(⏳مدت زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه | ✏️نویسنده: سیمور هرش | 📅 تاریخ: ۶ فوریه ۲۰۲۴ / ۱۷ بهمن ۱۴۰۲)
یک سال از گزارش من درباره تصمیم جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در پاییز ۲۰۲۲ برای ارسال یک پیام قاطع به ولادیمیر پوتین از طریق نابود کردن خطوط لوله نورد استریم ۱ و ۲ میگذرد. نورد استریم ۱ آلمان را به قدرت اقتصادی بزرگ در اروپای غربی تبدیل کرده بود.
من نمیخواهم به ناکامی رسانههای جریان اصلی در پیگیری این داستان بپردازم—برخی از خبرنگاران، همانطور که دههها پیش یاد گرفتم، منابع داخلی دارند و برخی ندارند. اما درسی را که در مورد ارسال پیامهای ریاستجمهوری از این نوع که اکنون علیه حوثیها در یمن، علیه ایرانیانی که گفته میشود پشت بسیاری از ضد آمریکاییها در خاورمیانه هستند و البته علیه مسکو در جنگ اوکراین به کار میرود، آموختم، با شما در میان میگذارم.
این یک داستان از دوران جنگ سرد است که توسط کسی که در تاریخ مداخله اولیه آمریکا در ویتنام غوطهور بود، به من گفته شد. پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده در چین از طرف اشتباهی حمایت کرد و نیروهای کمونیستی به رهبری مائو تسهتونگ در سال ۱۹۴۹ اعلام پیروزی کردند. این به عنوان یک شکست دیگر برای تلاش آمریکا برای مهار کمونیسم جهانی دیده شد. مهار سیاست اصلی ایالات متحده در آن زمان بود و نگرانیهایی درباره حمایت مائو از هو شی مین، رهبر ویتنامی که فرانسویها را در سال ۱۹۵۴ در نبرد دین بین فو شکست داد، وجود داشت، با وجود کمکهای غیر رسمی آمریکا به فرانسه. یک کنفرانس صلح بینالمللی کمتر مورد توجه قرار گرفته در همان سال در ژنو نتیجهگیری کرد، که به عنوان یک پیروزی برای دیپلماسی منطقی، که ویتنام به دو قسمت تقسیم خواهد شد، با هو مسلط بر شمال و رژیمی غیر کمونیستی در جنوب تأسیس خواهد شد.
ترس آمریکایی از کمونیسم تعیینکننده اتفاقات بعدی در جنوب بود، زیرا دولت آیزنهاور، با حمایت از کلیسای کاتولیک و بسیاری در کنگره آمریکا، از جمله سناتور تازهانتخابشده جان اف. کندی از ماساچوست، و پدر قدرتمندش، بازرگان جوزف کندی، جنوبی متعصب و فرانسهزبان، نگو دین دیم را به عنوان رئیسجمهور منصوب کرد. دیم چیز زیادی با بوداییها و کاتولیکهای جنوب که از فرانسویها متنفر بودند، نداشت، اما نصب او به عنوان رئیسجمهور پیامی به هو شی مین و چینیها بود که آمریکا در جنوب برای مهار گسترش کمونیسم در سراسر شبهجزیره، به لائوس و کامبوج حضور دارد.
ما فکر میکنیم که میدانیم چه اتفاقی در نوزده سال بعد افتاد زیرا آمریکا جنگ مهار خود را جنگید، اما در بیشتر موارد ما نمیدانیم. پس از مرگ میلیونها ویتنامی و بیش از ۵۸,۰۰۰ آمریکایی، سایگون در ۳۰ آوریل ۱۹۷۵ به شمال سقوط کرد. صحنه وحشتناکی از ویتنامیهای ناامید که به دندههای هلیکوپتر آخرین آمریکایی که از پشت بام سفارت در سایگون فرار میکرد، چسبیده بودند، تصویری است که نسل من هرگز فراموش نخواهد کرد. کامبوج، که رژیمهای مختلف آن توسط هزاران بمب آمریکایی حمایت میشد، در روزهای آخر آوریل به خمرهای سرخ کمونیست سقوط کرد و تا پایان ماه مه دولتی جدید تشکیل شد. و در اوت، پتت لائو کمونیست پیروزیای که ماهها قبل در میدانهای نبرد به دست آورده بود، به دست گرفت و رسماً حکومت را در دست گرفت.
