دیلی بیست: «مشکل بزرگ استراتژی ایران در خاورمیانه: این استراتژی کار می‌کند» | ۲۱ اسفند ۱۴۰۲

چگونه استراتژی ایران توانست ایالات متحده را در خاورمیانه به چالش بکشد

⏳مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه ✏️ | نویسنده: James A. Warren | 📅 تاریخ: ۱۱ مارس ۲۰۲۴ / ۲۱ اسفند ۱۴۰۲


شکی در این نیست: جنگ اسرائیل و حماس مسیر سیاست‌های خاورمیانه را به شدت تغییر داده و سطحی از بی‌ثباتی را در تحولات ایجاد کرده است که دهه‌ها دیده نشده بود. این درگیری نه تنها مرحله‌ای جدید در یک قرن منازعه میان یهودیان و فلسطینیان را رقم می‌زند، بلکه فصل دیگری از جنگ سایه ۴۵ ساله ایران علیه ایالات متحده، اسرائیل و متحدان آن در منطقه است.

در طول این جنگ سایه طولانی مدت، اهداف تهران و استراتژی آن برای دستیابی به این اهداف به طرز قابل توجهی پایدار بوده‌اند. اهداف اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی از زمان تأسیس در سال ۱۹۷۹، بیرون راندن ایالات متحده از منطقه و جلوگیری از عادی‌سازی روابط اسرائیل با همسایگانش از طریق تحریک به هرج و مرج، خشونت و نفرت‌های عمیق بوده است. سوزان مالونی از مؤسسه بروکینگز، یکی از دانشمندان برجسته در زمینه منازعه ایالات متحده و ایران، تأکید می‌کند که آیت‌الله علی خامنه‌ای، که از سال ۱۹۸۹ در قدرت است، «هرگز در دشمنی شدید خود نسبت به اسرائیل و ایالات متحده تردید نکرده است. او و اطرافیانش به شدت به فساد اخلاقی، طمع و پلیدی آمریکایی‌ها اعتقاد دارند؛ آنها اسرائیل را تحقیر می‌کنند و خواستار نابودی آن هستند، به عنوان بخشی از پیروزی نهایی جهان اسلام بر غربی که آنها آن را در حال زوال و یک ‘نهاد صهیونیستی غیرقانونی’ می‌بینند.»

روش اصلی تهران

روش اصلی تهران برای دنبال کردن این اهداف، استراتژی جنگ طولانی‌مدتی است که شامل بسیج سیاسی، دیپلماسی اجباری، و جنگ اطلاعاتی به همراه عملیات‌های نظامی تهاجمی انجام‌شده توسط مجموعه‌ای از نیروهای نیابتی قدرتمند است – بیشتر آنها شامل گروه‌های شبه‌نظامی شیعه هستند – که ایران آنها را محور مقاومت می‌نامد.

بیش از دوازده گروه مسلح در سوریه، یمن، عراق و لبنان شبکه‌ای آزاد از بیش از ۱۵۰,۰۰۰ نیروی نیابتی را تشکیل می‌دهند که هرکدام منافع خود را دارند اما در تعهد به چالش کشیدن هژمونی آمریکا در منطقه مشترک هستند. تاکتیک‌های آنها چندان منحصر به فرد نیست. آنها از روش‌های معمول جنگ نامنظم از جمله تروریسم سنتی، ترور، حملات انتحاری و حملات موشکی استفاده می‌کنند. حماس در نوار غزه یکی از اعضای اصلی این شبکه است که در اوایل دهه ۱۹۸۰ با حزب‌الله در لبنان آغاز شد و به تدریج کاتیب حزب‌الله در عراق و حوثی‌ها در یمن و دیگران را شامل شد.

اولین چیزی که باید در مورد استراتژی ایران گفته شود این است که این استراتژی به طرز شگفت‌انگیزی مؤثر بوده است، به ویژه از زمان آغاز جنگ علیه ترور آمریکا. از آن زمان تاکنون، تهران خود را به مراتب استراتژیک‌تر از واشنگتن نشان داده است. هیچ جا این موفقیت بیشتر از عراق مشهود نیست، جایی که شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران با اندازه و مهارت‌های متفاوت به آمریکا کمک کردند تا تقریباً تمام نیروهایش را تا سال ۲۰۱۱ از عراق خارج کند. امروز، سیاست‌های عراق بسیار تحت تأثیر جناح‌های سیاسی و شخصیت‌های طرفدار ایران قرار دارد. بدون شک، ایران بزرگترین ذینفع استراتژیک جنگ عراق بوده است.

