⏳ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: The Diplomat / Ramiro Castellón | 📅 تاریخ: October 29, 2025 / ۰۸ آبان ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
در تاریخ ۹ اکتبر، پکن کنترلهای صادراتی خاکهای کمیاب خود را گسترش داد. دولت چین اکنون از شرکتهای خارجی میخواهد برای ارسال آهنرباهایی که حاوی حداقل ۰.۱ درصد مواد با منشأ چینی هستند یا با استفاده از فناوری استخراج، پالایش یا تخصصی چینی تولید شدهاند، تأییدیه دریافت کنند. این اقدام، به طرزی کنایهآمیز، آینه قانون محصول مستقیم خارجی آمریکاست که صادرات نیمهرساناهای شخص ثالث به چین را محدود میکرد.
کنترلهای جدید چین ادامه سیاستی است که پکن در آوریل گذشته پس از تصمیم رئیسجمهور دونالد ترامپ برای افزایش تعرفهها به ۵۴ درصد بر روی بسیاری از کالاهای چینی، اجرا کرد. در آن زمان، چین تصمیم گرفت یک سیستم صدور مجوز جدید را اجرا کند که شرکتها را ملزم به دریافت مجوزهای دولتی برای صادرات هفت عنصر خاکی کمیاب متوسط و سنگین – ساماریوم، گادولینیوم، تربیوم، دیسپروزیوم، لوتتیوم، اسکاندیوم و ایتریوم – و اشکال مشتق شده آنها میکرد. پکن این فهرست را در اوایل این ماه گسترش داد.
خرد متعارف در این زمینه معتقد است که انحصار تقریبی چین در خاکهای کمیاب یک گلوگاه حیاتی در اقتصاد جهانی تشکیل میدهد که پکن در تلاش است از آن برای کسب اهرم فشار در مذاکرات آینده چین و آمریکا استفاده کند. استدلال بسیار ساده است: چین تقریباً نیمی از ذخایر جهانی را در اختیار دارد و تقریباً ۷۱ درصد از استخراج، ۸۷ درصد از فرآوری و ۹۱ درصد از پالایش را به خود اختصاص داده است. علاوه بر این، چین حدود ۹۰ درصد از آهنرباهای دائمی خاکی کمیاب جهان را تولید میکند که برای صنایع دفاعی، نیمهرسانا، خودروسازی و انرژی سبز کلیدی هستند. به دلیل این تسلط، چین میتواند صادرات خاکهای کمیاب را برای مختل کردن زنجیرههای تأمین جهانی به سلاح تبدیل کند. از این رو، گلوگاه.
ماهیت یک گلوگاه اقتصادی
با این حال، همه گلوگاهها یکسان نیستند و همه خطرات یکسانی را به همراه ندارند. در جغرافیا، یک گلوگاه مکانی استراتژیک است که برای عبور ضروری است. در اقتصاد، یک گلوگاه نشاندهنده یک نقطه آسیبپذیر در یک زنجیره تأمین است که میتواند مختل شود و منجر به عواقب اقتصادی قابل توجهی گردد.
تنگه مالاکا یک نمونه پارادایمی به معنای واقعی کلمه است. این امر به ویژه برای چین صادق است: از آنجا که بیشتر خطوط ارتباطی دریایی این کشور از این تنگه عبور میکنند، یک محاصره یا اختلال میتواند تجارت و تأمین انرژی را متوقف کرده و به شدت بر زنجیرههای تأمین آن تأثیر بگذارد. در نتیجه، «معضل مالاکا»، همانطور که توسط رئیسجمهور سابق چین، هو جینتائو، بیان شد، میتواند تا حدی هم تلاشهای بیسابقه چین برای افزایش قابلیتهای نظامی آبهای آزاد و هم ابتکار «کمربند و جاده» را که قصد دارد پیوندهای چین با اقتصاد جهانی را از طریق زیرساختهای زمینی و دریایی مقاومتر کند، توضیح دهد.
ماشینهای لیتوگرافی فرابنفش شدید (EUV) شرکت ASML یک گلوگاه دیگر، این بار استعاریتر، هستند. اینها تنها ماشینهایی هستند که میتوانند پیشرفتهترین تراشههای نیمهرسانای جهان را تولید کنند و در حال حاضر تکثیر آنها توسط هیچکس جز این شرکت هلندی غیرممکن است. به دلیل محدودیتها و فشارهای آمریکا بر دولت هلند، ASML نمیتواند ماشینهای EUV خود را به چین بفروشد، که این امر مانع از تولید تراشههای نیمهرسانای پیشرفته توسط چین میشود.
درک این دو مثال برای درک تأثیر محدودیتهای اخیر خاکهای کمیاب چین کلیدی است.
چرا انحصار خاکهای کمیاب متفاوت است؟
برای بازگشت به مثال تنگه مالاکا، گسترش قابلیتهای دریایی پکن نشاندهنده تلاشی بلندپروازانه برای ایمنسازی خطوط ارتباطی دریایی خود است. همزمان، ابتکار «کمربند و جاده» با هدف تنوعبخشی و تقویت مسیرهای تأمین جایگزین است. در زمینه بازار خاکهای کمیاب، غرب باید همین کار را انجام دهد: متعهد به ایجاد یک جایگزین قابل اعتماد برای صنعت چین شود.
