⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالسی/آنورادها باسین | 📅 تاریخ: ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴ / ۲۹ شهریور ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
پنج سال از زمانی که دولت نارندرا مودی، نخستوزیر هند، وضعیت خودمختاری جامو و کشمیر را لغو کرد، میگذرد و رویکرد آهنین دولت مرکزی به این منطقه، آن را بیشتر در معرض تهدیدات محلی و ژئوپلیتیکی قرار داده است.
در حالی که دره کشمیر، که از سال ۱۹۸۹ تحت تأثیر شورشهای مسلحانه قرار داشته، همچنان با خشونتهای مرتبط با militancy در حال جوش و خروش است، صحنه تروریسم اکنون به استان آرامتری مانند جامو گسترش یافته است. از سال ۲۰۱۹، حداقل ۲۶۲ سرباز و ۱۷۱ غیرنظامی در بیش از ۶۹۰ حادثه، از جمله حمله تروریستی پلوااما در فوریه ۲۰۱۹ جان خود را از دست دادهاند. از دست دادن غیرقابل تحمل و نامتناسب جانها خطرات را برای هر دو ثبات منطقهای و امنیت ملی هند تحت تأثیر قرار میدهد.
در سال ۲۰۱۹، دولت مودی ماده ۳۷۰ قانون اساسی هند را لغو کرد که وضعیت ویژهای به ایالت جامو و کشمیر میداد و خودمختاری نمادین این منطقه مورد مناقشه را نابود کرد. همزمان، دولت مرکزی یک منعکرد بیپایان در این منطقه اعمال کرد و از خاموشی اینترنت و دستگیریها برای کنترل و سرکوب جمعیت محلی استفاده کرد. نتیجه، چشمانداز تحولی بود. کشمیر که قبلاً با نظامیسازی آسیب دیده بود، اکنون در حصار سیم خاردار گرفتار شده است.
این عمل غیردموکراتیک، هرچند بعدها مورد تأیید دیوان عالی هند قرار گرفت، از آن زمان به تغییرات قانونی بیشتری منجر شده است. به عنوان مثال، جمعیت محلی دیگر به حمایتهای منحصر به فردی که قبلاً به ساکنان دائمی جامو و کشمیر اجازه میداد برای شغلهای دولتی و خرید ملک در این ایالت اقدام کنند، دسترسی ندارد.
در مارس ۲۰۲۰، دولت ۱۲ قانون مرتبط با زمین را لغو کرد و ۱۴ قانون را اصلاح کرد و بند جدیدی را معرفی کرد که زمینه را برای یک نهاد توسعهای برای مصادره زمین فراهم میکند و بند دیگری که به مقامات ارشد ارتش اجازه میدهد یک منطقه محلی را به عنوان استراتژیک اعلام کنند.
ساکنان محلی از سهولت بهکارگیری نهادهای دولتی برای مصادره زمینهای مسکونی و زراعی به نام توسعه و امنیت عصبانی هستند که به جابهجاییهای انبوه و تخریب خانههایی منجر میشود که بهویژه بر جوامع مسلمان و مالکان زمینهای کوچک تأثیر میگذارد.
در همین حال، عواقب زیستمحیطی ناشی از معرفی شبکههای وسیع جاده و راهآهن، همراه با اضافهکردن پروژههای بزرگ تولید برق آبی، رودخانهها را آلوده کرده و باعث غرق شدن روستاها شده است. از سال ۲۰۱۹، نبود نمایندگی محلی که میتوانست به عنوان یک سپر در برابر پروژههای بزرگ توسعهای عمل کند، وجود داشته است که اکثر آنها اکنون تحت حاکمیت دهلی نو هستند. در همین حال، نرخ بیکاری در این منطقه، تا سال ۲۰۲۳، بالای ۱۸ درصد باقی مانده است، در حالی که میانگین ملی ۸ درصد است.
در سالهای اخیر، دولت مودی همچنین نارضایتی را در منطقه سرکوب کرده است و با بازنشستهکردن نظامیها به نظارت و کنترل جمعیتهای غیرنظامی پرداخته است. بر اساس گزارش «فوروم حقوق بشر در جامو و کشمیر»، بیش از ۲۷۰۰ نفر در این منطقه بین سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳ تحت قوانین بحثبرانگیز «فعالیتهای غیرقانونی (پیشگیری)» و «قانون امنیت عمومی» دستگیر شدهاند. کسانی که دستگیر شدهاند شامل روزنامهنگارانی مانند فهد شاه و سجاد گل، مدافعان حقوق بشر مانند خرم پرویز و وکلای برجسته مانند میا قایوم و نذیر رنگا هستند.
