مجله اکونومیست : «چرا کشورهای بیشتری برق وارد نمیکنند؟» | ۳ بهمن ۱۴۰۳
با وجود مزایای زیستمحیطی و اقتصادی، بسیاری از کشورها همچنان از واردات برق اجتناب میکنند—اما این رویه باید تغییر کند.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: The Economist / تحریریه | 📅 تاریخ: ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵ / ۳ بهمن ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
با وجود مزایای اقتصادی و زیستمحیطی، واردات برق هنوز در بسیاری از کشورها رواج ندارد
مردادماه گذشته، تقاضای برق در بنگلادش از توان تولید داخلی فراتر رفت. خاموشیهای مکرر، مردم و صنایع را تحت فشار قرار داد. اما خوشبختانه، این کشور راهحل سادهای در اختیار داشت: واردات برق از هند. در کمتر از چند ساعت، خطوط انتقال فعال شدند و میلیونها کیلووات برق از طریق کابلهای فرامرزی به سمت بنگلادش جاری شد—نمونهای کمنظیر از همکاری انرژی بین دو کشور.
با این حال، نمونههایی مانند این بسیار نادرند. علیرغم رشد تولید انرژی تجدیدپذیر، که نیاز به ذخیرهسازی یا مبادله را افزایش داده، کمتر از ۳٪ برق تولیدی جهان از مرزها عبور میکند. در مقایسه، حدود ۲۵٪ گاز طبیعی و بیش از ۵۰٪ نفت جهان از طریق تجارت بینالمللی منتقل میشود.
این در حالی است که اتصال شبکههای برق بین کشورها، میتواند مزایای بسیاری داشته باشد—از کاهش هزینهها و افزایش پایداری گرفته تا تسریع در گذار سبز. پس چرا هنوز بسیاری از دولتها تمایلی به واردات برق ندارند؟
دلایل این مسئله، ترکیبی از عوامل سیاسی، اقتصادی و نهادی است. نگرانی از وابستگی به کشورهای دیگر، ترس از مداخلات سیاسی، کمبود زیرساخت، و نبود چارچوبهای قانونی مناسب، همگی مانع از توسعه تجارت برق بینالمللی شدهاند.
اما برخی کشورها در حال تغییر این روند هستند. پروژههایی در آسیای جنوب شرقی، آمریکای جنوبی و اروپا در حال اجرا هستند که میتوانند نشان دهند چگونه همکاری انرژی میتواند در عمل موفق باشد.

نمونههای موفق و موانع باقیمانده
در اتحادیه اروپا، بازار یکپارچه برق موجب شده تا کشورهای عضو بتوانند بهراحتی برق را میان یکدیگر مبادله کنند. وقتی در آلمان انرژی بادی فراوان تولید میشود، میتوان آن را به فرانسه یا هلند منتقل کرد—و در زمان کمبود، واردات انجام داد. این انعطافپذیری به پایداری شبکه و کاهش قیمتها کمک کرده است.
در آمریکای جنوبی، برزیل، آرژانتین و پاراگوئه از طریق سدهای مشترک مانند «ایتایپو»، بخش قابلتوجهی از برق خود را با یکدیگر مبادله میکنند. در شرق آفریقا، پروژههایی برای اتصال شبکهها میان کنیا، تانزانیا، و اتیوپی در حال پیشرفت است.
با این وجود، موانع همچنان باقیاند. ساخت زیرساختهای لازم برای انتقال برق—از جمله خطوط ولتاژ بالا، ایستگاههای تنظیم و تبدیل، و سیستمهای مدیریت داده—هزینهبر و زمانبر است. علاوه بر آن، فقدان هماهنگی سیاسی و نگرانیهای امنیتی مانع از اجرای پروژههای بزرگتر میشود.
فرصتی جهانی
برای جهانی که در تلاش است تا همزمان با کاهش انتشار گازهای گلخانهای، تقاضای روبهافزایش برق را پاسخ دهد، واردات برق یک فرصت حیاتی است. تجارت برق نهتنها به بهرهبرداری بهتر از منابع تجدیدپذیر کمک میکند، بلکه میتواند کشورها را در برابر بحرانهای انرژی مقاومتر سازد.
با حمایت نهادهای مالی بینالمللی، سرمایهگذاریهای هدفمند، و طراحی چارچوبهای قانونی مناسب، واردات برق میتواند به بخشی عادی از سیاست انرژی کشورها بدل شود—و نه استثنایی نادر.