فارن پالسی: “ایران با بمب چه خواهد کرد؟” | ۲۶ شهریور ۱۴۰۳

تحلیل رفتار ایران با دستیابی به تسلیحات هسته‌ای: پیامدها و واکنش‌های احتمالی در منطقه و جهان

ایران با بمب چه خواهد کرد؟

⏳مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: فارن پالسی / سینا عضدی | 📅 تاریخ: ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۴ / ۲۶ شهریور ۱۴۰۳

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


هیچ نشانه‌ای از تسلیحاتی شدن برنامه هسته‌ای ایران در حال حاضر وجود ندارد، اما درگیری‌های جاری در خاورمیانه نگرانی‌هایی را برانگیخته است که تهران ممکن است سرانجام از آستانه عبور کند. یک ایران مسلح به هسته‌ای چگونه ممکن است رفتار کند؟ کارشناسان دیدگاه‌های متفاوتی در مورد تأثیر احتمالی منطقه‌ای و جهانی آن ارائه می‌دهند.

به طور مشهور، تاریخ‌نگار برنارد لوئیس در ۸ اوت ۲۰۰۶ استدلال کرد که ایران در ۲۲ اوت یک حمله هسته‌ای به اسرائیل انجام خواهد داد. در تقویم اسلامی، این تاریخ با سالگرد پرواز پیامبر محمد با اسب بالدار براق به «مسجد الاقصی»، که معمولاً با اورشلیم شناسایی می‌شود، مصادف بود. برای لوئیس، رهبران ایرانی «آخوندهای دیوانه» بودند و به دلیل دیدگاه‌های آخرالزمانی خود نمی‌توانستند بازداشت شوند.

در دیدگاهی تحریک‌آمیز دیگر که توجه زیادی را جلب کرد، دانشمند سیاسی کنت والتز در مقاله‌ای در فارن افرز در سال ۲۰۱۲ استدلال کرد که ترس از بمب هسته‌ای ایرانی «بسیار» اغراق‌آمیز شده است و اگر رهبران ایرانی به سلاح نهایی دست یابند، با احتیاط بیشتری عمل خواهند کرد. از دیدگاه والتز، رهبران ایرانی بازیگرانی منطقی هستند که تنها به بقای خود علاقه‌مندند. والتز ادامه داد که ایران مسلح به هسته‌ای ثباتی در خاورمیانه ایجاد خواهد کرد و ایران را امن‌تر خواهد کرد.

در حالی که پیش‌بینی‌های آخرالزمانی لوئیس هشداردهنده بود و به‌طور اساسی رهبری ایرانی را نادرست می‌خواند، دیدگاه آرامش‌بخش والتز بیش از حد خوش‌بینانه است. در عین حال، ری تکیه در سال ۲۰۲۱ استدلال کرد که دستیابی به تسلیحات هسته‌ای بزرگ‌ترین چالش برای جمهوری اسلامی خود خواهد بود و امنیت آن را تضعیف خواهد کرد. کارشناسان همچنین استدلال کرده‌اند که درگیری در غزه می‌تواند انگیزه و فرصت برای ایران فراهم کند تا سرانجام از آستانه هسته‌ای عبور کرده و به یک زرادخانه هسته‌ای دست یابد.

واقعیت در جایی بین خوش‌بینی والتز و خوانش نادرست لوئیس قرار دارد. در طول زمان، رهبری ایرانی الگویی مداوم از محاسبه منطقی در تصمیمات استراتژیک خود از جمله برنامه هسته‌ای خود نشان داده است. به عنوان مثال، زمانی که ایالات متحده در سال ۲۰۰۳ به عراق حمله کرد، رهبران محاسبه کردند که تلاش‌های تکثیر ممکن است ایران را در لیست اهداف ایالات متحده قرار دهد و به همین دلیل تلاش‌های تسلیحاتی کشور را متوقف کردند. این عمل‌گرایی در گزارش ۲۰۱۱ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منعکس شده است که نتیجه گرفت که «به دلیل نگرانی‌های فزاینده در مورد وضعیت امنیت بین‌المللی در عراق و کشورهای همسایه در آن زمان»، ایران در اواخر ۲۰۰۳ کار بر روی تسلیحات هسته‌ای را متوقف کرده است.

با این حال، عقلانیت رهبری ایرانی به معنای صلح‌طلبی نیست. پس از اطمینان از بقای خود، یک ایران مسلح به هسته‌ای با اعتماد بیشتری در صحنه بین‌المللی عمل خواهد کرد و می‌تواند چالش‌های جدیدی برای امنیت منطقه ایجاد کند.

