فارن افیرز: “آمریکا در حال مبارزه با جنگ تجاری اشتباه است” | ۲۱ شهریور ۱۴۰۳

چرا تعرفه‌ها و سیاست‌های حمایت‌گرایانه نمی‌توانند به اشتغال آمریکا کمک کنند و چگونه جهانی‌سازی می‌تواند راه‌حل باشد

⏳مدت زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: فارن افیرز / نیکولو دبلیو بونیفای، نیتا رودرا، رادنی لودما، و جی. برادفورد جنسن | 📅 تاریخ: ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۴ / ۲۱ شهریور ۱۴۰۳

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


آمریکا در حال مبارزه با جنگ تجاری اشتباه است

کامالا هریس و دونالد ترامپ دیدگاه‌های بسیار متفاوتی برای آینده ایالات متحده دارند. آن‌ها در مسائل اجتماعی مانند سقط جنین و مالیات تفاوت دارند و می‌توانند سیاست خارجی آمریکا را به جهت‌های مخالفی هدایت کنند، به ویژه در مورد ائتلاف کشور با اروپا.

با این حال، در یک موضوع هردو نامزد دموکرات و جمهوری‌خواه هم‌صدا هستند: حمایت‌گرایی. ترامپ تعرفه‌های گسترده‌ای از ۱۰ تا ۲۰ درصد را برای اکثر کالاها پیشنهاد داده است. هریس از تعرفه‌های کلی انتقاد کرده است، اما به گفته یک سخنگوی کارزار، او همچنان “تعرفه‌های هدفمند و استراتژیک را برای حمایت از کارگران آمریکایی، تقویت اقتصاد و پاسخگو نگه‌داشتن دشمنان” اعمال خواهد کرد.

این اتفاق تعجب‌آور نیست. در طول دهه گذشته، حمایت‌گرایی حمایت دوحزبی کسب کرده است. ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود تعرفه‌هایی را بر واردات از هم‌پیمانان و دشمنان اعمال کرد. جو بایدن قول داده بود که یک دوره تجاری متفاوت ایجاد کند و به چندجانبه‌گرایی بازگردد. با این حال، دولت بایدن تقریباً تمام تعرفه‌های ترامپ را حفظ کرده، تعرفه‌های جدیدی اضافه کرده و مفاد “خرید آمریکایی” را که خرید محصولات داخلی را برای نهادهای فدرال الزامی می‌کند، گسترش داده است.

به گفته بایدن، هریس و ترامپ، این محدودیت‌ها از صنایع آمریکایی در برابر رقابت خارجی محافظت می‌کند. آن‌ها استدلال می‌کنند که تعرفه‌ها می‌توانند امنیت ملی را تقویت کرده، رشد اقتصادی را افزایش دهند و مشاغل کارگری که به دلیل رقابت وارداتی ناپدید شده‌اند را بازگردانند. ترامپ در کمپین ۲۰۱۶ خود گفت: “من معاملات تجاری فاجعه‌بارمان را مجدداً مذاکره خواهم کرد. ما فقط معاملات تجاری عالی خواهیم داشت که کارگر آمریکایی را در اولویت قرار دهد. و ما معدن‌کاران و کارگران فولادمان را به کار بازمی‌گردانیم.”

درست است که رقابت وارداتی، به‌ویژه از چین، برای ایالات متحده شغل‌های تولیدی هزینه داشته است. اما سیاستمداران اشتباه می‌کنند اگر بگویند که حمایت‌گرایی می‌تواند اشتغال ایجاد کند. مطالعه‌ای جدید که با استفاده از داده‌های اخیر تجاری و اشتغالی انجام دادیم نشان می‌دهد که رقابت وارداتی از چین دیگر عامل کاهش اشتغال تولیدی در آمریکا نیست. ایالات متحده از دهه اول قرن بیست و یکم به بعد مشاغل تولیدی خود را از دست نداد—بسیار قبل از آنکه واشنگتن شروع به اعمال تعرفه‌ها بر محصولات چینی کند. سهم مشاغل آمریکایی در تولید حتی زمانی که واردات چینی به آمریکا بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ همچنان رشد کرد، ثابت ماند. و این وضعیت ثابت مانده است، حتی با اعمال تعرفه‌های ترامپ و کاهش صادرات چینی به آمریکا.

