⏳ مدت زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: Carnegie Endowment for International Peace/Jane Munga | 📅 تاریخ: April 3, 2025 / ۱۴ فروردین ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مقدمه
کابلهای زیردریایی، که معمولاً به عنوان کابلهای سابمارین شناخته میشوند، نقشی حیاتی در زیرساخت دیجیتال آفریقا ایفا میکنند. این کابلها به عنوان زیرساخت بنیادین اینترنت جهانی عمل کرده و بیش از ۹۹ درصد ترافیک داده جهان را از طریق اقیانوسها و قارهها منتقل میکنند. در اوایل دهه ۲۰۰۰، کابلهای فیبر نوری زیردریایی به قاره آفریقا رسیدند و کشورهای آفریقایی را به شبکههای مخابراتی جهانی متصل کردند و سرآغاز دورانی تحولآفرین برای اتصال اینترنت در سراسر منطقه شدند.
این کابلها دسترسی و مقرون به صرفه بودن اینترنت را متحول کردهاند، اتصال در سراسر قاره را به طور قابل توجهی تقویت کرده و یک اکوسیستم پر جنب و جوش و مبتنی بر فناوری را پرورش دادهاند که نوآوری را شعلهور میکند. امروزه، هفتاد و هفت شبکه کابلی آفریقا را به شبکه مخابراتی جهانی متصل میکنند و کابلهای جدید همچنان اعلام میشوند.
علیرغم این دستاوردها، چالشهای جدیدی – به ویژه قطعی کابلهای زیردریایی – پدیدار شدهاند که منجر به اختلالات اینترنت در بسیاری از کشورهای آفریقایی شده است. شدیدترین قطعی در مارس ۲۰۲۴ رخ داد، زمانی که ده کشور آفریقایی، عمدتاً در غرب و جنوب آفریقا، به دلیل اختلال در چهار کابل زیردریایی، اتصال به اینترنت را از دست دادند: سیستم کابلی غرب آفریقا (WACS)، ساحل آفریقا به اروپا (ACE)، MainOne، و کابل مخابراتی شماره ۳ اقیانوس اطلس جنوبی (SAT3).
چند ماه بعد، قطعی در کشورهای شرق آفریقا پس از گزارش قطعی در سیستم کابلی زیردریایی شرق آفریقا (EASSy) و کابل Seacom گزارش شد. این حوادث آسیبپذیری و شکنندگی زیرساخت اینترنت آفریقا را نشان داد و بر لزوم یک دستور کار قوی و انعطافپذیر برای این زیرساخت دیجیتال بنیادین تأکید کرد.
این مقاله دو استراتژی را برای افزایش انعطافپذیری شبکه کابلهای زیردریایی آفریقا توصیه میکند: اجرای اقدامات افزونگی (redundancy) و ایجاد یک رویکرد حکمرانی هماهنگ جدید در سطح ملی و منطقهای. این مقاله تأکید میکند که انعطافپذیری کابلهای زیردریایی تنها از طریق همکاری و مشارکت بین ذینفعان مختلف، از جمله در بخشهای خصوصی و دولتی، قابل دستیابی است.
اهمیت کابلهای زیردریایی برای اتصال دیجیتال آفریقا
قاره آفریقا فناوری را برای تحول دیجیتال و ابزاری برای باز کردن مسیرهای جدید برای رشد اقتصادی، نوآوری و ایجاد شغل ضروری دانسته است. در استراتژی تحول دیجیتال اتحادیه آفریقا، رهبران این قاره چشمانداز و نقشه راهی را برای بهرهبرداری از فناوری و نوآوری برای دستیابی به اهداف توسعه آفریقا ترسیم میکنند.
این سند خواستار اتصال فراگیر برای همه آفریقاییها است و نقش مهم کابلهای زیردریایی را ذکر میکند. استراتژی هوش مصنوعی قارهای، دستور کاری را برای هوش مصنوعی (AI) تعیین میکند تا تغییرات اجتماعی-اقتصادی را برای مردم آفریقا به ارمغان آورد. به طور مشابه، در سطح ملی، بسیاری از کشورهای آفریقایی استراتژیها و سیاستهای ملی را توسعه دادهاند که فناوری دیجیتال را به عنوان ابزاری برای رشد اجتماعی-اقتصادی شناسایی میکنند. برای دستیابی به این اهداف، نوآوران، رهبران تجاری، دانشجویان و همه افراد دیگر در آفریقا به اینترنت مقرون به صرفه و قابل اعتمادی که کابلهای زیردریایی میتوانند فراهم کنند، نیاز دارند.
