مجله دیپلمات: «زلنسکی در کاخ سفید: فروپاشی سریع رهبری آمریکا فرصتی طلایی برای چین ایجاد میکند» | ۱۳ اسفند ۱۴۰۳
خلأ قدرت آمریکا و گسترش نفوذ چین؛ رقابتی که نظم جهانی را تغییر میدهد.

⏳مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: دیپلمات / زی یانگ | 📅 تاریخ: ۳ مارس ۲۰۲۵ / ۱۳ اسفند ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
—زلنسکی در کاخ سفید: فروپاشی سریع رهبری آمریکا فرصتی طلایی برای چین ایجاد میکند
در میان تغییرات گسترده در سیاست خارجی آمریکا، کشورهای بیشتری ممکن است به چین به عنوان جایگزین ایالات متحده نگاه کنند؛ چشماندازی که تا چند ماه پیش غیرقابل تصور بود.
رئیسجمهور ولودیمیر زلنسکی در خانه اوکراین در واشنگتن دی.سی با جامعه اوکراینی ملاقات کرد، ۲۸ فوریه ۲۰۲۵.
عکس: X / ولودیمیر زلنسکی
با فروپاشی سریع رهبری جهانی آمریکا، چین به سرعت در حال بهرهبرداری از این خلأ قدرت است. ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، که برای جلب حمایت از واشنگتن بازدید کرده بود، با بیاعتنایی مقامات کاخ سفید روبرو شد. در همین حال، شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، در حال برقراری تماسهای دیپلماتیک با کشورهایی است که به دنبال جایگزینی مطمئن برای آمریکا هستند.
این تحولات نشان میدهد که اگرچه قدرت نظامی و اقتصادی آمریکا هنوز بیرقیب است، اما نفوذ دیپلماتیک آن به سرعت در حال کاهش است. این روند به نفع چین تمام میشود که با ارائه سرمایهگذاریهای گسترده و وعده عدم مداخله در امور داخلی کشورها، به دنبال جلب حمایت آنهاست.
تغییرات اساسی در سیاست خارجی آمریکا
پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، سیاست خارجی آمریکا دچار تغییرات اساسی شده است. ترامپ در اولین روزهای ریاست جمهوری خود، خروج از پیمانهای چندجانبه و اعمال تعرفههای سنگین بر کالاهای چینی را در اولویت قرار داد. این اقدامات باعث شد که متحدان آمریکا، به ویژه در اروپا و آسیا، اعتماد خود را به واشنگتن از دست بدهند.
در مقابل، شی جین پینگ با بهرهگیری از این وضعیت، راهبردهای دیپلماتیک خود را گسترش داده است. از پروژه کمربند و جاده تا افزایش حضور نظامی در دریای چین جنوبی، پکن در حال تعریف یک نظم جهانی جدید است که بر مبنای نفوذ اقتصادی و نظامی خود قرار دارد.
دیپلماسی فعال چین
در ماههای اخیر، چین قراردادهای سرمایهگذاری بزرگی را با کشورهای آسیای میانه، آفریقا و آمریکای لاتین منعقد کرده است. این قراردادها که شامل وامهای کمبهره و پروژههای زیرساختی عظیم هستند، به پکن اجازه میدهند تا نفوذ خود را در مناطقی که پیشتر تحت تأثیر آمریکا بودند، گسترش دهد.
به گفته تحلیلگران، چین به دنبال تثبیت موقعیت خود به عنوان یک قدرت جهانی با استفاده از “”دیپلماسی چک”” است؛ رویکردی که در آن ارائه کمکهای مالی و سرمایهگذاریهای کلان، جایگزین تهدیدهای نظامی میشود.
آینده نامشخص اوکراین
زلنسکی که امیدوار به دریافت حمایت نظامی بیشتر از آمریکا بود، اکنون باید به دنبال گزینههای جایگزین باشد. با این حال، اروپا نیز که خود درگیر بحرانهای متعدد داخلی است، توانایی حمایت کامل از اوکراین را ندارد.
