نشریه فارن پالیسی: «غرب قدرتمند است – و با پولک و منجوق» | ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

چگونه مسابقه آواز یوروویژن، با وجود تمام حواشی سیاسی و انتقادات، همچنان به عنوان نمادی از اتحاد، تنوع و ارزش‌های لیبرال در اروپای بدون اتکا به آمریکا، اهمیت خود را حفظ کرده است.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی/جسی جزوسکا استیونس | 📅 تاریخ: ۲۳ مه ۲۰۲۵ / ۳ خرداد ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


در دهه ۱۹۶۰، درست زمانی که محبوب‌ترین مسابقه آهنگ جهان وارد دومین دهه خود می‌شد، اتحادیه پخش اروپا (EBU) به موضوعی غیرقابل تصور فکر کرد: آیا یوروویژن باید متوقف شود؟ در آن زمان، پروژه یکپارچگی اروپا هنوز نوپا بود، خاطره جنگ جهانی دوم هنوز تازه بود؛ یوروپاپ تازه شروع به پر کردن رادیوهای اتومبیل اولین نسل از اروپاییان طبقه متوسط کرده بود که کشف کرده بودند «تعطیلات» می‌تواند یک فعل باشد. در همین حال، این مسابقه درگیر انتقاد بود.

به گفته دین وولتیچ، مورخ برجسته یوروویژن، سه انتقاد از آن سال‌های اولیه تا به امروز ادامه دارد: هزینه آن بسیار زیاد است، کیفیت موسیقی متوسط است و رأی‌گیری «تقلبی» است.

امسال زمان عجیبی بود، به عنوان یک آمریکایی، برای شرکت در این پدیده مشخصاً اروپایی. هفته گذشته با ورود به بازل، سوئیس، برای شصت و نهمین دوره آنچه اکنون بزرگترین رویداد موسیقی جهان است، که بیش از ۱۶۰ میلیون بیننده سالانه آن را به یکی از محبوب‌ترین برنامه‌های تلویزیونی جهانی تبدیل کرده است، به ذهنم خطور کرد که اینها دقیقاً همان شکایت‌هایی هستند که در حال حاضر علیه دموکراسی لیبرال مطرح می‌شوند: بودجه‌های تحت فشار، کاهش کیفیت خدمات و انتخابات مورد مناقشه. با رسیدن روابط فراآتلانتیک به پایین‌ترین سطح خود از زمان جنگ عراق، شعار یوروویژن، «متحد با موسیقی»، نیز برای امنیت قاره‌ای فوریت جدیدی پیدا کرده است. دولت ترامپ نمی‌توانست واضح‌تر از این بگوید: تعهد خود آمریکا به مدارای لیبرال به پایان رسیده است و اروپا تنها مانده است.

می‌توان گفت یوروویژن در واقع نمونه نادری از چگونگی آینده است: مدلی از غرب بدون آمریکا. زیرا علی‌رغم تأثیر موسیقی آمریکایی بر هنرمندان و ظهور کلی هژمونی انگلیسی‌زبان جهانی، این مسابقه، به گفته وولتیچ، «ذاتاً اروپایی» و بزرگترین رویداد فرهنگی «گردهم آورنده اروپاییان» باقی مانده است. آیا اخلاق آن – یعنی اسپندکس، پولک و منجوق، و حق مسلم به اهتزاز درآوردن پرچم عجیب و غریب خود – نیرویی است که آخرین سنگر نظم غربی معاصر را در کنار هم نگه داشته است؟

با گشت و گذار در منظره خیابانی بازل که مملو از پرچم‌ها، بادکنک‌ها و صحنه‌های کارائوکه بود، جایی که طرفداران با توانایی‌های آوازی متفاوت، آهنگ‌های موفق سال‌های گذشته را زنده می‌کردند، از خود پرسیدم: آیا این جشن سالانه تنوع و ابراز وجود، به نوعی همان لیبرالیسم نیست؟

برای ناآشنایان – یعنی برای اکثر آمریکایی‌ها – راه‌های زیادی برای توصیف یوروویژن وجود دارد، اما همه آنها به یک نتیجه می‌رسند: اینکه این مسابقه بیش از هر چیز با پارادوکس مشخص می‌شود. یوروویژن که در سال ۱۹۵۶ در سوئیس برای ترویج همکاری در اروپای پس از جنگ راه‌اندازی شد، امروزه اوج کیچ است، مورد تأسف موسیقی‌شناسان و مورد تجلیل اعضای جامعه دگرباشان جنسی که آن را جام جهانی دگرباشان نامیده‌اند. این مسابقه همزمان به عنوان نمایشی از همکاری فراملی، بستری برای برندسازی ملی، و عرصه‌ای «غیرسیاسی» برای تجلیل از ارزش‌های لیبرال مانند مدارا، تنوع و بیان فردی عمل می‌کند – ارزش‌هایی که، همانطور که ظهور اخیر جنبش‌های راست‌گرا نشان داده است، در نهایت سیاسی از آب در می‌آیند.

این فرصتی برای کشورهایی از بلوک شوروی سابق یا حتی از فراسوی قاره اروپا – استرالیا، آذربایجان، گرجستان و اسرائیل همگی شرکت‌کنندگان کهنه‌کار هستند – است تا همسویی خود را با آن ارزش‌ها و منطقه یورو به طور کلی ابراز کنند. یا آنها را رد کنند، همانطور که در مورد ترکیه و مجارستان اتفاق افتاد که هیئت‌های ملی خود را به ترتیب پیش از مسابقات ۲۰۱۳ و ۲۰۲۰ خارج کردند، که اولی به دلیل رأی‌گیری ساختگی و دومی به طور ضمنی به دلیل رد تجلیل برنامه از هویت دگرباشان جنسی بود.

