⏳مدت زمان مطالعه: ۷ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: فارن پالسی / گرگوری اس. جونز و هنری سوکولسکی | 📅 تاریخ: ۱۰ اکتبر ۲۰۲۴ / ۱۹ مهر ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مقدمه
اوایل تابستان امسال، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، اعلام کرد که ایران میتواند در عرض یک یا دو هفته به اندازه کافی اورانیوم غنیشده برای ساخت اولین بمب هستهای خود تولید کند. این اطلاعات ترسناک است. اما اکنون برخی از کارشناسان معتقدند که تهران ممکن است تا یک سال برای تبدیل این مواد به یک سلاح کاربردی زمان نیاز داشته باشد و حتی بیشتر از آن – شاید یک تا دو سال – برای ساخت یک کلاهک قابلحمل توسط موشک نیاز داشته باشد.
اما باید به این برآوردها شک داشت. نگاهی به برنامههای تسلیحاتی کشورهای دیگر نشان میدهد که این برآوردها اشتباه هستند. برای سلاح قابلحمل توسط موشک، ایران باید اجزای غیرهستهای مرتبط با مواد منفجره را کامل کند تا بتواند اورانیوم غنیشده را فشرده کرده و یک انفجار هستهای تولید کند. این اجزای غیرهستهای باید به اندازه کافی کوچک و سبک باشند تا توسط موشکهای بالستیک حمل شوند.
اولین سلاح هستهای ایران تقریباً مطمئناً قابلحمل توسط موشک خواهد بود زیرا این طراحی است که این کشور بیش از ۲۰ سال پیش بر روی آن کار میکرد. تهران میتواند این سلاح را در عرض چند ماه به طور کامل تولید و مستقر کند. این کار سالها طول نمیکشد. ایران همچنین میتواند تمامی اجزای غیرهستهای این سلاح را قبل از غنیسازی اورانیوم به حد لازم برای آن تولید کند.
محاسبات خوشبینانه بلینکن
برآوردی که بلینکن در ماه جولای اعلام کرد نیز بیش از حد خوشبینانه بود: ایران فقط یک هفته با داشتن اورانیوم کافی برای ساخت یک بمب فاصله ندارد، بلکه بر اساس محاسبات ما، برای ساخت چهار بمب کافی اورانیوم دارد (و برای شش بمب دیگر نیز در هشت هفته آینده اورانیوم کافی خواهد داشت).
این موضوع برای کسانی که معتقدند ایران تنها در صورتی پیش خواهد رفت که بتواند چندین سلاح به طور همزمان بسازد، مهم است. ایران میتواند.
چقدر سریع ایران میتواند اورانیوم خود را به سلاح تبدیل کند؟
اگر ایران تحت فشار باشد، تهران میتواند این کار را بسیار سریعتر از آنچه اکثر مردم تصور میکنند، انجام دهد. در تاریخ، نه کشور از ۱۰ کشور هستهای فعلی و سابق زمانی که اولین کلاهکهای هستهای خود را ساختند، در صلح بودند. تکنسینهای آنها هر جزء سلاح را به طور آهسته و با دقت آزمایش کردند تا اطمینان حاصل کنند که سلاح آنها نتیجه مورد انتظار را خواهد داشت. به همین دلیل، برنامههای تسلیحاتی آنها بدون عجله و با دقت پیش میرفتند.
اما موقعیت ایران کاملاً متفاوت است. تهدید بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برای حمله به زیرساختهای تسلیحات هستهای ایران، فشار زیادی بر تهران وارد کرده است تا سلاحهای خود را سریعاً آماده کند، اگر بخواهد از آستانه هستهای عبور کند.
مقایسه تاریخی
متأسفانه، برخلاف کشورهای دارای سلاح هستهای که سالها زمان لازم داشتند تا مقدار کافی پلوتونیوم یا اورانیوم غنیشده برای ساخت اولین بمب خود تولید کنند، ایران اکنون بسیار نزدیک به این آستانه است. مثال ایران نادر است، اما بیسابقه نیست.