کابلهای زیردریایی جزء حیاتی زنجیره تحویل اینترنت را تشکیل میدهند و به عنوان بخشی جداییناپذیر از زیرساخت مایل اول عمل میکنند که دسترسی به اینترنت را برای یک کشور تسهیل میکند (شکل ۱ را ببینید). آنها دادهها را به مایل میانی – شبکههای زمینی، مانند ستون فقرات ملی – متصل و منتقل میکنند. اینها متعاقباً به مایل آخر پیوند میخورند و اتصالات به کاربر نهایی را از طریق خدمات پهنباند سیار یا ثابت تسهیل میکنند. بنابراین، اهمیت کابلهای زیردریایی برای آفریقا را نمیتوان دست کم گرفت و نیازمند حکمرانی قوی (که بخشی از مایل نامرئی محسوب میشود) و مدیریت برای تضمین شکوفایی اکوسیستم اینترنت آفریقا و ارائه مزایای دیجیتالی پیشبینی شده است.
چشمانداز کابل زیردریایی آفریقا
تخمین زده میشود که ۶۰۰ کابل زیردریایی در سطح جهان وجود دارد که هفتاد و هفت عدد از آنها در قاره آفریقا فرود میآیند (شکل ۲ را ببینید). کابلهایی که در آفریقا فرود میآیند در سی و هفت کشور از سی و هشت کشور ساحلی قاره پراکنده شدهاند؛ اریتره استثنا است. مصر، آفریقای جنوبی، جیبوتی، نیجریه و کنیا بیشترین فرود کابل را دارند و به عنوان قطبهای منطقهای در نظر گرفته میشوند (شکل ۳ را ببینید). کابلهای زیردریایی نه تنها به نفع کشورهای ساحلی آفریقا هستند، بلکه کشورهای محصور در خشکی را نیز از طریق اتصالات زمینی فرامرزی متصل میکنند. به عنوان مثال، کنیا پیوندهای فرامرزی با کشورهای همسایه اتیوپی، سومالی، سودان جنوبی، تانزانیا و اوگاندا دارد.
کابلهایی که در آفریقا فرود میآیند معمولاً سه مسیر را دنبال میکنند: مسیر غرب آفریقا که از طریق اقیانوس اطلس به اروپا متصل میشود، مسیر شرق آفریقا که از طریق اقیانوس هند به آسیا متصل میشود، و مسیر شمال آفریقا که کشورهایی از جیبوتی تا مراکش را به هم متصل میکند. مسیر شمال آفریقا با فرود کابل آسیای جنوب شرقی-خاورمیانه-اروپای غربی ۳ (SEA-ME-WE 3) در سال ۲۰۰۰، ورود کابلهای زیردریایی به این قاره را نوید داد.
کابل SEA-ME-WE 3 (که اکنون بازنشسته شده است) مصر و جیبوتی را به شبکههای مخابراتی جهانی متصل کرد. با این حال، تا زمان فرود کابل اقیانوس اطلس جنوبی ۳/کابل زیردریایی غرب آفریقا/آفریقای جنوبی خاور دور (SAT-3/WASC/SAFE) در سال ۲۰۰۱ نبود که اتصال اینترنت پرسرعت به آفریقای زیر صحرا رسید. SAT-3/WASC/SAFE آفریقای جنوبی را به اروپا متصل کرد و مسیر غرب آفریقا را ایجاد نمود. مسیر شرق آفریقا با ورود SEACOM در سال ۲۰۰۵ آغاز شد و پس از آن سیستم دریایی شرق آفریقا (TEAMS) و شبکه اقیانوس هند پایین (LION) در سال ۲۰۱۰ و EASSy در همان سال دنبال شدند. در سال ۲۰۲۳، مسیریابی آفریقا با معرفی کابل 2Africa که قاره را احاطه کرده است، دستخوش تحول قابل توجهی شد.
کابلهای زیردریایی جدید همچنان در آفریقا فرود میآیند. در سال ۲۰۲۴، کابلهای جدیدی مانند Umoja اعلام شد که اولین کابل زیردریایی خواهد بود که آفریقا را مستقیماً به استرالیا متصل میکند و کابل اکسپرس اندونزی IV.

مالکیت این کابلها متفاوت است و شامل نهادهای بخش دولتی و خصوصی میشود. اکثر پروژههای کابلی توسط یک کنسرسیوم انجام میشود که معمولاً توسط طرفهای علاقهمند به استفاده از کابل تشکیل میشود. به عنوان مثال، کنسرسیوم کابل 2Africa شامل هشت شریک است: Bayobab (که قبلاً MTN GlobalConnect بود)، Center3، China Mobile International، Meta، Orange، Saudi Telecom Group، Telecom Egypt، Vodafone و West Indian Ocean Cable Company. پروژههای کابلی قبلی در آفریقا، مانند EASSy، از حمایت دولتها و سازمانهای چندجانبه برخوردار بودند. طی ده سال گذشته، گذار قابل توجهی از سرمایهگذاریهای شرکتهای مخابراتی و دولتهای آفریقایی به سمت سرمایهگذاریهای شرکتهای بزرگ فناوری بینالمللی صورت گرفته است. سواحل آفریقا شاهد ورود کابلهای زیردریایی خصوصی از متا، فیسبوک، گوگل و آمازون بوده است که نشاندهنده افزایش سرمایهگذاریهای ایالات متحده در اقتصاد دیجیتال آفریقا است.