سه دور اجرای زنده وجود دارد: دو نیمه‌نهایی و سپس یک فینال. تنها ۲۶ اجرا به فینال بزرگ راه می‌یابند، زمانی که برنده یوروویژن به طور زنده در تلویزیون پربیننده از طریق یک سیستم رأی‌گیری رتبه‌ای بسیار پیچیده انتخاب می‌شود که رأی‌های تلویزیونی عمومی در سطح کشور را با نتایج هیئت داوران متخصص هر کشور ترکیب می‌کند. (آمریکایی‌ها می‌توانند در رده کلی کشورهای غیرشرکت‌کننده، «بقیه جهان»، رأی دهند.) هیئت‌های داوران و مردم می‌توانند به هر کشوری به جز کشور خودشان امتیاز دهند. الگوهای رأی‌گیری حاصل، یک زیرشاخه دانشگاهی کامل را ایجاد کرده است که اتحادها و رقابت‌های تاریخی جهان را که ریشه در تاریخ قرن بیستم دارند، تحلیل می‌کند: امسال، مانند هر سال، مردم قبرس حداکثر ۲۴ امتیاز (۱۲ از مردم، به علاوه ۱۲ دیگر از هیئت داوران) را به یونان دادند. با ترجمه به زبان عامیانه یانکی، می‌توان گفت یوروویژن ترکیبی از نمایش نیمه‌وقت سوپربول و المپیک است که از پس مه غلیظ خماری قرن بیستم مشاهده می‌شود.

کشور برنده، میزبان مسابقه سال آینده خواهد بود، مگر اینکه توانایی مالی آن را نداشته باشد یا درگیر جنگ باشد، همانطور که در مورد اوکراین، قهرمان مدافع در سال ۲۰۲۳، اتفاق افتاد که افتخارات (و هزینه‌ها) را به لیورپول در بریتانیا واگذار کرد. در نهایت، حتی با وجود اینکه یوروویژن رسماً یک رویداد غیرسیاسی است، همه می‌دانند که در واقع ژئوپلیتیک در لباس مبدل است.

ایالات متحده هرگز در یوروویژن شرکت نکرده است، نه به این دلیل که از نظر جغرافیایی در اروپا واقع نشده است (در غیر این صورت کشورهایی مانند اسرائیل و گرجستان در رقابت نبودند) بلکه به این دلیل که، برخلاف ۳۷ کشوری که امسال شرکت کردند، هیچ یک از پخش‌کنندگان عمومی آن عضو EBU، سازمان میزبان یوروویژن، نیستند. این EBU است که قوانین و مقررات مربوط به واجد شرایط بودن، و همچنین ماهیت غیرسیاسی مسابقه را حفظ می‌کند.

با این حال، نوعی محافظت از کیفیت اروپایی یوروویژن در قبال ایالات متحده وجود دارد. (همانطور که یکی از طرفداران بازدیدکننده از منطقه باواریای آلمان به من گفت: «شما بچه‌ها می‌توانید کار خودتان را انجام دهید – مشکلی نیست.») ساسکیا یاسولتوفسکی، موسیقی‌شناس دانشگاه گراتس اتریش، که موسیقی را در زمینه‌های سیاسی از رایش سوم تا یوروویژن مطالعه کرده است، خاطرنشان می‌کند که این مسابقه نه تنها با هدف وحدت، بلکه برای حمایت از صنعت موسیقی اروپا در بحبوحه هژمونی فرهنگی رو به رشد ایالات متحده تأسیس شد. با این حال، اینکه یوروویژن در ایالات متحده نسبتاً ناشناخته است، به سختی مانع از سفر طرفداران مشتاق از آن سوی اقیانوس اطلس در سال جاری برای حمایت از مأموریت وحدت‌بخش آن شد. برای آنها، یوروویژن به حافظ تمام ارزش‌هایی تبدیل شده است که دولت ترامپ آنها را کنار گذاشته است.

یک مرد جوان آمریکایی که از لندن با ستاره‌ها و نوارهای رنگین‌کمانی پوشیده شده بود، گفت: «این اساساً نقطه مقابل دولت فعلی است.» سه مرد از شیکاگو که خود را «””جی”” در دگرباشان جنسی» معرفی کردند و از اسرائیل و فنلاند حمایت می‌کردند، به من گفتند که با تغییر به سمت راست در ایالات متحده و سایر نقاط، پیام یوروویژن مبنی بر «گردهم آوردن مردم، اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است.» (مسخره‌بازی، زرق و برق و هر چیز دیگری که آنها «دوست دارند از آن متنفر باشند» نیز، به علاوه، فراری از «همه این مزخرفات» است.) مرد دیگری از عدم وجود احساسات ضدآمریکایی که تجربه کرده بود، با توجه به آزار و اذیت اخیر همتایان اروپایی توسط دولت ترامپ بر سر تعرفه‌ها و جنگ روسیه در اوکراین، ابراز شگفتی کرد. زن سوئیسی-آمریکایی که جلوی او ایستاده بود، در مورد رمانتیسیسم اروپادوستانه هشدار داد. او گفت: «در اروپا نیز یک جنبش راست‌گرا وجود دارد، نه فقط در ایالات متحده.» با این حال، آمریکا مانند مدلی از آنچه ممکن است اتفاق بیفتد اما هنوز رخ نداده است، به نظر می‌رسد: «اروپایی‌ها بسیار مراقب و نگران آنچه در آن سوی اقیانوس اطلس اتفاق می‌افتد، هستند.»

سه زن سی و چند ساله با کلاه‌های نقره‌ای دست‌ساز و همسان، دور از دسترس این هشدار، با حسرت به من گفتند: «ای کاش ما هم چیزی شبیه این در ایالات متحده داشتیم.»

خبر خوب برای طرفداران آینده این است که صرف نظر از محل سکونت شما، یوروویژن، اول و مهمتر از همه، یک تولید تلویزیونی است که برای تماشا از اتاق نشیمن شما در نظر گرفته شده است. اکثر اروپایی‌ها با تماشای آن با دوستان و خانواده در مهمانی‌های تماشا بزرگ شده‌اند، جایی که تهیه کارت‌های بینگو با کلیشه‌های کلاسیک یوروویژن و علامت زدن خانه‌ها با پیشرفت برنامه، امری رایج است.