در مقابل، در مورد ماشینهای لیتوگرافی EUV، با وجود تلاشهای پکن، هیچ پیشرفت قابل توجهی در مقابله با محدودیتهای آمریکا بر صادرات ASML حاصل نشده است. دلیل آن از اهمیت بالایی برخوردار است: به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد و پیچیدگی بالای این فناوری، هیچ شرکت چینی قادر به تکثیر آن در حال حاضر یا در آینده نزدیک نیست – و چون چین نمیتواند آن را از تنها تولیدکنندهاش بخرد، تنوعبخشی غیرممکن است. این بدترین سناریوی ممکن در مقابله با یک گلوگاه است. با این حال، در مورد معمای خاکهای کمیاب اینطور نیست.
برای شروع، خاکهای کمیاب آنقدرها که نامشان نشان میدهد، کمیاب نیستند. ایالات متحده، به عنوان مثال، دارای ذخایر قابل توجهی از عناصر خاکی کمیاب سبک است. حتی کمیابترین عناصر – عمدتاً خاکهای کمیاب سنگین، مانند دیسپروزیوم یا تربیوم – را میتوان در بسیاری از کشورها به غیر از چین، از جمله استرالیا، ماداگاسکار، ویتنام و برزیل یافت. علاوه بر این، چین تنها کشوری نیست که میتواند آهنرباهای خاکی کمیاب تولید کند. در واقع، آمریکا و ژاپن اولین دو کشوری بودند که در قرن گذشته آنها را تولید کردند.
انحصار چین یک انحصار کارایی است: آنها بر بازار تسلط دارند زیرا میتوانند در مقیاس بزرگ تولید کرده و با حداقل هزینه صادر کنند. حاشیه سود آنها به هیچ وجه چشمگیر نیست. منطق پکن برای جذب تدریجی این صنعت که در اصل آمریکایی بود، بیشتر ژئوپلیتیکی بود تا اقتصادی.
شمشیر دولبه پکن
فقدان یک ذهنیت مشابه دقیقاً همان چیزی است که امروز غرب را در برابر کنترلهای خاکهای کمیاب چین آسیبپذیر کرده است. تا زمانی که سود بر نیازهای استراتژیک سایه افکند، غرب در رحمت چین خواهد بود، زیرا ساختن یک زنجیره تأمین جایگزین از ابتدا زمان، هماهنگی، پول زیاد و یارانههایی بدون بازده اقتصادی فوری نیاز دارد.
با این وجود، اگر به عنوان یک ضرورت دولتی به جای یک تلاش برای سودآوری چارچوببندی شود، بازار خاکهای کمیاب قابل رقابت میشود. بنابراین فشار چین به یک شمشیر دولبه تبدیل میشود: اگر دولت صادرات خاکهای کمیاب را به سلاح تبدیل کند، پکن ایجاد یک زنجیره تأمین جایگزین را تشویق خواهد کرد، که در بلندمدت تسلط آنها را کاهش خواهد داد.
بر اساس نظریه اقتصادی، بازار خاکهای کمیاب نباید قابل رقابت باشد. هزینههای بالای مالی، فناورانه و زیستمحیطی آن به هیچ وجه مانع ورود پایینی نیست. با این حال، به دلیل وجود چندین بازیگر بالقوه و توزیع جغرافیایی سخاوتمندانه این عناصر، اگر اراده سیاسی کافی برای چارچوببندی تنوعبخشی زنجیره تأمین ابتدا به عنوان یک ضرورت استراتژیک مبتنی بر اعتقاد ژئوپلیتیکی و تنها پس از آن به عنوان یک تلاش سودآور بلندمدت وجود داشته باشد، این عوامل دیگر ثانویه هستند.
حتی اگر به دلیل تأثیر کوتاهمدت و میانمدت آن بر زنجیرههای تأمین جهانی یک تهدید واقعی باشد، نباید در مورد تسلط و کنترلهای صادراتی چین در بازار خاکهای کمیاب اغراق کرد. کاملاً برعکس، پکن ممکن است با وارد کردن ضربهای نه چندان فلجکننده و تشویق بقیه جهان به جستجوی شرکای قابل اعتمادتر، در بازی خود زیادهروی کرده باشد.

نشریه فارن پالیسی : “آفریقا به یک نهاد قارهای قدرتمند نیاز دارد” | ۱۷ آبان ۱۴۰۴
نشریه دیپلمات : “وقتی آسیای مرکزی به واشنگتن آمد” | ۱۷ آبان ۱۴۰۴
نشریه چاینا دیلی : “فرصتهای سبز برای «اقتصاد آبی»” | ۰۸ آبان ۱۴۰۴
نشریه فارن افرز : “یک راهبرد بزرگ مبتنی بر تقابل به مثل: چگونه یک نظم اقتصادی و امنیتی کارآمد برای آمریکا بسازیم” | ۲۶ مهر ۱۴۰۴