⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی/جسیکا مودی | 📅 تاریخ: March 31, 2025 / ۱۲ فروردین ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
در حالی که پکن به دنبال نفوذ و ارزشگذاری برای فضای سرمایهگذاری پایدار است، مسکو در حال کاشتن هرجومرج و فروش خدمات امنیتی خصوصی برای فرونشاندن آن است.
نوشته جسیکا مودی، مشاور تحقیقاتی مستقل با تمرکز بر ریسک سیاسی و صلحسازی در آفریقا.
[اشاره به تصویر سرباز جمهوری آفریقای مرکزی با پرچم روسیه در پسزمینه]
خورشید تازه در ۱۹ مارس ۲۰۲۳ طلوع کرده بود که مردان مسلح به معدن طلای چیمبولو در جمهوری آفریقای مرکزی (CAR) حمله کردند و به سمت کارمندان چینی ساکن در آنجا تیراندازی کردند. نگهبانان امنیتی سایت به راحتی مغلوب شدند و ۹ چینی، بخشی از گروهی که تنها چند روز قبل سایت را راهاندازی کرده بودند، کشته شدند.
گروههای شورشی به سرعت این حمله را به گردن عوامل گروه واگنر روسی انداختند که شورشیان ادعا میکردند قصد ترساندن چینیها را داشتند. طبق این روایت، روسها به حضور دیرینه چین در این کشور حسادت میکردند و میخواستند پکن را منصرف کنند تا مسکو بتواند عملیات خود را در بخش معدن جمهوری آفریقای مرکزی گسترش دهد.
هیچ مدرکی برای این ادعاها ارائه نشد و هویت عاملان حمله دو سال بعد همچنان نامشخص است. با این حال، این حادثه سوالاتی را در مورد برخورد بالقوه بین نفوذ فزاینده روسیه و چین در آفریقای جنوب صحرا ایجاد میکند.
در ابتداییترین سطح، این دو کشور اهداف اساساً متفاوتی در این قاره دارند. در حالی که چین به دنبال ثبات برای اطمینان از به ثمر رسیدن سرمایهگذاریهای قابل توجه خود بوده است، به نظر میرسد دخالت روسیه ناشی از ناامنی و بیثباتی است و در آن رشد میکند. این میتواند آنها را در یک مسیر برخورد ناخواسته قرار دهد.
حضور چین بسیار بزرگتر از روسیه است، به طوری که تجارت چین و آفریقا در سال ۲۰۲۴ به ۲۹۵ میلیارد دلار رسید – که آن را به بزرگترین شریک تجاری واحد این قاره تبدیل میکند. این در مقایسه با تنها ۲۴.۵ میلیارد دلار برای روسیه است.
چین دهههاست که در آفریقا حضور دارد، در حالی که احیای مجدد روسیه در این قاره بسیار جدیدتر است و به دهه ۲۰۱۰ بازمیگردد.
جاستوس نام، مشاور تحقیقاتی مستقل با تمرکز بر روابط چین و آفریقا، گفت: «روسیه تمایل دارد بر ایجاد اتحادهای سیاسی، فروش سلاح و استفاده از پیمانکاران نظامی خصوصی، مانند گروه واگنر، برای تأمین امنیت تمرکز کند.» «از سوی دیگر، چین استراتژی خود را بر روابط اقتصادی بلندمدت متمرکز کرده است.»
ابتکار کمربند و جاده (BRI) در مرکز این استراتژی قرار دارد. BRI یک برنامه سیاست اقتصادی خارجی و سرمایهگذاری است که اکنون همه کشورهای آفریقایی به جز دو کشور را شامل میشود. گستردگی این ابتکار با این واقعیت تأکید میشود که حداقل ۴۶ بندر آفریقایی توسط شرکتهای کشتیرانی دولتی چین ساخته یا تأمین مالی شدهاند یا در حال حاضر توسط آنها اداره میشوند.