آیا یک کشور بالتیک موسیقی الکتروفولک را با لباس‌های عجیب و غریب برجسته کرد؟ آیا بریتانیا در رأی‌گیری عمومی ترکیبی، هیچ امتیازی (فرانسوی و انگلیسی زبان‌های رسمی یوروویژن هستند، یکی دیگر از میراث‌های پس از جنگ) کسب نکرد؟ آیا فرانسوی‌ها به زبان فرانسوی خواندند؟ (آیا آنها، بار دیگر، یک بالاد غم‌انگیز و سرکش را در اقدامی از روی خودبرتربینی، اما قهرمانانه، در دفاع از سلیقه خوب ارائه دادند؟) آیا ایتالیا با اشاره‌ای به سبک پسرانه‌باند، به گلم راک ادای احترام کرد؟ بینگو.

کارت برنده امسال همچنین شامل تجهیزات رزمی از یک عصر فضایی آینده‌نگر، قایق‌ها، شعله‌افکن‌ها و – یک گسست بزرگ از سابقه اخیر – اشعار خوانده شده به زبان‌های مادری بود. سوئد، قدرت یوروویژن، که با اثر برنده گروه آبا، «واترلو»، در سال ۱۹۷۴، جهان را با این گروه آشنا کرد، اولین آهنگ غیرانگلیسی خود را از سال ۱۹۹۸ اجرا کرد. در واقع، نزدیک به دو سوم آهنگ‌های امسال به زبان‌هایی غیر از انگلیسی خوانده شدند، از جمله – علاوه بر حضور قوی زبان فرانسه – فنلاندی، آلمانی، یونانی، ایسلندی، ایتالیایی، لتونیایی، لیتوانیایی، لهستانی و پرتغالی. این یک سیگنال قوی است که مخاطبان و هنرمندان، اگر نگوییم کل اروپا، مایل به فاصله گرفتن از انگلیسی‌محوری – و فرصت‌های تجاری که از نظر تاریخی با آن همراه بوده است – هستند. همانطور که یک شرکت‌کننده آلمانی به من گفت: «آنها همیشه یک امتیاز اضافی از من می‌گیرند اگر به زبان مادری خود بخوانند.»

ترکیب نهایی، که در مرحله نیمه‌نهایی به ۲۶ اجرا کاهش یافته بود، همچنین شامل دو قایق، سه نیم‌تنه پولک‌دوزی شده و چهار تغییر لباس در اواسط آهنگ بود. (هنرمند استرالیایی، گو-جو، که در نیمه‌نهایی حذف شد، پنجمین هنرمندی می‌بود که روی صحنه لباس از تن می‌کند و پس از بیرون آمدن از یک مخلوط‌کن غول‌پیکر پر از دود مایع در طول اجرای «مرد میلک‌شیکی» خود، پیراهنش را درمی‌آورد.) لتونی شماره جادوگری معمول را با هارمونی شش‌قسمتی اجرا کرد و کل گروه لباس نیمف‌های جنگلی از جنس لمه برنزی و تاج‌های پری به تن داشتند؛ جمعیت وقتی در اواسط اجرا به نظر می‌رسید دم درآورده‌اند، به وجد آمدند، توهمی که با پس‌زمینه LED در سالن سنت یاکوب بازل ایجاد شده بود. دو بالابر هوایی وجود داشت، یکی در «گایا»ی لهستان، که در آن جاستینا استچکوفسکا، ستاره پاپ ۵۲ ساله، با لباسی چرمی و بریده‌شده، با دو طناب سیاه یادآور BDSM بر فراز صحنه بالا برده شد. دومی در آهنگ محبوب «من می‌آیم» (Ich Komme) از فنلاند اجرا شد که با خواننده مثبت‌اندیش جنسی، اریکا ویکمن، که کروس ارگاسمیک را به زبان‌های فنلاندی و آلمانی می‌خواند، در حالی که بر روی یک پایه میکروفون طلایی غول‌پیکر که در لحظات پایانی – با کنایه – جرقه‌های طلایی از خود خارج می‌کرد، اوج می‌گرفت، به پایان رسید.

آیین‌نامه رفتار اتحادیه پخش اروپا (EBU) صراحتاً اجراکنندگان را از مشارکت در «تبلیغات سیاسی یا رفتار مرتبط، از جمله اقدامات، اظهارات یا نمادها در طول – یا در رابطه با – رویداد» منع می‌کند. سال گذشته، عدن گولان، شرکت‌کننده اسرائیلی، مجبور شد آهنگ اصلی خود، «باران اکتبر» را به دلیل اشاره آشکار آن به حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل، اصلاح کند؛ اجرای نهایی «طوفان» نام گرفت. وقاحت‌های جنسی آشکار نیز ممنوع است. امسال، میریانا کونته، خواننده مالتی، مجبور شد اشعار دوپهلو خود را درست پیش از مهلت ارسال، پس از آنکه EBU، در پی شکایت بی‌بی‌سی، به تشابه آوایی بین «کانت»، کلمه مالتی برای «آواز خواندن»، و یک ناسزای خاص انگلیسی پی برد، اصلاح کند.

زیبایی‌شناسی کمدی، خودارجاع و تحریک‌آمیز جنسی یوروویژن، تا حدی از این محدودیت‌ها نشأت می‌گیرد. اما سیاست نیز هرگز به طور کامل حذف نمی‌شود. نشانه‌ای از خرابکاری کمیک با بار سیاسی از طریق «اسپرسو ماکیاتو» توسط رپر استونیایی، تامی کش، که فعالیت خود را در کشورش با نام مستعار «کانیه ایست» آغاز کرد و از آن زمان با ستاره بزرگ بریتانیایی، چارلی ایکس‌سی‌اکس، همکاری کرده است، به صحنه نهایی راه یافت. یک قصیده کنایه‌آمیز به فرهنگ کافه‌نشینی که با لهجه ایتالیایی اغراق‌آمیز خوانده می‌شود («بدون استرس، بدون استرس / نیازی به افسردگی نیست») و با کلیشه‌های ایتالیایی cuestionable (مشکوک) آمیخته است («من مثل یک مافیایی عرق می‌کنم»)، این آهنگ نمونه نادری از تقلید یک کشور نه از کلیشه‌های ملی خود، بلکه از کلیشه‌های کشور دیگر است.

