نشریه کریدل لبنان : «آیا یمن موشک‌های خود را به سمت امارات و عربستان سعودی نشانه خواهد رفت؟» | ۲۶ فروردین ۱۴۰۴

بررسی استراتژی صنعا در گره زدن عملیات نظامی به غزه و تحلیل دلایل عدم تمایل ریاض و ابوظبی به ورود مجدد به جنگ مستقیم با یمن، علیرغم فشار واشنگتن.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۷ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: The Cradle/Bandar Hetar | 📅 تاریخ: April 15, 2025 / ۲۶ فروردین ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


مقدمه: در حالی که آخرین کارزار نظامی واشنگتن وارد دومین ماه خود می‌شود، خطوط نبرد یمن همچنان محکم ترسیم شده‌اند – با سوالات فزاینده در مورد اینکه آیا ریاض و ابوظبی نفرات بعدی هستند که به جنگی کشیده می‌شوند که نه می‌توانند آن را کنترل کنند و نه در آن پیروز شوند.

نوشته بندر حتر

جنگ ایالات متحده علیه یمن، که اکنون در دور دوم خود قرار دارد، از مرز یک ماه گذشته است بدون هیچ دستاورد مشخص و هیچ جدول زمانی برای موفقیت. آنچه در عوض در حال ظهور است، خطر فزاینده تشدید تنش است – تنشی که می‌تواند بازیگران منطقه‌ای، به ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی را مجبور به رویارویی مستقیم کند.

با این حال، چندین عامل ممکن است چنین سناریویی را به تأخیر بیندازد یا حتی از آن جلوگیری کند، بسیار شبیه آنچه در سال گذشته رخ داد. درک اینکه این جنگ ممکن است به کجا کشیده شود، نیازمند درک روشنی از میدان است: یمن چگونه به درگیری نگاه می‌کند، همسایگان خلیج [فارس] آن چگونه واکنش نشان می‌دهند، و چه چیزی می‌تواند باعث فوران گسترده‌تر یا عقب‌نشینی مذاکره‌شده شود.

صنعا استراتژی نظامی خود را به مقاومت غزه گره می‌زند

حتی در محافل غربی، اختلاف نظر کمی وجود دارد که جنگ علیه یمن اکنون عمیقاً با جنگ وحشیانه اسرائیل در غزه در هم تنیده شده است. واشنگتن، در زمان جو بایدن، رئیس جمهور سابق ایالات متحده، تلاش کرد تا این دو را از هم جدا کند. اما واقعیت میدانی داستان متفاوتی را روایت می‌کند – داستانی که در آن عملیات نظامی صنعا همگام با رویدادهای فلسطین بود.

این پیوند پس از آتش‌بس ژانویه ۲۰۲۵ بین حماس و اسرائیل، که منجر به توقف حملات یمن شد – تا زمانی که تل‌آویو به طور قابل پیش‌بینی از تعهدات خود عقب‌نشینی کرد – حتی واضح‌تر شد. بازگشت دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، به کاخ سفید، از سرگیری حملات به یمن را به بهانه دفاع از کشتیرانی بین‌المللی به همراه داشت.

با این حال، اگر ایالات متحده از قبل به حفاظت از کشتی‌های اسرائیلی متعهد نشده بود، آن حملات صورت نمی‌گرفت. دولت جدید، برخلاف دولت قبلی، تلاش واقعی برای پنهان کردن همپوشانی بین دو جبهه نمی‌کند.

استراتژی یمن از همان ابتدا مشخص بوده است: فعالیت نظامی آن با مقاومت در غزه تنظیم می‌شود. جناح‌های فلسطینی سرعت تشدید یا آرامش را تعیین می‌کنند، در حالی که یمن آماده جذب پیامدهای آن باقی می‌ماند.

صنعا بهای سنگینی برای این موضع پرداخته است. واشنگتن برای مسدود کردن مذاکرات اقتصادی بین یمن و عربستان سعودی اقدام کرده و عملاً یمن را به دلیل امتناع از کنار گذاشتن حمایت نظامی خود از غزه مجازات می‌کند. ایالات متحده مشوق‌های اقتصادی را در ازای بی‌طرفی ارائه داده است – پیشنهادهایی که به راحتی توسط کشورهای عربی در سراسر منطقه پذیرفته شده‌اند – اما صنعا از تسلیم شدن خودداری کرده است.

یمن در مواجهه با یک انتخاب دوگانه – یا حفظ حمایت خود از فلسطین و پذیرش توقف ترتیبات داخلی، یا گشودن جبهه دوم با ریاض و ابوظبی – تصمیم گرفت مسیر خود را ادامه دهد.