برای شروع، یک زرادخانه هسته‌ای—حتی اگر محدود باشد—توانایی ایران در اعمال قدرت خود در خلیج فارس را به شدت افزایش می‌دهد. این آبراه، اولویت برای هر دو نظام پادشاهی پهلوی و جمهوری اسلامی، برای امنیت ملی ایران حیاتی است. پس از خروج نیروی دریایی بریتانیا در سال ۱۹۷۱، شاه به سرعت کنترل ایران بر جزایر کلیدی تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی را اعمال کرد. در سال ۱۹۷۶، او بیان کرد که «خلیج فارس و تنگه هرمز در حقیقت شریان حیاتی ایران را تشکیل می‌دهند. اگر این منطقه به هر نحوی تهدید شود، زندگی ما در خطر خواهد بود.» از دیدگاه او، نیروهای خارجی در خلیج فارس تهدیدی مستقیم برای امنیت ایران بودند.

رهبری جمهوری اسلامی نیز این دیدگاه استراتژیک را به اشتراک می‌گذارد. وزیر امور خارجه سابق محمد جواد ظریف نیز به این احساسات شاه اشاره کرده است و بیان کرده که خلیج فارس یک «شریان حیاتی و به همین دلیل یک اولویت امنیت ملی برای ایران است [و اینکه] هر حضور خارج از منطقه به تعریف ناامنی است.» نیروهای ایرانی مکرراً کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا را در آنچه که آن‌ها به عنوان حیاط خلوت خود می‌بینند، مورد آزار و اذیت قرار داده‌اند، که نشان‌دهنده مخالفت مستمر تهران با هرگونه حضور نظامی خارجی در منطقه است.

با یک عامل بازدارنده هسته‌ای، ایران می‌تواند به طور قاطع‌تر ادعاهای ارضی خود را مطرح کند، مانند وادار کردن امارات متحده عربی به عقب‌نشینی از اختلاف بر سر تنب‌ها و ابوموسی و تهدید حمل‌ونقل بین‌المللی در صورت تهدید منافع خود. علاوه بر این، تسلیحات هسته‌ای به ایران اجازه می‌دهد تا با نیروهای آمریکایی و سایر نیروهای خارجی در خلیج فارس با اعتماد بیشتری مواجه شود، زیرا تهدید تشدید هسته‌ای می‌تواند از تلافی نظامی جلوگیری کند.

رابطه ایران با اسرائیل، به‌ویژه، همچنان خصمانه است. با این حال، رهبری ایرانی از برتری متعارف و مزیت هسته‌ای اسرائیل آگاه است. در ماه آوریل، زمانی که اسرائیل به تأسیسات دیپلماتیک ایران در دمشق حمله کرد و یک فرمانده نظامی ایرانی را کشت، ایران با پرتاب چند صد موشک بالستیک و پهپاد پاسخ داد—برخی از آنها به سیستم دفاع موشکی اسرائیل نفوذ کردند. با این حال، ایران واکنش تلافی‌جویانه اسرائیل که سامانه دفاع هوایی نزدیک شهر اصفهان را هدف قرار داد، را به عمد کم‌اهمیت جلوه داد تا از درگیری گسترده‌تر با اسرائیل و در نتیجه ایالات متحده جلوگیری کند.

یک ایران مسلح به بمب هسته‌ای به طور قابل توجهی این پویایی را تغییر خواهد داد. تسلیحات هسته‌ای می‌تواند انحصار طولانی مدت اسرائیل را تضعیف کند و به طور قابل توجهی موقعیت ایران را در منطقه افزایش دهد. در عین حال، آنها همچنین می‌توانند درگیری کم‌شدت بین دو کشور را تشدید کنند، زیرا هر دو کشور می‌توانند بر زرادخانه‌های هسته‌ای خود برای محافظت از تشدید متعارف تکیه کنند، پویایی که به طور گسترده به عنوان پارادوکس ثبات-ناپایداری شناخته می‌شود.