آمریکایی‌ها همچنین متوجه شده‌اند که کش با کت و شلوار سرمه‌ای، پیراهن سفید و کراوات قرمزی بیش از حد بلند که طول اضافی آن یادآور کراوات مشخصه رئیس جمهور فعلی ایالات متحده است، اجرا کرد، به ویژه هنگامی که با پس‌زمینه‌های خودبزرگ‌بینانه این اجرا، از جمله یک هواپیمای خصوصی در حال جهش که بال‌های خود را با ریتم آهنگ تکان می‌داد، ترکیب شود. (هر سطحی در سالن یک صفحه نمایش LED آماده برای ترکیدن به پس‌زمینه‌ها و انیمیشن‌های متناسب با هر اجرا بود.) علاوه بر این، طراحی رقص شامل یک حرکت درهم و برهم بود که مفسران حدس می‌زدند اغراقی از حرکت رقص مشخصه ترامپ، یعنی پمپ مشت متناوب از یک طرف به طرف دیگر، باشد. استونی که به وضوح محبوب جمعیت بود، در رأی‌گیری تلویزیونی، تنها ۳۹ امتیاز کمتر از اسرائیل، محبوب مردم، دوم شد و در کل مسابقه سوم شد. در رأی‌گیری ترکیبی، اسرائیل با آهنگ «روز جدید طلوع خواهد کرد» با صدای یووال رافائل، بازمانده قتل‌عام جشنواره موسیقی نوا در ۷ اکتبر، نایب قهرمان امسال شد.

مضمون غالب آثار امسال، مقاومت و اعتماد به نفس بود. بخشی از این، صرفاً ماهیت پاپ، ژانر غالب یوروویژن است که مضامین مرتبط با آن، به گفته وولتیچ، سال‌هاست که به خوبی نمایندگی شده‌اند. مقاومت همچنین انتخاب بی‌اعتراضی برای مردمی بود که از چرخه خبری بی‌وقفه پس از همه‌گیری، از جمله جنجال بر سر مشارکت اسرائیل در بازل، خسته شده بودند.

با این حال، با تکرار این پیام در ده‌ها اجرا، چیزی در مورد آن نادرست به نظر می‌رسید. پارگ از ارمنستان در حالی که روی تردمیل می‌دوید، تا کمر برهنه و آغشته به گل، و ظاهراً تنها با شلوار باری سنگین و چکمه‌های رزمی‌اش محدود شده بود، می‌خواند: «من یک بازمانده‌ام / زنده می‌مانم.» کایل الساندرو از نروژ، که فینال را با زیبایی‌شناسی نماینده امسال یعنی ماجراجویی پادآرمانشهری آغاز کرد، فریاد می‌زد: «هیچ چیز نمی‌تواند مرا سرنگون کند»، گویی هنرمندان از آینده‌ای نزدیک در سیاره‌ای که توسط ایلان ماسک مستعمره شده و با هوش مصنوعی آموزش‌دیده بر اساس آواتار و تلماسه، محوطه‌سازی شده است، با ما صحبت می‌کردند. (در این سیاره، همه لباس‌های چسبان می‌پوشند، با یا بدون، در مورد الساندرو، یک سینه‌بند به سبک وایکینگ‌ها.)

دوئت نسل Z ایسلندی، VAEB، اخبار مشابهی را در یک رپ ایسلندی در مورد قایقرانی گنجانده بود که به نوعی موفق شد سازهای هوداون را با انرژی تکنو ترکیب کند. ترجمه از ایسلندی: «هیچ چیز نمی‌تواند اکنون مرا متوقف کند»؛ «اگر امروز غرق شوم / مشکلی نیست.» نیمف‌های جنگلی اثیری لتونی در هارمونی‌های انیا مانند خود – و به زبان لتونیایی – تکرار می‌کردند: «نمی‌تواند، نمی‌تواند، نمی‌تواند، نمی‌تواند / نمی‌تواند مرا خراب کند»، در حالی که لوکزامبورگ، مالت («چرا باید اجازه دهیم دیگران تصمیم بگیرند / وقتی می‌توانیم بهترین لحظات زندگی خود را داشته باشیم؟»)، لهستان و اسپانیا به ترتیب به قدرت دخترانه، با تجلیل از عروسکی رها شده از ریسمان‌های عروسک‌گردان، «انرژی ملکه»، الهه زمین گایا و دیواها، ادای احترام کردند.

موسیقی، که با ضرب‌آهنگ‌های پاپ روان تولید شده بود، در همین حال، حال و هوای متفاوتی را القا می‌کرد: مهمانی، مهمانی، مهمانی. دست‌کم از داخل سالن، تشخیص هرگونه احساس مبارزه‌ای که برای غلبه بر آن ضروری بود، دشوار بود. یک استثنای نادر، اوکراین بود که به نظر می‌رسد از مجوز یوروویژن برای خواندن به زبان انگلیسی نه چندان روان، برای گنجاندن اعتراضی احتمالی در آهنگ «پرنده دعا» (Bird of Pray) استفاده کرده است، که اشعار اوکراینی و انگلیسی را ترکیب می‌کند. کروس رسمی می‌خواند: «پرنده / از تو التماس می‌کنم / التماس می‌کنم لطفاً فقط / زنده بمان.» این آهنگ که با هارمونی پاپ-راک یادآور آبا خوانده می‌شود، از «التماس می‌کنم، التماس می‌کنم، لطفاً فقط برو»، که خطاب به آن گونه پرنده مصطلح‌تر، یعنی پرنده شکاری، است، قابل تشخیص نیست.