به عبارت دیگر، ایالات متحده در حال مبارزه با جنگ تجاری گذشته است. سیاست‌های فعلی آن برای دوره‌ای طراحی شده‌اند که مدتهاست گذشته و باعث گسترش بازار کار نمی‌شوند. در واقع، ممکن است اشتغال را سرکوب کنند. بر اساس تحقیقات ما، تجارت با اقتصادهای در حال توسعه به شرکت‌های تولیدی آمریکا کمک می‌کند تا کارگران بیشتری استخدام کنند، عمدتاً با آسان‌تر کردن واردات قطعات برای این شرکت‌ها.

بنابراین، واشنگتن باید استراتژی متفاوتی اتخاذ کند. به جای دنبال کردن سیاست‌های حمایت‌گرایانه، باید بر کاهش موانع و تقویت روابط اقتصادی جهانی تمرکز کند. مهم‌تر از آن، باید اولویت‌بندی کند که همه آمریکایی‌ها بتوانند از جهانی‌سازی بهره‌مند شوند. این بهترین راه برای کمک به کارگران در ایالات متحده—و در سراسر جهان—است.

غفلت از مسیر صحیح

از دهه ۱۹۹۰، بخش تولیدی آمریکا رقابت شدیدی از چین تجربه کرد. سرمایه‌گذاری چشمگیر چین در رشد اقتصادی مبتنی بر صادرات و دستمزدهای نسبتاً پایین، رقابت را برای صنایع تولیدی کم‌مهارت آمریکا در بازارهای جهانی و داخلی سخت‌تر کرد. به نتیجه، بسیاری از شرکت‌ها کارخانه‌ها را تعطیل کردند و کارگران را اخراج کردند.

این کاهش مشاغل چشمگیر بود. به گفته پژوهشگران رابرت فینسترا، هانگ ما و یوان شو، رشد سریع واردات چین منجر به حدود ۱.۵ میلیون شغل از دست رفته در ایالات متحده بین سال‌های ۱۹۹۱ و ۲۰۱۱ شد. در مناطقی که تمرکز بالایی از کارگران آسیب‌دیده داشت، سطح فقر افزایش یافت و نرخ‌های اعتیاد نیز بالا رفت. نرخ‌های ازدواج و زاد و ولد کاهش یافت. بسیاری از این کارگران و بستگانشان به ترامپ روی آوردند که وعده کاهش تجارت با کشورهای دیگر و بازگرداندن اشتغال را داده بود. حمایت آن‌ها به ترامپ کمک کرد تا ایالات‌هایی مانند میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین را که به طور سنتی دموکراتیک بودند، به دست بیاورد—و با آن‌ها، کاخ سفید را.

ترامپ به عنوان رئیس جمهور تلاش کرد به وعده‌های خود عمل کند. او تعرفه‌هایی بر چین و مکزیک اعمال کرد. او شروع به تعرفه‌گذاری بر واردات از کانادا و اتحادیه اروپا کرد. تعرفه‌ها واردات را کاهش دادند، اما صادرات آمریکا نیز کاهش یافت. مهم‌تر از همه، به عنوان یک برنامه ایجاد شغل، تعرفه‌های او ناکام ماندند. «شوک چین» قبل از روی کار آمدن ترامپ پایان یافته بود. از آن زمان، واردات از چین تأثیر قابل توجهی بر اشتغال آمریکا نداشته است. بر اساس تحقیقات ما، تجارت با سایر کشورها نیز هیچ آسیبی به بازار کار ایالات متحده نرسانده است. سهم مشاغل آمریکایی در تولید تحت ریاست جمهوری ترامپ و بایدن افزایش نیافت.