این تصمیم ریشه در سه باور اصلی داشت: اینکه فلسطین باید بدون قید و شرط حمایت شود، حتی اگر به معنای فدا کردن منافع ملی فوری باشد؛ اینکه هویت سیاسی انصارالله مبتنی بر مخالفت با هژمونی اسرائیل است و بنابراین با هرگونه همسویی با عادی‌سازی [روابط] خلیج [فارس] ناسازگار است؛ و اینکه یمن باید فرصت منحرف کردن خود با جنگ‌های جانبی طراحی شده برای تضعیف تمرکز استراتژیکش را از واشنگتن و تل‌آویو سلب کند.

ناامیدی خلیج [فارس] از سرپیچی یمن افزایش می‌یابد

شرکای ائتلاف عربی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، از تصمیم یمن استقبال نکرده‌اند. هر دو کشور از این لحظه برای شروع عقب‌نشینی از آتش‌بس آوریل ۲۰۲۲ و تحمیل هزینه‌های تنبیهی بر صنعا به دلیل حمایت از غزه استفاده کرده‌اند.

ظواهر به نفع هیچ یک از سلطنت‌های خلیج [فارس] نبوده است. ابوظبی به طور کامل با اسرائیل عادی‌سازی کرده است، در حالی که ریاض هر روز به آن نزدیک‌تر می‌شود. در همین حال، یمن – که هنوز از سال‌ها تجاوز عربستان و امارات زخم خورده است – به سرعت برای حمایت از آرمان فلسطین حرکت کرده است. تضاد نمی‌توانست واضح‌تر از این باشد: دولت عربی که بیشترین وحشیگری را از ریاض و ابوظبی متحمل شده، اکنون برای فلسطین ایستاده است در حالی که متجاوزان نگاه خود را برمی‌گردانند.

موضع یمن همچنین با همسویی ژئوپلیتیکی گسترده‌تر هر دو کشور خلیج [فارس]، که عمیقاً در مدار واشنگتن باقی مانده‌اند، در تضاد است. اما ناامیدی آن‌ها عمدتاً لفاظی باقی مانده است.

علیرغم نقش آن‌ها در ائتلاف به اصطلاح «نگهبان رفاه»، نه عربستان سعودی و نه امارات متحده عربی از زمان آغاز دور جدید حملات هوایی ایالات متحده، اقدامات نظامی عمده‌ای علیه یمن انجام نداده‌اند. در ابتدا، ریاض تلاش کرد عملیات دریایی یمن در دریای سرخ را به جنگ غزه مرتبط کند، اما این چارچوب به زودی جای خود را به صحبت‌های مبهم در مورد تهدیدات علیه کشتیرانی تجاری داد – کدی برای عقب‌نشینی.

پیام‌رسانی سیاسی عربستان در ژانویه، زمانی که از شرکت در حملات بمباران مشترک ایالات متحده و بریتانیا خودداری کرد، به شدت تغییر کرد. وزارت دفاع آن به سرعت گزارش‌هایی مبنی بر باز شدن حریم هوایی عربستان برای حملات ایالات متحده را تکذیب کرد و بعداً خود را از هرگونه دخالت اسرائیل دور کرد. پیام ریاض واضح بود: نمی‌خواهد به یک جنگ تمام عیار دیگر با یمن کشیده شود – نه اکنون.

یمن با سیاست مهار پاسخ می‌دهد

علیرغم عقب‌نشینی عربستان سعودی از تعهدات قبلی خود، یمن فعالانه ریاض و ابوظبی را تشویق کرده است تا موضع بی‌طرفی خود را حفظ کنند. این از روی خوش‌بینی نیست، بلکه عمل‌گرایی است: اجتناب از یک جنگ گسترده‌تر با خلیج [فارس] از یک انفجار منطقه‌ای خطرناک جلوگیری می‌کند. هدف صنعا هدایت تصمیم‌گیری عربستان و امارات به دور از رویارویی نظامی، بسیج نیابتی یا تشدید اقتصادی بوده است.

نکته آخر تقریباً توازن را در ژوئیه ۲۰۲۴ به هم زد، زمانی که ریاض به دولت دست‌نشانده خود در عدن دستور داد تا بانک‌های مرکزی یمن را از صنعا منتقل کند. این یک تحریک اقتصادی آشکار بود – و یک خط قرمز.

ظرف چند روز، عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله، هشدار شدیدی صادر کرد و اقدام عربستان را بخشی از کتاب بازی اسرائیل و آمریکا توصیف کرد.