و بعد چه اتفاقی افتاد؟
ما جنگی را باختیم، آن را کنار گذاشتیم و به راه خود ادامه دادیم.
کامبوج توسط خمرهای سرخ متعصب، به رهبری پل پوت، که موجی از قتلها و جنایات را آغاز کردند که جهان را وحشتزده کرد، تصرف شد. برندگان کمونیست در جنوب ویتنام شروع به پاکسازی هزاران نفر کردند که به درستی یا نادرستی، به عنوان طرفداران غرب شناخته میشدند، بسیاری از آنها جنوبیانی بودند که به ارتش جنوب ویتنام جذب یا مجبور شده بودند. آنها به اردوگاههای بازآموزی پرتاب شدند که کار فیزیکی را با شکنجه ذهنی ترکیب میکرد. زندانیان شامل بسیاری از اعضای وفادار شمال، که به عنوان ویتکنگ شناخته میشدند و کمونیست نبودند بلکه ملیگرا بودند، میشد.
امروز ویتنام یکپارچه غیر کمونیستی است و آمریکا بزرگترین شریک تجاری آن است و مقصد گردشگری بزرگی برای آمریکاییها و اروپاییها است. همین امر در مورد آنگکور وات کامبوج با مجموعهای از معابد هزار ساله آن صدق میکند. من چند سال پیش در آنجا گلف بازی کردم و با خانوادهام به تماشای مناظر رفتم. لائوس کمونیست همچنان نسبتاً دورافتاده است، اما به سرعت در حال مدرن شدن است و شریک تجاری بزرگی برای چین است.
همه آنچه که آمریکا برای آن جنگید، مرد و کشت، در عرض چند ماه از بین رفت. پس به این نتیجه رسیدیم که مهار چقدر بیفایده بود. و این پیام به دولت بایدن در اوایل سال ۲۰۲۲، زمانی که به نظر میرسید واضح است که ولادیمیر پوتین روسیه را به جنگ با اوکراین هدایت میکند، نرسید. بایدن مدتها مخالف قوی روسیه بود، و قبل از آن، کمونیسم شوروی، در طول دوران سیاسی خود، و به ویژه پوتین را منفور میدانست.
اکنون به طور گسترده پذیرفته شده است که پوتین احتمالاً تهاجم را به تعویق میانداخت یا لغو میکرد اگر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، او را مطمئن کرده بود که اوکراین اجازه نخواهد داشت به ناتو بپیوندد. این وعده داده نشد. در عوض، بایدن دو هفته قبل از حمله روسها به پوتین هشدار داد که آمریکا خطوط لوله نورد استریم ۲ که به تازگی ساخته شده و آماده انتقال گاز روسیه به آلمان بود را نابود خواهد کرد. پوتین قبلاً جریان نورد استریم ۱ را کند کرده و سپس آن را قطع کرده بود، که یک دهه قبل گاز را به آلمان منتقل کرده بود.
گاز ارزان قیمت به تبدیل آلمان به موجودیت غالب تولیدی در اروپای غربی کمک کرد. از اواخر دهه ۱۹۵۰، ایالات متحده و متحدان غربیاش نگران تأثیر سیاسی انرژی روسیه بودند.
ایده منفجر کردن نورد استریم ۱ و ۲ از سوی جامعه اطلاعاتی آمریکا مطرح شد که در آن زمان توسط سیا هدایت میشد. از جامعه خواسته شد تا اواخر سال ۲۰۲۱ گزینههایی—اقدامات آمریکا—که میتوانست پوتین را قانع کند که عقبنشینی کند، ارائه دهد. این ایده که یک واحد مخفی سیا برای یافتن راهی برای انجام کاری که رئیسجمهور بایدن میخواست: ارائه تهدیدی به پوتین که بتواند رئیسجمهور روسیه را از رفتن به جنگ باز دارد، تشکیل شد. با اعتماد به نفس سیا، بایدن جامعه اطلاعاتی را شگفتزده کرد و در یک کنفرانس خبری در ۷ فوریه ۲۰۲۲ در کنار اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، تهدید کرد که نورد استریم را منفجر خواهد کرد.
