز بود، در حالی که مقاله شی در روزنامه روسی گازتا و وبسایت خبرگزاری نووستی منتشر شد که بر فصل جدیدی در همکاری و توسعه مشترک تمرکز داشت.
از همان آغاز نشست، سخنان شی و پوتین جمعیت ناتو را به خشم و حسادت هیستریک کشاند: سخنگوی وزارت خارجه روسیه ماریا زاخارووا حال و هوای این را بهخوبی به تصویر کشید وقتی گفت که غرب “از دهان کف کرده است.”
صفحه اول روزنامه روسی گازتا در روز دوشنبه نمادین بود: پوتین در حال گردش در ماریوپول بدون نازی، در حال گفتگو با ساکنان، در کنار مقاله شی. این، به اختصار، پاسخ کوتاه مسکو به نمایش MQ-9 ریپر واشنگتن و شلوغی دادگاه کانگرویی دادگاه کیفری بینالمللی بود. “هرچقدر که میخواهید از دهان کف کنید؛ ناتو در فرآیند تحقیر کامل در اوکراین است.”
در اولین ملاقات “غیررسمی” خود، شی و پوتین برای کمتر از چهار و نیم ساعت صحبت کردند. در پایان، پوتین شخصاً شی را تا لیموزینش همراهی کرد. این گفتگو واقعاً معامله واقعی بود: ترسیم خطوط چندقطبی که با راهحل برای اوکراین آغاز میشود.
بهطور قابل پیشبینی، نشتهای کمی از شرپاها صورت گرفت، اما یکی از نشتهای قابلتوجه درباره “تبادل عمیق” آنها در مورد اوکراین بود. پوتین بهطور مودبانه تأکید کرد که به موضع چین احترام میگذارد – که در طرح ۱۲ نقطهای پکن برای حل بحران بیان شده است، که بهطور کامل توسط واشنگتن رد شده است. اما موضع روسیه همچنان قاطع باقی میماند: غیرنظامیسازی، بیطرفی اوکراین، و تصویب حقایق جدید روی زمین.
بهموازات، وزارت خارجه روسیه بهطور کامل نقش ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و آلمان در مذاکرات آینده اوکراین را رد کرد: آنها بهعنوان میانجیهای بیطرف در نظر گرفته نمیشوند.
روز بعد همه چیز درباره تجارت بود: از انرژی و همکاری “فنی-نظامی” تا بهبود کارآیی راهروهای تجاری و اقتصادی که از اوراسیا عبور میکنند.
روسیه هماکنون بهعنوان تأمینکننده اصلی گاز طبیعی به چین رتبه اول را دارد – از ترکمنستان و قطر پیشی گرفته است – بیشتر آن از طریق خط لوله ۳,۰۰۰ کیلومتری قدرت سیبری که از سیبری به استان هیلونگجیانگ شمال شرقی چین کشیده شده است، که در دسامبر ۲۰۱۹ راهاندازی شد. مذاکرات درباره خط لوله قدرت سیبری دوم از طریق مغولستان به سرعت پیش میرود.
همکاریهای فناوری پیشرفته چین و روسیه به اوج خواهد رسید: ۷۹ پروژه با بیش از ۱۶۵ میلیارد دلار. از گاز طبیعی مایع (LNG) تا ساخت هواپیما، ساخت ابزارهای ماشینی، تحقیقات فضایی، صنعت کشاورزی و ارتقای راهروهای اقتصادی.
رئیسجمهور چین بهصراحت گفت که میخواهد پروژههای جاده ابریشم جدید را به اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) پیوند دهد. این تداخل BRI-EAEU یک تکامل طبیعی است. چین قبلاً یک قرارداد همکاری اقتصادی با EAEU امضا کرده است. ایدههای استراتژیست کلان اقتصادی روسیه، سرگئی گلازیف، بالاخره به ثمر نشسته است.
و آخرین و نه کماهمیت، یک حرکت جدید به سوی تسویه حسابهای متقابل در ارزهای ملی – و بین آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین – خواهد بود. برای تمام اهداف عملی، پوتین نقش یوان چین را بهعنوان ارز تجاری جدید انتخابی تأیید کرد در حالی که بحثهای پیچیده در مورد یک ارز ذخیره جدید که با طلا و/یا کالاها پشتیبانی میشود، ادامه دارد.
این حمله مشترک اقتصادی/تجاری با حمله دیپلماتیک مشترک روسیه و چین برای بازسازی مناطق وسیعی از غرب آسیا و آفریقا هماهنگ میشود.
دیپلماسی چینی مانند ماتریوشکا (عروسکهای تودرتوی روسی) در ارائه پیامهای ظریف عمل میکند. تصادفی نیست که سفر شی به مسکو دقیقاً با بیستمین سالگرد “شوک و وحشت” آمریکا و تهاجم غیرقانونی، اشغال و نابودی عراق همزمان شده است.
