⏳مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: فارن پالسی / رابرت ای. منینگ | 📅 تاریخ: ۷ اکتبر ۲۰۲۴ / ۱۵ مهر ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مقدمه
این مقاله که توسط رابرت ای. منینگ، یکی از اعضای برجسته مرکز استراتژیک فوراسایت در مرکز استیمسون نوشته شده است، به تحلیل وضعیت خطرناک کنونی شبهجزیره کره میپردازد. طبق گفته نویسندگان، در ژانویه گذشته کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، اعلام کرد که کشورش برای جنگ آماده میشود. در حالی که ممکن است این اظهارات اغراقآمیز به نظر برسند، اما نگرانیها به جا هستند.
من که طی سه دهه اخیر در دولتهای مختلف روی مسئله هستهای کره کار کردهام، معتقدم که شبهجزیره کره اکنون بیش از هر زمان دیگری پس از سال ۱۹۵۰ خطرناک و بیثبات به نظر میرسد.
تحولات استراتژیک کره شمالی
از سال ۲۰۱۹، سه تحول استراتژیک مرتبط با مسئله هستهای کره شمالی رخ داده است که فرضیات اصلی هدایتکننده دیپلماسی ایالات متحده و کره جنوبی از سال ۱۹۹۲ را باطل کردهاند. نخست، پس از شکست اجلاس ۲۰۱۹ در هانوی بین کیم و دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق ایالات متحده، کیم یک برنامه پنج ساله را در سال ۲۰۲۱ برای توسعه گسترده هستهای و موشکی، شامل موشکهای بالستیک قارهپیما سوخت جامد، کلاهکهای مینیاتوری، سلاحهای هستهای تاکتیکی و موشکهای فراصوت رونمایی کرد.
سرمایهگذاری کره شمالی در مجتمع هستهای صنعتی خود، همراه با بیانیههای صریح کیم مبنی بر اینکه این کشور هرگز از سلاحهای هستهای خود دست نخواهد کشید (که در قانون اساسی و دکترین هستهای پیشگیرانه آن گنجانده شده است)، نشاندهنده تغییر استراتژیک در موضعگیری این کشور است.
تغییرات ژئوپلیتیک کره شمالی
علاوه بر توسعه هستهای، تغییرات ژئوپلیتیک نیز در موضعگیری کره شمالی رخ داده است. کیم جونگ اون پس از شکست مذاکرات با ایالات متحده، تلاشهای طولانیمدت برای عادیسازی روابط با واشنگتن را کنار گذاشت. این رویکرد که هدف آن ایجاد تعادل میان قدرتهای بزرگ بود، منطق پشت سه دهه دیپلماسی هستهای را پشتیبانی میکرد.
در همین زمان، کره شمالی روابط خود با چین را تقویت کرد، روابطی که پس از تحریمهای شدید سازمان ملل متحد در پی آزمایشهای هستهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ تیره شده بود. کیم در ژانویه ۲۰۱۹ به پکن سفر کرد و شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، نیز در ژوئن همان سال به پیونگیانگ سفر کرد. چین، همراه با روسیه، از آن زمان تلاشهای ایالات متحده برای اعمال تحریمهای جدید علیه آزمایشهای موشکی قارهپیمای کره شمالی را مسدود کرده است.
این تغییر ژئوپلیتیکی پس از حمله روسیه به اوکراین شدت گرفت. روسیه با کره شمالی برای تبادل کمکهای اقتصادی و نظامی در ازای مهمات و موشکها، یک شراکت امنیتی جدید تشکیل داد. این موضوع باعث ناراحتی چین شد، زیرا پکن نگران است که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، نفوذ خود را جایگزین اهرمهای چین کند و وضعیتی مشابه دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ایجاد کند؛ زمانی که کیم ایل سونگ، بنیانگذار کره شمالی، دو قدرت کمونیستی را علیه یکدیگر بازی میداد.
دگرگونی در سیاستهای داخلی
تغییر سوم، که به همان اندازه مهم است، در ژانویه رخ داد. کیم سیاست ۷۰ ساله اتحاد دوباره دو کره، که هر دو کره به عنوان یک ملت خانوادگی تقسیم شده توسط تاریخ تعریف میکردند، را کنار گذاشت و اعلام کرد که کره جنوبی «دشمن اصلی» است.
کیم خواستار تغییر قانون اساسی کره شمالی شد تا تعهد به اتحاد دوباره را از بین ببرد. او همچنین نهادهایی که به آشتی بین شمال و جنوب اختصاص داشتند را منحل کرد و یک یادبود اتحاد دوباره در پیونگیانگ که توسط پدرش ساخته شده بود را تخریب کرد.
