⏳ مدت زمان مطالعه: ۷ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: دیپلمات/گهی په | 📅 تاریخ: ۲۰۲۵-۰۵-۲۹ / ۱۴۰۴-۰۳-۰۸
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
نقشهبرداری از حذف تدریجی زغالسنگ در بازارهای کلیدی آسیا
زغالسنگ آخرین نفسهای خود را میکشد – تنها سیاستهای قدیمی بخش انرژی مانع از آیندهای خودکفا و پایدار شده است.
نوشته گهی په
آسیا، بزرگترین قاره جهان، میزبان بزرگترین ناوگان نیروگاههای زغالسنگ است که کربنزاترین سوخت فسیلی را میسوزانند.
چین، ژاپن، کره جنوبی و اندونزی، که بیش از یک چهارم جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، همگی از سال ۲۰۲۰ ظرفیت نیروگاههای زغالسنگ خود را افزایش دادهاند. این افزایشها ۵۷ درصد از ظرفیت ۲۱۴۳ گیگاواتی (GW) زغالسنگ جهان در سال ۲۰۲۴ را تشکیل میدهند. به عنوان مثال، چین به تنهایی ۹۵ گیگاوات ظرفیت اضافه میکند – که تقریباً برابر با نیمی از کل ناوگان زغالسنگ اتحادیه اروپا و ۵۵ درصد از ظرفیت ایالات متحده است.
علیرغم افزایش ظرفیت، ساعات بهرهبرداری از نیروگاههای زغالسنگ در هر چهار کشور آسیایی کاهش یافته است که پتانسیل تعطیلی نیروگاههای ناکارآمد را نشان میدهد. همزمان، هر کشور سهم انرژی تولیدی خود از منابع تجدیدپذیر را افزایش داده است. نیروگاههای جدید میتوانند ساعات کمتری کار کنند و ساخت سریع انرژیهای تجدیدپذیر در اولویت قرار گیرد. به ویژه انرژی خورشیدی و بادی، منابع انرژی ارزان و با قابلیت استقرار سریع هستند.
با توجه به ساختارهای اقتصادی و سیاستهای انرژی متنوع هر کشور، افزایش مقیاس تأمین مالی و مدیریت ریسک برای حذف تدریجی زغالسنگ به معنای مذاکره بر سر اولویتها و مسیرهای مختلف است. ساخت سریع انرژیهای تجدیدپذیر در این کشورها، سهم تولید زغالسنگ در ترکیب انرژی را بیشتر کاهش خواهد داد.
تغییرات در انرژی فسیلی و تجدیدپذیر ۲۰۲۰-۲۳/۲۴
زغالسنگ جزء سرسختی در عرضه انرژی ملی هر کشور باقی مانده است. چین و اندونزی همچنان بیشترین وابستگی را به زغالسنگ دارند و بیش از نیمی از کل انرژی خود را از این سوخت تأمین میکنند. ژاپن و کره جنوبی عمدتاً به سوختهای فسیلی وارداتی متکی هستند و اقدامات کمی برای کاهش وابستگی به زغالسنگ انجام دادهاند. استفاده از زغالسنگ بدون تغییر باقی مانده و در هسته ترکیب تولید در هر دو کشور قرار دارد. استفاده از گاز طبیعی مایع (LNG) به دلیل هزینه بالای نوسانی آن متفاوت است؛ با این حال، نسبتاً بدون تأثیر باقی مانده است.
علیرغم تعهدات برای کربنزدایی در هر چهار کشور، ظرفیت تولید برق از زغالسنگ افزایش یافته است
توجه: برای چین، برق حاصل از تولید گاز ۳ درصد از کل است.
منبع: استاتیستا؛ ورلدومتر؛ امبر؛ برآوردهای IEEFA.
