⏳مدت زمان مطالعه: ۷ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: یونا جرمی باب | 📅 تاریخ: ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴ / ۲۰ شهریور ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
ژنرال فرانک مککنزی، رئیس سابق سنتکام و عضو برجسته موسسه JINSA، به جروزالم پست گفت که مقامات پایینتر ایران ممکن است کشور را به سمت دستیابی به سلاح هستهای حرکت دهند، حتی بدون مشورت با رهبر عالیرتبه، آیتالله علی خامنهای.
در مصاحبهای اخیر، مککنزی درباره گزارشهای اخیر توسط جروزالم پست و دیگران، از جمله مقامات آمریکایی و اسرائیلی، که حاکی از پیشرفت جمهوری اسلامی در فعالیتهای گروه تسلیحات هستهای خود است، پرسیده شد. او پاسخ داد: «فکر میکنم آنها با دستیابی به سلاح هستهای بازی میکنند، اما هنوز تصمیمی برای انجام آن نگرفتهاند. کنترل و فرماندهی در ایران به حدی شکننده است که نمیتوان تصمیمی توسط رهبر عالی را مفروض دانست. این میتواند در سطح پایینتر اتفاق بیفتد.»
او افزود: «ایرانیها به طور معمول در سطوح پایینتر بدون تأیید رهبر عالی اقدامات نظامی انجام دادهاند. هیچ دلیلی برای اعمال این موضوع به دیگر عناصر وجود ندارد و من تعجب نمیکنم.»
این دیدگاه مککنزی بسیار مهم بود زیرا به طور معمول اعتقاد بر این است که خامنهای کنترل محکم بر سیاست هستهای دارد، اما رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل، تامیر هیمن، به پست گفته است که بهترین راه برای ردیابی هر گونه تصمیم احتمالی ایران برای دستیابی به بمب هستهای، دنبال کردن دانشمندان و مقامات هستهای در سطوح پایینتر است.
با تمرکز بر تهدید هستهای ایران، مککنزی دیدگاههای دیگری نیز درباره جمهوری اسلامی داشت، از جمله این که تهدید موشکهای بالستیک ایران در حال حاضر خطرناکتر از تهدید هستهای است.
او گفت: «استدلال من درباره ایران، که برخلاف بسیاری از مردم است، این است که ایران نمیخواهد سلاح هستهای داشته باشد، بلکه میخواهد بتواند سلاح هستهای داشته باشد. آنها با دستیابی به سلاح بازی میکنند. آنها میتوانند در عرض چند هفته به اندازه کافی ماده شکافپذیر تولید کنند. اما آنها تصمیم به انجام این کار نگرفتهاند. با عبور نکردن از آن خط، که از آن نمیتوانند بازگردند، میتوانند بر روی ایالات متحده و اروپاییها برای امتیازات کار کنند.»
او ادامه داد: «نیمه دیگر معادله، مشکل سلاحهای هستهای ایران، یک مشکل فیزیکی نیست، زیرا آنها خیلی نزدیک هستند… اما باید یک موشک داشته باشند تا آن را به هدف برسانند و یک کلاهک که بتواند ورود مجدد به جو را تحمل کند. این ماهها، شاید ماههای زیادی طول خواهد کشید. مشکل فیزیکی به سرعت قابل حل است. این یک مشکل مهندسی هوافضا است.»
در خصوص «نیمه دیگر معادله – ما [ایالات متحده و اسرائیل] موافقت کردیم که به تهران نباید اجازه داده شود که سلاحهای هستهای داشته باشد. با این حال، آنچه که ایرانیها در ۱۰-۱۵ سال گذشته انجام دادهاند، بهبود توانایی موشکهای بالستیک، پهپاد، و موشکهای کروز زمینی علیه سعودیها، امارات متحده عربی، بحرین و قطر است، به گونهای که ایران میتواند برتری [نظامی] بر آنها پیدا کند.»