اگرچه دولت آمریکا از سال ۱۹۹۵ تاکنون ده‌ها و ده‌ها تحریم علیه نیروهای نیابتی ایران در سراسر منطقه اعمال کرده است، اما امروز این شبکه بهتر تأمین مالی شده و به مراتب از لحاظ نظامی قوی‌تر از دوران آغازین جنگ عراق است. موفقیت چشمگیر حمله غافلگیرانه حماس در ۷ اکتبر این واقعیت را به طرز دراماتیکی نشان می‌دهد. و البته، همانطور که سوزان مالونی اشاره می‌کند، «غیرقابل تصور است که حماس بدون برخی آگاهی‌ها و حمایت‌های مثبت از سوی رهبری ایران چنین حمله‌ای به این وسعت انجام دهد. و اکنون مقامات و رسانه‌های ایرانی در خشونت بی‌پرده‌ای که علیه غیرنظامیان اسرائیلی اعمال شده است، شادمانه استقبال می‌کنند و انتظار دارند که این حمله حماس به زوال اسرائیل منجر شود.»

تا کنون، جنگ اسرائیل و حماس تنها موقعیت ژئوپلیتیک ایران را تقویت کرده است، زیرا این درگیری فشار بین‌المللی زیادی بر اسرائیل وارد کرده تا یک دولت فلسطینی خلع سلاح‌شده را به عنوان تنها راه‌حل ممکن برای مشکلات فعلی بپذیرد. آغاز این جنگ باعث پایان ناگهانی تلاش‌های ایالات متحده برای ایجاد یک اتحاد رسمی مورد انتظار میان اسرائیل و عربستان سعودی – یک دشمن قدرتمند ایران – شده است.


این جنگ به لحاظ استراتژیک برای واشنگتن یک شکست به حساب می‌آید زیرا اکنون باید منابع نظامی و دیپلماتیکی را که امیدوار بود برای مقابله با چین در منطقه هند و اقیانوس آرام استفاده کند، به خاورمیانه معطوف کند.

خط عمومی تهران این است که شبکه نیابتی آن حملاتی را به نیروهای آمریکایی در عراق، سوریه و دریای سرخ انجام داده است تا اسرائیل و آمریکا را تحت فشار قرار دهد تا در غزه آتش‌بس برقرار کنند و سپس آنها نیز حملات خود را متوقف خواهند کرد.

این چیزی جز فریبکاری از سوی جمهوری اسلامی نیست. سرنوشت فلسطینیان از نظر استراتژیک اهمیت کمی برای آیت‌الله خامنه‌ای و افرادش دارد. تهران همچنان بر هدف اصلی خود یعنی ایجاد مشکل و هرج و مرج به منظور ناکام گذاشتن تلاش‌های آمریکا برای شکل‌دادن به امور ژئوپلیتیک منطقه تمرکز دارد. افشون استوار، استاد دانشگاه نیروی دریایی در مونتری و یکی از کارشناسان برجسته سیاست خارجی ایران در آمریکا، می‌گوید: «برای ایران، این یک جنگ طولانی است، نه یک جنگ کوتاه، و این هیچ ارتباطی با غزه ندارد.» این «درباره حرکت مستمر و طولانی ایران در خاورمیانه برای بیرون راندن نیروهای آمریکایی و تضعیف متحدان آمریکا است.»

شکی نیست که ایران کنترل رسمی بر این مجموعه چشمگیر از نیروهای نامنظم ندارد. بلکه، نیروی قدس ایران – در واقع نیروهای ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – روابط نزدیک و همکاری با رهبری هر گروه را برقرار می‌کند و به آنها همان نوع از تشویق‌ها و منابعی را ارائه می‌دهد که نیروهای ویژه آمریکا به نیروهای نامنظم در عراق و افغانستان ارائه می‌دادند: تأمین مالی، مشاوره تاکتیکی و عملیاتی، تسلیحات پیشرفته، و دسترسی به اطلاعات عالی. تهران توانسته است این نیروها را بارها استفاده کند و از مجازات جدی فرار کند زیرا این گروه‌ها تصمیمات عملیاتی خود را می‌گیرند.