بهطور همزمان، بیش از ۴۰ هیئت از آفریقا یک روز قبل از ورود شی به مسکو رسیدند تا در کنفرانس پارلمانی “روسیه-آفریقا در جهان چندقطبی” شرکت کنند – مقدمهای برای دومین اجلاس روسیه-آفریقا در ژوئیه آینده.
منطقه اطراف دوما دقیقاً شبیه روزهای جنبش غیرمتعهدها (NAM) به نظر میرسید که بیشتر آفریقا روابط بسیار نزدیک ضد امپریالیستی با اتحاد جماهیر شوروی داشتند.
پوتین این لحظه دقیق را انتخاب کرد تا بیش از ۲۰ میلیارد دلار بدهی آفریقا را بخشش کند.
در غرب آسیا، روسیه و چین بهطور کامل در هماهنگی عمل میکنند. نزدیکی عربستان-ایران در واقع توسط روسیه در بغداد و عمان شروع شد: این مذاکرات منجر به امضای توافق در پکن شد. مسکو همچنین هماهنگی بحثهای نزدیکی سوریه-ترکیه را بر عهده دارد. دیپلماسی روسیه با ایران – که اکنون تحت وضعیت شراکت استراتژیک قرار دارد – در مسیر جداگانهای نگه داشته میشود.
منابع دیپلماتیک تأیید میکنند که اطلاعات چین، از طریق تحقیقات خود، اکنون کاملاً مطمئن از محبوبیت گسترده پوتین در سراسر روسیه و حتی در میان نخبگان سیاسی کشور است. این به این معنی است که توطئههای نوع تغییر رژیم از دستور کار خارج است. این امر برای شی و تصمیم زونگنانهای (مرکز اصلی حزب و دولت چین) برای “شرطبندی” بر پوتین بهعنوان یک شریک معتمد در سالهای آینده اساسی بود، با توجه به اینکه ممکن است در انتخابات ریاستجمهوری بعدی شرکت کند و برنده شود. چین همیشه به دنبال تداوم است.
بنابراین نشست شی-پوتین بهطور قطع چین و روسیه را بهعنوان شرکای استراتژیک جامع برای مدت طولانی تعیین کرد که متعهد به توسعه رقابتهای جدی ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی با هژمونهای غربی در حال افول هستند.
این جهان جدیدی است که این هفته در مسکو متولد شد. پوتین قبلاً آن را بهعنوان یک سیاست ضد استعماری جدید تعریف کرده بود. اکنون بهعنوان یک پتچورک چندقطبی ترسیم شده است. هیچ بازگشتی در نابودی باقیماندههای پکس آمریکانا وجود ندارد.
تغییراتی که در ۱۰۰ سال گذشته اتفاق نیفتاده است
در کتاب پیش از هژمونی اروپایی: سیستم جهانی A.D. 1250-1350، جنت ابو لغود روایت دقیقی ساخت که نشاندهنده نظم چندقطبی غالب بود وقتی که غرب “نسبت به ‘شرق’ عقب افتاده بود.” بعداً، غرب تنها “پیش افتاد چون ‘شرق’ موقتاً در بینظمی بود.”
ما ممکن است شاهد یک تغییر تاریخی مشابه باشیم، عبور شده توسط احیای کنفوسیوسیسم (احترام به اقتدار، تأکید بر هماهنگی اجتماعی)، تعادل ذاتی به تائو، و قدرت معنوی ارتدوکسی شرقی. این، در واقع، یک مبارزه تمدنی است.
مسکو، که بالاخره روزهای آفتابی اول بهار را خوش آمد گفت، این هفته یک تصویر بزرگتر از زندگی ارائه کرد از “هفتههایی که دههها اتفاق میافتد” در مقایسه با “دهههایی که هیچ اتفاقی نمیافتد.”
دو رئیسجمهور بهطور احساسی خداحافظی کردند.
شی: “اکنون، تغییراتی که در ۱۰۰ سال گذشته اتفاق نیفتاده است، در حال وقوع است. وقتی که ما با هم هستیم، ما این تغییرات را هدایت میکنیم.”
پوتین: “موافقم.”
شی: “مراقب باش، دوست عزیز.”
پوتین: “سفر ایمنی داشته باش.”
به یک روز جدید خوش آمدید، از سرزمینهای خورشید تابان تا استپهای اوراسیا.
پاورقیها:
⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاههای نویسنده و منبع اصلی را منعکس میکند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاههای مطرحشده نیست.
✅ سورس ما: کرادل https://thecradle.co/articles-id/941
💡 درباره منبع: کرادل یک وبسایت تحلیلی و خبری است که مقالات و تحلیلهای عمیق درباره مسائل جهانی و سیاست خارجی را ارائه میدهد.
✏️ درباره نویسنده: پپه اسکوبار یک تحلیلگر و روزنامهنگار مستقل برزیلی است که در زمینه مسائل جهانی و سیاستهای بینالمللی تخصص دارد.