تیم سیا، که در نروژ مخفی شده بود، به کار خود ادامه داد و تا اوایل بهار راهی برای انجام این کار پیچیده پیدا کرد. در آن زمان، در نظر برخی از برنامهریزان، برای بایدن این بود که تهدید خود را اجرا کند و علناً به پوتین بگوید که او همان کاری را که تهدید کرده بود انجام داده و او، پوتین، باید بفهمد که با یک رئیسجمهور آمریکایی سر و کار دارد که حرفهایش را باید جدی گرفت. اما بایدن در آخرین لحظه تغییر نظر داد—زمانی برای انفجار زیر آب تعیین شده بود و عملیات متوقف شد. به تیم سیا هیچ توضیحی داده نشد و بمبهای آمریکاییباقی ماندند تا زمانی که بایدن تصمیم بگیرد آنها را منفجر کند.
تیم آمریکایی منحل شد، و برخی از اعضای آن از امتناع رئیسجمهور برای انجام آنچه که به آنها گفته شده بود هدف ماموریتشان بوده است—نمایش پیامدهای فوری برای پوتین—عصبانی شدند. مینها به درخواست بایدن در ۲۶ سپتامبر، شش ماه پس از شروع جنگ اوکراین، به صورت از راه دور منفجر شدند، به دلایلی که هرگز به طور واضح توضیح داده نشد—زیرا کاخ سفید بایدن در آن زمان و تا به امروز اصرار داشت که هیچ دخالتی در این انفجارها نداشته است.
پس از انفجارها، که به یک موضوع بینالمللی تبدیل شد، چهار روز طول کشید تا یک خبرنگار کاخ سفید موضوع نورد استریم را مطرح کند. بایدن این بمبگذاریها را به عنوان «اقدامی عمدی از خرابکاری» توصیف کرد و ادعا کرد که روسها درباره آن اطلاعات نادرست و دروغهایی پخش میکنند. یکی از خبرنگاران در یک کنفرانس خبری از جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، پرسید که آیا باید او و دیگران در جامعه رسانهای اظهارات رئیسجمهور را به این معنا تلقی کنند که «ایالات متحده اکنون معتقد است که روسیه به احتمال زیاد مسئول این اقدام خرابکاری است؟»
سالیوان، که من در ماه فوریه گذشته گزارش دادم که نقش اصلی را در ایجاد یک تهدید مخفی پیش از جنگ برای روسیه ایفا کرده بود، پاسخی داد که در اوج ابهام قرار داشت. او گفت: «اول از همه، روسیه کاری را انجام داده است که اغلب زمانی که مسئول چیزی است انجام میدهد… که این است که اتهاماتی را مطرح میکند که در واقع شخص دیگری این کار را انجام داده است. ما بارها و بارها شاهد این کار بودهایم.» او گفت که رئیسجمهور نیز واضح بود—که در واقع نبود—که «هنوز کار بیشتری برای انجام در تحقیقات باقی است تا دولت ایالات متحده آماده شود در این مورد انتسابی انجام دهد.» کاخ سفید، گفت، تا زمانی که متحدان آن در منطقه تحقیقات خود را به پایان نرسانند، تصمیم قاطعی نخواهد گرفت.
سالیوان گفت که پیشنهاد روسیه مبنی بر اینکه آمریکا در بمبگذاری دخیل بوده است «کاملاً غلط است. روسها میدانند که این اشتباه است. اما البته این بخشی از روش کار آنهاست.»
سوئد و دانمارک، که دولتهای آنها دلیلی برای دانستن آنچه که اتفاق افتاده بود داشتند، طی چند روز پس از انفجارها اعلام کردند که با هم همکاری خواهند کرد تا این انفجارها را بررسی کنند. در ۲ اکتبر، آلمان گفت که با سوئد و دانمارک در این تحقیق همکاری خواهد کرد. دوازده روز بعد، وزارت خارجه روسیه از اینکه از این تحقیق کنار گذاشته شده است ابراز «حیرت» کرد. در همان روز، سوئد گفت که به تحقیق نخواهد پیوست زیرا این کار مستلزم انتقال اطلاعات مرتبط با امنیت ملی سوئد بود.