در واقع، استراتژی ایران علیه منافع آمریکا شباهت زیادی به استراتژی جنگ طولانی‌مدتی دارد که هم برای ویت‌کنگ و هم برای طالبان بسیار مؤثر بود: نگه داشتن عملیات‌ها در سطح پایین، انجام جنگ سیاسی گسترده و خسته‌کننده برای شکل‌دادن به روایت درگیری، و حفظ درگیری در چندین مکان به طور همزمان.

پاسخ تهران به حملات هوایی اخیر آمریکا علیه نیروهای نیابتی بسیار معتدل و مهار شده بوده است. این برای ناظران ایران تعجب‌آور نیست. آیت‌الله خامنه‌ای به هیچ وجه نمی‌خواهد با ایالات متحده وارد یک جنگ متعارف شود. در چنین جنگی هیچ چیز برای ایران به دست نخواهد آمد و ممکن است بسیاری از دست برود، از جمله برنامه توسعه نیمه‌پنهان تسلیحات هسته‌ای.

توانایی‌های نظامی متعارف ایران در زمین، دریا و هوا به طور قابل توجهی در مقایسه با ایالات متحده محدود است. پس از آنکه یک ناو جنگی آمریکایی توسط یک مین ایرانی در خلیج فارس در آوریل ۱۹۸۸ آسیب دید، نیروی دریایی و نیروی دریایی ایالات متحده نیمی از نیروهای دریایی ایران را در یک روز در عملیات دعای مانتیس نابود کردند. فاصله بین قدرت نظامی متعارف آمریکا و ایران از اواخر دهه ۱۹۸۰ به بعد فقط بیشتر شده است.

رهبری ایران، می‌گوید استوار، «امیدوار است که ایالات متحده را در یک وضعیت غیرقابل برنده شدن گرفتار کند، وضعیتی که در نهایت ممکن است واشنگتن را به این دیدگاه برساند که ارزش بیشتری در ترک تعهدات نظامی خود در منطقه دارد تا اینکه منابع بیشتری را برای حفظ وضعیت موجود متعهد کند.»

بخش زیادی از موفقیت قابل توجه سیاست خارجی ایران به وضوح به دلیل مهارت استراتژیک خیره‌کننده خامنه‌ای و مشاوران کلیدی سیاست خارجی او است. آیت‌الله بیشتر از هر رهبر دیگری در منطقه در قدرت بوده است. به گفته دو دانشمند برجسته سیاست خارجی ایران، خامنه‌ای «توانایی بی‌نظیری در ترکیب مبارزه‌طلبی و احتیاط دارد… او به خوبی از ضعف‌ها و قوت‌های سرزمین مادری خود آگاه است و زمانی که به دنبال گسترش انقلاب اسلامی فراتر از مرزهای خود است، از آنها استفاده می‌کند.»

متأسفانه، همین را نمی‌توان درباره تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه گفت. در واقع، مشکلات پایدار واشنگتن در منطقه به دلیل اتکای بیش از حد به نیروی نظامی و عدم توانایی در ادغام عملیات‌های نظامی با یک پیام و استراتژی سیاسی واقعاً کارآمد بوده است.

به نظر می‌رسد که واشنگتن در ماه‌های آینده فرصت‌های زیادی برای بهبود عملکرد خود خواهد داشت.


پاورقی ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: The Daily Beast

https://www.thedailybeast.com/the-big-problem-with-irans-strategy-in-the-middle-east-it-works

💡 درباره منبع: The Daily Beast یک رسانه خبری آنلاین معتبر است که به پوشش خبرها، تحلیل‌ها و نظرات درباره موضوعات مختلف از جمله سیاست، فرهنگ و امور بین‌الملل می‌پردازد.

✏️ درباره نویسنده: جیمز ای. وارن یک نویسنده و تحلیلگر سیاسی است که به نگارش مقالاتی در زمینه سیاست خارجی، مسائل نظامی و تاریخ معاصر می‌پردازد و با رسانه‌های مختلفی از جمله The Daily Beast همکاری می‌کند.

خروج از نسخه موبایل