تکثیر کابلهای زیردریایی جدید توسط عوامل مختلفی از جمله اقتصاد دیجیتال رو به رشد قاره هدایت میشود که تقاضا برای اینترنت امن، مقرون به صرفه و سریع را افزایش میدهد. در حال حاضر، کابلهای زیردریایی آفریقا دسترسی به اینترنت و سرعت اینترنت را افزایش دادهاند. گوگل پیشبینی میکند که کابل Equiano سرعت اینترنت را در نیجریه، آفریقای جنوبی و نامیبیا افزایش داده و در عین حال هزینههای اینترنت را در این کشورها کاهش دهد. این شرکت گزارش داد که این کابل میتواند نرخ نفوذ اینترنت نیجریه و آفریقای جنوبی را ۷ درصد و نامیبیا را ۹ درصد بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵ افزایش دهد. علاوه بر این، پیشبینی کرد که این کابل ۱.۶ میلیون شغل در نیجریه، ۱۸۰ هزار شغل در آفریقای جنوبی و ۲۱ هزار شغل در نامیبیا ایجاد خواهد کرد. مطالعات دیگر نشان میدهد که نرخهای بالاتر نفوذ اینترنت ناشی از کابلهای زیردریایی میتواند رشد تولید ناخالص داخلی، بهرهوری و اشتغال را افزایش دهد.
تکثیر اینترنت سریعتر و ارزانتر، به نوبه خود، رشد قطبهای نوآوری فناوری آفریقا را به پیش رانده است. قطبهای نوآوری فضاهای ایجاد مشترک هستند که منابع لازم برای ایدهپردازی، ساخت و مقیاسبندی راهحلها را در اختیار استارتآپها قرار میدهند. تحقیقات نشان میدهد که بیش از ۱۰۰۰ قطب فناوری در این قاره وجود دارد که به رشد اقتصادی کمک میکنند، از جمله iHub کنیا و CcHUB نیجریه.
تهدیدی جدید برای تحول دیجیتال آفریقا: اختلالات کابل زیردریایی
یک چالش جدید – قطعی کابل – دستاوردهای حاصل از کابلهای زیردریایی را تهدید میکند. قطعی کابل میتواند باعث قطعی طولانی مدت اینترنت شود، همانطور که در غرب و جنوب آفریقا در مارس ۲۰۲۴ و در شرق آفریقا در می ۲۰۲۴ مشهود بود. این قطعیها اثرات اجتماعی و اقتصادی عمیقی دارند زیرا اکثر اتصالات آفریقا – شامل همه چیز از خدمات دولت الکترونیک گرفته تا ویدئو کنفرانس و ارسال ایمیل – از طریق این کابلها مسیریابی میشود.
در سال ۲۰۲۴، قطعی کابل در غرب آفریقا طی چهار روز بیش از ۵۹۰ میلیون دلار برای نیجریه هزینه داشت. تعمیر یک کابل ۲ میلیون دلار تخمین زده میشود؛ قطعی غرب آفریقا در سال ۲۰۲۴ شامل چهار کابل بود که منجر به هزینه تخمینی ۸ میلیون دلار شد.
کابلهای زیردریایی در معرض تهدیدات اصلی زیر هستند:
- بلایای طبیعی: فعالیتهای لرزهای میتواند منجر به قطعی در کابلهای زیردریایی شود. قطعی غرب آفریقا در مارس ۲۰۲۴ به فعالیت لرزهای نسبت داده شد و در سال ۲۰۲۳، یک رانش زمین زیردریایی باعث قطعی در SAT-3 و WACS شد.
- حوادث انسانی: شایعترین علت آسیب به کابلهای زیردریایی تصادفی است، که اغلب ناشی از فعالیتهای ماهیگیری تجاری و کشتیرانی است. مطالعات نشان میدهد که از تقریباً ۱۵۰ تا ۲۰۰ خطای سالانه کابل ثبت شده در سطح جهان، ۷۰ تا ۸۰ درصد ناشی از آسیبهای تصادفی، عمدتاً ناشی از فعالیتهای ماهیگیری و لنگر انداختن کشتیها بوده است.
- دستکاری عمدی: بازیگران بدخواه ممکن است به دلیل تنشها یا درگیریها، کابلهای زیردریایی یا زیرساختهای فرود آنها را دستکاری کنند. این رویدادها در آفریقا نادر هستند؛ با این حال، چندین حادثه در سالهای اخیر در اروپا گزارش شده است. به عنوان مثال، در نوامبر ۲۰۲۴، دو کابل اینترنت زیردریایی در دریای بالتیک مختل شد. مقامات اروپایی روسیه را مقصر دانستند، اگرچه اختلال کابل بعداً به یک کشتی چینی نسبت داده شد و نگرانیهایی را در مورد تهدید چین برای کابلهای زیردریایی اروپا ایجاد کرد.