مطالب مرتبط

بازگشت به مسیر

تعرفه‌ها تولید آمریکا را احیا نکرده‌اند. اما می‌توانند آن را سرکوب کنند. چین تنها ۱۶.۵ درصد از کل واردات ایالات متحده را تأمین می‌کند. بقیه از ترکیبی از سایر کشورها از جمله چندین اقتصاد نوظهور—یعنی برزیل، هند، مکزیک، کره جنوبی، تایلند و ویتنام—می‌آیند. زمانی که تیم ما به تجارت ایالات متحده با این بازارهای نوظهور نگاه کرد، دریافتیم که واردات به طور مثبت به اشتغال تولیدی آمریکا کمک کرده است. بین سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۹، واردات از این اقتصادها نزدیک به ۵۰۰,۰۰۰ شغل آمریکایی ایجاد کرد که در بسیاری از همان مناطقی که یک دهه قبل شغل‌هایشان را به چین از دست داده بودند، متمرکز شده‌اند. دلیل این رشد ساده است: بزرگ‌ترین و پرکارترین تولیدکنندگان آمریکا تمایل دارند که کالاهای پیچیده‌ای تولید کنند که مواد اولیه آن‌ها از سایر نقاط جهان تأمین می‌شود. به همین دلیل، زمانی که واردات مقرون به صرفه باشد، آن‌ها راحت‌تر می‌توانند رشد کنند و کارگران را استخدام کنند.

فراتر از ایجاد خطر اینکه صادرکنندگان آمریکایی ممکن است با تعرفه‌های تلافی‌جویانه روبرو شوند، تمرکز واشنگتن بر تعرفه‌ها توجه را از نقاط قوت کشور در خدمات منحرف می‌کند. صنایع خدمات تجاری—مانند نرم‌افزار، مهندسی، تحقیق و توسعه، و خدمات مالی—بیش از دو برابر تعداد کارگران آمریکایی را نسبت به بخش تولید با دستمزدهای بالاتر استخدام می‌کنند. این صنایع میلیون‌ها شغل برای کارگران بدون تحصیلات دانشگاهی فراهم می‌کنند. بسیاری از این صنایع صادرکننده هستند و شرکت‌های آمریکایی در آن‌ها رهبران جهانی هستند. با این حال، بسیاری از کشورها موانع بالایی برای تجارت خدمات دارند و فرصت‌های آمریکایی‌ها را محدود می‌کنند. به جای افزایش تعرفه‌های کالا، سیاست‌گذاران آمریکایی باید بر کاهش موانع تجارت خدمات تمرکز کنند—که به ایجاد اشتغال بیشتر در بخش خدمات تجاری کمک خواهد کرد.

اینکه تجارت به ایجاد مشاغل آمریکایی کمک می‌کند، خبر خوبی برای کارگران آمریکایی و کارگران خارجی که کالاهای صادر شده به کشور را تولید می‌کنند، است. این بدان معنی است که همه زمانی که ایالات متحده در تجارت جهانی شرکت می‌کند، سود می‌برند. اما همچنین به این معنی است که پیشنهادهای اعمال تعرفه‌ها، به ویژه تعرفه‌های گسترده‌ای که ترامپ اعلام کرده است، می‌تواند به راحتی به کارگران آمریکایی و خارجی آسیب برساند.

برخی از دانشمندان و مقامات که قبول دارند تعرفه‌ها اشکالات اقتصادی دارند، همچنان معتقدند که آن‌ها برای اهداف امنیت ملی ضروری هستند. آن‌ها استدلال می‌کنند که واشنگتن باید تجارت با چین را به‌ویژه کاهش دهد تا از رشد پکن جلوگیری کند و اطمینان حاصل کند که صنایع آمریکایی هرگز به واردات چینی وابسته نمی‌شوند. اما تعرفه‌ها، مانند هر اقدام حمایت‌گرایانه دیگری، ابزارهایی کلی برای رسیدگی به نگرانی‌های امنیت ملی هستند. برای کاهش ریسک‌ها در زنجیره‌های تأمین که به امنیت ملی حیاتی هستند، مقامات آمریکایی باید سیاست‌های جایگزینی را که به وضوح بر حفاظت از امنیت ملی متمرکز هستند و در عین حال هزینه‌های اقتصادی را به حداقل می‌رسانند، دنبال کنند.

در واقع، تعرفه‌های گسترده می‌تواند آمریکا را کمتر امن کند. اگر واشنگتن اقدامات حمایت‌گرایانه گسترده و بدون تبعیض را اعمال کند، کشورها ممکن است به همین روش پاسخ دهند. چنین جنگ تجاری بی‌ثبات‌کننده خواهد بود. همانطور که بسیاری از دانشمندان علوم سیاسی نشان داده‌اند، تجارت کالاها و خدمات به ایجاد صلح کمک می‌کند و اقتصادها را به یکدیگر پیوند می‌دهد، استانداردها و رویه‌های مشترکی را می‌طلبد و همکاری بین مقامات را ضروری می‌سازد. قطع یا تضعیف این روابط بنابراین خطر درگیری را افزایش می‌دهد.