تحولات اخیر و آینده
تحولات اخیر نیز این تغییرات را تقویت کردهاند. برای کیم، چرخههای انتخاباتی ایالات متحده اغلب فرصتهای پیامرسانی جالبی هستند. در سپتامبر، پیونگیانگ با یک سری آزمایشهای موشکی بالستیک کوتاهبرد واکنش نشان داد. کیم قول داد که نیروی هستهای خود را برای مقابله با ایالات متحده آماده کند و سپس، به عنوان اقدامی اضافی، یک عکس نادر از خود در حال قدم زدن در یک کارخانه غنیسازی اورانیوم مخفی منتشر کرد و متعهد شد که تعداد بیشتری سلاح هستهای بسازد. اما این فقط پیشنمایشی از آن چیزی است که میتوان انتظار داشت.
چرا این موضوع اهمیت دارد؟ حداقل در حال حاضر، کیم هر دو مسئله خلع سلاح هستهای و اتحاد دوباره شمال و جنوب را از روی میز برداشته است – با وجود اینکه این اهداف همچنان سیاستهای ایالات متحده و کره جنوبی هستند.
ژئوپلیتیک جدید کره
مسئله کره اکنون در رقابت صفر-مجموع بین قدرتهای بزرگ گرفتار شده است. روند به سمت دو بلوک مخالف در آسیای شمال شرقی است: چین، روسیه و کره شمالی در یک طرف، و ایالات متحده، کره جنوبی و ژاپن در طرف دیگر. نگرانیهای مشترک درباره تکثیر هستهای که چین و روسیه را قادر ساخت تا در مذاکرات شش جانبه (شامل ایالات متحده، چین، روسیه، ژاپن، کره جنوبی و کره شمالی) همکاری کنند، دیگر وجود ندارد. اکنون کیم با تکامل زرادخانه هستهای و موشکی خود، حمایت از پوتین و حداقل بیتفاوتی چین بیش از هر زمان دیگری احساس قدرت میکند.
اما نیازی نیست حرف من را بپذیرید. گزارش سال ۲۰۲۳ از شورای اطلاعات ملی درباره کره شمالی محیط خطر جدیدی را ترسیم کرده است. قضاوت این شورا:
خطرات سناریوهای احتمالی
کره شمالی احتمالاً همچنان از وضعیت هستهای خود برای پشتیبانی از دیپلماسی قهری استفاده خواهد کرد و تقریباً به طور قطع اقدامات قهری خطرناکتری را با افزایش کیفیت و کمیت زرادخانه هستهای و موشکی خود در نظر خواهد گرفت. در حالی که این گزارش ارزیابی میکند که کیم تا زمانی که معتقد نباشد رژیم در خطر است، از سلاحهای هستهای استفاده نخواهد کرد، آنرا با یک هشدار بیان میکند: او ممکن است تمایل بیشتری به ریسکهای نظامی متعارف داشته باشد، زیرا معتقد است سلاحهای هستهای پاسخ بسیار قوی ایالات متحده یا کره جنوبی را بازدارند.
گزارش گفت که “استراتژی تهاجمی که به دنبال تصرف سرزمین و دستیابی به تسلط سیاسی بر شبهجزیره از طریق نیروی نظامی است” کمتر محتمل است، اما یک نکته مهم را بیان میکند که فکر میکنم شورا ممکن است پس از بازبینی به عقب تغییر دهد: این استراتژی تهاجمی محتملتر خواهد شد اگر کیم معتقد باشد که میتواند بر قدرت نظامی کره جنوبی غلبه کند و در عین حال مداخله ایالات متحده را بازدارد و حمایت چین را حفظ کند، یا اگر نتیجهگیری کند که یک بحران داخلی یا بینالمللی فرصت آخر برای دستیابی به اهداف تجدیدنظرطلبانه است.
فلشپوینتها و سناریوهای جنگ
چه سناریوهایی ممکن است از چنین استراتژیای ناشی شود؟ یکی از نقاط بحرانی که میتواند منجر به تشدید وضعیت شود، خط حد شمالی (NLL)، مرز دریایی بین کره شمالی و جنوبی است. NLL توسط فرماندهی سازمان ملل در زمان آتشبس در سال ۱۹۵۳ مشخص شده بود، اما این خط از سوی کره شمالی مورد اختلاف قرار دارد و منبع اختلافات طولانیمدت و درگیریهای نظامی متناوب است. در سال ۲۰۱۰، پیونگیانگ به یونپیونگ، یکی از پنج جزیرهای که NLL آنها را به عنوان قلمرو کره جنوبی تعیین کرده است، شلیک کرد. این حمله دو تفنگدار کره جنوبی را کشت و یک کشتی کره جنوبی را نیز غرق کرد. کره شمالی اوایل امسال نیز به نزدیکی این جزیره گلولههای توپ شلیک کرد.