در همین حال، هر چهار کشور سهم انرژی حاصل از منابع تجدیدپذیر را افزایش دادهاند. چین با افزایش ۰.۶۵ گیگاوات سرانه از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴، بیشترین افزایش را در مقادیر مطلق داشته است که تقریباً به طور کامل ناشی از انرژی خورشیدی و بادی (۰.۶۱ گیگاوات) بوده است. ژاپن از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، ۰.۱۴ گیگاوات سرانه انرژی عمدتاً خورشیدی اضافه کرده است.
رویدادهای اخیر، مانند خروج ایالات متحده از توافقنامه پاریس در ژانویه ۲۰۲۵، توجه را به چین معطوف کرده است. برخی مفسران چین را به عنوان یک رهبر اقلیمی معرفی کرده و بر ساخت ظرفیت انرژی تجدیدپذیر آن تأکید کردهاند، در حالی که برخی دیگر تأکید میکنند که این کشور همچنان در حال افزایش ظرفیت زغالسنگ خود است.
ساخت همزمان ظرفیت انرژی تجدیدپذیر و زغالسنگ میتواند مکمل یکدیگر تلقی شود. در حال حاضر، ظرفیت انرژی تجدیدپذیر به دلیل محدودیتهای انتقال، کمتر از حد مورد استفاده قرار میگیرد و در نتیجه نیاز فوری به ارتقای شبکه وجود دارد. گروه لانتائو، یک شرکت مشاوره متخصص در بخش برق چین، اعلام کرده است که ساعات تولید زغالسنگ این کشور میتواند در سال ۲۰۲۵ به اوج خود برسد. با این حال، این امر به در دسترس بودن نیروی برقآبی بستگی دارد که در سال ۲۰۲۲ تنها ۱۴ درصد از تولید برق را تشکیل میداد در حالی که این رقم در سال ۲۰۲۰، ۱۸ درصد بود. علاوه بر این، برخی از ظرفیتهای جدید زغالسنگ چین، نیروگاههای زغالسنگ USC انعطافپذیر هستند که قادرند با نرخ بهرهبرداری تا ۳۰ درصد کار کنند و اولویت را به انرژی تجدیدپذیر بدهند.
بنابراین، گزارش «پایداری بر اساس اعداد» از گلوبال انرژی مانیتور نتیجه گرفت: «چین در حال ساخت نیروگاههای زغالسنگ بیشتری است اما ممکن است زغالسنگ کمتری بسوزاند.» در سال ۲۰۲۳، چین ۵۰ گیگاوات ظرفیت زغالسنگ اضافه کرد اما ۴ گیگاوات را بازنشسته کرد. همچنین، این نیروگاههای زغالسنگ بیشتر احتمال دارد در سطح استانی به جای سطح مرکزی تأیید شوند زیرا این امر کارنامه اقتصادی استانها را بهبود میبخشد. این اولویتهای تصمیمگیری متناقض بین ظرفیت تجدیدپذیر مبتنی بر مرکز و ظرفیت زغالسنگ مبتنی بر استان هنوز حل نشده است.
دو تحول مثبت وجود دارد. اول، ساخت سریع ظرفیت خورشیدی و بادی از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ انعطافپذیری لازم برای استفاده از انرژی تجدیدپذیر اضافی را فراهم میکند. دوم، قیمتگذاری فعلی تعرفهها رشد تولید گاز را در مقایسه با انرژیهای تجدیدپذیر با قیمت رقابتی، دلسرد میکند.
در سال ۲۰۲۰، ظرفیت تولید برق بادی چین ۳۲۹ گیگاوات و برق خورشیدی ۳۰۷ گیگاوات بود. تا پایان سال ۲۰۲۴، ظرفیت برق بادی با ۸۵ درصد افزایش به ۵۲۱ گیگاوات و ظرفیت خورشیدی با بیش از دو برابر افزایش به ۸۸۷ گیگاوات رسیده بود. در این دوره، ظرفیت زغالسنگ ۱۵ درصد یا ۱۵۷ گیگاوات و کل ظرفیت حرارتی ۲۱۹ گیگاوات یا ۱۸ درصد رشد کرد، در حالی که ظرفیت برق بادی و خورشیدی ۸۷۲ گیگاوات افزایش یافت.