به طور کلی، تسلیحات هسته‌ای می‌تواند نگرش رهبری ایران به نقش «مشروع» کشور در ژئوپلیتیک را تغییر شکل دهد. وضعیت آن به عنوان یک قدرت هسته‌ای اهرم دیپلماتیک ایران را به شدت افزایش می‌دهد و به آن اجازه می‌دهد تا به دنبال امتیازات امنیتی، سیاسی و اقتصادی باشد. رئیس‌جمهور محمود احمدی‌نژاد این احساس را زمانی به تصویر کشید که در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد که ایران پس از تسلط موفقیت‌آمیز بر چرخه سوخت غنی‌سازی به «باشگاه هسته‌ای» جهان پیوسته است. از زمانی که تلاش‌های تسلیحاتی خود را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرد، ایران به طور سیستماتیک برنامه هسته‌ای رو به رشد خود را به کار گرفته تا از قدرت‌های جهانی امتیازاتی بگیرد که در غیر این صورت ایران را در میز مذاکره نمی‌پذیرفتند. این امتیازات شامل تجارت، یکپارچگی تجاری، و همکاری در زمینه ایمنی هسته‌ای است که در متن توافق هسته‌ای ایران، معروف به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) گنجانده شده است. در واقع، توسعه هسته‌ای ایران در این دوره توسط عوامل امنیتی هدایت نمی‌شد بلکه به عنوان یک مکانیزم اهرمی مورد استفاده قرار می‌گرفت.

تسلیحات هسته‌ای همچنین به ایران اجازه می‌دهد تا به‌طور مستقل‌تری از شرکای بزرگ‌قدرت خود—یعنی روسیه، که به طور فزاینده‌ای ایران را به حوزه نفوذ خود می‌آورد—عمل کند. در این زمینه، تسلیحات هسته‌ای باعث می‌شود که شراکت با روسیه کمتر ارزشمند باشد، زیرا ایران به حفاظت کمتری از مسکو نیاز خواهد داشت. تسلیحات هسته‌ای هزینه‌های ایران برای عمل به‌طور مستقل از روسیه را کاهش می‌دهد و حتی روابط با غرب را بهبود می‌بخشد. این در مارس ۲۰۲۲ توسط یک مفسر روسی مطرح شد که پیشنهاد کرد یک ایران مسلح به هسته‌ای بسیار کمتر از یک ایران طرفدار غرب خطرناک خواهد بود. روسیه در گذشته تلاش‌های هسته‌ای ایران با غرب را تضعیف کرده است تا از نرمال‌سازی آن روابط جلوگیری کند. حمایت ایران از روسیه در اوکراین برای ایران هزینه‌های زیادی به همراه داشته است.

رهبران فعلی ایران، مانند پیشینیان خود، به شدت معتقدند که ایران تنهاست و توسط کشورهای خصمانه‌ای که در صورت فرصت خوب رفتار نخواهند کرد، احاطه شده است. از دیدگاه ایران، گزینه هسته‌ای نه تنها محافظی برای بقای ملی خود است بلکه ابزاری استراتژیک برای مجبور کردن قدرت‌های جهانی به شناخت منافع مشروع آن است. به این معنا، تسلیحات هسته‌ای برای ایران به عنوان نهایی‌ترین دفاع عمل می‌کند.

هنگامی که چین در دهه ۱۹۶۰ زرادخانه هسته‌ای خود را توسعه داد، آن نیز به عنوان یک دولت «سرکش» دیده می‌شد، دولتی که قبلاً با ایالات متحده جنگیده و به طور فعال سیاست‌های آمریکا را در منطقه خود تضعیف کرده بود. با این حال، با گذشت زمان، واشنگتن راهی برای همزیستی با یک چین مسلح به هسته‌ای پیدا کرد و در نهایت روابط دیپلماتیک را بازگرداند. تاریخ نشان می‌دهد که حتی دولت‌های هسته‌ای متخاصم نیز می‌توانند با نظم جهانی ادغام شوند، هرچند با احتیاط و تعامل استراتژیک قابل توجه.

سینا عضدی، مدرس بین‌الملل در دانشکده امور بین‌الملل الیوت دانشگاه جورج واشنگتن است که در برنامه هسته‌ای ایران و امنیت ملی تخصص دارد. X: @Azodiac83


پاورقی ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: فارن پالسی

💡 درباره منبع: فارن پالسی (Foreign Policy) یک مجله و وب‌سایت معتبر در حوزه روابط بین‌الملل و تحلیل‌های جهانی است که به ارائه مقالات و تحلیل‌های عمیق درباره مسائل جهانی و سیاست خارجی می‌پردازد.

✏️ درباره نویسنده: سینا آزادی، مدرس بین‌الملل در دانشگاه جورج واشنگتن و متخصص در برنامه هسته‌ای ایران و امنیت ملی است. او در تحلیل‌های خود به بررسی اثرات ژئوپلیتیک سیاست‌های ایران می‌پردازد.

خروج از نسخه موبایل