اندیشکده موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک (IISS) : «سیستم تجارت جهانی مبتنی بر قوانین عمدتاً بی‌ربط است» | فروردین ۱۴۰۴

با فلج شدن سیستم حل اختلاف WTO و سوءاستفاده از معافیت امنیت ملی، سیستم تجارت جهانی مبتنی بر قوانین در حال فروپاشی است و قدرت جایگزین قوانین می‌شود.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: IISS / Chris Clague | 📅 تاریخ: April 2025 (No specific day) / فروردین ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


مرگ تدریجی سیستم تجارت جهانی مبتنی بر قوانین

در غیاب تغییرات عمده سیاستی توسط ایالات متحده و سایر قدرت‌های بزرگ، سیستم تجارت جهانی مبتنی بر قوانین به لغزش خود به سمت بی‌ربطی ادامه خواهد داد و قدرت را به جای قوانین به عنوان بزرگترین تعیین کننده روابط تجاری جایگزین خواهد کرد.

در میان هرج و مرج اقدامات تجاری دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، در دو ماه اول ریاست جمهوری‌اش، یک تحول کلیدی نادیده گرفته شده است. این است که دو کشور از آسیب‌پذیرترین کشورها در برابر تعرفه‌های ایالات متحده – چین و کانادا – به طرز شگفت‌انگیزی در اوایل فوریه و اوایل مارس ۲۰۲۵ درخواست رایزنی با ایالات متحده در سازمان تجارت جهانی (WTO) کردند.

این درخواست‌ها اولین گام در حل و فصل اختلافات در WTO است. ایالات متحده هر دو درخواست را در ۱۴ مارس پذیرفت. با این حال، باید از تشویق برای یکپارچگی پایدار سیستم تجارت جهانی خودداری کرد. قوانین WTO دیگر قابل اجرا نیستند و از سال ۲۰۱۹ تاکنون چنین بوده‌اند. همه طرف‌های درگیر این را می‌دانند، که این درخواست‌ها و پذیرش آنها را نشان‌دهنده لغزش طولانی مدت این نهاد به سمت بی‌ربطی – معادل مرگ نهادی – می‌کند.

ترکیبی از خصومت و بی‌تفاوتی آمریکا

از دسامبر ۲۰۱۹، زمانی که اولین دولت ترامپ انتصابات جدید در نهاد استیناف WTO را مسدود کرد و آن را به دلیل کمبود اعضا قادر به بررسی استیناف‌ها نکرد، WTO اگرچه با سوسوهای گاه به گاه حیات، اما مرده بوده است.

به عنوان مثال، پیشنهادهای مختلفی از سوی اعضای اروپایی و دیگران برای اصلاح سیستم کلی حل و فصل اختلافات – «گوهر تاج» سازمان – وجود داشت. شورای عمومی WTO موظف به ایجاد اجماع برای اصلاحات شد. با این حال، تا پایان سال ۲۰۲۴، پیشرفت به سمت حل اختلافات مختلف بین اعضا متوقف شده بود. پتر اولبرگ، رئیس فرآیند اصلاحات در سال ۲۰۲۴ و سفیر نروژ در WTO، در گزارش دسامبر خود نتیجه گرفت که «اکثریت اعضا نشان داده‌اند که منافع آنها به بهترین وجه توسط ویژگی‌های کلیدی سیستم فعلی بدون تغییرات اساسی در آنها تأمین می‌شود.»

امیدی وجود داشت که دولت جو بایدن، رئیس جمهور سابق ایالات متحده، انتصابات را از انسداد خارج کند و ایالات متحده را بیشتر در فرآیند اصلاحات درگیر کند، اما این هرگز محقق نشد. به جز یک چرخش کامل که تصور آن تقریباً غیرممکن است، بی‌تفاوتی ایالات متحده – اگر نگوییم خصومت آشکار – حداقل برای چهار سال آینده ادامه خواهد داشت.

تا آن زمان، ممکن است برای احیای سازمان خیلی دیر شده باشد. بدون نهاد استیناف، فرآیند حل و فصل اختلافات نامشروع می‌شود. و بدون فرآیند حل و فصل اختلافات مشروع، بسیاری از کشورها طوری عمل خواهند کرد که گویی قوانین دیگر اعمال نمی‌شوند، همانطور که ایالات متحده اکنون انجام می‌دهد. دیگران مطمئناً دنبال خواهند کرد – مسلماً، برخی قبلاً این کار را کرده‌اند.

از دست دادن حسن نیت و معافیت امنیت ملی

علاوه بر این، حتی اگر با نوعی توافق ناگهانی جهانی، بر سر اصلاح مکانیسم حل و فصل اختلافات WTO توافق حاصل شود، موضوع برجسته معافیت امنیت ملی همچنان باقی است. این معافیت در ماده ۲۱، «استثنائات امنیتی»، موافقت‌نامه عمومی تعرفه و تجارت ۱۹۴۷ و ۱۹۹۴ قرار دارد و بیان می‌کند که این موافقت‌نامه نباید «به گونه‌ای تفسیر شود… که مانع از انجام هرگونه اقدامی توسط هر طرف متعاهد شود که برای حمایت از منافع امنیتی اساسی خود ضروری می‌داند.»