پیچیدگیهای قطعی کابل
قطعی کابل نه تنها میتواند به دلایل مختلفی رخ دهد، بلکه میتواند در هر نقطه از طول کابل، از ساحل گرفته تا اعماق کف اقیانوس اتفاق بیفتد. در آبهای آزاد، کابلها در عمق متوسط ۳۶۰۰ متری قرار دارند و میتوانند تا عمق ۱۱۰۰۰ متری نیز پایین بروند. با این حال، تحقیقات نشان داده است که بیشتر قطعیها در آبهای کم عمق (۰ تا ۱۰۰ متر) رخ میدهد. در واقع، هرچه اقیانوس عمیقتر باشد، احتمال قطعی کابل کمتر است (شکل ۴ را ببینید). ایجاد انعطافپذیری کابلهای زیردریایی نیازمند رویکردی دقیق با تأکید ویژه بر مناطق پرخطر است.
چالش دیگر این واقعیت است که کابلهای زیردریایی از چندین منطقه جغرافیایی و دریایی عبور میکنند که از مناطق زمینی تا آبهای آزاد امتداد دارند. این بدان معناست که کابلها چندین حوزه قضایی ملی و بینالمللی را در بر میگیرند که میتواند پیچیدگی و عدم قطعیت نظارتی ایجاد کند. اگرچه کابلهای زیردریایی عمدتاً یک سرمایهگذاری بخش خصوصی هستند، منافع مشترکی در امنیت آنها وجود دارد، به این معنی که تعمیر و کارایی آنها نیازمند رویکردی چندجانبه است.
مقامات مختلفی درگیر کابلهای زیردریایی هستند، از جمله مقامات ملی مخابرات، امنیت و مناطق دریایی. هنگامی که قطعی کابل رخ میدهد، حوزه قضایی به دلایل زیادی اهمیت دارد، از جمله برای دسترسی به کابلهای زیردریایی و برای رسیدگی به جبران خسارت. یک اصل حقوقی کلیدی برای کابلهای زیردریایی، کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها (UNCLOS) است که مرزهای اقیانوس را مشخص میکند و یک چارچوب قانونی برای نصب و تعمیر کابلهای زیردریایی فراهم میکند (شکل ۴ را ببینید).
پیچیدگی دیگر این است که تعمیرات گران هستند. هزینه تعمیر یک کابل زیردریایی به طور متوسط بین ۱ تا ۳ میلیون دلار است و شامل کشتیهای کابلی تخصصی با خدمه بسیار آموزشدیده است که روزانه دهها هزار دلار هزینه دارند، علاوه بر هزینههای مربوط به جایگزینی کابلهای آسیبدیده و سایر هزینهها مانند مجوزها. علاوه بر این، بسیج کشتیهای تعمیر، به ویژه برای کشورهای آفریقایی، زمانبر است.
به عنوان مثال، اولین کشتی تعمیری که به قطعیهای غرب آفریقا پاسخ داد، پس از سه هفته رسید. در سطح جهان، کمتر از صد کشتی تعمیر کابل وجود دارد و تنها سه فروند به قاره آفریقا خدماترسانی میکنند. تنها یکی از آن کشتیها (Léon Thévenin) در بندری در سواحل آفریقا مستقر است. این امر عوارضی ایجاد میکند، به خصوص زمانی که کشتی از قبل برای انجام خدمات دیگر در سراسر قاره مستقر شده باشد، همانطور که در سال ۲۰۲۳ اتفاق افتاد، زمانی که دو کابل سرویسدهنده به جنوب آفریقا در سواحل جمهوری دموکراتیک کنگو قطع شد.
چگونه آفریقا میتواند خطرات قطعی کابل زیردریایی را کاهش دهد؟
یک استراتژی هماهنگ و دقیق که توسط ذینفعان آفریقایی توسعه یافته، مورد نیاز است. حفاظت، تعمیر و انعطافپذیری کابلهای زیردریایی تنها از طریق یک رویکرد چندجانبه و چند بخشی قابل دستیابی است که مداخلات را در طول چرخه عمر کابل تعبیه کرده و بازیگران مختلفی مانند واحدهای حاکمیتی در سطوح ملی و منطقهای را شامل شود. این بخش دو استراتژی را برای کاهش آسیبپذیری آفریقا در برابر قطعی کابل شرح میدهد: اجرای اقدامات افزونگی و ایجاد یک رویکرد حکمرانی جدید.