سیاستهای سرکوبگر مودی اعتماد بین کشمیریها و دولت هند را عمیقتر کرده است. اداره از بالا همچنین باعث کنار گذاشتن کارمندان محلی و افسران پلیس شده است و شکاف بیشتری بین دولت مرکزی و واقعیات محلی ایجاد کرده است.
تمام این مسائل نه تنها جمعیت محلی را در مضیقه قرار داده، بلکه روابط شکننده هند با دو همسایه هستهایاش، پاکستان و چین را نیز به خطر انداخته است.
اختلاف کشمیر، که ریشه در تقسیم هند در سال ۱۹۴۷ دارد، به سه جنگ بزرگ و چندین درگیری نظامی بین هند، پاکستان و چین منجر شده است. و با وجود اینکه این منطقه همیشه موضوع اختلاف بوده است—هند کنترل بیش از نیمی از کل زمین را دارد، در حالی که پاکستان ۳۰ درصد و چین ۱۵ درصد باقیمانده در منطقه شمال شرقی نزدیک لاداخ را در اختیار دارد—مدیریت تهاجمی مودی همسایگانش را بیشتر تحریک کرده است.
پس از لغو ماده ۳۷۰، این منطقه به دو قلمرو اتحادیه جداگانه تقسیم شد—جامو و کشمیر یکی و لاداخ دیگری، که هر دو تحت کنترل دولت مرکزی قرار دارند.
این بازنگری مرزهای داخلی منطقه، که ادعاهای دهلی نو را برای بازپسگیری سرزمین اشغالشده چینی در نزدیکی لاداخ نشان داد—و همچنین گرایشهای فزاینده هند به سمت ایالات متحده—منجر به درگیری مرگباری بین هند و چین در سال ۲۰۲۰ و یکی دیگر در سال ۲۰۲۲ شد. با وجود تلاشهای دیپلماتیک برای حل تنشها بر سر مرز مورد اختلاف هیمالیا، دهلی نو پکن را به انجام «تخریب تدریجی» اراضی در لاداخ از سال ۲۰۲۰ متهم کرده است.
در همین حال، کشمیر تحت کنترل پاکستان نیز در سال جاری به دلیل بحران سیاسی و اقتصادی این کشور که بخشی به لغو ماده ۳۷۰ مربوط میشود، دستخوش اعتراضات گستردهای شده است. ساکنان کشمیر تحت کنترل پاکستان نگران هستند که پاکستان نیز ممکن است بهطور مشابه سعی کند خودمختاری این منطقه را کاهش دهد.
با سیلاب پناهندگان از افغانستان به سمت غرب در کنار مواجهه عمران خان با ارتش پاکستان، اسلامآباد تحت فشار بوده و به دنبال تاکتیکهای انحرافی است. تقویت روابط پاکستان و چین، از جمله روابط نظامی، به مخلوطی ناپایدار کمک کرده است.
اما آسیبپذیری کشمیر تا حدی به دلیل اشتباهات تاکتیکی هند نیز بدتر شده است. دهه گذشته شاهد رشد قابل توجهی در شورشهای داخلی بوده، اما از سال ۲۰۱۹، صحنه تحت تسلط شبهنظامیان با آموزشهای حرفهای از مرز پاکستان قرار دارد که به سلاحها و فناوریهای پیشرفته دسترسی دارند.
نیروهای امنیتی هند، از جمله نیروهای شبهنظامی و پلیس محلی، به تهدیدات نوظهور در این منطقه، بهویژه در ناحیههای دوقلوی راجوری و پونچ در امتداد مرز با پاکستان، بیتوجه بودهاند. اینجا جایی است که تأثیر حملات تروریستی به شدت حس شده است.
این منطقه محل زندگی جوامع گوجر-بکروال کوچنشین و پاهااریهای اتنولوژیک است. این گروهها بخشی از خانوادههای تقسیمشده هستند که مرز هند و پاکستان را دربر میگیرند و این ارتباط فرهنگی مشترک بین دو طرف مرز، در گذشته توسط شبکههای اطلاعاتی هر دو کشور سلاحگذاری شده است.