حمله موشکی ایران
در ۱۳-۱۴ آوریل، ایران حدود ۱۲۰ موشک بالستیک، ۱۷۰ پهپاد، و دهها موشک کروز به سمت اسرائیل شلیک کرد.
او گفت: «چه چیز جدیدی به معادله اضافه شده است؟ آنها قالب خود را در اواسط آوریل آزمایش کردند. با هر ارزیابی وضعیت عینی، حمله [علیه اسرائیل] شکست خورد.» سپس در توضیح این که چرا حمله آوریل ایران شکست خورد، افزود: «اسرائیلیها خیلی خوب هستند، ایالات متحده کمک کرد، همسایگان منطقه کمک کردند، جغرافیا کمک کرد با توجه به این که موشکهای ایرانی باید مسیر طولانی را طی میکردند. این به اسرائیل عمق استراتژیک داد تا آن سلاحها را رهگیری کند. بنابراین ایران باید محاسبه مجدد کند، که چقدر میتواند اسرائیل را تهدید کند.»
مککنزی یادآوری کرد که رئیس جمهور سابق ایران، ابراهیم رئیسی، گفت بعد از انتخاب جو بایدن رئیس جمهور آمریکا و «صحبتهایی درباره بازگشت به JCPOA و صحبتهایی نیز درباره محدود کردن سلاحهای دیگر» در داخل توافق. ایرانیها گفتند، «ما هرگز موشکهای بالستیک خود را کنار نخواهیم گذاشت. آنها مرکز ثقل قابلیتهای ایران را نشان میدهند – نه لزوماً برنامه هستهای.»
علاوه بر این، مککنزی استدلال کرد که حمله آوریل ایران به اسرائیل هیچ ارتباطی با غزه نداشت. بلکه او گفت که این یک نمایش از این بود که ایران چقدر ناامید بود که کاری انجام دهد تا اسرائیل را از کوبیدن آن در «جنگ سایه» بین کشورها متوقف کند.
او با بررسی جزئیات تهدید موشکی بالستیک ایران در آوریل در مقایسه با تهدیدی که آنها میتوانستند در آینده داشته باشند، توضیح داد که از مجموع حدود ۳,۰۰۰ موشک بالستیک، ایرانیها حدود ۱,۰۰۰ موشک بالستیک دارند که برد کافی برای رسیدن به تلآویو دارند.
اما هم به پست و هم در یک رویداد جداگانه JINSA، او درباره «نرخ شلیک» ایران بحث کرد: به این معنا که تهران احتمالاً فقط میتواند حداکثر چند صد موشک در یک زمان شلیک کند زیرا تنها حدود ۳۰۰ پرتابگر موشک بالستیک و حتی تعداد کمتری از تراکتورهای TEL (Transporter Erector Launcher)، حدود ۱۰۰-۲۵۰، برای جابجایی موشکهای بالستیک به موقعیتهای پرتاب دارد. این امر تعداد موشکهای بالستیک که میتواند به اسرائیل شلیک کند را به احتمال زیاد بین ۱۰۰-۲۵۰ محدود میکند، به جای تمام ۱,۰۰۰ موشک.
رئیس سابق سنتکام گفت: «این یک مشکل برای ایرانیها بوده است. آوریل احتمالاً نمایانگر بیشترین تعداد موشکهای بالستیکی است که میتوانند در هر زمانی شلیک کنند – بر اساس تعداد پرتابگرها.»
او اذعان کرد که جمهوری اسلامی «میتواند دوباره بارگیری کند، اما زمان میبرد تا این کار انجام شود. این یک تمایز فنی و تاکتیکی مهم است.»
مککنزی افزود: «ایرانیها تلاش میکنند بهتر شوند. آنها میتوانند TELS بیشتر، پهپادها و موشکهای کروز زمینی برای نابود کردن رادارهای اسرائیلی بسازند. تمام دفاعهای هوایی بدون رادارها بیاثر هستند.»
