⏳ مدت زمان مطالعه: ۷ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی / William Alan Reinsch and Safae Irghis | 📅 تاریخ: Jul 2, 2025 / ۱۱ تیر ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مسئلهای که اکنون میان اقتصاددانان و کارشناسان تجاری مورد بحث است، این است که آیا نظام تجاری بینالمللی مبتنی بر قوانین پس از برتون وودز، عمر مفیدش به پایان رسیده و باید با چیز دیگری جایگزین شود یا خیر. این موضوع در هر دو دولت بایدن و ترامپ مطرح بوده، هرچند روایتهایشان متفاوت است. بایدن استدلال میکرد که این نظام در خدمت منافع کارگران و طبقه متوسط نبوده و اجازه داده است که بیشتر مزایای تجارت آزاد نصیب شرکتهای بزرگ و مدیران آنها شود. دولت ترامپ نیز استدلال کرده است که ایالات متحده قربانی رویههای ناعادلانه دیگر کشورها شده که اقتصاد آمریکا را تضعیف کرده، مشاغل را از بین برده و امنیت ملی را به خطر انداخته است. هر دو دولت در این زمینه مشابه هستند که نظام را به دلیل اجازه دادن به آسیبرسانی به اقتصاد ایالات متحده و پایگاه تولیدی آن، اگر نگوییم عامل آن، مقصر میدانند.
دولت ترامپ در اتخاذ اقداماتی برای «توازن مجدد» نظام، رویکردی تهاجمیتر داشته و در این فرآیند این پیام را منتقل کرده است که ایالات متحده دیگر شریک تجاری قابل اعتمادی نیست. علاوه بر این، نحوه اجرای سیاستهای او عدم قطعیت را تشدید کرده و سرمایهگذاران و تولیدکنندگان را در مورد چگونگی ادامه کار سردرگم ساخته است. نتیجه منطقی برای دیگر دولتها این است که شاید زمان تنوعبخشی و یافتن شرکای اقتصادی جدید فرا رسیده باشد، و به نظر میرسد این اتفاق در حال رخ دادن است؛ آن هم در شرایطی که ایالات متحده در حاشیه قرار گرفته است. در ادامه به جدیدترین نمونهها اشاره میشود.
توافقنامه تجارت آزاد بریتانیا و هند (FTA)
وضعیت: نهایی شده.
این توافق در ماه مه ۲۰۲۵ امضا شد. هند، کشوری که به تعرفههای بالا مشهور است، با کاهش تعرفهها بر ۹۰ درصد از محصولات بریتانیایی، هرچند نه به صفر، موافقت کرد. تعرفههای خودرو از بیش از ۱۰۰ درصد به ۱۰ درصد کاهش خواهد یافت. تخمین زده میشود این توافقنامه تا سال ۲۰۴۰، تجارت سالانه را به میزان ۳۴ میلیارد دلار افزایش دهد.
توافقنامه تجارت آزاد اتحادیه اروپا و هند
وضعیت: در حال انجام.
هر دو طرف متعهد شدهاند تا پایان سال ۲۰۲۵ این توافق را نهایی کنند. تاکنون، ۸ فصل از ۲۰ فصل به پایان رسیده که عمدتاً بخشهای آسانتر بودهاند. محصولات حساس کشاورزی از این توافق مستثنی شدهاند.
توافقنامه تجاری اتحادیه اروپا و مرکوسور
وضعیت: نهایی شده (در انتظار تصویب).
این توافق شامل مقرراتی برای حذف تعرفهها بر بیش از ۹۰ درصد کالاهای مبادلهشده بین دو منطقه است. مرکوسور شامل آرژانتین، برزیل، پاراگوئه و اروگوئه است و بولیوی نیز در حال پیوستن به آن است.
پیوستن بریتانیا به توافقنامه جامع و پیشرو برای مشارکت ترانس-پاسیفیک (CPTPP)
وضعیت: از دسامبر ۲۰۲۴ لازمالاجرا شد.
بیش از ۹۹ درصد از صادرات کالاهای فعلی بریتانیا به اعضای CPTPP، از جمله پرو، ژاپن، سنگاپور، شیلی، نیوزیلند و ویتنام، واجد شرایط دسترسی بدون تعرفه خواهند بود.
گسترش CPTPP
وضعیت: در حال انجام.
چندین درخواست در حال بررسی یا دعوت شدهاند. این درخواستها شامل کاستاریکا (در حال انجام)؛ اکوادور، اروگوئه، اوکراین و اندونزی (در حال بررسی)؛ و چین و تایوان (بدون اجماع برای ادامه) هستند.
توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع کانادا و اندونزی (CEPA)
وضعیت: نهایی شده.
در دسامبر ۲۰۲۴ امضا شد و اجرای آن برای سال ۲۰۲۶ برنامهریزی شده است. این توافق به معنای یک پیمان تجارت آزاد کامل نیست، اما پس از اجرای کامل، بیش از ۹۵ درصد از صادرات کانادا از تعرفه ترجیحی برخوردار خواهد شد.
توافقنامه تجارت آزاد کانادا و آСЕАН
وضعیت: در حال مذاکره.
قرار است در سال ۲۰۲۵ نهایی شود. آخرین دور مذاکرات در ژانویه ۲۰۲۵ برگزار شد.
توافقنامه تجارت آزاد سهجانبه ژاپن، چین و کره جنوبی
وضعیت: پیشنهادی/در حال انجام.
بحثها از مارس ۲۰۲۵ احیا شده است. تردید وجود دارد که این توافق هرگز به سرانجام برسد، اما از سرگیری گفتگوها به خودی خود نشانهای مثبت است.
توافقنامه چارچوب پیشرفته اتحادیه اروپا و شیلی
وضعیت: از فوریه ۲۰۲۵ لازمالاجرا شد.
این توافقنامه مدرنشده جایگزین توافق سال ۲۰۰۲ اتحادیه اروپا و شیلی شده و پوشش خود را به خدمات، تجارت دیجیتال و مقررات پایداری گسترش میدهد. این توافق شامل دسترسی بدون تعرفه بر ۹۹.۹ درصد از صادرات اتحادیه اروپا به شیلی و ایجاد حمایتهای تقویتشده برای نشانههای جغرافیایی اتحادیه اروپا است و اولین توافق این اتحادیه با تعهدات الزامآور در مورد برابری جنسیتی محسوب میشود.
توافقنامه تجارت آزاد اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و ایران
وضعیت: از مه ۲۰۲۵ لازمالاجرا شد.
این توافقنامه به ایران دسترسی ترجیحی به بازارهای EAEU (روسیه، قزاقستان، بلاروس، ارمنستان و قرقیزستان) را اعطا میکند، ۸۰ درصد از کالاهای مبادلهشده را پوشش میدهد و نشاندهنده چرخش تهران به سمت شبکههای اقتصادی شرقی و جنوبی در بحبوحه تحریمهای مداوم غرب است.
منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا (AfCFTA)
وضعیت: عملیاتی (در ژوئن ۲۰۲۵ به سازمان تجارت جهانی اطلاع داده شد).
در حالی که این توافقنامه از نظر فنی در سال ۲۰۱۹ لازمالاجرا شد، انتظار میرود اجرای کامل و ترتیبات گمرکی منطقهای در سال ۲۰۲۵ انجام شود. هدف این توافقنامه حذف تعرفهها بر ۹۰ درصد از تجارت درونآفریقایی است و اکنون در حال ادغام در چارچوبهای قانونی ملی در بیش از ۴۰ کشور است.
توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع ترکیه و امارات متحده عربی (CEPA)
وضعیت: از سپتامبر ۲۰۲۳ لازمالاجرا است.
هدف این توافقنامه افزایش تجارت دوجانبه به ۴۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۸ است. این توافق شامل مقرراتی در مورد کالاها، خدمات و سرمایهگذاری است و گستردهترین CEPA ترکیه در منطقه خلیج فارس تا به امروز به شمار میرود.
توافقنامه مشارکت اقتصادی اتحادیه اروپا و کنیا (EPA)
وضعیت: در دسامبر ۲۰۲۳ امضا شد؛ در انتظار اجرای کامل.
این توافقنامه دوجانبه در چارچوب استراتژی گستردهتر اتحادیه اروپا برای جامعه آفریقای شرقی، به کنیا امکان دسترسی بدون عوارض به بازارهای این اتحادیه را میدهد و هر دو طرف را به توسعه پایدار و همکاری دیجیتال متعهد میکند.
توافقنامه تجارت آزاد بریتانیا و شورای همکاری خلیج فارس (GCC)
وضعیت: در حال مذاکره.
بریتانیا و شورای همکاری خلیج فارس (شامل بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی) چندین دور مذاکره را به پایان رساندهاند و هدفشان نهایی کردن آن تا پایان سال ۲۰۲۵ است. این توافق یکی از باارزشترین پیمانهای تجاری بریتانیا پس از برگزیت از نظر تجاری خواهد بود.
توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع اندونزی و کره جنوبی (CEPA)
وضعیت: از ژانویه ۲۰۲۳ لازمالاجرا است.
این توافقنامه تعرفهها را بر بیش از ۹۰ درصد کالاهای مبادلهشده حذف میکند و شامل تعهداتی در مورد خدمات و سرمایهگذاری، از جمله تجارت دیجیتال و حفاظت از مالکیت معنوی است.
پاسخ جهانی به سیاست تجاری ایالات متحده
در حالی که برخی از توافقنامههای تجاری ذکر شده پیش از دولت فعلی وجود داشتهاند، شتاب و نهایی شدن اخیر آنها پاسخی استراتژیک به عدم قطعیت در سیاست تجاری ایالات متحده را نشان میدهد. تعرفههای دوران ترامپ و سیاست صنعتی بایدن، انتظارات از رهبری آمریکا در تجارت جهانی را مختل کرده است. در پاسخ، بسیاری از کشورها با تعمیق روابط تجاری در عرصههای دیگر – به ویژه از طریق توافقنامههای منطقهای و دوجانبه که ایالات متحده را کاملاً دور میزنند – در حال مدیریت ریسک (هجینگ) هستند. هدف این تلاشها تأمین دسترسی پایدار به بازار، تنوعبخشی به زنجیرههای تأمین و ایمنسازی اقتصادها در برابر اثرات جانبی حمایتگرایی آمریکا است.
البته همه اینها موفق نخواهند بود و تاکنون، هیچ یک از آنها واقعاً توافقنامه تجارت آزاد «استاندارد طلا» نیستند. اما اگر به صدها توافقنامه تجارت آزاد ثبتشده در سازمان تجارت جهانی (WTO) نگاه کنید، بیشتر آنها نیز توافقنامههای کاملی نیستند، معمولاً به این دلیل که کشاورزی را مستثنی میکنند. نکته جالب در مورد این توافقنامههای جدید شباهت بسیار زیاد آنها به توافقنامههای قدیمی است. آنها بر آزادسازی تجاری، رفع موانع تجاری و ترویج دسترسی به بازار تمرکز دارند – همان اهدافی که دولتهای پیش از ترامپ و بایدن دنبال میکردند. آنها به تجارت آزاد کامل دست نمییابند، اما توافقنامههای قدیمیتر نیز چنین نبودند. پیشرفت در این مسیر نامنظم بوده است – دو قدم به جلو و یک قدم به عقب – و مذاکرات کنونی نیز تفاوتی ندارد.
جهان در حرکت، آمریکا در حاشیه
آنچه قابل توجه است این است که جهان همچنان در حال پیشرفت است، به همان روش و در همان جهتی که همیشه بوده. تفاوت این است که ایالات متحده دیگر بخشی از این فرآیند نیست. این امر آمریکا را در موقعیت جدیدی قرار میدهد: نظارهگری در حاشیه، در حالی که جهان در همان مسیری که دههها پیموده، به پیش میرود. این تصویر با بررسی تکامل توافقنامههای تجاری منطقهای در سراسر جهان قانعکنندهتر میشود. دادههای سازمان تجارت جهانی با ۶۱۹ توافقنامه تجاری منطقهای تجمعی که تا سال ۲۰۲۵ لازمالاجرا شدهاند، افزایش مداوم تعداد چنین توافقنامههایی را در طول زمان نشان میدهد.
در مقابل، ایالات متحده در دو دولت گذشته در مسیری متفاوت پیشرو بوده است. آخرین توافقنامه تجارت آزاد لازمالاجرا بین ایالات متحده و پاناما به سال ۲۰۱۲ بازمیگردد که آزادسازی تجاری را کند کرده و به نام امنیت ملی، سیاست صنعتی را ترویج میکند. با این حال، این بار به نظر میرسد که کمتر کشوری از آن پیروی میکند، هرچند یک استثنای آشکار چین است که به نظر میرسد به ابتکار خود سیاستهای مشابهی را دنبال میکند.