اقدامات افزونگی
- تنوعبخشی به مسیرها: شرکت مالی آفریقا در گزارش وضعیت زیرساختهای آفریقا ۲۰۲۴ اشاره میکند که «برای اینکه زیرساخت مایل اول آفریقا مؤثر و انعطافپذیر باشد، به تنوع بیشتری در مسیرها نیاز دارد». این گزارش توجه را به این موضوع جلب میکند که چگونه فقدان تنوع در تعداد و مسیرهای کابلهای زیردریایی سرویسدهنده به آفریقا منجر به اتکای بیش از حد به راهحلهای اتصال تکمسیره شده و خطر قطعی اینترنت را هنگام بروز اختلالات افزایش میدهد. این امر به ویژه برای کشورهایی که تنها یک فرود کابل دارند، از جمله گینه، گینه بیسائو، گامبیا، لیبریا و موریتانی صادق است (شکل ۳ را ببینید). فقدان مسیرهای متنوع، خطر قطعی اینترنت به دلیل آسیب کابل را افزایش میدهد. تنوعبخشی به مسیر توصیه میشود، به ویژه در مناطقی مانند دریای سرخ که میزبان تعداد قابل توجهی از شبکههای کابل زیردریایی است. در فوریه ۲۰۲۴، کابلهای چهار شبکه بزرگ مخابراتی در امتداد دریای سرخ آسیب دیدند. پس از اینکه یک کشتی تجاری در نزدیکی سواحل غربی یمن مورد اصابت موشک قرار گرفت، خدمه آن یکی از لنگرهایش را رها کرده و کشتی را ترک کردند. کشتی تقریباً دو هفته سرگردان بود و سپس در منطقهای با کابلهای زیاد غرق شد. گزارشهای بعدی حاکی از آسیب دیدن کابلها در آن منطقه بود. این حادثه نیاز آفریقا به ایجاد پیوندها یا اتصالات بیشتر شبکه کابل زیردریایی برای جلوگیری از قطعیهای گسترده را برجسته کرد.
- افزایش اتصالات داخلی (Interconnections): کابلهای زیردریایی طوری طراحی شدهاند که به یکدیگر و شبکههای زمینی متصل شوند. اتصالات داخلی استراتژیک اضافی میتواند مسیرهای جایگزینی برای مسیریابی مجدد ترافیک در صورت آسیب دیدن یک کابل فراهم کند. این امر با ایجاد شبکههای افزونگی، انعطافپذیری را در کشورهای آفریقایی با فرود کابل محدود تقویت میکند. شبکههای افزونگی نقش حیاتی ایفا میکنند زیرا به ترافیک اجازه میدهند در صورت بروز اختلال از طریق کابلهای جایگزین مسیریابی مجدد شوند.
- ایجاد مدارهای فرامرزی: مدارهای زمینی فرامرزی به شبکههای ستون فقرات فیبر نوری امکان میدهند از طریق توافقات دوجانبه از مرزهای ملی به کشورهای همسایه عبور کنند. این اتصالات فرامرزی به کشورها اجازه میدهد شبکههای زمینی را از کابلهای زیردریایی جایگزین متصل کنند. در حادثه غرب آفریقا در سال ۲۰۲۴، یک مدار فرامرزی به غنا و بنین از توگو، با بهرهگیری از فرود کابل Equiano در لومه، توگو، بازگرداندن ترافیک را تسهیل کرد.
- ایمنسازی و تنوعبخشی به ایستگاههای فرود: نقش ایستگاههای فرود را نمیتوان نادیده گرفت. ایستگاه فرود جایی است که کابل زیردریایی به ساحل میرسد. ایستگاههای فرود کابلهای زیردریایی را به کابلهای زمینی تبدیل کرده و دادههای حمل شده در شبکهها را توزیع میکنند. آنها همچنین برق کابلهای زیردریایی را تأمین میکنند. کابلهای زیردریایی برای حفظ قدرت سیگنال در فواصل طولانی به ولتاژهای بالا نیاز دارند. بنابراین ایستگاههای فرود به برق قابل اعتماد نیاز دارند و این امر باعث شده است که فرود کابلها به سمت مکانهایی که برق و سایر منابع در دسترس هستند، سوق پیدا کند. در اکثر کشورهای آفریقایی، به ویژه آنهایی که چندین کابل دارند، ایستگاههای فرود در یک منطقه متمرکز شدهاند. به عنوان مثال، کابلهایی که در سواحل کنیا فرود میآیند، همگی در مومباسا فرود میآیند و خطر و آسیبپذیری ناشی از یک رویداد را افزایش میدهند. مطالعات نشان میدهد که ایستگاههای فرود نیز نسبت به کابلهای زیردریایی در برابر حملات آسیبپذیرتر هستند. آنها ممکن است توسط بلایای طبیعی مانند سونامی و فعالیتهای انسانی آسیب ببینند. ایمنسازی و تنوعبخشی به ایستگاههای فرود برای افزایش افزونگی حیاتی است.
- استفاده از فناوریهای جایگزین: افزونگی ممکن است از طریق تنوعبخشی با فناوریهای جایگزین، از جمله فناوری ماهوارهای، حاصل شود. کشورها میتوانند در این فناوری سرمایهگذاری کنند که میتواند به ویژه در هنگام قطعی کابل به عنوان منبع جایگزین برای ارتباطات مفید باشد. با این حال، باید به خاطر داشته باشند که اتصال ماهوارهای چالشهایی از جمله راهحلهای ظرفیت داده نابرابر و محدودیتهایی مانند تأخیر بالا را به همراه دارد.

