⏳ مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: گلوبال تایمز/تحریریه | 📅 تاریخ: Jun 07, 2025 / ۱۸ خرداد ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
عصر پنجشنبه، شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، به درخواست دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با او تلفنی گفتگو کرد. این اولین ارتباط مستقیم بین سران دو کشور از زمان آغاز اصطکاکهای تجاری چین و آمریکا بود و نقطه عطف دیگری در روابط چین و آمریکا به شمار میرود.
سیگنالهای مثبتی که از این تماس ارسال شد، انتظارات بینالمللی را برای یک رابطه سازندهتر بین چین و آمریکا افزایش داده است. روزنامه ساوت چاینا مورنینگ پست این تماس را «بسیار مورد انتظار» توصیف کرد و خاطرنشان کرد که این تماس نشان میدهد هر دو طرف حداقل در «اعتمادسازی و ایجاد قوانین اساسی» برای یک نشست، پیشرفتهایی داشتهاند. مجله فارن پالیسی آمریکا اظهار داشت که لحن کلی بیانیهها و گزارشهای هر دو طرف عمدتاً مثبت بوده و طرف آمریکایی آن را «تماس تلفنی بسیار خوبی» خوانده است.
شی در طول این تماس اشاره کرد که تنظیم مجدد جهت کشتی غولپیکر روابط چین و آمریکا مستلزم آن است که ما سکان را به دست گرفته و مسیر درست را تعیین کنیم. بهویژه مهم است که از آشفتگیها و اختلالات مختلف دوری کنیم. تأکید بر «بهویژه» توجه عمومی قابل توجهی را به خود جلب کرد. این امر نشاندهنده بینش عمیقی نسبت به وضعیت فعلی روابط چین و آمریکا است و به عنوان یک یادآوری خیرخواهانه به ایالات متحده عمل میکند. این موضوع از سوی جهان خارج بسیار هدفمند و دارای اهمیت عملی قوی تلقی میشود.
چین و ایالات متحده دو اقتصاد بزرگ جهان هستند و روابط آنها یکی از مهمترین روابط دوجانبه در سطح جهان است. اینکه آیا کشتی غولپیکر روابط چین و آمریکا میتواند در میان آشفتگیهای جهانی مسیر ثابتی را حفظ کند، نه تنها بر منافع اساسی دو ملت، بلکه بر آینده بشریت نیز تأثیر میگذارد.
نحوه همزیستی این دو کشور در قرن بیست و یکم نباید با ذهنیت تنگنظرانه یا کوتهبینانه سنجیده شود، بلکه باید به عنوان بخشی از تلاشی گستردهتر برای کشف مدل جدیدی از تعامل بین تمدنهای بزرگ نگریسته شود. تنها با انجام این کار، چین و ایالات متحده میتوانند مسیر جدیدی را ترسیم کنند – مسیری که اساساً با مسیری که کشورهایی که در «دام توسیدید» افتادهاند، متفاوت است.
در سالهای اخیر، هرگاه شتاب مثبتی در روابط چین و آمریکا وجود داشته است، اشکال مختلفی از دخالت یا حتی خرابکاری از سوی ایالات متحده از جهات مختلف پدیدار شده است – این تقریباً به یک «الگو» در سالهای اخیر تبدیل شده است. به عنوان مثال، اگرچه دو طرف در نشست اقتصادی و تجاری چین و آمریکا در ژنو در ماه مه به توافقاتی دست یافتند و پیشرفت قابل توجهی داشتند، واشنگتن به زودی مجموعهای از اقدامات منفی را علیه چین به اجرا گذاشت. برخی در ایالات متحده حتی چین را «رقیب بدخواه» خواندند و بیاساس پکن را به نقض توافق به دست آمده در طول مذاکرات متهم کردند.
در مورد مسئله تایوان، در حالی که ایالات متحده بارها متعهد به پایبندی به اصل چین واحد و عدم حمایت از «استقلال تایوان» شده است، این کشور در واقع به افزایش فروش تسلیحات به منطقه تایوان ادامه میدهد. برخی از مقامات آمریکایی سیگنالهای اشتباهی را به نیروهای جداییطلب ارسال کردهاند و حتی تلاشهایی برای تحریف قطعنامه ۲۷۵۸ مجمع عمومی سازمان ملل صورت گرفته است. این اقدامات خطرات بسیار زیادی را برای روابط چین و آمریکا به همراه داشته است.