او در سخنرانی ۷ ژوئیه ۲۰۲۴ فاش کرد: «آمریکایی‌ها در تلاشند شما [عربستان سعودی] را گرفتار کنند، و اگر این را می‌خواهید، پس امتحان کنید … حرکت به سمت تشدید تهاجمی علیه کشور ما چیزی است که هرگز نمی‌توانیم بپذیریم.»

او به ریاض هشدار داد که افتادن در این دام «اشتباهی وحشتناک و شکستی بزرگ خواهد بود و حق طبیعی ماست که با هر گام تهاجمی مقابله کنیم.»

صنعا با یک معادله بازدارنده غیرقابل انکار پاسخ داد: «بانک در برابر بانک، فرودگاه ریاض در برابر فرودگاه صنعا، بنادر در برابر بنادر.»

مانور عربستان ممکن است آزمایشی برای سنجش عزم یمن بوده باشد، احتمالاً بر این اساس که صنعا بیش از حد درگیر بود – رویارویی با ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده و مشکلات داخلی فزاینده – تا قاطعانه پاسخ دهد.

اگر چنین بود، ریاض اشتباه محاسبه کرد. پاسخ حوثی صریح بود:

«این مسئله این نیست که به شما اجازه دهیم این مردم را نابود کنید و آن را به فروپاشی کامل سوق دهید تا مشکلی پیش نیاید. بگذارید هزار مشکل پیش بیاید. بگذارید مسائل تا آنجا که ممکن است تشدید شوند.»

ریاض و ابوظبی تمایلی به جنگ بدون تضمین ندارند

روز بعد از هشدار حوثی، اعتراضات گسترده‌ای در سراسر یمن به راه افتاد. میلیون‌ها نفر در محکومیت تحریکات عربستان راهپیمایی کردند و واضح‌ترین سیگنال را ارائه دادند که افکار عمومی قاطعانه پشت مقاومت ایستاده – و مایل به تشدید تنش است.

ریاض این را می‌داند. حتی پیش از بحران اخیر، بخش اعظم جامعه یمن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را مسئول آنچه حتی سازمان ملل آن را بدترین فاجعه انسانی جهان نامید، می‌دانستند. هرگونه درگیری جدید تنها این خشم را عمیق‌تر می‌کند.

ریاض در مواجهه با تهدید تلافی مستقیم، از بازی بانکی خود عقب‌نشینی کرد. خاطره حملات گذشته یمن به تأسیسات نفتی عربستان – به ویژه بین سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ – هنوز رهبری عربستان را آزار می‌دهد.

امروزه، توانایی‌های یمن گسترش یافته است. اکنون موشک‌های مافوق صوت و فناوری‌های پهپادی به طور فزاینده‌ای پیچیده در اختیار دارد. و دقیقاً به دلیل همین پیشرفت‌ها است که واشنگتن در تحت فشار قرار دادن خلیج [فارس] برای ورود مجدد به جنگ شکست خورده است. هیچ تضمین امنیتی معناداری از سوی ایالات متحده روی میز نیست – چیزی که بتواند میدان‌های نفتی عربستان، زیرساخت‌های حیاتی یا خطوط کشتیرانی تجاری را از واکنش متقابل محافظت کند.

ناکامی‌ها از قبل مشهود است. ائتلاف «نگهبان رفاه» کار چندانی برای متوقف کردن حملات یمن به کشتی‌های مرتبط با اسرائیل انجام نداده است و حملات هوایی ایالات متحده و بریتانیا نتوانسته‌اند توانایی یمن برای ضربه زدن به عمق خاک اسرائیل را مهار کنند. این واقعیت‌های میدان نبرد، محاسبات را در ریاض و ابوظبی تغییر داده است. تشدید تنش، فعلاً، از روی میز کنار رفته است.

خطوط قرمز یمن در حال گسترش است

این بدان معنا نیست که واشنگتن تلاش برای کشاندن عربستان سعودی و امارات متحده عربی به جنگ را متوقف کرده است. دولت بایدن در انجام این کار ناکام ماند. با این حال، تیم ترامپ تهاجمی‌تر تلقی می‌شود و احتمال بیشتری دارد که سیستم‌های تسلیحاتی پیشرفته‌ای را ارائه دهد که ممکن است ریاض و ابوظبی را وسوسه کند تا وارد عمل شوند.

همچنین این تصور در میان نخبگان خلیج [فارس] وجود دارد که این یک گشایش استراتژیک است: فروپاشی سوریه، افول ادعایی حزب‌الله، و پویایی‌های منطقه‌ای در حال تغییر ممکن است پنجره‌ای نادر برای ترسیم مجدد نقشه فراهم کند.