نقش چین و همگرایی سیاستها
نکته بحثبرانگیز اینجاست که چین بیشترین بهره را از توافقنامههای تجارت آزاد تحت نظام حاکم سازمان تجارت جهانی برده است. پس از پیوستن به WTO در دسامبر ۲۰۰۱، میانگین نرخ تعرفه چین به شدت کاهش یافت و از بیش از ۳۰ درصد به حدود ۷ تا ۸ درصد رسید. در حالی که این کاهش واردات را ارزانتر کرد، به چین امکان داد تا عمیقتر در زنجیرههای ارزش جهانی ادغام شود. شرکتها میتوانستند ورودیهای باکیفیت را وارد کرده و کالاهای نهایی را در مقیاس بزرگ مجدداً صادر کنند. قطعیت اقتصادی فراهم شده توسط عضویت در WTO، هجوم سرمایهگذاری مستقیم خارجی و دسترسی به بازارهای غربی را ممکن ساخت که راه را برای رشد چشمگیر صادرات هموار کرد: از ۵۱۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۱ به بیش از ۴ تریلیون دلار تا سال ۲۰۱۷.
در حالی که چین در ابتدا برخی اقدامات آزادسازی تجاری را انجام داد – و از الحاق به WTO، کاهش تعرفهها و ادغام در زنجیره تأمین جهانی بهرهمند شد – موضع سیاستی آن در سالهای اخیر تغییر کرده است. راهاندازی «ساخت چین ۲۰۲۵» نشاندهنده یک مدل بیشتر دولتی، با سرمایهگذاری عمومی سنگین در بخشهای استراتژیک مانند نیمههادیها، انرژیهای تجدیدپذیر و رباتیک است. ایالات متحده در دوران دولت بایدن به همین ترتیب پاسخ داد و در نتیجه، چین و ایالات متحده در پذیرش سیاست صنعتی در حال همگرایی هستند، هرچند مسیرهایشان متفاوت بوده است: فشار صنعتی چین با دههها رشد صادراتمحور همراه بود، در حالی که ایالات متحده به طور ناگهانیتری از آزادسازی تجاری عقبنشینی میکند و نگرانیهای امنیت ملی را مطرح میسازد.
پیامدها برای ایالات متحده
این واقعیت که دو اقتصاد بزرگ ملی جهان سیاستهای مشابهی را دنبال میکنند که به شدت بر حمایتگرایی به نام امنیت ملی تکیه دارند، بیشک دیگر کشورها را به تأمل وامیدارد، زیرا بسیاری از آنها منافع اقتصادی قابل توجهی در هر دو کشور چین و ایالات متحده دارند. پس از تعرفههای جدید ایالات متحده، سازمان تجارت جهانی انقباض ۱ درصدی در حجم تجارت جهانی را تخمین میزند و در مورد اثرات آبشاری احتمالی از انحراف تجارت هشدار میدهد، زیرا شرکتها کالاها را به کشورهایی با دسترسی ترجیحی هدایت میکنند. با این حال، به نظر میرسد که استراتژیهای کشورهای ثالث افزایشی است و بر تنوعبخشی به بازارهای جدید تأکید دارند، در حالی که شرکای بزرگتر خود را به طور کامل رها نمیکنند. این همان رویکرد دیرینه «همه تخممرغهایت را در یک سبد نگذار» است که قرنهاست نصیحت خوبی بوده است.
با این حال، این خبر خوبی برای ایالات متحده، به ویژه صادرکنندگان آمریکایی، نیست. آنها خود را از مزایای دسترسی به بازاری که توافقنامههای دیگر کشورها فراهم میکنند، محروم خواهند یافت و کسبوکارهای آمریکایی در حاشیه نگه داشته میشوند. از قضا، اصرار جدید ایالات متحده بر توافقنامههای ترجیحی به جای توافقنامههای مبتنی بر اصل «دولت کاملهالوداد»، در نهایت به صادرکنندگان آمریکایی آسیب خواهد رساند، زیرا دیگر توافقنامهها نیز همین رویکرد را اتخاذ کرده و مزایای خود را تنها به کشورهای شرکتکننده گسترش میدهند.
این بدان معناست که ممکن است ایالات متحده عقب بماند، زیرا کشورها شرکای جدیدی پیدا میکنند و جهان ممکن است بدون آمریکا به راه خود ادامه دهد. اما در عین حال، این نیز به طرز شگفتانگیزی اطمینانبخش است. مذاکرات جدید نشان میدهد که اعلام مرگ نظم قدیم، اغراقی بیش نبوده و استدلال برای آزادسازی تجاری همچنان قوی است. از آنجایی که دولت فعلی جهانبینی خود را تغییر نخواهد داد، چالش برای شرکتهای آمریکایی این است که راههایی برای باقی ماندن در بازی پیدا کنند، حتی در حالی که دولتشان از آن خارج شده است.