تا سال‌های اخیر، به ندرت به آن استناد می‌شد که استفاده سوئد از آن در سال ۱۹۷۵ برای توجیه سهمیه‌های وارداتی کفش، در محافل تجاری تا حدی مضحک بود.

برای حامیان سیستم تجارت مبتنی بر قوانین، این معافیت دیگر چندان خنده‌دار نیست. ایالات متحده از سال ۲۰۱۷، ۳۰ بار به آن استناد کرده است. تنها در سال ۲۰۲۴، کشورهای مختلف در حداقل ۹۵ اعلان جداگانه به WTO به آن استناد کردند. هدف اصلی آن، پوشش مواد شکافت‌پذیر، تسلیحات، مهمات و ادوات جنگی، چنان تنزل یافته است که کشورها به اندازه کافی احساس راحتی کرده‌اند تا موانع وارداتی را برای محصولات کشاورزی اساسی و اثاثیه منزل به دلایل امنیت ملی افزایش دهند.

با این حال، این اقدامات واقعاً قابل چالش نیستند – هر چقدر هم که ادعای فردی پوچ باشد – به خصوص اکنون که ایالات متحده به دفعات به آنها استناد می‌کند. این نگرانی دیرینه در مورد ماده ۲۱ بود: برای دستیابی به توافق کلی ضروری بود، اما همچنین نیازمند حسن نیت – به ویژه از سوی قدرتمندترین کشورهای عضو – برای عملکرد سیستم بود. به عبارت دیگر: اگر مجاز به اعمال معافیت امنیت ملی برای هر محصول یا گروهی از محصولات باشد، آنگاه قوانین به طور فزاینده‌ای بی‌معنی می‌شوند.

به نظر می‌رسد آن حسن نیت از بین رفته است. همراه با آن، و در کنار وضعیت مکانیسم حل و فصل اختلافات، سیستم تجارت مبتنی بر قوانین پس از جنگ جهانی دوم نیز، حداقل در سطح جهانی، از بین رفته است.

توافقنامه‌های تجاری دوجانبه و منطقه‌ای بزرگ متعدد و همپوشان – مانند موافقت‌نامه جامع و پیشرو برای مشارکت ترانس پاسیفیک و مشارکت اقتصادی جامع منطقه‌ای – هنوز قوانین تثبیت شده WTO را به عنوان نقطه شروع در نظر می‌گیرند، اما اجرا می‌تواند یک مسئله باشد. اکثر این پیمان‌ها فاقد دبیرخانه دائمی برای مدیریت وظایف حیاتی اجرا و نظارت بر پایبندی به اصول توافقنامه هستند.

خلاء قریب‌الوقوع تجارت جهانی و جایگزینی قوانین با قدرت

به جای قوانین، قدرت به یک تعیین کننده بزرگتر در روابط تجاری تبدیل خواهد شد. همین امر ممکن است در مورد «فاصله ژئوپلیتیکی» نیز صدق کند، معیاری از میزانی که متحدان با یکدیگر یا درون بلوک‌های متحد تجارت می‌کنند. دومی کمتر از آنچه شاید تصور می‌شود ایستا است. در سال ۱۸۴۸، لرد پالمرستون، وزیر امور خارجه بریتانیا، در مورد کشورش گفت: «ما متحدان ابدی نداریم و دشمنان دائمی نداریم. منافع ما ابدی و دائمی است و وظیفه ما دنبال کردن آن منافع است.» او می‌توانست در مورد اکثر کشورهای بزرگ در سال ۲۰۲۵ صحبت کند.

در گذشته نزدیک، دیگران WTO و سیستم تجارت جهانی مبتنی بر قوانین را به اکسیژن تشبیه کرده‌اند – تا زمانی که غایب نباشد، آن را بدیهی می‌دانید.

مطمئناً نابرابری‌ها و عدم توازن‌ها به دلیل نقض‌ها و شکست‌های بی‌شمار سیستم تجارت جهانی مبتنی بر قوانین باقی می‌مانند. اما خلائی که تجارت جهانی در شرف ورود به آن است ممکن است باعث شود اقتصادها در سراسر جهان زودتر از آنچه فکر می‌کنند نفس‌نفس بزنند.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: International Institute for Strategic Studies (IISS)

💡 درباره منبع: موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک (IISS) یک اندیشکده بریتانیایی پیشرو در زمینه امور سیاسی-نظامی جهانی است. مقر آن در لندن است و به تحلیل‌های معتبر، انتشار داده‌های دفاعی (مانند The Military Balance) و برگزاری نشست‌های امنیتی برجسته (مانند گفتگوی شانگری-لا) شهرت دارد.

✏️ درباره نویسنده: کریس کلیگ (Chris Clague) یک پژوهشگر و تحلیلگر متخصص در تجارت بین‌الملل و اقتصاد سیاسی است. او به عنوان عضو وابسته در برنامه ژئواکونومی و استراتژی IISS فعالیت داشته و به طور منظم در مورد مسائل مربوط به WTO و تجارت جهانی می‌نویسد.

خروج از نسخه موبایل