اما برای سعودی‌ها، یمن همچنان نگرانی اصلی است. یک دولت آزاد شده و از نظر ایدئولوژیک سرکش در مرز جنوبی آن‌ها یک تهدید وجودی است – نه تنها برای امنیت، بلکه برای پروژه تغییر نام تجاری فرهنگی که پادشاهی به شدت روی آن سرمایه‌گذاری کرده است. امارات متحده عربی نیز نگرانی‌های مشابهی دارد. ظهور محور مقاومت یمن، تصویر با دقت ساخته شده آن به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای هماهنگ با منافع اسرائیل و غرب را تهدید می‌کند.

به همین دلیل است که صنعا نیروهای خود را در حالت آماده‌باش بالا قرار داده است. انصارالله هر حرکت ریاض، ابوظبی و نیروهای نیابتی محلی آن‌ها – که بسیاری از آن‌ها مشتاق پیوستن به جنگ هستند – را زیر نظر دارد. این گروه‌ها آمادگی خود را برای شرکت در یک ائتلاف بین‌المللی برای «حفاظت از کشتیرانی» اعلام کرده‌اند و قبلاً دیدارهای مستقیمی با مقامات نظامی و سیاسی ایالات متحده داشته‌اند.

اما دولت صنعا می‌داند که این جناح‌ها بدون دستور عمل نخواهند کرد. اگر آن‌ها برای یک حمله زمینی گسترده بسیج شوند، یمن با هدف قرار دادن قدرت‌های پشت سر آن‌ها پاسخ خواهد داد. هرگونه جنگ زمینی به عنوان ابتکار عربستان و امارات تلقی خواهد شد، نه یک ابتکار محلی. همین منطق در مورد حملات هوایی مجدد یا جنگ اقتصادی عمیق‌تر نیز صدق می‌کند. این‌ها خطوط قرمز صنعا هستند.

هشداری به محور عادی‌سازی

عبدالملک الحوثی در سخنرانی ۴ آوریل به وضوح آن را بیان کرد:

«من به همه شما [کشورهای عربی همسایه یمن] توصیه می‌کنم، و در عین حال به شما هشدار می‌دهیم: با آمریکایی‌ها در حمایت از اسرائیلی‌ها درگیر نشوید. دشمن آمریکایی در حال تجاوز به کشور ما در حمایت از دشمن اسرائیلی است. نبرد بین ما و دشمن اسرائیلی است.

آمریکایی‌ها از آن حمایت می‌کنند، از آن محافظت می‌کنند و از آن پشتیبانی می‌کنند. در حمایت از دشمن اسرائیلی درگیر نشوید … هرگونه همکاری با آمریکایی‌ها در تجاوز به کشور ما، به هر شکلی، حمایت از دشمن اسرائیلی است، همکاری با دشمن اسرائیلی است، توطئه علیه آرمان فلسطین است.»

او فراتر رفت:

«اگر با آمریکایی‌ها همکاری کنید: یا با اجازه دادن به او برای حمله به ما از پایگاه‌هایی در کشورهایتان. یا با حمایت مالی. یا حمایت لجستیکی. یا حمایت اطلاعاتی. این حمایت از دشمن اسرائیلی، طرفداری از دشمن اسرائیلی و پشتیبانی از دشمن اسرائیلی است.»

این فقط یک هشدار نبود. این یک اعلامیه استراتژیک بود. هر کشوری که از این خطوط عبور کند، به عنوان یک شرکت‌کننده فعال در جنگ تلقی خواهد شد – و مشمول تلافی.

این پیام نه تنها به ریاض و ابوظبی، بلکه به سایر کشورهای عربی و آفریقایی نیز ارسال شده است که ممکن است وسوسه شوند تحت پوشش «حفاظت از ناوبری بین‌المللی» به معرکه بپیوندند.

یمن برای همه سناریوها آماده می‌شود. غافلگیر نخواهد شد. و این بار، به تنهایی نخواهد جنگید.

دیدگاه‌های بیان شده در این مقاله لزوماً منعکس کننده دیدگاه‌های The Cradle نیست.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: The Cradle

💡 درباره منبع: The Cradle یک نشریه آنلاین است که بر ژئوپلیتیک غرب آسیا (خاورمیانه) تمرکز دارد و تحلیل‌ها و گزارش‌هایی را از دیدگاه منطقه‌ای ارائه می‌دهد.

✏️ درباره نویسنده: بندر حتر (Bandar Hetar) یک روزنامه‌نگار و تحلیلگر یمنی است که بر درگیری یمن و پویایی‌های منطقه‌ای تمرکز دارد.

خروج از نسخه موبایل