این وضعیت به نفع روسیه و چین است. مسکو با اعمال فشارهای نظامی و اقتصادی، به دنبال تجزیه اوکراین است؛ در حالی که پکن با استفاده از فرصت ایجاد شده، به دنبال نفوذ اقتصادی در این کشور است.
—
نقش پررنگ روسیه در معادلات جدید
در حالی که تمرکز اصلی رسانهها بر اقدامات چین است، روسیه نیز به طور فعال در حال بهرهبرداری از خلأ قدرت ایجاد شده توسط آمریکا است. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، به سرعت در حال گسترش روابط خود با کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه است. این اقدامات نه تنها باعث افزایش نفوذ روسیه شده، بلکه مسیر را برای همکاریهای بیشتر با چین هموار کرده است.
اتحاد راهبردی میان چین و روسیه، که شامل همکاریهای نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی میشود، به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدها برای نظم جهانی تحت رهبری غرب تلقی میشود.
آینده روابط چین و آمریکا
تحلیلگران بر این باورند که روابط چین و آمریکا به سمت یک رقابت بلندمدت و همهجانبه پیش میرود. این رقابت تنها به حوزههای نظامی و اقتصادی محدود نمیشود، بلکه ابعاد فرهنگی، فناوری و حتی دیپلماتیک را نیز در بر میگیرد.
با وجود اینکه واشنگتن همچنان در تلاش است تا با اعمال تحریمهای گسترده و تقویت اتحادهای منطقهای، مانع از گسترش نفوذ چین شود، اما نشانههای کمی از موفقیت این راهبرد دیده میشود. بسیاری از کشورها ترجیح میدهند که به جای انتخاب میان واشنگتن و پکن، از هر دو طرف امتیاز بگیرند.
استراتژیهای چین برای نفوذ بیشتر
یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی چین، ارائه وامهای کمبهره و سرمایهگذاریهای زیرساختی به کشورهایی است که با مشکلات اقتصادی مواجه هستند. این رویکرد به پکن اجازه میدهد تا بهطور غیرمستقیم، وابستگیهای سیاسی ایجاد کند و نفوذ خود را گسترش دهد.
برای مثال، پروژه کمربند و جاده که شامل دهها کشور در آسیا، آفریقا و اروپا میشود، به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی چین برای گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی خود شناخته میشود. این پروژه نه تنها به چین اجازه میدهد که به بازارهای جدید دسترسی پیدا کند، بلکه راهی برای مقابله با تحریمهای غرب نیز به شمار میآید.
نتیجهگیری: یک نظم جهانی جدید؟
با توجه به ضعفهای آشکار در سیاست خارجی آمریکا و گسترش سریع نفوذ چین، به نظر میرسد که جهان در حال ورود به یک نظم جدید است که در آن پکن نقش پررنگی ایفا خواهد کرد. این نظم جدید، مبتنی بر قدرت اقتصادی و نظامی چین و کاهش نقش رهبری آمریکا خواهد بود.
اگرچه بسیاری از کشورها هنوز به آمریکا به عنوان یک ضامن امنیتی نگاه میکنند، اما سیاستهای ناپایدار و گاه تهاجمی واشنگتن، باعث شده که اعتماد به این کشور به شدت کاهش یابد. اکنون زمان آن رسیده که اروپا و دیگر کشورها، استراتژیهای جدیدی برای مواجهه با این تغییرات تدوین کنند.
آیا اروپا میتواند جایگزین آمریکا شود؟
در حالی که برخی سیاستمداران اروپایی بر این باورند که اتحادیه اروپا میتواند خلأ قدرت ناشی از عقبنشینی آمریکا را پر کند، تحلیلگران هشدار میدهند که اروپا با مشکلات داخلی متعددی دستوپنجه نرم میکند که مانع از این امر میشود. از بحران مهاجرت تا افزایش ملیگرایی، اروپا نیازمند اصلاحات اساسی است تا بتواند به عنوان یک بازیگر مستقل در نظم جهانی جدید ظاهر شود.
در نهایت، آینده نظم جهانی به رقابت میان آمریکا، چین و اروپا بستگی دارد؛ رقابتی که میتواند بهطور اساسی چهره جهان را تغییر دهد.
—