⏳مدت زمان مطالعه:۷ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: پراجکت سیندیکیت/جوزف استیگلیتز، کوین پی. گالاگر، مارتین گوزمان، و ماریلو اوی | 📅 تاریخ: ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۴ / ۲۶ شهریور ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
نیویورک – گروهی از ۲۲ کشور در وضعیت مالی بحرانی، از جمله پاکستان و اوکراین، در سالهای اخیر به بزرگترین منبع درآمد خالص برای صندوق بینالمللی پول تبدیل شدهاند، به طوری که پرداختهای آنها از هزینههای عملیاتی صندوق فراتر رفته است. نهادی که به منظور ارائه خیر عمومی جهانی یک سیستم مالی بینالمللی خوب عمل میکند، در واقع از کشورهایی که به سختی قادر به پرداخت صورتحسابهای خود هستند میخواهد که هزینه جهان را پرداخت کنند.
این وضعیت نامناسب نتیجه سیاست کارمزدهای اضافی صندوق بینالمللی پول است که هزینههای اضافی را بر کشورهایی که از آستانههای مبلغ یا مدت زمان قرضگیری خود از صندوق فراتر رفتهاند، تحمیل میکند. اعمال جریمه بر کشورهایی مانند اوکراین جنگزده یا پاکستان که یک کشور با درآمد متوسط پایین است و دو سال پیش یکسوم از سرزمینش زیر آب رفت، مغایر با مأموریت صندوق بینالمللی پول به حفظ ثبات در سیستم مالی جهانی به نظر میرسد.
کارمزدهای اضافی نه تضمینکننده بازپرداخت هستند و نه از امور مالی صندوق بینالمللی پول محافظت میکنند. اثر اصلی آنها افزایش بار پرداخت بدهی در زمانی است که کشورها کمتر از همیشه توانایی آن را دارند، که با منطقی که صندوق به منظور ارائه تأمین مالی ضدچرخهای ایجاد شده، متناقض است.
بدتر اینکه، کارمزدهای اضافی در سالهای اخیر برای کشورهای بدهکار بسیار سنگینتر شده و در نتیجه توجیه آنها دشوارتر شده است. در سال ۲۰۲۰، ده کشور این هزینهها را به صندوق بینالمللی پول پرداخت میکردند؛ تا سال ۲۰۲۳، با شوک COVID-19، جنگ اوکراین و افزایش نرخ بهره، این تعداد به ۲۲ افزایش یافته است. و مهمتر از همه، نرخ پایه صندوق بینالمللی پول از کمتر از ۱٪ به نزدیک ۵٪ افزایش یافته است، که نرخ وامدهی کل برای کسانی که کارمزدهای اضافی پرداخت میکنند تا ۷.۸٪ رسیده است. جای تعجب نیست که این کشورها با خروج از بحران بدهی مشکل دارند. زمان پایان دادن به surchargeها فرا رسیده است.
حامیان کارمزدهای اضافی استدلال میکنند که هزینههای اضافی از قرضگیری بیش از حد بدهکاران از صندوق بینالمللی پول جلوگیری میکند. اما این استدلال خطر اخلاقی نادیده میگیرد که وامها نیاز به تأیید هیئت اجرایی صندوق دارند، که میتواند درخواستهای بیفایده را رد کند، و همچنین نادیده میگیرد که surchargeها کشورها را به وابستگی بیشتر به صندوق بینالمللی پول وادار میکنند، نه کمتر.
صندوق بینالمللی پول یک طلبکار ممتاز است، به این معنی که کشورها باید قبل از سایر طلبکاران بدهی خود به صندوق را بازپرداخت کنند. افزودن کارمزدهای اضافی بر آنچه کشورها قبلاً بدهکارند آنها را مجبور میکند تا ارز خارجی کمیاب بیشتری را به بازپرداخت بدهی صندوق اختصاص دهند، که توانایی آنها برای انباشت ذخایر ارزی و دسترسی مجدد به بازارهای سرمایه بینالمللی را محدود میکند. با توجه به این، بسیاری از کشورها هیچ گزینهای جز وابستگی به وامدهی از صندوق برای پرداخت بدهیهای قبلی صندوق نخواهند داشت.
حتی فراتر از خصوصیات وضعیت طلبکار ممتاز صندوق بینالمللی پول، کارمزدهای اضافی ذاتاً ضدچرخهای هستند. عواملی خارجی مانند افزایش نرخ بهره، شوکهای قیمتی کالاها، ارزهای بیشارزشگذاری شده، و رویدادهای آبوهوایی شدید اغلب کشورها را به قرضگیری مبالغ کلان از صندوق وادار میکند. به طور مشابه، توانایی دسترسی به بازارهای اعتباری بینالمللی و بازپرداخت زودتر بدهیهای صندوق به شدت به شرایط مالی جهانی بستگی دارد، که آن هم یک عامل خارجی است. در یک محیط بینالمللی نامطلوب، افزایش بار بر کشورهایی که در بحران بدهی هستند با هدف بازگرداندن مسیرهای رشد پایدار مغایرت دارد.
مدافعان کارمزدهای اضافی همچنین استدلال میکنند که برای ایجاد buffers مالی صندوق بینالمللی پول لازم است. اما به کنار از این نکته واضح که تحمیل بار ایجاد این buffers بر کشورهای بحرانی مغایر با مأموریت صندوق در حفاظت از ثبات مالی است، این منطق دیگر معتبر نیست، اگر اصلاً اعتبار داشته است.
