⏳ مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: اکونومیست | 📅 تاریخ: ۲۶.Jun.2025 / خرداد ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
ارزیابیها به شدت متفاوت است و دانستن قطعی آن غیرممکن است.
«عملیات چکش نیمهشب»، نامی که آمریکا برای حمله خود به ایران در ۲۲ ژوئن گذاشت، یک حمله گسترده با بیش از ۱۲۵ هواپیمای نظامی بود. این بزرگترین حمله بمبافکنهای رادارگریز بی-۲ و اولین استفاده از GBU-57، بزرگترین بمب سنگرشکن آمریکا، در نبرد بود. هفت بمبافکن در مأموریتی ۳۷ ساعته به ایران و بازگشت، از پایگاه نیروی هوایی وایتمن در میسوری به سمت شرق بر فراز اقیانوس اطلس پرواز کردند و با کمک تانکرهای سوخترسان در حین پرواز و جتهای جنگنده برای پاکسازی آسمان پیش روی خود، پشتیبانی شدند. هواپیماهای فریبنده برای گیج کردن هر کسی که استقرارهای هوایی را تماشا میکرد، به سمت غرب بر فراز اقیانوس آرام پرواز کردند. دهها موشک کروز تاماهاوک نیز از زیردریاییها به سمت ایران شلیک شد. پیت هگست، وزیر دفاع، با افتخار گفت که گستره و مقیاس این عملیات «نفس بیشتر ناظران را بند میآورد». اما این عملیات واقعاً چقدر به برنامه هستهای ایران آسیب رساند؟
دونالد ترامپ اعلام کرد که سه تأسیسات مورد هدف «کاملاً نابود شدهاند». اما در ۲۵ ژوئن، چندین رسانه آمریکایی جزئیات یک دیدگاه بسیار شکاکانهتر از آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) را منتشر کردند که طبق گزارشها به این نتیجه رسیده بود که حملات آمریکا و اسرائیل، برنامه هستهای ایران را به جای سالها، تنها چند ماه به عقب انداخته است. بر اساس گزارش سیانان از این گزارش، سانتریفیوژهایی که ایران برای جداسازی ایزوتوپ اورانیوم مورد نیاز برای ساخت بمب استفاده میکند، عمدتاً «سالم» بودند و این کشور تأسیسات مخفی دیگری را که «همچنان عملیاتی هستند» حفظ کرده است. نیویورک تایمز گزارش داد که «بخش بزرگی» از ذخایر اورانیوم نزدیک به درجه تسلیحاتی ایران قبل از حملات جابجا شده و بنابراین سالم باقی مانده است. برای فرونشاندن هیاهوی ناشی از این گزارش، هم تولسی گابارد، مدیر اطلاعات ملی، و هم جان رتکلیف، رئیس آژانس اطلاعات مرکزی، بیانیههایی صادر کردند و اصرار ورزیدند که سایتهای مورد هدف «نابود شدهاند».
رونق یا رکود؟
بمبافکنهای بی-۲، ۱۴ بمب GBU-57 را بر روی سایتهای هستهای مدفون در نطنز و به ویژه فردو، که آقای ترامپ آن را هدف «اصلی» توصیف کرد، پرتاب کردند. موشکهای تاماهاوک به اصفهان، مجموعهای از تأسیسات که در آن ایران فلز اورانیوم را به یک ترکیب گازی تبدیل کرده و برمیگرداند، سانتریفیوژ میسازد و ممکن است بخش بزرگی از ذخایر اورانیوم بسیار غنیشده (HEU) خود را ذخیره کرده باشد، حمله کردند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) تخمین میزند که ایران ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با خلوص ۶۰ درصد داشته است که یک گام کوتاه تا درجه تسلیحاتی (معمولاً ۹۰ درصد) است. این مقدار برای ده بمب کافی خواهد بود.