اما مهم نیست ایران چقدر بهبود مییابد، او گفت که اسرائیل زمان هشدار طولانی خواهد داشت. پست یادآوری کرد که در آوریل، زمان هشدار حدود ۱۶ دقیقه بود: «۱۶ دقیقه زمان طولانی است. موشکهای بالستیک ایران بیشتر برای خلیج فارس است. آنها میتوانند به سایتهای زیرزمینی و سایتهای ثابت بروند. اما سایتهای ثابت میتوانند نابود شوند. ما باید آنها را تشویق کنیم که حرکات ثابت انجام دهند،» او با لبخندی محجوبانه گفت.
در پاسخ به این سوال که آیا اسرائیل فرصت عادیسازی روابط با سعودیها را به دلیل جنگ جاری از دست داده است، و با توجه به این که مککنزی ولیعهد سعودی محمد بن سلمان را به عنوان رئیس سنتکام شخصاً میشناخت، گفت: «عادیسازی اجتنابناپذیر است زیرا
این روند توسط رفتار ایران هدایت میشود که تهدیدی وجودی برای عربستان سعودی و کشورهای خلیج نزدیک به آن است. ممکن است کمی به تأخیر بیفتد، اما اجتنابناپذیر است که کشورها در برابر چیزی که بالاترین سطح بقا آنها را تهدید میکند، واکنش نشان دهند.»
در مورد وضعیت جنگ در غزه، مککنزی گفت: «در ۱۱ ماه گذشته، فرسایش نظامی قابل توجهی برای حماس رخ داده است. اما من فکر نمیکنم که بهطور کامل از نظر نظامی تمام شده باشد. اگر ایالات متحده یا اسرائیل ۲۰-۳۰٪ تلفات نظامی بگیرند، آنها از نظر رزمی غیرمؤثر میشوند زیرا ما در حمله مانور میدهیم.»
در مقابل، حماس «در سلولهای ثابت میجنگد و مانور نمیدهد، بنابراین میتواند تلفات بسیار بیشتری را جذب کند. آنها نمیتوانند وظایف فرماندهی و کنترل را انجام دهند، اما میتوانند تا زمان مرگ بجنگند. به همین دلیل است که حماس در زمین همچنان یک عامل در غزه است.»
او با ابراز امیدواری خوشبینانه گفت: «دوستان اسرائیلی من میخندند، اما فکر میکنم آینده باید شامل راهحل دو کشوری باشد. در آینده در غزه، باید نیرویی دیگر به جز ارتش اسرائیل وجود داشته باشد. اگر ارتش اسرائیل بخواهد برای همیشه بجنگد، فکر نمیکنم اسرائیل آن را بخواهد. اما حماس این را میخواهد.»
او افزود که در برخی جنگهای گذشته، «ایالات متحده کمپینهایی بدون وضعیت پایانی مشخص داشت»، که منجر به مشکلات زیادی شد. او پیشنهاد داد که در غزه، «چشمانداز لزوماً اشغال مداوم و مستمر در زمین را پیشبینی نکند، هرچند بسیاری از افراد با این موضوع مخالف هستند. اما مگر اینکه بخواهند برای همیشه بجنگند، با جریان آهسته تلفات هر روز و از دست دادن جانهای غزه، آنها باید راهی برای پیشرفت پیدا کنند.»
پاورقی ها:
⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاههای نویسنده و منبع اصلی را منعکس میکند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاههای مطرحشده نیست.
✅ سورس ما: جروزالم پست
https://m.jpost.com/arab-israeli-conflict/article-819735💡 درباره منبع: جروزالم پست (The Jerusalem Post) یکی از منابع معتبر خبری در حوزه خاورمیانه و جهان است که اخبار و تحلیلهای عمیق درباره تحولات سیاسی و امنیتی را پوشش میدهد.
✏️ درباره نویسنده: یونا جرمی باب، خبرنگار جروزالم پست، با تمرکز بر مسائل امنیتی و دفاعی است.