وولتیچ، که تحقیقاتش در مورد تاریخ یوروویژن بر میزان سیاسی بودن یک رویداد غیرسیاسی متمرکز بوده است، گفت: «سیاست همیشه در این مسابقه دخیل بوده است.» در اولین مسابقه در سال ۱۹۵۶، آلمان غربی والتر آندریاس شوارتز را فرستاد که زندگی‌نامه‌اش به عنوان یک بازمانده هولوکاست، همراه با آهنگی در مورد اشتیاق برای آینده‌ای بهتر، پیام قدرتمندی در مورد اولویت‌های پس از جنگ ارسال کرد. در سال ۱۹۶۸، کارل گوت، خواننده چک، با آهنگ خود «هزار پنجره» (Tausend Fenster) که به پرده آهنین اشاره داشت، برنده اینترویژن، یک مسابقه آهنگ رقیب که در بلوک شوروی در طول جنگ سرد برگزار می‌شد، شد. در همان سال، او در اوج بهار پراگ، با همان شماره، نماینده اتریش در یوروویژن بود. ترکیه در سال ۱۹۷۶ در اعتراض به اثر یونانی، «بانوی من، بانوی من» (Panaghia Mou, Panaghia Mou) که تهاجم ترکیه به قبرس را محکوم می‌کرد، یوروویژن را تحریم کرد. و در سال ۲۰۰۹، گرجستان پس از امتناع از اصلاح اشعار آهنگ خود «ما نمی‌خواهیم وارد شویم» (We Don’t Wanna Put In)، یک آهنگ اعتراضی که در پاسخ به حملات روسیه در طول جنگ روسیه و گرجستان در سال قبل نوشته شده بود، از مسابقه کناره‌گیری کرد. روسیه از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۲۱ در یوروویژن شرکت کرد اما اندکی پس از تهاجم به اوکراین در سال ۲۰۲۲ توسط EBU اخراج شد.

در پی آن اخراج بی‌سابقه، مشارکت اسرائیل در سال ۲۰۲۴ در بحبوحه جنگ جاری اسرائیل و حماس، روح «متحد با موسیقی» را تقریباً تا مرز شکستن تحت فشار قرار داد. در شهر میزبان آن سال، مالمو، سوئد، هزاران نفر به خیابان‌ها ریختند و خواستار پایان بمباران و محاصره غزه توسط اسرائیل شدند – که از آن زمان توسط سازمان‌های حقوق بشری در سراسر جهان به عنوان نسل‌کشی توصیف شده است. شرکت‌کننده ایرلندی، بمبی تاگ، به دلیل تلاش برای اجرا با کلمات «آتش‌بس» و «آزادی برای فلسطین» که با خط قرون وسطایی ایرلندی روی صورت و پاهایش نوشته شده بود، سانسور شد. سلیمان، نماینده فرانسه، اجرای تمرین لباس خود را متوقف کرد تا پیام ناامیدانه‌ای از صلح و عشق را ارائه دهد. با این حال، علی‌رغم این احساس که مسابقه نسبت به اسرائیل خصمانه شده است، این کشور در رأی‌گیری تلویزیونی عمومی دوم شد.

فضای امسال بازل آرام‌تر بود، که با بی‌طرفی سوئیس و قوانین جدید پیرامون سخنرانی شرکت‌کنندگان که به گفته وولتیچ با هدف «سرکوب بیشتر سیاست» پس از رسوایی‌های سال گذشته وضع شده بود، تلطیف شده بود. هنگام ورود به سنت یاکوب‌هاله برای شرکت در دومین نیمه‌نهایی، پنج کارمند از صنعت داروسازی بازل، که در مجموع اهل آرژانتین، ایرلند و ازبکستان بودند، به من گفتند که یوروویژن «تعادل سبکی در برابر تمام مزخرفاتی است که در جهان اتفاق می‌افتد.» یک شهروند مونیخی با ژاکت پولک‌دوزی شده بنفش و سفارشی، برای دوازدهمین بار در یوروویژن شرکت می‌کرد زیرا پیام آن در سال‌های اخیر اهمیت بیشتری پیدا کرده بود. او گفت: «من واقعاً به ایده اروپایی بسیار اعتقاد دارم.» وقتی از او پرسیدم آیا به دلیل ارتباطی با لتونی به این کشور رأی می‌دهد، پاسخ داد که این دقیقاً زیبایی چیزی است که مسابقه، در بهترین حالت خود، می‌تواند باشد: برای نشان دادن اشتیاق به موسیقی، زبان یا فرهنگ کشور دیگر، نیازی به ارتباط شخصی ندارید.

اما اگر کمی عمیق‌تر شوید، این آرامش به سرعت به نوعی انکارگرایی تبدیل می‌شود. طرفدارانی که با آنها صحبت کردم، مضطرب بودند و نگرانی‌هایی را در مورد شکنندگی پروژه یکپارچگی پان‌اروپایی که یوروویژن قرار است از آن حمایت کند، ابراز می‌کردند. دو روز بعد، در فینال، یک زوج اسرائیلی مقیم فرانسه، که با پرچم‌های اسرائیل پوشیده شده و تاج‌هایی از پوم‌پوم‌های سفید و آبی بر روی آنتن‌ها نصب کرده بودند، سرخوشی میزبانی اسرائیل از این مسابقه در تل‌آویو در سال ۲۰۱۹ را به یاد آوردند و به من گفتند که یوروویژن قبلاً مانند یک «مهمانی ۱۰۰ درصدی» با «حال و هوای عالی» احساس می‌شد. با این حال، امسال «متفاوت» بود. یکی از آنها گفت: «ما خوشحالیم که بخشی از آن هستیم و فرصتی برای نشان دادن صدای خود داریم» و در مورد اهمیت حضور اسرائیل در این جامعه توضیح داد. «اما کمی احساس می‌کنیم که فرزند ناخواسته هستیم.»