قبل از حملات، مقامات غربی در مورد اینکه آیا حتی GBU-57، یا «نفوذگر مهمات عظیم» (MOP)، آسیب زیادی به اتاقکهای عمیقاً مدفون فردو وارد خواهد کرد یا خیر، اختلاف نظر داشتند. این بمب میتواند از ۶۰ متر بتن معمولی عبور کند، اما تنها از عمق کمتری از بتن مسلح. ضربه زدن مکرر به یک نقطه به آن اجازه میدهد تا عمیقتر نفوذ کند. تصاویر ماهوارهای از فردو که توسط ماکسار، یک شرکت آمریکایی، پس از حمله بمباران منتشر شد، یک سری دهانه بر روی دامنه کوه را نشان میدهد.
دیوید آلبرایت، یک بازرس سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی که اکنون ریاست موسسه علم و امنیت بینالمللی، یک اندیشکده در واشنگتن را بر عهده دارد، قبل از جنگ استدلال میکرد که فردو «آسیبپذیرتر از آن چیزی است که مردم تصور میکنند». او خاطرنشان کرد که اسرائیل دانش دقیقی از طراحیهای ساختمان، از جمله دانش تونلها داشت: «از کجا شروع میشوند، چگونه زیگزاگ میروند، سیستم تهویه کجاست، منابع برق.» این سایت تنها یک شفت تهویه داشت؛ او استدلال میکرد که تخریب آن میتواند فردو را برای «چند سال به جای چند ماه» از کار بیندازد. علاوه بر این، حتی اگر بمبها تمام مجموعه فردو را تخریب نکرده باشند، انفجارهای قدرتمند ممکن است با این وجود بخش بزرگی از ماشینآلات داخل را آسیب زده یا نابود کرده باشند.
دلایل دیگری برای زیر سؤال بردن بدبینی DIA وجود دارد. تحلیلگران خودشان گزارش خود را «کماعتماد» برچسب زدند، به این معنی که اعتبار آن «مشکوک» است، «به خوبی تأیید نشده است» یا «نگرانیهای قابل توجهی» در مورد منبع وجود دارد. طبق گزارشها، این گزارش صرفاً بر اساس تصاویر ماهوارهای و ارتباطات رهگیریشده است. با ورود اطلاعات جدید، ارزیابی جاسوسان آمریکایی احتمالاً تغییر خواهد کرد. در ۲۴ ژوئن، آقای آلبرایت خاطرنشان کرد که شواهد جدیدی که پس از تکمیل گزارش DIA به دست آمده، نشان میدهد که «ذخایر اورانیوم غنیشده بیشتری در آوار وجود دارد تا آنچه دیروز تصور میشد». او میگوید که ایران احتمالاً نزدیک به ۲۰,۰۰۰ سانتریفیوژ را در نطنز و فردو از دست داده است و این یک «تنگنای بزرگ» در هر تلاش مجددی برای ساخت بمب ایجاد میکند.
فردو در ابتدا یک پروژه مخفی بود که توسط کشورهای غربی در سال ۲۰۰۹ فاش شد. سؤال اکنون این است که آیا ایران تأسیسات مخفی سالم دیگری و ذخایر کافی از HEU را که در جایی پنهان کرده باشد تا برنامه را دور از چشمهای کنجکاو دوباره راهاندازی کند، دارد یا خیر. ایران تهدید به خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای کرده است. اگر این کار را انجام دهد، بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی هیچ راهی برای مشاهده کارهای هستهای آینده ایران نخواهند داشت. با این وجود، جاسوسان اسرائیل توانایی فوقالعادهای در نفوذ به تشکیلات هستهای و نیروهای امنیتی ایران از خود نشان دادهاند و بارها دانشمندان و ژنرالهای هستهای را ترور کردهاند.
پروژه ایران بسیار گستردهتر و پراکندهتر از تلاشهای عراق و سوریه بوده است که راکتورهای آنها به ترتیب در سالهای ۱۹۸۱ و ۲۰۰۷ توسط اسرائیل بمباران شد. نیکلاس میلر، یک کارشناس عدم اشاعه در کالج دارتموث، میپرسد: «آیا این بیشتر شبیه سوریه ۲۰۰۷ خواهد بود – جایی که یک برنامه هستهای به طور قاطع پایان یافت – یا عراق ۱۹۸۱، جایی که جاهطلبیهای هستهای تقویت شد و مداخله مکرر لازم بود؟ با فرض اینکه رژیم فعلی در ایران در قدرت بماند، پول من روی دومی است.»
”