حکمرانی و همکاری
حکمرانی کابلهای زیردریایی در آفریقا به دلیل فقدان یک رژیم نظارتی واحد برای کابلهای زیردریایی پیچیده شده است. UNCLOS به سی و هشت کشور ساحلی آفریقا اجازه میدهد تا قوانین و سیاستهایی را در مورد کابلهای زیردریایی در حوزه قضایی خود تدوین کنند. این بدان معناست که شرکتهایی که به دنبال ساخت کابل هستند باید با نهادهای نظارتی و مقرراتی در سی و هشت کشور آفریقایی با خط ساحلی تعامل داشته باشند. به عنوان مثال، در غرب آفریقا، سازمان ملی ارتباطات غنا بر تنظیم کابلهای زیردریایی از طریق قانون ارتباطات الکترونیکی (۲۰۰۸) نظارت میکند، و کمیسیون ارتباطات نیجریه این وظیفه را با توسعه مقررات خود بر عهده دارد.
علاوه بر این، تحقیقات نشان میدهد که بیشتر حکمرانی کابلهای زیردریایی در کشورهای آفریقایی عمدتاً در سطح نظارتی رخ میدهد و عمدتاً بر صدور مجوز برای این کابلها تمرکز دارد. این رویکرد از سایر عوامل مهم، از جمله ظرافتهای سراسر اکوسیستم مانند نیاز به یک محیط توانمندساز برای جذب سرمایهگذاریهای اضافی کابل زیردریایی به عنوان ابزاری برای تحول دیجیتال، غفلت میکند. این رویکرد نظارتی منجر به هزینههای سنگین مجوز برای بخش خصوصی برای نصب کابل شده است که میتواند با منافع عمومی جذب کابلهای زیردریایی بیشتر که میتواند به تضمین انعطافپذیری کمک کند، در تضاد باشد.
بررسی کشورهای همسایه کنیا و تانزانیا نشان میدهد که هزینههای صدور مجوز نهاد نظارتی کنیا برای کابلهای زیردریایی ۱۵ میلیون شیلینگ کنیا (معادل حدود ۱۱۵۰۰۰ دلار) به علاوه هزینه عملیاتی اولیه تا ۴ میلیون شیلینگ کنیا (حدود ۳۰۰۰۰ دلار) است. در تانزانیا، سازمان تنظیم مقررات ارتباطات هزینه صدور مجوز ۱۰۰۰۰ دلار و هزینه عملیاتی ۴۰۰۰۰۰ دلار را برای دوره اولیه پانزده ساله اعمال میکند. در قارهای که به دنبال افزایش فرود کابل است، ضروری است که چارچوب صدور مجوز برای تشویق مزایای اقتصادی بلندمدت مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.
در سطح ملی، تضمین هماهنگی بین واحدهای مختلف دولت ضروری است. کابلهای زیردریایی اقیانوسها را با سایر فعالیتهای اقتصادی، از جمله ماهیگیری، کشتیرانی، نفت، گاز، باد، معدن، لایروبی، گردشگری دریایی، تحقیقات و فعالیتهای نظامی به اشتراک میگذارند و نیاز به هماهنگی ایجاد میکنند. اگرچه UNCLOS چارچوبی از حقوق و مسئولیتها را برای کشورها در مورد مناطق دریایی که از ساحل امتداد مییابند، مشخص میکند، اما روشهای دقیق هماهنگی استفادههای مکانی و رقیب را مشخص نمیکند. این امر منجر به شکافها و تفاوتهای نظارتی بین کشورها میشود. تعامل بین سازمانهای دولتی و با بازیگران صنعت خصوصی بسیار مهم است. به عنوان مثال، مسیریابی کابلها باید سایر فعالیتهای دریایی را در نظر بگیرد و تنظیمکنندگان این فعالیتها باید از زیرساخت کابل آگاه شوند – به ویژه صنعت ماهیگیری که مسئول تعداد قابل توجهی از قطعی کابل است. شواهد هماهنگی بین سازمانی در حال ظهور است. در نیجریه، پس از قطعیهای غرب آفریقا، کمیسیون ارتباطات با سازمان مدیریت و ایمنی دریایی نیجریه برای توسعه یک مقررات هماهنگ برای کابلهای زیردریایی تعامل کرد.
همچنین نیاز به همسویی آفریقا با بهترین شیوههای جهانی وجود دارد، از جمله شیوههای خوب مشارکت جهانی فراگیری دیجیتال برای سیاست کابلهای زیردریایی: سرمایهگذاری در فراگیری دیجیتال و بهترین شیوههای دولتی برای حفاظت و ترویج انعطافپذیری کابلهای مخابراتی زیردریایی که توسط کمیته بینالمللی حفاظت از کابل (ICPC)، نهاد تخصصی کابلهای زیردریایی، منتشر شده است.