اخراج شتابزده پخش‌کنندگان روسی توسط EBU به یک درس مهم در مورد چگونگی تنظیم و تعریف شرایط شمول توسط نهادهای لیبرال در دوران قطبی‌شده امروز تبدیل شده است. EBU در بیانیه اولیه‌ای که در ۲۵ فوریه ۲۰۲۲ – یک روز پس از آغاز تهاجم به اوکراین – منتشر کرد، گفت: «گنجاندن یک اثر روسی … رقابت را بدنام خواهد کرد.» در بیانیه بعدی، که چهار روز بعد منتشر شد، این اتحادیه دلیل متفاوتی ارائه داد و توضیح داد که پخش‌کنندگان روسی RTR، کانال یک و RDO به دلیل عدم رعایت استانداردهای استقلال رسانه‌ای مورد نیاز برای عضویت در اتحادیه، کنار گذاشته شده‌اند. با ورود به مسابقه امسال، پخش‌کنندگانی از ایسلند، ایرلند، اسلوونی و اسپانیا با استناد به مورد روسیه، از EBU خواستند تا اسرائیل را از شرکت در بازل منع کند. بیش از ۷۰ شرکت‌کننده سابق نیز نامه‌ای با پیام مشابه امضا کردند.

این اشاره مبهم بیانیه اول به «بدنامی» است که به ویژه ادعای بی‌طرفی EBU را به خطر انداخته و آن را در معرض اتهامات ریاکاری قرار داده است. یاسولتوفسکی، موسیقی‌شناس، آن را «عجولانه» خواند. همچنین گیج‌کننده بود: قوانین مسابقه ۲۰۲۵، پخش‌کنندگان را مسئول اتخاذ «تمام اقدامات لازم» برای جلوگیری از «سیاسی شدن»، «ابزاری شدن» یوروویژن «و/یا بدنام شدن آن به هر طریق دیگری» در طول – یا در رابطه با – رویداد می‌داند، در حالی که الزامات واجد شرایط بودن صرفاً بیان می‌کند که یک آهنگ باید کمتر از سه دقیقه باشد، بیش از شش اجراکننده (و هیچ حیوانی) روی صحنه نداشته باشد و توسط یکی از اعضای EBU ارسال شود. با این حال، در هیچ کجا به اعتبار گسترده‌تر یک کشور اشاره‌ای نشده است.

یاسولتوفسکی خاطرنشان کرد: «شما تنها در صورتی می‌توانید عضو اتحادیه پخش اروپا باشید که از آزادی بیان، آزادی مطبوعات، یعنی تمام این ارزش‌هایی که در چند سال گذشته در خطر بوده‌اند، پیروی کنید» – شرایطی که پخش‌کنندگان، اگر نه دولت‌هایشان را، ملزم به پایبندی به نوعی سنت لیبرال می‌کند. با این حال، دیده‌بان‌ها، به‌ویژه، مدت‌ها پیش از سال ۲۰۲۲، تهدیدات علیه آزادی مطبوعات روسیه را ردیابی کرده بودند: از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۲، در شاخص جهانی آزادی مطبوعات گزارشگران بدون مرز، روسیه بین رتبه ۱۴۸ و ۱۵۵ از مجموع ۱۸۰ کشور قرار داشت. امروزه، به رتبه ۱۷۱ سقوط کرده است.

بنابراین، کدام یک معیار تعیین‌کننده است – بدنامی یا آزادی مطبوعات؟ EBU در پاسخ به درخواست اظهارنظر در مورد تصمیم خود در قبال هیئت اسرائیلی، به دومی اشاره کرد و اظهار داشت که در حال حاضر «از عضو اسرائیلی خود، کان، در برابر تهدید خصوصی‌سازی یا تعطیلی توسط دولت اسرائیل حمایت می‌کند»، اشاره‌ای به طرح اخیر احزاب راست افراطی در کنست برای واگذاری مالکیت این رسانه عمومی به بخش خصوصی.

از نظر تاریخی، یوروویژن نقش مهمی در ادغام، به گفته یاسولتوفسکی، «حتی شاید آنهایی که در ادغام شدن مشکل دارند» ایفا کرده است. از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۵، اسپانیا تحت دیکتاتوری فاشیستی فرانسیسکو فرانکو در این مسابقه شرکت کرد و حتی در سال ۱۹۶۹، در بحبوحه اعتراض سایر کشورها، میزبان آن بود. این یک توسعه نامطمئن از مدارا بود که توسط سایر رویدادهای بین‌المللی به اصطلاح غیرسیاسی نیز انجام می‌شد. المپیک، که اغلب به عنوان یک قیاس ناقص با مسابقه آهنگ مطرح می‌شود، به طور مشهور در سال ۱۹۳۶ در آلمان نازی برگزار شد، جایی که جسی اونز، دونده سرعت و پرش طول آمریکایی، با رد افسانه برتری نژادی آریایی نازی‌ها، چهار مدال طلا کسب کرد. جام جهانی فوتبال ۱۹۳۴ در ایتالیای فاشیستی برگزار شد. و همانطور که ویلیام لی آدامز، که بیش از یک دهه یوروویژن را برای وب‌سایت طرفداران Wiwibloggs پوشش داده است، خاطرنشان می‌کند، روسیه پس از الحاق کریمه و اندکی بعد، تصویب قوانین ضد دگرباشان جنسی خود، در سال ۲۰۱۴ در یوروویژن شرکت کرد. در همان سال، کنچیتا وورست، درگ کوئین اتریشی، که اکنون یک اسطوره یوروویژن است، همه چیز را برد: آدامز گفت: «یوروویژن پاسخی به ایده‌های ضدلیبرال بود.»