در اوایل دهه ۱۹۴۰، ایالات متحده در حال جنگ بود و اولین سلاحهای هستهای خود را توسعه میداد. اعضای سرویس نظامی آمریکا هر روز جان خود را از دست میدادند. واشنگتن تحت فشار عظیمی برای تولید اولین سلاحهای هستهای خود قرار داشت به این امید که به جنگ پایان دهد. پروژه منهتن بیش از ۳۰ میلیارد دلار هزینه داشت (با ارزش امروزی). (با توجه به پیشرفتهای ایران در برنامه هستهای خود، هزینههای اضافی ایران برای ساخت زرادخانه هستهای آن تنها کسری از این مبلغ خواهد بود.) این فشار باعث شد تا ایالات متحده هر مرحله را تا حد امکان سریعاً به پایان برساند، حتی با وجود اینکه هیچکس نمیدانست آیا واقعاً سلاح هستهای مؤثر ساخته خواهد شد یا خیر.
مقایسه با پروژه منهتن
برخی، به عنوان مثال، ادعا کردهاند که تبدیل هگزافلوراید اورانیوم به اشکال فلزی مورد نیاز میتواند تا شش ماه طول بکشد. اما تجربه ایالات متحده در جنگ جهانی دوم نشان میدهد که این برآورد نادرست است. سلاح منفجر شده در هیروشیما یک دستگاه تفنگی بود که بیش از ۶۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده داشت – چندین برابر بیشتر از آنچه که سلاحهای مدرنتر ایران نیاز دارند. اجزای غیرهستهای مورد نیاز برای جمعآوری این مواد و انفجار آنها، مدتها پیش از آنکه پروژه منهتن به اندازه کافی اورانیوم غنیشده تولید کند، تکمیل شده بودند.
جزییات فنی سلاحهای هستهای ایران
سلاحی که ایران در سال ۲۰۰۳ طراحی کرده بود و اسناد آن در سال ۲۰۱۸ توسط اسرائیل فاش شد، نشان میدهد که طراحیهای ایران از دو دهه پیش به همان اندازه پیشرفته بودهاند. این طراحی یک چاله تعلیقدار داشت و ویژگیهای دیگری مشابه بمب تاکتیکی AN-52 فرانسه داشت که قطر آن حدود دو فوت بود. چنین کلاهکی میتواند توسط موشک بالستیک ایرانی شهاب-۳ حمل شود. این شواهد واضحی است که ایران از همان ابتدا به دنبال سلاحی با قابلیت حمل توسط موشک بالستیک بود.
هنگامی که ایالات متحده طراحی سلاح ناگاساکی را تولید کرد، تنها پنج ماه طول کشید تا سلاح را بسازد و آن را در سایت ترینیتی آزمایش کند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که ایران قبلاً طراحی سلاحهای فشرده و سبکوزنی را داشت که توسط یک طراح روسی ارائه شده بود. این طراحی ایرانی که در آرشیو اسرائیل یافت شد، دارای تکنیکهای پیشرفتهای از جمله “آغاز چند نقطهای” بود.
نتیجهگیری
ایران بیش از ۲۰ سال پیش آزمایشهای اولیهای روی این طراحی انجام داده بود. به همین دلیل، تهران اکنون در موقعیتی است که میتواند در عرض چند ماه، نه سال، یک سلاح هستهای قابلحمل توسط موشک تولید و مستقر کند.
البته هیچکس به طور دقیق نمیداند ایران چه زمانی سلاح هستهای خود را تولید خواهد کرد، اما دفتر مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده اعلام کرده است که ایران “اقداماتی انجام داده است که در صورت تصمیم به ساخت سلاح هستهای، موقعیت خود را برای تولید آن بهبود بخشیده است.”
این واقعیت و تاریخ نشان میدهند که ایران میتواند سلاح هستهای قابلحمل توسط موشک را بسیار سریعتر از آنچه که بسیاری از کارشناسان پیشبینی میکنند، تولید کند.
پاورقیها:
⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاههای نویسنده و منبع اصلی را منعکس میکند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاههای مطرحشده نیست.
💡 درباره منبع: فارین پالیسی (Foreign Policy) یک مجله و وبسایت معتبر در حوزه روابط بینالملل و تحلیلهای جهانی است که به ارائه مقالات و تحلیلهای عمیق درباره مسائل جهانی و سیاست خارجی میپردازد.
✏️ درباره نویسنده: گرگوری اس. جونز ناشر Proliferation Matters و هنری سوکولسکی مدیر اجرایی مرکز آموزش سیاستهای منع گسترش تسلیحات هستهای هستند.