نیروهای مسلح هند بهطور تاریخی به جوامع گوجر-بکروال برای جمعآوری اطلاعات متکی بودهاند که بخشی از آن به دلیل زندگی کوچنشینی آنها و آگاهی عمیقشان از توپوگرافی منطقه است. با این حال، از سال
۲۰۱۹، جابهجایی کوچنشینان از زمینهای جنگلی، پس از اصلاح چندین قانون مرتبط با زمین، و همچنین اقدامات مثبت برای پاهااریها، یک گروه قومی رقیب، منجر به ناامیدی جوامع گوجر-بکروال شده و در نتیجه از دست دادن داراییهای سنتی اطلاعاتی برای هند شده است.
یکی دیگر از اشتباهات تاکتیکی، جابهجایی نیروهای نظامی از جامو به مرز با چین در شمال شرق، پس از ورودهای چین به دره گلوان لاداخ در سال ۲۰۲۰ بوده است. این موضوع جامو را بهطور خطرناکی در معرض تهدیدات شبهنظامیانی قرار داده که از آن طرف خط کنترل نفوذ کرده و عملیاتهای خود را با موفقیت انجام میدهند.
در سال ۲۰۲۴، جامو شاهد حملات متعددی بوده که به مرگ ۱۶ سرباز و ۱۲ غیرنظامی منجر شده است. به عنوان مثال، در ژوئن، این منطقه یکی از مرگبارترین حملات خود را تجربه کرد که در آن شبهنظامیان به یک اتوبوس حامل زائران هندو تیراندازی کردند و نه نفر را کشته و بیش از ۳۰ نفر را زخمی کردند.
سیاستهای داخلی کشمیر پتانسیل این را دارند که به فاجعهای بزرگ تبدیل شوند. در حالی که هند تحت مودی برخی پیشرفتهای قابل توجهی در دیپلماسی بینالمللی داشته است، اما تمایل دارد همسایهاش را نادیده بگیرد، جایی که خطرات برای امنیت ملی هند بالاترین است. تعامل دیپلماتیک با چین در نوسان است، اما دیپلماسی با پاکستان بهطور کلی وجود ندارد، با وجود ازسرگیری آتشبس در سال ۲۰۲۱. و در حالی که هند لغو وضعیت ویژه جامو و کشمیر را یک موضوع داخلی میداند، پاکستان آن را تحریکآمیز تلقی میکند. بهطور کلی، کمبود خطرناک تعامل بین دو رقیب هستهای در جنوب آسیا وجود دارد.
در تئوری، انتخابات منطقهای در حال حاضر در جامو و کشمیر فرصتی را برای مردم فراهم میآورد تا برای اولین بار در یک دهه دولت محلی خود را انتخاب کنند. اما فارغ از اینکه چه کسی در این انتخابات برنده شود، رهبران محلی فاقد قدرت برای اعمال تغییرات معنیدار خواهند بود، زیرا این منطقه همچنان تحت کنترل دهلی نو قرار دارد و از وضعیت ایالت به دو قلمرو اتحادیه تنزل یافته است.
برای مثال، لاداخ هیچ مجلس قانونگذاری ندارد، و در حالی که جامو و کشمیر یک مجلس منتخب دارند، قدرت واقعی در دست یک فرماندار است که توسط دولت مرکزی تحت رهبری مودی منصوب شده است. به تازگی، دولت هند تصمیم به گسترش بیشتر قدرت نظارت فرماندار گرفت، که به شدت به سیاستمداران و رایدهندگان محلی آسیب رسانده است.
برای تغییر وضعیت موجود، اقدامات بیشتری باید انجام شود. هرچند که هنوز بعید به نظر میرسد، دهلی نو باید راهحلهای معناداری را در نظر بگیرد که بتواند برخی از زخمهای سیاسی ناشی از فرسایش کامل خودمختاری جامو و کشمیر را تسکین دهد، از جمله، به عنوان مثال، بازگرداندن وضعیت ایالتی به این منطقه. برای بازگرداندن اعتماد کشمیریها، دولت هند باید آزادیهای مدنی را دوباره برقرار کرده و به وعدههای خود برای ارائه توسعه اقتصادی و شغلها عمل کند.
برای بهبود امنیت در این منطقه، نهادهای هند باید به نقصهای امنیتی خود اعتراف کرده و شبکههای اطلاعاتی شکسته خود را تعمیر کنند. و در حالی که نیروهای امنیتی هند نباید در برابر فعالیتهای تروریستی غافل شوند، تروریسم نباید به عنوان بهانهای برای عادیسازی روابط در همسایگی مطرح شود.
نه پاکستان و نه هند نمیتوانند جنگی را که بر سر سرشان در حال ظهور است، بپذیرند. مذاکرات دیپلماتیک، از جمله در مورد کشمیر، باید با احساس فوریت آغاز شود.