نگرانیهایی وجود دارد که افزایش ظرفیت بادی و خورشیدی در سال ۲۰۲۵ کند شود. اساندپی گلوبال گزارش داد که اداره ملی انرژی (NEA) ۶۰ درصد از افزایش ظرفیت سوختهای غیرفسیلی را در سال ۲۰۲۵ هدفگذاری کرده است. انتظار میرود ۴۳۰ گیگاوات ظرفیت اضافه شود و افزایش ظرفیت انرژی تجدیدپذیر حدود ۲۰۰ گیگاوات تخمین زده میشود. این رقم با ۲۷۵ گیگاوات انرژی خورشیدی و ۸۸ گیگاوات انرژی بادی در سال ۲۰۲۴ قابل مقایسه است. رویترز گزارش داد که انجمن صنعت فتوولتائیک چین دامنهای بین ۲۱۵ تا ۲۵۵ گیگاوات را با مکانیسم قیمتگذاری برق در ژوئن ۲۰۲۵ برای نیروگاههای انرژی تجدیدپذیر جدید پیشبینی کرده است تا برق را بر اساس بازار بفروشند. این قیمتگذاری جدید میتواند به معنای یارانههای کمتر سخاوتمندانه برای مزارع خورشیدی جدید باشد. کربن بریف گزارش داد که چین کار بر روی ۹۴.۵ گیگاوات نیروگاه زغالسنگ را در سال ۲۰۲۴ آغاز کرده است.
برق بادی و خورشیدی ۹.۵ درصد از کل تولید برق در سال ۲۰۲۰ را تشکیل میداد که در سال ۲۰۲۴ به ۱۴.۴ درصد افزایش یافت. ساعات بهرهبرداری تخمینی برای ظرفیت خورشیدی در سال ۲۰۲۴، ۴۷۳ ساعت در مقایسه با ۱۰۳۰ ساعت در سال ۲۰۲۰ بود. این نشان میدهد که با ارتقای شبکه انتقال، فضایی برای افزایش تولید برق خورشیدی وجود دارد. شرکت دولتی شبکه برق چین هزینههای سرمایهای را ۶۵۰ میلیارد یوان (۸۹ میلیارد دلار) برای سال ۲۰۲۵ تخمین زده است.
تعرفهها دلیل مهمی برای افزایش تولید انرژی تجدیدپذیر و رشد محدود برق گازی هستند. گزارش سالانه ۲۰۲۴ گروه شنهوا (یکی از بزرگترین شرکتهای برق چین) نشان میدهد که میانگین تعرفه زغالسنگ در آن سال ۵۵ دلار به ازای هر مگاوات ساعت (MWh) در مقایسه با ۴۴ دلار به ازای هر مگاوات ساعت برای انرژی خورشیدی بوده است. تعرفه گاز ۷۷ دلار به ازای هر مگاوات ساعت بود که ۳۹ درصد بیشتر از زغالسنگ و ۷۴ درصد بیشتر از انرژی خورشیدی است (جدول ۹). تعرفههای بالای گاز دلیل اصلی عدم توانایی LNG در جایگزینی زغالسنگ در ترکیب انرژی چین است.
علیرغم افزایش واردات چین در دهه گذشته، LNG جایگزین زغالسنگ نشده و برای مقاصد صنعتی مورد استفاده قرار گرفته است. انرژی تجدیدپذیر سهم تولید زغالسنگ در ترکیب انرژی کشور را کاهش داده است. چین برای امنیت و قابلیت اطمینان انرژی به منابع تولید داخل متکی است، نه LNG.