امسال، صندوق بینالمللی پول به هدف میانمدت خود برای موازنههای احتیاطی (که نیاز به آن به شدت اغراق شده است، با توجه به اینکه عدم بازپرداخت وامگیرندگان بسیار نادر است) دست خواهد یافت. زمانی که این هدف برآورده شود، کارمزدهای اضافی در حال گرفتن پول از کشورهای با بدهی بالا و درآمد متوسط برای اداره صندوق خواهند بود – کاهش باری که بر کشورهای ثروتمند وارد میشود. درخواست از این کشورها برای تأمین مالی کالاهای عمومی جهانی که صندوق ارائه میدهد اشتباه است، به ویژه در زمانی که کشورها باید سرمایهگذاری خود را برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار ۲۰۳۰ سازمان ملل و مشارکتهای ملی تحت توافقنامه پاریس افزایش دهند.
بررسی اخیر صندوق بینالمللی پول از سیاست کارمزدهای اضافی فرصتی برای اصلاح یک سیستم خراب فراهم میکند. صندوق باید به صدای کسانی که خواستار اصلاح کارمزدهای اضافی هستند گوش دهد، از جمله نخست وزیر باربادوس، میا آمور موتلی، گروه G24 کشورهای در حال توسعه، و چندین قانونگذار در ایالات متحده.
سادهترین و موثرترین گزینه این است که کارمزدهای اضافی را به طور کامل حذف کنیم. اگر این امر سیاسی امکانپذیر نیست، اصلاحات میتواند شامل سقفگذاری بر کل هزینههای بهره (نرخ پایه به اضافه کارمزدهای اضافی) باشد. بنابراین صندوق بینالمللی پول بارهای بیش از حد کمتری بر کشورهای بدهکار تحمیل میکند، به ویژه در شرایط مالی فشرده، و کارمزدهای اضافی با افزایش نرخ بهره پایه صندوق کاهش مییابند.
سایر تنظیمات فنی به کاهش بار کارمزدهای اضافی کمک میکنند. برای مثال، صندوق بینالمللی پول میتواند آستانههای تحمیل کارمزدهای اضافی را افزایش دهد و آنها را با حدود فعلی “دسترسی استثنایی” هماهنگ کند، که فراتر از آن وضعیت کشور به اندازه کافی فوقالعاده در نظر گرفته میشود که وامدهی خارج از چارچوب استاندارد صندوق مجاز باشد. احتساب آنچه که یک کشور برای کارمزدهای اضافی میپردازد به عنوان پرداختهای اصلی بر وامهای صندوق نیز تفاوت بزرگی ایجاد میکند.
حتی اگر کارمزدهای اضافی به عنوان یک سیاست منطقی بودند، اکنون قطعاً اینگونه نیستند. امور مالی صندوق بینالمللی پول قوی است؛ امور مالی کشورهایی مانند پاکستان و اوکراین اینگونه نیست. وادار کردن کشورها به پرداخت کارمزدهای اضافی سنگین تنها بر بار آنها میافزاید. این راهی برای حفاظت از اقتصاد جهان یا تأمین مالی نهادی که مسئول ثبات مالی جهانی است نیست.
پاورقی ها:
⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاههای نویسنده و منبع اصلی را منعکس میکند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاههای مطرحشده نیست.
💡 درباره منبع: پراجکت سیندیکیت (Project Syndicate) یک پلتفرم معتبر جهانی است که مقالات و تحلیلهای عمیق درباره مسائل جهانی وسیاست خارجی را ارائه میدهد. این وبسایت مجموعهای از مقالات تحلیلی از نویسندگان و متخصصان برجسته از سراسر جهان را گردآوری میکند.
✏️ درباره نویسندگان:
- جوزف ای. استیگلیتز: برنده جایزه نوبل در اقتصاد و استاد دانشگاه کلمبیا، او پیشتر اقتصاددان ارشد بانک جهانی و رئیس شورای مشاوران اقتصادی رئیسجمهور آمریکا بوده است. استیگلیتز به عنوان یکی از رهبران کمیسیون سطح بالا در قیمتگذاری کربن و نویسنده کتابهای متعدد از جمله “راه به آزادی: اقتصاد و جامعه خوب” شناخته میشود.
- کوین پی. گالاگر: استاد سیاست توسعه جهانی در دانشگاه بوستون و مدیر مرکز سیاست توسعه جهانی دانشگاه بوستون، او از سال ۲۰۱۱ در Project Syndicate مطلب نوشته است.
- مارتین گوزمان: وزیر سابق اقتصاد آرژانتین و استاد دانشکده امور بینالملل و عمومی در دانشگاه کلمبیا، او از سال ۲۰۱۴ در Project Syndicate مطلب نوشته است.
- ماریلو اوی: مدیر سابق دبیرخانه گروه بیستوچهار (G24) در امور مالی و توسعه بینالمللی و هماکنون همکار ارشد غیرمقیم در مرکز سیاست توسعه جهانی دانشگاه بوستون، او اولین مقاله خود را در سال ۲۰۲۴ در Project Syndicate منتشر کرده است.