در همان سخنرانی ژانویه که کیم خواستار تغییر قانون اساسی و اعلام کره جنوبی به عنوان «دشمن اصلی» شد، او همچنین به بازنگری در ادعاهای مرزی NLL اشاره کرد و گفت: “با توجه به اینکه مرز جنوبی کشور ما به وضوح ترسیم شده است، ‘خط حد شمالی’ غیرقانونی و هرگونه مرز دیگری نمیتواند هرگز تحمل شود و اگر کره جنوبی حتی ۰.۰۰۱ میلیمتر از خاک، هوا یا آبهای سرزمینی ما را نقض کند، این یک تحریک جنگی محسوب خواهد شد.” کیم یک جلسه از مجلس عالی خلق (SPA) را برای ۷ اکتبر برنامهریزی کرده است.
نقطه عطفهای احتمالی در شبهجزیره کره
ریسکهای ناشی از این واقعیتها در شبهجزیره کره و معضل ژئوپلیتیک در شمال شرق آسیا به سناریوهای خطرناک اما محتمل اشاره دارد. اولین سناریو، سایه هستهای است که در گزارش شورای اطلاعات ملی و تحلیلگران کره جنوبی پیشبینی شده است:
پس از محکوم کردن یک تمرین نظامی ایالات متحده و کره جنوبی، پیونگیانگ تمرینهای تیراندازی زنده در نزدیکی دو جزیره آغاز میکند، سپس گلولههای توپخانهای را به سمت آنها شلیک میکند و نیروهایی را برای فرود بر روی جزیره یونپیونگ میفرستد. تلاشهای ایالات متحده برای محدود کردن کره جنوبی شکست میخورد و سئول نیروهای هوایی و دریایی خود را به منطقه میفرستد و به کشتیهای کره شمالی شلیک میکند و تفنگداران دریایی خود را بر روی جزیره پیاده میکند. با ادامه درگیریها، پیونگیانگ یک سلاح هستهای تاکتیکی را بر روی یک جزیره خالی از سکنه شلیک میکند.
آیا ایالات متحده یا کره جنوبی به صورت نظامی پاسخ خواهند داد و خطر تشدید وضعیت را پذیرا خواهند شد؟ آیا چین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را وتو خواهد کرد یا برای مهار وضعیت با ایالات متحده همکاری خواهد کرد؟ در زمانی که ایالات متحده و کره جنوبی کانالهای ارتباطی قابل اعتمادی با پیونگیانگ ندارند، این وضعیت به راحتی میتواند از کنترل خارج شود.
سناریوی دیگری که نگرانکنندهتر است، جنگ در دو جبهه در آسیا با درگیریهای همزمان در کره و تایوان است. در گزارشی عمیق در سال ۲۰۲۳، مارکوس گارلاوسکاس، افسر سابق اطلاعات ملی برای کره شمالی، توضیح داد که چگونه بازدارندگی میتواند شکست بخورد و منطق و پویاییهایی که میتواند منجر به این شود که کیم به کره جنوبی حمله کند اگر چین به تایوان حمله کند و ایالات متحده به صورت نظامی مداخله کند و تمرکز و منابع خود را منحرف کند. یا برعکس، احتمال حملات هماهنگ همزمان، جایی که هم چین و هم کره شمالی به تایوان و کره جنوبی حمله کنند.
سه کشور دارای سلاح هستهای درگیر جنگ (و میتوان حدس زد که پوتین چگونه عمل خواهد کرد) ممکن است خیالپردازانه به نظر برسد یا، همانطور که برخی میترسند، مانند راه رفتن در خواب به سوی آرماگدون باشد. اگرچه چنین سناریوهای بدترین حالت بعید است در آینده نزدیک رخ دهند، اما تغییر موضع ژئوپلیتیک کره شمالی امکان یک اقدام نمایشی از سوی پیونگیانگ در ۶ تا ۱۸ ماه آینده را افزایش داده است.
بیتوجهی ایالات متحده و چین
ایالات متحده و چین هیچیک احساس اضطراری در مورد شبهجزیره کره ندارند. پکن، همانطور که مقامات چینی به من گفتهاند، اقدامات پیونگیانگ را نتیجه تحریمهای ایالات متحده میداند – نه مشکل آنها. با توجه به جنگ در اوکراین و خاورمیانه، و رقابت صفر-مجموع با چین که در دستور کار قرار دارد، کره شمالی در حال حاضر و احتمالاً همچنان در اولویتهای پایین قرار خواهد داشت. اما کیم جونگ اون ممکن است چیزی برای گفتن در این باره داشته باشد.
پاورقیها:
⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاههای نویسنده و منبع اصلی را منعکس میکند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاههای مطرحشده نیست.
💡 درباره منبع: فارین پالیسی (Foreign Policy) یک مجله و وبسایت معتبر در حوزه روابط بینالملل و تحلیلهای جهانی است که به ارائه مقالات و تحلیلهای عمیق درباره مسائل جهانی و سیاست خارجی میپردازد.
✏️ درباره نویسنده: رابرت ای. منینگ یکی از اعضای برجسته مرکز استراتژیک فوراسایت در مرکز استیمسون است. او بر روی برنامههای پیشبینی جهانی و برنامههای چین کار میکند.