دقیقاً به این دلیل که یوروویژن یک رویداد غیرسیاسی است، آن را به محلی غنی برای اعتراض و بحث تبدیل می‌کند – و به همین دلیل است که تصمیم‌گیری نامشخص، چنین بحران مشروعیتی را برای نهادهای لیبرالی که ادعای غیرایدئولوژیک بودن دارند، ایجاد می‌کند. برای بسیاری از هواداران آرمان فلسطین، واکنش سریع به روسیه، همچنان یک مورد نابخشودنی دیگر از اعمال استانداردهای دوگانه است. یکی از طرفداران ناامید، یک افسر تنوع بریتانیایی مستقر در سوئیس، که در دومین نیمه‌نهایی شرکت کرده بود، گفت: «سیاست‌های من در حال حاضر با [یوروویژن] همسو نیست.» او امیدوار بود که در آینده، EBU «به حرف‌های خود عمل کند.» در حال حاضر، «ریاکاری زیادی وجود دارد.»

برای هر کشور شرکت‌کننده‌ای که دلیل وجودی برای جلب توجه غرب – به‌ویژه غرب بدون آمریکا – دارد، یوروویژن همچنان یک پلتفرم فوق‌العاده قدرتمند است. در سال‌های اخیر، این امر به‌ویژه برای اسرائیل و اوکراین صادق بوده است. در حالی که سیاستمداران از شرکت در مسابقه منع شده‌اند (درخواست ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، برای سخنرانی در جمع تماشاگران در اجرای ۲۰۲۳ رد شد)، پخش‌کنندگان همچنان می‌توانند از طریق انتخاب شرکت‌کنندگان خود، بیانیه‌های سیاسی عمیقی ارائه دهند. یاسولتوفسکی گفت: «البته این یک بیانیه سیاسی از سوی پخش‌کننده ملی اسرائیل است که این شرکت‌کننده خاص را که از حملات تروریستی حماس جان سالم به در برده است، می‌فرستد»، علی‌رغم این واقعیت که «آهنگ و اشعار او اصلاً سیاسی نیستند.»

از هر نظر، این یک پیام موفقیت‌آمیز بود. علی‌رغم احساس زوج فرانسوی-اسرائیلی مبنی بر اینکه اسرائیل در این مسابقه «ناخواسته» است، «روز جدید طلوع خواهد کرد» رافائل، مقام دوم را کسب کرد و به ویژه در رأی‌گیری عمومی پیروز شد. حتی اسپانیا، که پخش‌کننده شرکت‌کننده‌اش خواستار حذف اسرائیل شده بود، در رأی‌گیری عمومی ۱۲ امتیاز – حداکثر امتیاز مجاز – را به اسرائیل اختصاص داد. همینطور بقیه پرجمعیت‌ترین کشورهای شرکت‌کننده یوروویژن، از جمله استرالیا، بلژیک، فرانسه، آلمان، هلند، پرتغال، سوئد، بریتانیا و رده کلی «بقیه جهان». (دلیل اینکه اسرائیل برنده مسابقه نشد این بود که در رأی‌گیری هیئت داوران، که توسط کارشناسان صنعت موسیقی تصمیم‌گیری می‌شد، با ۶۰ امتیاز در رتبه چهاردهم قرار گرفت، در حالی که اتریش با ۲۵۸ امتیاز برنده شد. آرا همچنین بر اساس جمعیت وزن‌دهی نمی‌شوند؛ ۱۲ امتیاز از لوکزامبورگ، که اسرائیل نیز کسب کرد، به همان اندازه ۱۲ امتیاز از اسپانیا محاسبه می‌شود.)

دو اغتشاش در طول اجراهای رافائل رخ داد، یکی در طول تمرین لباس نیمه‌نهایی و دیگری در طول فینال؛ در هر دو مورد، معترضان به سرعت به پلیس یا پرسنل امنیتی تحویل داده شدند. تصور آسیبی که بازمانده یک حمله تروریستی ممکن است در طول این اختلالات تجربه کرده باشد، وحشتناک است. چندین تظاهرات طرفدار فلسطین در مرکز بازل برگزار شد که حداقل یکی از آنها صدها نفر را به خود جلب کرد و خواستار اخراج اسرائیل از مسابقه و آتش‌بس در غزه شدند. از سوی دیگر، تنها تظاهراتی که به محدوده قابل مشاهده سالن راه یافت، گروهی متشکل از حدود ۲۰ مسیحی محلی بود که پرچم‌های اسرائیل را در آن سوی مرز پلیس به اهتزاز درآورده بودند و به من گفتند که برای حمایت از حق اسرائیل برای دفاع از خود و اعتراض به یهودستیزی و عدم بی‌طرفی نسبت به اسرائیل در مطبوعات مردمی گرد هم آمده‌اند. وقتی از سخنگوی گروه در مورد دیدگاه‌هایش در مورد وضعیت اسفبار ساکنان غزه که آخرین گسترش کارزار نظامی اسرائیل را تحمل می‌کنند – که تنها به آمار تلفات فلسطینیان بیش از ۵۳ هزار نفر افزوده است – پرسیدم، او گفت این یک «مشکل بزرگ» است.

او افزود: «اما این سیاست است.» به عبارت دیگر، فراتر از حیطه یوروویژن.