در مقابل، مسکو به تعدادی از کشورهایی که گروههای مسلح در آنها گسترده هستند، کمک دفاعی ارائه کرده است و اغلب به رؤسای جمهور نوپا یا در حال شکست کمک کرده است تا در قدرت باقی بمانند، در حالی که در غیر این صورت ممکن بود توسط شبهنظامیان یا کودتاها سرنگون شوند.
تصادفی نیست که مالی، CAR و سودان، که همگی در حال حاضر ناامنی و شکنندگی گستردهای را تجربه میکنند، از کانونهای اصلی نفوذ روسیه در این قاره هستند.
در حالی که منافع روسیه و چین اغلب متفاوت بوده است، به دلیل تمایل مشترک آنها برای مقابله با نفوذ غرب، غالباً برای یکدیگر سودمند بودهاند.
چین احتمالاً از استفاده گسترده از تبلیغات طرفدار روسیه برای تشویق دولتهایی که قبلاً باورهای ضد فرانسوی و ضد غربی داشتند به بیرون راندن نیروها و پایگاههای فرانسوی و آمریکایی خشنود بوده است.
ویلیام متیوز، پژوهشگر ارشد چین و جهان در چتم هاوس، گفت: «چین به طور کلی خوشحال است که از رفتار روسیه به صورت فرصتطلبانه استفاده کند اگر با نفوذ ایالات متحده مقابله کند.» «آنها معمولاً با هم کار نمیکنند اما از سر راه یکدیگر کنار میروند.»
در نوامبر ۲۰۲۴، دو کشوری که به طور فزایندهای نشانههایی از نزدیک شدن به روسیه را نشان داده بودند – چاد و سنگال – از فرانسه خواستند نیروها و پایگاههای خود را خارج کند، که به سرعت توسط ساحل عاج در دسامبر ۲۰۲۴ دنبال شد و تعداد کشورهایی در غرب آفریقا که در پنج سال گذشته چنین درخواستهایی را مطرح کرده بودند به شش رساند.
علیرغم این همگرایی منافع، احتمالاً در دهه آینده حوزههای رقابت و اختلاف پدیدار خواهند شد.
چین و روسیه اکنون دو تأمینکننده بزرگ تسلیحات به آفریقای جنوب صحرا هستند. روسیه ۲۱ درصد از واردات تسلیحات را تأمین میکند، که اندکی جلوتر از چین با ۱۸ درصد است. تحریمهای غرب علیه روسیه در سالهای اخیر فروش تسلیحات توسط مسکو به این قاره را دشوارتر کرده و فرصتی را برای چین در این بازار ایجاد کرده است.
کریس آلدن، استاد روابط بینالملل در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن، گفت: «روسیه قبلاً بر این بخش تسلط داشت، اما اکنون چین نیز در حال ورود به آن است و دامنه رقابت شدیدتر بین دو کشور را ایجاد میکند.»
در همین حال، نبردها برای دسترسی به مواد معدنی حیاتی نیز میتواند مشکلساز شود. چین حدود ۳۰ درصد از تولید مس آفریقا و ۵۰ درصد از تولید کبالت را کنترل میکند، که به آن کنترل قابل توجهی بر زنجیرههای تأمین جهانی میدهد که میخواهد از آن محافظت کند.
این عزم برای حفاظت از دسترسی خود به منابع در شرق جمهوری دموکراتیک کنگو برجسته شده است، جایی که درگیری در ماههای اخیر بین شورشیان M23 تحت حمایت رواندا و دولت کنگو دوباره شعلهور شده است.
شرکتهای چینی مالکیت اکثر معادن کبالت، اورانیوم و مس در شرق کنگو را در اختیار دارند و چین پهپادها و سلاحهایی را به دولت کنگو و همسایه اوگاندا برای مبارزه با شورشیان ارائه کرده است. پکن حتی از کیگالی خواسته است تا حمایت خود از M23 را پایان دهد، به احتمال زیاد به این دلیل که میخواهد ثبات را در اطراف معادن خود در شرق کنگو بازگرداند.