از آن زمان تاکنون چیزی درباره علت انفجارهای زیر آب از سوئد یا دانمارک شنیده نشده است، هرچند هر دو کشور میدانستند، همانطور که من نوشتهام، که آمریکا ماهها قبل از انفجارها در حال تمرینات غواصی زیر آب در دریای بالتیک بوده است. شکست دو کشور در تکمیل تحقیقات خود ممکن است ناشی از این باشد که برخی مقامات ارشد در هر دو کشور دقیقاً میدانستند چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
ایالات متحده از آن زمان حداقل یک بار تلاش روسیه برای به دست آوردن تحقیق مستقل سازمان ملل درباره انفجارها را وتو کرده است. و جامعه اطلاعاتی آمریکا با حمایت از خبرنگاران و مقامات آلمانی که گزارشهای جایگزین در مورد بمبگذاری خطوط لوله نوشتند، پشتیبانی کرده است. این گزارشها اغلب یک قایق ۴۹ فوتی را به عنوان وسیله فنی غواصی با ریسک بالا که درگیر این عملیات بود، ذکر میکنند.
هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد رئیسجمهور بایدن در شانزده ماهی که از نابودی خطوط لوله میگذرد، کارشناسان جامعه اطلاعاتی خود را برای انجام یک تحقیق جامع درباره این انفجارها «وظیفه» داده است. و هیچ رهبر ارشد آلمانی، از جمله صدراعظم اولاف شولتز، که به رئیسجمهور بایدن نزدیک است، فشار قابل توجهی برای تعیین اینکه چه کسی چه کرده، وارد نکرده است. تحقیقی که توسط برخی از اعضای بوندستاگ، پارلمان آلمان، خواسته شد، انجام شد اما نتایج آن به دلایل امنیتی از عمومی اعلام نشده است.
آخرین حرف در این باره متعلق به امانوئل تاد، جمعیتشناس و دانشمند سیاسی فرانسوی است که در سال ۱۹۷۶ در اروپا به شهرت رسید، زمانی که ۲۵ ساله بود، با پیشبینی فروپاشی شوروی، که بر اساس افزایش نرخ مرگ و میر نوزادان بود. او به طور فزایندهای از سیاست خارجی آمریکا، به ویژه حمایت مداوم آن از اوکراین، که به طور کنایهآمیز آن را «شکستی برای غرب بدون اینکه پیروزی برای روسیه باشد» توصیف کرده است، انتقاد کرده است.
او در یک مصاحبه اخیر استدلال کرد که «یکی از اهداف بزرگ سیاست آمریکا، و بنابراین ناتو، متوقف کردن آشتی اجتنابناپذیر روسیه و آلمان بود» زیرا روسیه، با وجود تحریمهای آمریکا، در حال پیروزی در جنگ اوکراین بود و بار دیگر «نشاندهنده ثبات اقتصادی» بود.
تاد گفت: «این یک منبع بزرگ ترس بود و به همین دلیل آمریکاییها—او مقاله افشای من درباره نورد استریم را ذکر کرد—خطوط لوله نورد استریم را منفجر کردند.»
در زمانی که بایدن دستور نابودی خطوط لوله را صادر کرد، ترس آمریکاییها این بود که صدراعظم شولتز، که به درخواست واشنگتن جریان ۷۵۰ مایل گاز روسیه را در خطوط لوله نورد استریم ۲ که در پاییز ۲۰۲۱ آماده انتقال به بندری در آلمان بود، متوقف کرده بود، ممکن است نظر خود را تغییر دهد و اجازه دهد گاز جریان یابد و نگرانیهای اقتصادی آلمان را کاهش دهد و یک منبع انرژی مهم برای صنعت آلمان را بازگرداند. این اجازه داده نمیشد که اتفاق بیفتد و از آن زمان آلمان در آشفتگی اقتصادی و سیاسی قرار گرفته است.
پاورقیها:
⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاههای نویسنده و منبع اصلی را منعکس میکند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاههای مطرحشده نیست.
✅ سورس ما: Substack
https://seymourhersh.substack.com/p/the-nord-stream-pipelines-and-the
💡 درباره منبع: Substack یک پلتفرم آنلاین برای انتشار مقالات، اخبار و تحلیلهای مستقل است که توسط نویسندگان و روزنامهنگاران مستقل ایجاد شده است.
✏️ درباره نویسنده: سیمور هرش یک روزنامهنگار تحقیقاتی برجسته آمریکایی است که برای گزارشهای افشاگرانهاش شناخته شده است. او برنده جایزه پولیتزر شده و به عنوان یکی از تأثیرگذارترین روزنامهنگاران قرن بیستم شناخته میشود.