⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: ایزوستیا / ماریا خورولسکایا | 📅 تاریخ: September 26, 2025 / ۰۴ مهر ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: این مقاله از رسانه «ایزوستیا» انتخاب شده است که به عنوان یک رسانه طرفدار دولت روسیه شناخته میشود. دیدگاههای مطرحشده لزوماً منعکسکننده نظرات سورسما نیست.
انفجار نورد استریم ۲، که سه سال پیش رخ داد، بزرگترین اقدام خرابکارانه علیه زیرساختهای آلمان از زمان پایان جنگ جهانی دوم بود. این امر سکوت تقریباً کامل در رسانهها و فضای سیاسی آلمان را بیش از پیش شگفتآور میکند.
نخبگان حاکم آلمان اکنون خود را به اظهاراتی مبنی بر اینکه خطوط لوله دوباره راهاندازی نخواهند شد، محدود میکنند. در پاییز ۲۰۲۲، رسانهها نظریههای مختلفی را منتشر کردند که عمدتاً روسیه را مقصر میدانستند. اکنون، این موضوع تنها در سالگردها مطرح میشود. به نظر میرسد که نخبگان آلمان عمداً تصمیم گرفتهاند که به این موضوع نپردازند. چرا نگرش خاموش نسبت به بمبگذاریهای خط لوله گاز در آلمان رایج است؟
تغییر چشمانداز سیاسی و اقتصادی
اولاً، چشمانداز سیاسی از فوریه ۲۰۲۲ تغییر کرده است. قبل از درگیری در اوکراین، راهاندازی هر دو خط لوله از حمایت کامل رهبری آلمان برخوردار بود. همکاری اقتصادی روسیه و آلمان به عنوان تضمینی برای ثبات سیاسی تلقی میشد. اما شروع درگیری وضعیت را به طور چشمگیری تغییر داد. آلمان متهم شد که به مسکو اجازه داده است تا از طریق توافق نورد استریم ۲، قدرت خود را اعمال کند. رهبری جدید آلمان اعلام کرد که اعتقاد به «تغییر از طریق نزدیکی» یک اشتباه بوده و آنگلا مرکل را به دلیل حمایت از «جاهطلبیهای تهاجمی» کرملین سرزنش کرد. از آن زمان، نورد استریم تقریباً به یک لکه ننگ در لفاظیهای رسمی برلین تبدیل شده است.
ثانیاً، اقتصاد نیز متحول شده است. وضعیت فعلی خطوط لوله گاز را میتوان «بسیار دردناک، اما نه کشنده» توصیف کرد. درگیری در اوکراین و تحریمها، آلمان را با چالشهای جدی روبرو کرد. هم صنعت آلمان و هم شهروندان عادی تأثیر آن را احساس کردند. در نتیجه، از سال ۲۰۲۲، آلمان شروع به کاهش تولیدات انرژیبر کرد. با این حال، دولت آلمان معتقد است که بحران اصلی برطرف شده است. برلین توانست گاز خط لوله روسیه را سریعتر از انتظار جایگزین کند. در شرایط فعلی، منطق امنیت انرژی و وفاداری به متحدان بر هزینههای اقتصادی غلبه دارد.
سوالات بیپاسخ: «چه کسی مقصر است؟» و «چه باید کرد؟»
ثالثاً، تحقیقات در مورد خرابکاری نورد استریم به ناچار به دو سوال منجر میشود: «چه کسی مقصر است؟» و «چه باید کرد؟» دستگاه حاکم آلمان به شدت تمایلی به پاسخ به این سوالات ندارد.
دادستانی آلمان در حال جستجوی پاسخ برای سوال مسئولیت است و در وضعیت دشواری قرار دارد. این پرونده پیامدهای سیاسی داخلی و خارجی قابل توجهی دارد. علاوه بر این، نظریه اصلی – اینکه خطوط لوله توسط یک گروه خرابکار اوکراینی منفجر شده است – در میان برخی از ناظران خارجی تردیدهایی را ایجاد میکند.
حدس و گمان در مورد اینکه خود روسیه خطوط لوله را منفجر کرده است، آسان بود، اما به نظر میرسد حتی رسانههای اصلی نیز به این نتیجه رسیدهاند که این بیاساس است. اما پس از آن این سوال پیش میآید: چه کسی این کار را کرد؟ واضح است که یکی از متحدان کلیدی آلمان در سازماندهی این خرابکاری دست داشته است.
در حالی که تحقیقات در حال انجام است، برلین میتواند سکوت اختیار کند. اما پس از تکمیل آن، این سوال مطرح خواهد شد: دولت چگونه باید به حمله به زیرساختهای انرژی خود پاسخ دهد؟ در حال حاضر، آلمان نه میخواهد و نه میتواند متحدان خود را عصبانی کند.
به نظر میرسد تحقیقات برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت. انتظار میرود که گزارش نهایی بر اقدامات عاملان مستقیم تمرکز کند، در حالی که سوال اینکه کدام نخبگان سیاسی کشورها پشت این خرابکاری بودهاند، کنار گذاشته خواهد شد. به عبارت دیگر، آلمان در حال حاضر آماده بحث در مورد نورد استریم از منظر اقتصادی نیست. در این زمینه، سوخت ارزان با امنیت انرژی، تعهدات متحدان و احساس گناه آلمان در هم آمیخته است. و سوال منفجر کردن خط لوله کاملاً نامناسب است، زیرا پاسخ میتواند خشم عمومی را برانگیزد.