این ترجیح چین برای نفوذ ظریف و حفظ ثبات در مناطق سرمایهگذاری برای اطمینان از بازده خوب، میتواند به تدریج با تلاشهای روسیه برای کاشتن و تشویق خشونت و تفرقه در تضاد قرار گیرد. بدون بیثباتی، مدل روسیه برای مبادله کمک امنیتی با منابع طبیعی احتمالاً بیاثر خواهد بود.
نام گفت: «اگر کشورهای آفریقایی برای نیازهای امنیتی به روسیه روی آورند، ممکن است سرمایهگذاریهای زیرساختی چین در مناطق مستعد درگیری را در اولویت پایینتری قرار دهند.»
این ممکن است زمانی که چین و روسیه به دنبال ایجاد نفوذ یا سرمایهگذاری در کشورهای یکسان نیستند، اهمیت چندانی نداشته باشد. با این حال، جایی که حضور آنها همپوشانی دارد، مانند مورد CAR و به طور فزایندهای در گینه استوایی – جایی که چین برنامههایی برای ساخت پایگاه دریایی دارد و روسیه نیز کمک امنیتی واگنر را ارائه میدهد – این ممکن است چالشهایی را ایجاد کند.
این نبردی نیست که روسیه بخواهد. مسکو در حال حاضر با باتلاق نظامی خود در اوکراین دست و پنجه نرم میکند و برای کمک به دور زدن تحریمهای غرب پس از تهاجم به اوکراین در سال ۲۰۲۲، به شدت به چین متکی بوده است. با توجه به اهمیت چین برای بقای سیاسی ولادیمیر پوتین، پکن بیشتر کارتها را در این رقص دیپلماتیک در دست دارد: مسکو تقریباً به طور قطع مجبور به عقبنشینی خواهد شد اگر چین چنین درخواستی کند.
اما نفوذ و سرمایهگذاری در آفریقای جنوب صحرا برای روسیه حیاتی است، هم به عنوان وسیلهای برای تضمین دسترسی به مواد معدنی حیاتی و هم به عنوان حائلی در برابر تحریمهای غرب. بنابراین بعید است که عملیات خود را در این قاره متوقف کند مگر اینکه مجبور شود.
به همین ترتیب، اگرچه احتمالاً خطر وجودی کمتری برای چین ایجاد میکند، پکن نیز ترجیح میدهد از هرگونه رویارویی با روسیه اجتناب کند.

چین در حال حاضر علاقهای به پرداختن به مسائل امنیتی در مجاورت سرمایهگذاریهای آفریقایی خود ندارد. اما هرچه روسیه در این قاره جسورتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که چالشهای امنیتی از مرزها عبور کرده و مشکلاتی را برای سرمایهگذاریها و نفوذ چین در این کشورها ایجاد کند.
اکنون بیش از ۱۰ هزار شرکت چینی در آفریقا فعالیت میکنند و ارزش تجارت چین در آنجا از سال ۲۰۰۵ به بیش از ۲ تریلیون دلار رسیده است.
آلدن گفت: «مسئله ثبات در بلندمدت برای چین مهمتر است.» «سوال این خواهد بود که، چین چگونه از آسیب رساندن اقدامات روسیه به منافع چین جلوگیری میکند؟»
یک نقطه اشتعال قابل توجه میتواند ساحل عاج باشد که خود را در همسایگی به طور فزایندهای بیثبات مییابد که نفوذ روسیه در آن شایع است. روسیه مشتاق ایجاد حضور در ساحل عاج است و به نظر میرسد در ماههای اخیر به کشورهای ساحل در اجرای کمپینهای اطلاعات نادرست در ساحل عاج کمک کرده است.
در حال حاضر، ساحل عاج نسبتاً باثبات باقی مانده است، اگرچه انتخابات امسال با پتانسیل ناآرامی بیشتر برگزار میشود. چین، که مهمترین شریک تجاری ساحل عاج است و تجارت آن بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲ بیش از دو برابر شده است، احتمالاً اگر روسیه در آنجا اختلالی ایجاد کند که روابط اقتصادی آن را تضعیف کند، بسیار ناامید خواهد شد.