احترام متقابل یک اصل اساسی در روابط بینالملل و یک پیششرط حیاتی برای روابط چین و آمریکاست. هیچ کشوری نباید این توهم را داشته باشد که میتواند از یک سو چین را سرکوب و مهار کند و از سوی دیگر رابطه سالمی با آن برقرار نماید. برخی در آمریکا هنوز به منطق «بازی مجموع صفر» و ذهنیت جنگ سرد چسبیدهاند. این مسئله مهم بهطور اساسی بهبود نیافته است.
آنها روابط بینالملل را به عنوان یک بازی «تو ببازی، من ببرم» میبینند. رویکرد آنها به ارتباط با چین نه با هدف مدیریت بهتر اختلافات یا حل تنشها، بلکه با هدف پیگیری «پیروزی کامل برای آمریکا و شکست کامل برای چین» است، حتی تلاش میکنند با اعمال فشار شدید، چین را وادار به تبعیت کنند. ناظران خاطرنشان کردهاند که در تعاملات سطح بالای بین چین و آمریکا در سالهای اخیر، درک استراتژیک همواره یک موضوع کلیدی بحث بوده است. این امر بر فوریت قرار دادن «دکمه اول» در روابط چین و آمریکا با پایبندی به اصول ارزشگذاری صلح، اولویتبندی ثبات و حفظ اعتبار تأکید میکند.
واقعیتها بارها ثابت کردهاند که چین و ایالات متحده از همکاری سود میبرند و از رویارویی زیان میبینند. هنگامی که دو طرف به عنوان برابر بنشینند و گفتگو کنند، نتایج ملموسی حاصل میشود. اما تلاش برای مهار و تحت فشار قرار دادن چین تنها نتیجه معکوس خواهد داشت. در دو ماه گذشته، رهبران ارشد کسبوکار ایالات متحده، از جمله جنسن هوانگ، مدیرعامل انویدیا، ریچارد واگونر، رئیس اینوسکو، و جیمی دایمن، مدیرعامل جیپی مورگان چیس، از چین بازدید کردهاند و برخی آشکارا اظهار داشتهاند که کنترلهای صادرات تراشه ایالات متحده تنها توسعه شرکتهای فناوری چینی را تسریع میکند و چین از آن نمیترسد. این صداها از سوی صنعت آمریکا سزاوار توجه جدی واشنگتن است.
چین و ایالات متحده مسئولیتهای بینالمللی قابل توجه، منافع مشترک گسترده و حوزههای وسیعی برای همکاری دارند. یک رابطه سالم و باثبات چین و آمریکا سنگ بنای صلح و رفاه جهانی است. همکاری بین دو کشور یک انتظار مشترک جامعه بینالمللی است. ما متوجه شدیم که در طول گفتگوی تلفنی، ترامپ گفت که «احترام زیادی برای شی قائل است»، «ایالات متحده و چین با همکاری یکدیگر میتوانند کارهای بزرگ زیادی انجام دهند»، «ایالات متحده با چین برای اجرای این توافق همکاری خواهد کرد» و «ایالات متحده دوست دارد دانشجویان چینی برای تحصیل به آمریکا بیایند.»
اینکه آیا ایالات متحده میتواند در نیمه راه با چین ملاقات کند، به توانایی آن در تنظیم درک خود از چین و ثابت قدم ماندن در برابر «دخالتها و اختلالات مختلف» بستگی دارد. نه تنها چین، بلکه کل جامعه بینالمللی نظارهگر این است که آیا ایالات متحده حرفهای خود را با عمل تطبیق خواهد داد یا خیر.
دیپلماسی سران، راهنمایی اساسی و قطبنمایی برای توسعه روابط چین و ایالات متحده فراهم میکند. چین همچنان متعهد به حفظ یک رابطه باثبات، سالم و پایدار است. ما امیدواریم که ایالات متحده نیز به تعهدات خود عمل کند، به اجرای اجماع ژنو ادامه دهد، توسعه چین را به طور عینی و منطقی ببیند، در تعاملات عملگرایانه و سازنده با چین شرکت کند و با طرف چینی برای دنبال کردن مسیر درست روابط چین و آمریکا که به نفع هر دو کشور است و به رفاه جهان کمک میکند، همکاری نماید.
”