ICPC راهنماییهایی را برای دولتها ارائه میدهد، اصول کلی مدیریت کابل را تشریح کرده و اقداماتی را پیشنهاد میکند که کشورها میتوانند برای افزایش انعطافپذیری کابلهای زیردریایی انجام دهند. این سازمان از مقامات ملی میخواهد که بر حوزههای حیاتی تمرکز کنند که خطرات را به طور قابل توجهی کاهش میدهد، مقرراتی را ترویج کنند که فرود کابلهای زیردریایی را ایمن میکند، رژیمها و سیاستهای صدور مجوز را بررسی کنند تا از اکوسیستم نظارتی مطلوب برای سرمایهگذاریهای خصوصی اطمینان حاصل شود، تعهدات معاهدات بینالمللی در مورد کابلهای زیردریایی را اجرا کنند، و چارچوبهایی را پرورش دهند که استقرار و تعمیر کابل را در چارچوبهای زمانی تعیین شده تسریع میکند. علاوه بر این، بر اهمیت مشاوره نزدیک با نمایندگان صنعت برای درک پارامترهای فناوری و عملیاتی، و همچنین برای افزایش اشتراکگذاری دادهها و همکاری بین کشورها در سطوح منطقهای و جهانی تأکید میکند. این اصول میتواند به کشورهای آفریقایی در بازنگری سیاستهای کابل زیردریایی خود و انجام اقدامات سیاستی کمک کند.
پنج توصیه مرتبط با حکمرانی زیر از این دستورالعملها وام گرفته شده است:
- توسعه چارچوبهای روشن: که راهنمایی برای استقرار، نگهداری، تعمیر و افزونگی کابلهای زیردریایی ارائه میدهد. سی و هشت کشور آفریقایی با خط ساحلی باید کتابچههای راهنما برای اطلاعرسانی حوادث و چارچوبهای اشتراکگذاری اطلاعات برای حوادث، آسیبپذیریها و تهدیدات ایجاد کنند.
- تعیین یک نقطه تماس واحد: برای گزارش حوادث، یک توصیه کلیدی از ICPC. به عنوان مثال، این میتواند دفتری باشد که با تمام سازمانهای مربوطه برای مسائل مربوط به کابلهای زیردریایی، از جمله استقرار، تعمیر و حفاظت، هماهنگ میکند.
- افزایش برنامهریزی فضایی دریایی و هماهنگی بین صنعتی: ICPC توصیه میکند که کشورها میتوانند با جداسازی فضایی کابلهای زیردریایی از سایر فعالیتهای دریایی، از کابلهای زیردریایی بهتر محافظت کنند. این میتواند به شکل یک کریدور کابل زیردریایی باشد که حفاظت ویژهای را برای کابلها فراهم میکند و سایر فعالیتهای دریایی مانند ماهیگیری را ممنوع میکند (مگر اینکه توافقی برای اجازه دادن به چنین فعالیتی در نزدیکی کابل زیردریایی وجود داشته باشد).
- شناسایی زیرساخت کابل زیردریایی به عنوان زیرساخت حیاتی: این امر حفاظت قانونی بیشتری را فراهم میکند، از جمله جریمهها و مجازاتها برای کسانی که در زیرساخت کابل زیردریایی و ایستگاههای فرود دخالت میکنند. شایان ذکر است که برخی از کشورهای آفریقایی، مانند آفریقای جنوبی، قوانین زیرساخت حیاتی را ایجاد کردهاند که حفاظت قانونی برای زیرساخت کابلهای زیردریایی فراهم میکند.
- تقویت همکاری و مشارکت در سطح ملی، منطقهای و قارهای:
- در سطح ملی: همکاری و مشارکت بین واحدهای دولتی و بین بخش خصوصی و دولتی برای برنامهریزی، استقرار، نگهداری و تعمیر کابلها حیاتی است. چارچوبهای همکاری باید از اقدام سریع در صورت قطعی کابل پشتیبانی کنند. به عنوان مثال، پس از قطعی اینترنت ناشی از اختلالات در SEACOM و EASSy، سازمان تنظیم مقررات کنیا به شرکتهای مخابراتی محلی دستور داد تا استراتژیهای پیشگیرانهای را برای تضمین مسیریابی جایگزین برای ترافیک خود اجرا کنند. اقدام تنظیمکننده بازگشت به حالت عادی را تسهیل کرد؛ با این حال، ضروری است که کشورها توافقات همکاری نه تنها برای حوادث بلکه برای ایجاد انعطافپذیری ایجاد کنند. به عنوان مثال، ایالات متحده به طور خودکار ترافیک را در صورت قطعی کابل مسیریابی مجدد میکند. شرکتهای کابلی سیستمهای کابلی را طوری طراحی میکنند که اطمینان حاصل شود هر گره (نقطه اتصال) حداقل به دو گره دیگر در شبکه متصل میشود و فرصتهایی را برای مسیریابی مجدد ترافیک در صورت لزوم فراهم میکند. علاوه بر این، شرکتها با سایر مالکان کابل توافقاتی برای انتقال ترافیک بین شبکهها در هنگام قطعی دارند. قطعی کابل اجتنابناپذیر و گاهی غیرقابل اجتناب است، اما همکاری و مشارکت میتواند اثرات قطعی کابل را در سطوح ملی و منطقهای کاهش دهد.