البته هیچ طرفدار فلسطینی در بازل برای مصاحبه حضور نداشت، زیرا درخواست فلسطین برای ورود به یوروویژن در سال ۲۰۰۷ به این دلیل که پخش‌کننده آن استانداردهای عضویت کامل در EBU را برآورده نمی‌کرد، رد شد. غزه در حال حاضر به خدمات مخابراتی پایدار، چه رسد به یک سیستم مراقبت‌های بهداشتی کارآمد، دسترسی ندارد. علاوه بر این، اکثریت قریب به اتفاق فلسطینیان در غزه در حال حاضر از خروج از این منطقه جز در شرایط بسیار محدود منع شده‌اند – شرایطی که شامل نوابغ موسیقی عجیب و غریب و اردوگاهی که یوروویژن جذب می‌کند، نمی‌شود. تنها می‌توان تصور کرد که یک هیئت فرضی فلسطینی چه پیامی را از طریق انتخاب شرکت‌کننده یا آهنگ خود ارسال می‌کرد یا مردم چگونه به آن پاسخ می‌دادند. اخراج اسرائیل از مسابقه بعید است که ظرفیت مخاطبان را برای ایجاد چنین فرضی بهبود بخشد، همانطور که اخراج روسیه توسط EBU نتوانست به جنگ در اوکراین پایان دهد. این غیبت صداهای فلسطینی، و نه حضور اسرائیل بود که بر سالن سنت یاکوب سایه افکنده بود: در شب فینال، در یک استادیوم فوتبال با صندلی‌های اضافی برای ۳۶ هزار نفر، من سه پرچم رنگ‌پریده فلسطینی را دیدم.

الگوهای رأی‌گیری در یوروویژن امسال، تصویری از دنیای غربی – یا دست‌کم از باقیمانده اروپایی آن – را به تصویر کشید که در تصمیم‌گیری با مشکل مواجه است. برنده، جی‌جی از اتریش، یک کنترتنور چیره‌دست و آموزش‌دیده کلاسیک از اپرای دولتی وین، با ۴۳۶ امتیاز پیروز شد که پایین‌ترین مجموع امتیاز برنده از زمان معرفی آخرین نسخه سیستم رأی‌گیری رتبه‌ای در سال ۲۰۱۶ بود. (سوئیس سال گذشته با ۵۹۱ امتیاز برنده مسابقه شد، در حالی که در سال ۲۰۲۲ اوکراین مجموعاً ۶۳۱ امتیاز کسب کرد.) هرچه تعداد امتیازات لازم برای کسب پیروزی کمتر باشد، هیئت‌های داوران ملی و تماشاگران وفاداری خود را بیشتر در میان کشورها پراکنده کرده‌اند.

پیروزی اتریش برای هر کسی که بنگاه‌های شرط‌بندی را دنبال می‌کرد، غافلگیرکننده بود؛ آنها هفته‌ها KAJ، گروه کمدی فنلاندی نماینده سوئد را با یک пародия (تقلید طنزآمیز) از فرهنگ سونا، در صدر قرار داده بودند. با این حال، پیروزی جی‌جی برای هر کسی که به دقت به ۲۶ فینالیست به عنوان نمونه‌ای از روح زمانه لیبرالِ ناآرام و سردرگم گوش داده بود، غافلگیرکننده نبود. فراخوان کمدی و خودستایانه KAJ برای افزایش گرما (ترجمه از سوئدی: «بخارش کن و امروز همه استرس‌ها را رها کن» / «برادران سونا، ما کسانی هستیم که می‌درخشیم») ممکن بود به عنوان یک فراخوان خوشایند برای فرار تلقی شود. اما برای هیئت داوران، در بحبوحه تمام اتفاقاتی که در جهان رخ می‌دهد، شاید به عنوان بیان دیگری از خستگی خوانده شد.

جای تعجب نیست که اثر استونی آنقدر مورد پسند جمعیت قرار گرفت و در رأی‌گیری تلویزیونی مقام دوم را از آن خود کرد: ترکیب مبهم کت و شلوار ترامپی کَش با جملاتی مانند «زندگی مثل اسپاگتی است / سخت است تا زمانی که آن را درست کنی» دقیقاً همان نوع کنایه غیرقابل تفسیر و نزدیک به سیاست است که در یک لحظه پوچ‌گرایانه طنین‌انداز می‌شود. این احساس وجود دارد که کسی، در جایی، باید از چنین آهنگی آزرده شود – اما شما، شنونده عزیز، در جریان شوخی هستید.

جی‌جی، در مقابل، که نظر هیئت داوران ملی را جلب کرد و در رأی‌گیری عمومی چهارم شد، با لباس سیاه و سفید بر روی یک قایق بادبانی گمشده در میان اقیانوسی شبیه‌سازی شده اجرا کرد، گویی تام هنکس پیش از بازی در فیلم «دورافتاده» در یک هنرستان موسیقی وین آموزش دیده بود. زیرا «عشق بربادرفته» داستان دلشکستگی و ناامیدی را روایت می‌کند: «مرا در اعماق رها کردی / در احساساتم غرق می‌شوم.» احساس اینکه جهان، در واقع، پر از دردی است که تنها از طریق مبارزه، ناراحتی و سرمایه‌گذاری زمانی زیاد بر آن غلبه می‌شود، با آوازهای واقعاً اپرایی تشدید می‌شد.

در نیمه‌های آهنگ، گردابی روی صحنه ظاهر شد و جی‌جی شروع به تقلا برای حرکت به جلو کرد و قایق کوچک و بی‌ثبات را در برابر طوفانی خیالی هدایت می‌کرد. تقلای طراحی‌شده برای ایستادن در برابر بادی نامرئی، همزمان با شروع ضرب‌آهنگ دارک کلاب و تقسیم شدن برنامه توسط نورهای استروب به مجموعه‌ای از فریم‌های ثابت، یوروویژن خالص بود: اغراق‌آمیز، ملودراماتیک، و قطعاً بیش از حد. اما به‌طور منحصربه‌فردی در میان اجراها، ممکن است به نت درستی نیز دست یافته باشد.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: Foreign Policy

💡 درباره منبع: فارن پالیسی یک نشریه آمریکایی است که بر سیاست خارجی و امور جهانی تمرکز دارد. این نشریه در سال ۱۹۷۰ تأسیس شد و دفتر مرکزی آن در واشنگتن دی.سی. قرار دارد.

✏️ درباره نویسنده: جسی جزوسکا استیونس رمان‌نویس و روزنامه‌نگار مستقر در ژنو است که در آنجا فرهنگ اروپا و جنبش اقلیمی را پوشش می‌دهد.

خروج از نسخه موبایل