این به این معنی نیست که بایدن، هریس یا ترامپ در نگران بودن برای مشکلات کارگران و شرکت‌های آمریکایی اشتباه می‌کنند. اما در نهایت، چالش‌های ایالات متحده نه در جهانی‌سازی خود، بلکه در این واقعیت است که مزایای آن به طور نابرابر به ثروتمندان می‌رسد. به جای عقب‌نشینی از اقتصاد جهانی، واشنگتن باید اولویت خود را به تجهیز نیروی کار خود با مهارت‌های لازم برای موفقیت در یک جهان فزاینده متصل کند. آن‌ها باید به ویژه به آموزش کارگران بدون تحصیلات دانشگاهی که اغلب مشکل بیشتری در یافتن اشتغال دارند، توجه کنند. برای مثال، قانون تراشه‌ها و علم آمریکا—قانون ۲۸۰ میلیارد دلاری که در سال ۲۰۲۲ برای تقویت تحقیقات و تولیدات آمریکایی تصویب شد—با گسترش حمایت از کالج‌های اجتماعی، برنامه‌های حرفه‌ای و موسسات تحقیقاتی، به درستی این نیاز را پاسخ داده است. این سیاست‌ها برای تجهیز کارگران با مشاغلی که به آن‌ها اجازه می‌دهد در اقتصاد جهانی رقابت کنند، ضروری هستند. در عین حال، کارفرمایان باید بر استخدام بر اساس مهارت‌ها تأکید کنند نه صرفاً سابقه تحصیلی. یک مدرک دانشگاهی تنها راه کسب مهارت‌های ارزشمند نیست. در واقع، ۵۱ درصد از تمام کارگران در ایالات متحده مهارت‌های خود را از مسیرهای جایگزین مانند برنامه‌های آموزشی، ارتش و کالج‌های اجتماعی توسعه داده‌اند.

حمایت‌گرایی واکنشی، در مقابل، تنها تسکینی موقتی برای مناطق و صنایع در حال مبارزه ارائه می‌دهد. برای ساختن یک اقتصاد مقاوم، واشنگتن باید به جای آن اقدامات بیشتری برای توسعه نیروی کار و مهارت‌ها مانند آن‌هایی که در قانون تراشه‌ها و علم یافت می‌شود، تصویب کند. انجام این کار بهترین راه برای بهبود نیروی کار آمریکا، ترویج وابستگی اقتصادی کشور و موقعیت‌دهی ایالات متحده برای موفقیت بلندمدت است.

نیکولو دبلیو بونیفای، دکتری در دولت و پژوهشگر در آزمایشگاه جهانی‌سازی و رفاه مشترک در دانشگاه جرج‌تاون است.

نیتا رودرا، استاد در دانشکده حکومت‌داری، مدرسه خدمات خارجی، و مدرسه بازرگانی مک‌دونو در دانشگاه جرج‌تاون و مدیر آزمایشگاه جهانی‌سازی و رفاه مشترک است.

رادنی لودما، استاد در دانشکده اقتصاد و مدرسه خدمات خارجی در دانشگاه جرج‌تاون و رئیس سابق اقتصاددان وزارت امور خارجه ایالات متحده است.

جی. برادفورد جنسن، صندلی مک‌کران/شکر در کسب و کار بین‌الملل در مدرسه بازرگانی مک‌دونو و مدیر برنامه دیکران ایزمیرلیان در کسب و کار و امور جهانی در دانشگاه جرج‌تاون است.

مطالب مرتبط

پاورقی ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: فارن افیرز

💡 درباره منبع: فارن افیرز (Foreign Affairs) یک مجله و وب‌سایت معتبر در حوزه روابط بین‌الملل و تحلیل‌های جهانی است که به ارائه مقالات و تحلیل‌های عمیق درباره مسائل جهانی و سیاست خارجی می‌پردازد.

✏️ درباره نویسنده: نیکولو دبلیو بونیفای، نیتا رودرا، رادنی لودما، و جی. برادفورد جنسن، نویسندگان مقالات متعدد در زمینه اقتصاد، تجارت، توسعه اقتصادی، سیاست خارجی آمریکا و روابط بین‌الملل هستند.

خروج از نسخه موبایل