- در سطح منطقهای: همکاری بین کشورها برای توسعه یک رویکرد یکپارچه برای کابلهای زیردریایی حیاتی است. همکاری منطقهای میتواند به طور قابل توجهی به ایجاد استراتژیهایی با هدف حفاظت از کابلها از طریق تسهیل تبادل اطلاعات و منابع در پاسخ به قطعی کابل کمک کند. نیجریه یک رویکرد چندجانبه یکپارچه را از طریق مجمع تنظیم مقررات مخابرات غرب آفریقا (WATRA) ترویج کرده است، با هدف حفاظت از زیرساختهای مخابراتی مشترک و افزایش اتصال برای تضمین اتصالات یکپارچه. علاوه بر این، فرصتی برای بهرهگیری از ابتکارات منطقهای مختلف، از جمله مراکز هماهنگی نجات دریایی آفریقا واقع در رباط، کیپ تاون، لاگوس و مونروویا وجود دارد. این مراکز برای انجام عملیات جستجو و نجات و جمعآوری اطلاعات برای کاهش خطرات دریایی در امتداد سواحل آفریقا حیاتی هستند. دولتها میتوانند با ادغام امنیت شبکههای کابل زیردریایی آفریقا، این مراکز را بهبود بخشند.
- در سطح قارهای: اتحادیه آفریقا (AU) باید از یک چارچوب قانونی و نظارتی هماهنگ برای کابلهای زیردریایی حمایت کند. اتحادیه آفریقا باید گفتگو را در مورد تعریف دستورالعملها و بهترین شیوهها برای این قاره رهبری کند. اتحادیه آفریقا میتواند یک گروه کاری تخصصی در مورد کابلهای زیردریایی تشکیل دهد که کارشناسان کابلهای آفریقا را گرد هم آورد. این رویکرد در سازمان ملل متحد با راهاندازی یک نهاد مشورتی بینالمللی برای انعطافپذیری کابلهای زیردریایی در نوامبر ۲۰۲۴ شکل گرفته است. اتحادیه بینالمللی مخابرات و ICPC نهاد مشورتی را برای تقویت گفتگو و همکاری و در عین حال افزایش انعطافپذیری کابلهای زیردریایی راهاندازی کردند. نهاد مشورتی طیف وسیعی از ذینفعان، از جمله نمایندگان دولت، مقامات نظارتی و رهبران صنعت را گرد هم میآورد تا راهنمایی استراتژیک در مورد افزایش انعطافپذیری کابل زیردریایی ارائه دهد، از بهترین شیوهها حمایت کند و همکاری بینالمللی را تقویت کند. ریاست مشترک آن بر عهده بوسون تیجانی، وزیر ارتباطات، نوآوری و اقتصاد دیجیتال نیجریه است که فرصتی برای تبادل نظر با اتحادیه آفریقا فراهم میکند.
نتیجهگیری
کابلهای زیردریایی ستون فقرات اقتصاد دیجیتال آفریقا هستند، اما اختلالات اخیر آسیبپذیریهای آنها را آشکار کرده است. برای حفاظت از آینده دیجیتال این قاره، اقدامات پیشگیرانه ضروری است. نیاز مبرمی برای کشورهای آفریقایی وجود دارد که برای رسیدگی به آسیبپذیریها در زیرساخت دیجیتال زیردریایی این قاره، به صورت واحد فکر و عمل کنند.
دو پیشنهاد کلی این مقاله – اجرای اقدامات افزونگی و توسعه یک رویکرد حکمرانی جدید – به تحقق این امر کمک میکند. اقدامات افزونگی شامل تنوعبخشی به مسیرها، افزایش اتصالات داخلی، ایجاد مدارهای فرامرزی، ایمنسازی ایستگاههای فرود و استفاده از فناوریهای جایگزین است. اقدامات حکمرانی باید چارچوب هماهنگی برای کابلهای زیردریایی ایجاد کند، یک نقطه تماس واحد برای گزارش حوادث تعیین کند، برنامهریزی فضایی دریایی را انجام دهد و کابلهای زیردریایی را به عنوان زیرساخت حیاتی شناسایی کند. مهمتر از همه، ایجاد یک زیرساخت کابل زیردریایی انعطافپذیر مستلزم آن است که دولتها رهبری را بر عهده گرفته و با بخش خصوصی و سایر ذینفعان در سطوح ملی، منطقهای و جهانی همکاری کنند. در نهایت، ظهور یک برنامه منسجم برای کابلهای زیردریایی آفریقا تنها از طریق تلاشهای هماهنگ دولت حاصل خواهد شد.
”