از ژوئن ۲۰۲۵، چین به سمت تعرفه مبتنی بر بازار برای انرژیهای تجدیدپذیر حرکت خواهد کرد که منجر به تعرفههای بالاتر و بهرهبرداری محدود برای پروژههای جدید خواهد شد. پروژههای انرژی تجدیدپذیر موجود قیمتگذاری فعلی خود را حفظ خواهند کرد، در حالی که پروژههای جدید به نرخهای جدید مبتنی بر بازار منتقل خواهند شد. این میتواند به معنای افزایش ناگهانی پروژههای انرژی تجدیدپذیر باشد که پیش از تغییرات قیمت در سال ۲۰۲۵ تکمیل میشوند.
ژاپن قصد دارد یکپارچگی عمودی در تدارکات و تحویل سوخت فسیلی و نسبت خودتوسعهای را از ۳۵ درصد به ۵۰ درصد تا سال ۲۰۳۰ افزایش دهد. این نسبت سهم میزان برداشت نفت و گاز طبیعی تحت کنترل نهادهای ژاپنی را نشان میدهد. قابل ذکر است که پروژههای LNG در موزامبیک، کانادا و خاورمیانه منجر به زیان شرکتهای ژاپنی شد.
توسعه انرژی تجدیدپذیر میتواند به افزایش امنیت و مقرون به صرفه بودن انرژی در ژاپن کمک کند. نرخ فروش در مقیاس نیروگاهی برای انرژی تجدیدپذیر در سال ۲۰۲۳، ۹.۹ ین/کیلووات ساعت بود که کمتر از نصف ۲۲.۳ ین/کیلووات ساعت برای گاز و ۱۸.۶ ین/کیلووات ساعت برای زغالسنگ در همان سال بود. ژاپن با رهبری فناورانه خود، در موقعیت مناسبی برای ادغام انرژیهای تجدیدپذیر و ذخیرهسازی باتری در مقیاس شبکه قرار دارد.
اقتصاد انرژیهای تجدیدپذیر علیرغم چالشهای منحصر به فرد، غالب است
از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، چین، ژاپن، کره جنوبی و اندونزی، مصرف زغالسنگ و سوختهای فسیلی را کاهش داده و ظرفیت انرژی تجدیدپذیر را افزایش دادند. علیرغم اینکه انرژیهای تجدیدپذیر مقرونبهصرفهترین منبع انرژی هستند، این کشورها در رهایی از چنگال زغالسنگ با مشکل مواجهند. به نظر میرسد ژاپن و کره جنوبی تمایلی به چشمپوشی از هزینههای غرقشده زغالسنگ ندارند، در حالی که چین و اندونزی از رها کردن یک منبع انرژی داخلی اما گرانقیمت اکراه دارند.
علیرغم چالشهای منحصر به فرد هر کشور، تسریع انتقال به منابع انرژی پاک به طور منطقی با تعهدات اقتصادی و اقلیمی مرتبط است. برای ژاپن، کره جنوبی و اندونزی، که هزینههای سوخت آنها به دلار آمریکا محاسبه میشود، استقرار سریع انرژی تجدیدپذیر میتواند یک پوشش ریسک طبیعی کوتاهمدت در برابر نوسانات جهانی ایجاد کند. چین قبلاً به آینده فناوری سبز متعهد شده و به نیروگاه انرژی تجدیدپذیر جهان تبدیل شده است.
زغالسنگ آخرین نفسهای خود را میکشد – تنها سیاستهای قدیمی بخش انرژی مانع از آیندهای خودکفا و پایدار شده است.
نویسندگان
گهی په یک تحلیلگر مالی انرژی با تمرکز بر صنعت زغالسنگ آسیا و آسیای جنوب شرقی در موسسه اقتصاد انرژی و تحلیل مالی (IEEFA) است. گهی بر روی عرضههای اولیه سهام عمده معدنی در هنگ کنگ و اندونزی از جمله شرکتهای زغالسنگ، مس و طلا کار کرده و علاقه عمیقی به بازارهای کالا دارد.
”