نه تنها یک چالش امنیتی وجود دارد، بلکه اگر کشورهایی که با روسیه شریک هستند به طور فزایندهای با ناآرامیهای مدنی و درگیری روبرو شوند، بعید است که بتوانند وامهای زیرساختی چین را بازپرداخت کنند، که مشکل دیگری را برای چین ایجاد میکند.
وامهای چین حدود ۱۲ درصد از بدهیهای عمومی و خصوصی آفریقا را تشکیل میدهد و برخی کشورها وضعیت بسیار بدی دارند. به عنوان مثال، تا سال ۲۰۲۱، بدهی گینه استوایی به چین ۴۹.۷ درصد تولید ناخالص داخلی بود و در سال ۲۰۱۹، بدهی جیبوتی به ۷۱ درصد و زامبیا به ۶۵.۸ درصد رسیده بود.
سپس، معمای دیگری وجود دارد که چه اتفاقی میافتد وقتی ویرانگری روسیه، غرب را خشمگین میکند.
از یک سو، هرج و مرجی که توسط روسیه ایجاد میشود، حواس غرب را از مقابله با فعالیتها و گسترش چین پرت میکند زیرا بیش از حد نگران اقدامات جنگطلبانهتر مسکو است.
با این حال، این امکان نیز وجود دارد که در حالی که نفوذ چین قبل از دخالت روسیه نسبتاً بدون مانع پیش میرفت، غرب اکنون برای حفظ حضور در این قاره برای مقابله با روسیه سختتر بجنگد، که به نوبه خود جاهطلبیهای چین را ناکام میگذارد یا مستقیماً برای منابع رقابت میکند.
این شاید در ظهور کریدور لوبیتو، یک راه آهن ۸۰۰ مایلی که مناطق معدنی کنگو را به زامبیا و بندر لوبیتو آنگولا در اقیانوس اطلس متصل میکند، بیشترین نمود را داشته باشد. خط راه آهن، که اولین مطالعات امکانسنجی آن در سپتامبر ۲۰۲۴ تکمیل شد، توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپا تأمین مالی میشود و یک مقابله مستقیم با BRI است.
رئیس جمهور وقت جو بایدن در دسامبر برای ترویج این پروژه و نشان دادن تعهد ایالات متحده به این قاره از آنگولا بازدید کرد، در حالی که رئیس جمهور آنگولا، ژوائو لورنسو، ایالات متحده را به عنوان شریک ایدهآل برای تجهیز مجدد ارتش آنگولا توصیف کرده است.
هیچ یک از اینها خبر خوبی برای چین، متحد دیرینه آنگولا، نبود، که با سرمایهگذاریهای جدید در آنگولا، از جمله اعلام اینکه پکن اولین بزرگراه آنگولا را خواهد ساخت، به شدت مقابله کرده است. این پروژه جنوب و شمال آنگولا را به هم متصل میکند و قرار است ساخت آن امسال آغاز شود.
برای چین، کشورهای آفریقایی ضروری هستند؛ آنها تجارت و ثروت قابل توجهی و همچنین دسترسی به بنادر استراتژیک را برای آن فراهم میکنند. با این حال، علیرغم تمام بیثباتیهایی که روسیه به طور بالقوه به ارمغان میآورد، دخالت مسکو نیز به دلیل روشی که نفوذ غرب را در منطقه بیشتر تضعیف میکند، سودمند است.
در چنین شرایطی، در بلندمدت، چین ممکن است تصمیم بگیرد خود را تطبیق دهد تا بتواند هم خدا را داشته باشد و هم خرما را. پکن ممکن است شروع به تقلید از استفاده روسیه از مزدوران کند و بخش امنیت خصوصی خود را برای کاهش اتکای خود به ثبات توسعه دهد.
با استقرار مزدوران خود، میتواند بهتر از عملیات خود در خارج از کشور دفاع کند و به آن امکان میدهد سرمایهگذاریهای خود را علیرغم هرج و مرج الهام گرفته از روسیه ادامه دهد و در عین حال مسکو را به عنوان مقابلهای با غرب در این قاره درگیر نگه دارد.
”